آیا خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و خانه های مدینه در آن زمان درب چوبی داشته است؟ کسانی که دقت کاملی در تاریخ نداشتهاند ، مدعی شدهاند که منازل مدینه و مکه در زمان صدر اسلام ، اصولا درب چوبی نظیر درهای امروزی نداشت و مردم برای پوشاندن منزل از دید اغیار ، تنها از پرده استفاده می کردند. آنان پس از طرح این ادعا، نتیجه گرفتهاند که: بنابراین، ماجرای سوزاندن در خانه حضرت زهرا (س) و قرار دادن ایشان بین در و دیوار صحیح نیست!! این شبهه به (دکتر سهیل زکار) نسبت داده میشود ؛ اگر چه مدرک مستندی درباره استناد این شبهه به وی در دست نیست. بهرحال از آنجا که این کلام از سوی برخی دیگر نیز تکرار شده ، لازم است پاسخ داده شود. آنچه در پی میآید، گوشهای از مستنداتی است که از سوی (علامه سید جعفر مرتضی عاملی) در کتاب مأساة الزهرا (ع) چاپ 1997به وسیلهی دارالسیرة بیروت تحقیق شده است : الف ) مستنداتی درباره درب داشتن خانه های مدینه 1. (ابو فدیک) می گوید : از (محمدبن هلال) درباره مختصات اتاق و حجره عایشه پرسیدم . در ضمن پاسخ گفت: (درب آن به سوی شام بود). گفتم : (آن درب یک مصراع داشت یا دو مصراع ؟) گفت: (یک مصراع) پرسیدم : (از چه جنسی بود؟) پاسخ داد: (یا از چوب عرعر بود یا از درخت ساج) . (وفاء الوفاء ج2، ص459 و 456 و 542) توضیح: مصراع همان است که در فارسی از آن با عنوان "لنگه" یا "لت" یاد میشود. 2. از (ابوموسی اشعری) نقل است که به همراه پیامبر بود تا اینکه به "بئر أدیس" وارد شدند . پیامبر (ص) داخل شد و ابوموسی بیرون باقی ماند. ابوموسی میگوید : (کنار دربی نشستم که جنس آن از جریب نخل بود). (صحیح مسلم ج7، ص 118و صحیح بخاری ج2 ص 187) 3. (ابوذر) از پیامبر نقل می کند که فرمود : (اگر کسی از کنار خانهای گذشت که درب آن بسته نبود و پرده نیز داشت و نگاهش به داخل خانه افتاد، گناهی بر او نیست ؛ بلکه مقصر، اهل آن خانهاند). (مسند احمد ج5 ص153) 4. در حدیث ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه علیهما السلام آمده است که پیامبر (ص) به آندو دستور داد که به منزلشان وارد شوند ، سپس بر ایشان دعا کرد، آنگاه برخاست، بیرون رفت و در را با دست مبارکش به روی آنان بست (ثم قام فأغلق علیهما الباب بیده). (بحار الانوار ج4 ص122 و 142 و مناقب خوارزمی ص243) 5. از پیامبر (ص) نقل شده است که فرمود: (هر کس متصدی امری از امور مردم گردد سپس درش را به روی فقیر و مظلوم و صاحب حاجتی ببندد خداوند تبارک و تعالی نیز درهای رحمتش را در زمان فقر و حاجت وی به رویش خواهد بست) . ( مسند احمد ج3 ص 441) 6. (ابو حمید) از پیامبر (ص) نقل میکند که: (او به ما امر کرد که شبها ظروف آب را در گوشهای قرار دهیم و نیز دستور داد که شبهنگام درها را ببندیم). (صحیح مسلم ج3 ص1593) 7. از (جابر) و (ابوهریره) نقل است که پیامبر (ص) فرمود: (درب منزلت را ببند و نام خدا را جاری کن، بدرستی که شیطان درب بسته را باز نمیکند). (سنن ابی داود ج2 ص339 و مسند احمد ج3 ص386 و سنن ابی ماجه ج2 ص1129 ) 8. در حدیث اسلام آوردن (مادر ابوهریره) و دعا کردن رسوللله (ص) برای او ، ابوهریره میگوید: (... پس دوان دوان به سوی او رفتم تا به او مژده دهم که رسول الله برایت دعا کرد . وقتی به خانه رسیدم درب منزل را بسته یافتم و صدای تکان خوردن آب در مشک و نیز صدای پای مادرم را شنیدم ... ) . (مسند احمد ج2 ص230) 9. در حدیثی از عائشه است که: رسول الله (ص) در شبی از شبها وی را خفته پنداشت پس بآرامی کفشهایش را پوشید و عبایش را برداشت، سپس در را باز کرد، بیرون رفت و در را پشت سرش بست (ظن أنها رقدت فانتعل رویدأ و أخذ رداءه رویدا ثم فتح الباب رویدأ ثم خرج و أجافه رویدا). (تاریخ المدینة لابن شبة ج 1 ص 88 و 89 و فی هامشه عن عمدة الاخبار ص 123 و 124 و راجع وفاء الوفاء ج 3 ص 883 عن مسلم والنسائی) در تمامی احادیث بالا ، بستن درب با تعابیری مانند " اغلاق الباب" ، "ردّ الباب" و " إجافة الباب" آمده است که همگی به معنی "بسته نمودن درب" است و برای پرده و نظایر آن به کار نمیرود . 10. در احادیث متعددی از جمله 21 حدیث که علامه جعفر مرتضی در کتاب مذکور آورده است از تعابیر "دق الباب" ، "طرق الباب" ، "ضرب الباب" و "قرع الباب" استفاده شده است که همگی به معنای "در زدن" هستند و درباره دری که پرده داشته باشد به کار نمیروند. زیرا واضح است که پرده ، قابلیت دق الباب ندارد ؛ از جمله : در حدیث رفتن پیامبر به منزل (ابو الهیثم بن التیهان) آمده است : (پس درب خانه را زدیم. زنی گفت : چه کسی در میزند ؟ عمر پاسخ داد : این رسول الله است ...) (کنزالعمال ج7 ص194 ) 11. در احادیث متعدد دیگری از جمله 43 حدیثی که نویسندهی کتاب مأساة الزهرا (ع) آنها را مذکور داشته است به تعابیری همچون "الاجابة من وراء الباب" یعنی "پاسخ از آن سوی در" ، "خلف الباب" یعنی "پشت در" ، "حرک الباب" یعنی "حرکت دادن در" ، "وضع الید علی الباب فدفعه" یعنی ( هل دادن در با دست و باز کردن آن" ، "فتح الباب" یعنی "باز کردن درب" ، "الباب المقفل" یعنی "درب قفلشده" و "کسر الباب" یعنی "شکستن در" بر میخوریم که هیچیک از این تعابیر با پرده و مانند آن سازگاری ندارد . 12. همانگونه که در تواریخ شیعه و سنی آمده است ، اهل یثرب ( مدینة النبی) تا پیش از هجرت پیامبر اسلام (ص) گرفتار جنگ داخلی دائمی بودند و اختلافات خونین در میان آنها بیداد میکرد ؛ تا جایی که معروف بود که حتی شبها نیز شمشیر و اسلحه را از خود دور نمیکردند (اعلام الوری ص55 و بحارالانوار ج19 ص 8 تا 10) . تا اینکه خداوند با بعثت پیامبر (ص) بر آنان منت نهاد و برادری و صلح را برایشان به ارمغان آورد . با در نظر داشتن این امر ، آیا عقلایی است مردمانی که دائما خطر همسایه را احساس میکردند و در حال جنگ و جدال بودند و حتی در هنگام خواب ، نزد خود شمشیر نگه میداشتند ، برای خانههایشان که مال و ناموس خود را در آن حفظ میکردند و شبها در آن میآرمیدند ، درب نگذارند و فقط به آویزان کردن پرده اکتفا کنند؟ خیر؛ این امر هرگز عقلانی نیست. 13. احادیث دیگری نیز وجود دارند که ثابت میکنند نه تنها منازل مدینه درب داشتند بلکه آن دربها ، قفل و کلید نیز داشتند و کلمه "مفتاح" به معنای کلید بارها تکرار شده است ؛ از جمله: از (دکین بن سعید المزنی) نقل است که گفت: نزد پیامبر (ص) رفتیم و از او درخواست طعام کردیم. پس فرمود : (یا عمر! برو و به آنها غذا بده). فارتقی بنا الی علیة ، فأخذ المفتاح من حجزته ، ففتح ...) (سنن ابی داود ج4 ص361 و مسند احمد ج4 ص174 ) یا : حین کلّم علی (ع) طلحة فی امر عثمان ، انصرف علی (ع) الی بیت المال ، فأمر بفتحه ، فلم یجدوا المفتاح ، فکسر الباب ، و فرق ما فیه علی الناس ، فانصرفوا من عند طلحه حتی بقی وحده ، فسر عثمان بذالک . ( تاریخ طبری ج4 ص431 ) 14. دستهی دیگری از روایات نیز وجود دارد که بوضوح حاکی از وجود دربهایی با جنس چوب هستند ؛ احادیثی که از "شق الباب" به معنای "شکاف بین دربهایی که از چوب ساخته میشود" سخن میگویند. مسلم است که پرده ، دارای شق و شکاف نیست بلکه درهایی که از "تخته" یا "سعف نخل" ساخته میشدند ، ممکن بود خلل و شکافی بین آنها به وجود بیاید ؛ از جمله : از عائشه نقل است که: (هنگامی که خبر شهادت جعفر بن ابیطالب و عبدالله بن رواحة را آوردند ؛ پیامبر بر زمین نشست و آثار حزن و اندوه در صورتش نمایان شد ، و من از شکاف در (شق الباب) او را مینگریستم ...) . ( کنزالعمال ج15 ص 732) نیز امام صادق (ع) از امیر المؤمنین علی (ع) نقل فرموده است که : ... روزی رسول الله در حجره یکی از زنانش نشسته بود و مدراتی (نوعی شانه از جنس چوب یا فلز) در دست داشت ، در این هنگام مردی از شکاف در (شق الباب) به داخل نگریست. پیامبر فرمود: ( اگر نزدیک تو بودم با این مدراة ، چشمت را در میآوردم). (قرب الاسناد ص18 و من لایحضره الفقیه ج 4 ص 74) مستنداتی از درب خانه حضرت زهرا و علی علیهما السلام 1.قال ابن عباس: و سد ابواب المسجد غیرباب علی ... و هو طریقه لیس له طریق غیره. ابن عباس گفت: و پیامبر دربهای خانه های رو به مسجد را به جز درب خانه امیرالمومنین صلوات الله علیه بست ... و وی (امیرالمومنین صلوات الله علیه) راهش به بیرون از خانه تنها از آن درب رو به مسجد بود و راه دیگری (برای خروج از خانه) نداشت. (احقاق الحق :-قاضی نورالله شوشتری-ج5،ص541؛ به نقل از: خصائص نسائی، ص14.( 2.قال ابن عباس: سد رسول الله ابواب المسجد غیر باب علی ... و هو طریقه لیس له طریق غیره. (احقاق الحق ،ج5،ص543؛ به نقل از: البدایه و النهایه: ابن کثیر، ج7،ص338.) ابن عباس گفت: پیامبر دربهای (خانه های رو به ) مسجد را به جزد درب خانه امیرالمومنین صلوات الله علیه بست ... و وی (امیرالمومنین صلوات الله علیه) راهش به بیرون خانه تنها از آن درب رو به مسجد بود و راه دیگری (برای خروج از خانه) نداشت. 3.مرحوم فیض کاشانی در کتاب نوادر الاخبار می نویسد:... فاختبئت فاطمه علیه السلام و راء الباب فدفعها عمر حتی ضغطها بین الباب و الحائط. پس حضرت زهرا سلام الله علیها پشت درب پنهان شد، سپس عمر او را به شدت کنار زد تا به حدی که او را بین درب و دیوار فشرد. (فیض کاشانی: نوادر الاخبار، ص 183) 4.قسطلانی و ابن نجار از علمای بزرگ اهل سنت می نویسند: ...و ما عمل علی بن ابی طالب مصراعی داره الا بالمسمار. (المواهب اللدنیه، قسطلانی، ج 3 ص 409 ؛الدره الثمنیه، ابن نجار، ص 205(. ... و علی بن ابی طالب دو لنگه درب خانه خویش را جز با استفاده از مسمار (میخ) نساخت ... . یعنی درب خانه حضرت علی یک درب بوده که از دو قسمت تشکیل شده و با میخ درست شده بوده است.
آیا خانه حضرت زهرا سلام الله علیها و خانه های مدینه در آن زمان درب چوبی داشته است؟
کسانی که دقت کاملی در تاریخ نداشتهاند ، مدعی شدهاند که منازل مدینه و مکه در زمان صدر اسلام ، اصولا درب چوبی نظیر درهای امروزی نداشت و مردم برای پوشاندن منزل از دید اغیار ، تنها از پرده استفاده می کردند. آنان پس از طرح این ادعا، نتیجه گرفتهاند که: بنابراین، ماجرای سوزاندن در خانه حضرت زهرا (س) و قرار دادن ایشان بین در و دیوار صحیح نیست!!
این شبهه به (دکتر سهیل زکار) نسبت داده میشود ؛ اگر چه مدرک مستندی درباره استناد این شبهه به وی در دست نیست. بهرحال از آنجا که این کلام از سوی برخی دیگر نیز تکرار شده ، لازم است پاسخ داده شود.
آنچه در پی میآید، گوشهای از مستنداتی است که از سوی (علامه سید جعفر مرتضی عاملی) در کتاب مأساة الزهرا (ع) چاپ 1997به وسیلهی دارالسیرة بیروت تحقیق شده است :
الف ) مستنداتی درباره درب داشتن خانه های مدینه
1. (ابو فدیک) می گوید : از (محمدبن هلال) درباره مختصات اتاق و حجره عایشه پرسیدم . در ضمن پاسخ گفت: (درب آن به سوی شام بود). گفتم : (آن درب یک مصراع داشت یا دو مصراع ؟) گفت: (یک مصراع) پرسیدم : (از چه جنسی بود؟) پاسخ داد: (یا از چوب عرعر بود یا از درخت ساج) . (وفاء الوفاء ج2، ص459 و 456 و 542)
توضیح: مصراع همان است که در فارسی از آن با عنوان "لنگه" یا "لت" یاد میشود.
2. از (ابوموسی اشعری) نقل است که به همراه پیامبر بود تا اینکه به "بئر أدیس" وارد شدند . پیامبر (ص) داخل شد و ابوموسی بیرون باقی ماند. ابوموسی میگوید : (کنار دربی نشستم که جنس آن از جریب نخل بود). (صحیح مسلم ج7، ص 118و صحیح بخاری ج2 ص 187)
3. (ابوذر) از پیامبر نقل می کند که فرمود : (اگر کسی از کنار خانهای گذشت که درب آن بسته نبود و پرده نیز داشت و نگاهش به داخل خانه افتاد، گناهی بر او نیست ؛ بلکه مقصر، اهل آن خانهاند). (مسند احمد ج5 ص153)
4. در حدیث ازدواج حضرت علی و حضرت فاطمه علیهما السلام آمده است که پیامبر (ص) به آندو دستور داد که به منزلشان وارد شوند ، سپس بر ایشان دعا کرد، آنگاه برخاست، بیرون رفت و در را با دست مبارکش به روی آنان بست (ثم قام فأغلق علیهما الباب بیده). (بحار الانوار ج4 ص122 و 142 و مناقب خوارزمی ص243)
5. از پیامبر (ص) نقل شده است که فرمود: (هر کس متصدی امری از امور مردم گردد سپس درش را به روی فقیر و مظلوم و صاحب حاجتی ببندد خداوند تبارک و تعالی نیز درهای رحمتش را در زمان فقر و حاجت وی به رویش خواهد بست) . ( مسند احمد ج3 ص 441)
6. (ابو حمید) از پیامبر (ص) نقل میکند که: (او به ما امر کرد که شبها ظروف آب را در گوشهای قرار دهیم و نیز دستور داد که شبهنگام درها را ببندیم). (صحیح مسلم ج3 ص1593)
7. از (جابر) و (ابوهریره) نقل است که پیامبر (ص) فرمود: (درب منزلت را ببند و نام خدا را جاری کن، بدرستی که شیطان درب بسته را باز نمیکند). (سنن ابی داود ج2 ص339 و مسند احمد ج3 ص386 و سنن ابی ماجه ج2 ص1129 )
8. در حدیث اسلام آوردن (مادر ابوهریره) و دعا کردن رسوللله (ص) برای او ، ابوهریره میگوید: (... پس دوان دوان به سوی او رفتم تا به او مژده دهم که رسول الله برایت دعا کرد . وقتی به خانه رسیدم درب منزل را بسته یافتم و صدای تکان خوردن آب در مشک و نیز صدای پای مادرم را شنیدم ... ) . (مسند احمد ج2 ص230)
9. در حدیثی از عائشه است که: رسول الله (ص) در شبی از شبها وی را خفته پنداشت پس بآرامی کفشهایش را پوشید و عبایش را برداشت، سپس در را باز کرد، بیرون رفت و در را پشت سرش بست (ظن أنها رقدت فانتعل رویدأ و أخذ رداءه رویدا ثم فتح الباب رویدأ ثم خرج و أجافه رویدا). (تاریخ المدینة لابن شبة ج 1 ص 88 و 89 و فی هامشه عن عمدة الاخبار ص 123 و 124 و راجع وفاء الوفاء ج 3 ص 883 عن مسلم والنسائی)
در تمامی احادیث بالا ، بستن درب با تعابیری مانند " اغلاق الباب" ، "ردّ الباب" و " إجافة الباب" آمده است که همگی به معنی "بسته نمودن درب" است و برای پرده و نظایر آن به کار نمیرود .
10. در احادیث متعددی از جمله 21 حدیث که علامه جعفر مرتضی در کتاب مذکور آورده است از تعابیر "دق الباب" ، "طرق الباب" ، "ضرب الباب" و "قرع الباب" استفاده شده است که همگی به معنای "در زدن" هستند و درباره دری که پرده داشته باشد به کار نمیروند. زیرا واضح است که پرده ، قابلیت دق الباب ندارد ؛ از جمله :
در حدیث رفتن پیامبر به منزل (ابو الهیثم بن التیهان) آمده است : (پس درب خانه را زدیم. زنی گفت : چه کسی در میزند ؟ عمر پاسخ داد : این رسول الله است ...) (کنزالعمال ج7 ص194 )
11. در احادیث متعدد دیگری از جمله 43 حدیثی که نویسندهی کتاب مأساة الزهرا (ع) آنها را مذکور داشته است به تعابیری همچون "الاجابة من وراء الباب" یعنی "پاسخ از آن سوی در" ، "خلف الباب" یعنی "پشت در" ، "حرک الباب" یعنی "حرکت دادن در" ، "وضع الید علی الباب فدفعه" یعنی ( هل دادن در با دست و باز کردن آن" ، "فتح الباب" یعنی "باز کردن درب" ، "الباب المقفل" یعنی "درب قفلشده" و "کسر الباب" یعنی "شکستن در" بر میخوریم که هیچیک از این تعابیر با پرده و مانند آن سازگاری ندارد .
12. همانگونه که در تواریخ شیعه و سنی آمده است ، اهل یثرب ( مدینة النبی) تا پیش از هجرت پیامبر اسلام (ص) گرفتار جنگ داخلی دائمی بودند و اختلافات خونین در میان آنها بیداد میکرد ؛ تا جایی که معروف بود که حتی شبها نیز شمشیر و اسلحه را از خود دور نمیکردند (اعلام الوری ص55 و بحارالانوار ج19 ص 8 تا 10) . تا اینکه خداوند با بعثت پیامبر (ص) بر آنان منت نهاد و برادری و صلح را برایشان به ارمغان آورد . با در نظر داشتن این امر ، آیا عقلایی است مردمانی که دائما خطر همسایه را احساس میکردند و در حال جنگ و جدال بودند و حتی در هنگام خواب ، نزد خود شمشیر نگه میداشتند ، برای خانههایشان که مال و ناموس خود را در آن حفظ میکردند و شبها در آن میآرمیدند ، درب نگذارند و فقط به آویزان کردن پرده اکتفا کنند؟ خیر؛ این امر هرگز عقلانی نیست.
13. احادیث دیگری نیز وجود دارند که ثابت میکنند نه تنها منازل مدینه درب داشتند بلکه آن دربها ، قفل و کلید نیز داشتند و کلمه "مفتاح" به معنای کلید بارها تکرار شده است ؛ از جمله:
از (دکین بن سعید المزنی) نقل است که گفت: نزد پیامبر (ص) رفتیم و از او درخواست طعام کردیم. پس فرمود : (یا عمر! برو و به آنها غذا بده). فارتقی بنا الی علیة ، فأخذ المفتاح من حجزته ، ففتح ...) (سنن ابی داود ج4 ص361 و مسند احمد ج4 ص174 )
یا :
حین کلّم علی (ع) طلحة فی امر عثمان ، انصرف علی (ع) الی بیت المال ، فأمر بفتحه ، فلم یجدوا المفتاح ، فکسر الباب ، و فرق ما فیه علی الناس ، فانصرفوا من عند طلحه حتی بقی وحده ، فسر عثمان بذالک . ( تاریخ طبری ج4 ص431 )
14. دستهی دیگری از روایات نیز وجود دارد که بوضوح حاکی از وجود دربهایی با جنس چوب هستند ؛ احادیثی که از "شق الباب" به معنای "شکاف بین دربهایی که از چوب ساخته میشود" سخن میگویند. مسلم است که پرده ، دارای شق و شکاف نیست بلکه درهایی که از "تخته" یا "سعف نخل" ساخته میشدند ، ممکن بود خلل و شکافی بین آنها به وجود بیاید ؛ از جمله :
از عائشه نقل است که: (هنگامی که خبر شهادت جعفر بن ابیطالب و عبدالله بن رواحة را آوردند ؛ پیامبر بر زمین نشست و آثار حزن و اندوه در صورتش نمایان شد ، و من از شکاف در (شق الباب) او را مینگریستم ...) . ( کنزالعمال ج15 ص 732)
نیز امام صادق (ع) از امیر المؤمنین علی (ع) نقل فرموده است که : ... روزی رسول الله در حجره یکی از زنانش نشسته بود و مدراتی (نوعی شانه از جنس چوب یا فلز) در دست داشت ، در این هنگام مردی از شکاف در (شق الباب) به داخل نگریست. پیامبر فرمود: ( اگر نزدیک تو بودم با این مدراة ، چشمت را در میآوردم). (قرب الاسناد ص18 و من لایحضره الفقیه ج 4 ص 74)
مستنداتی از درب خانه حضرت زهرا و علی علیهما السلام
1.قال ابن عباس: و سد ابواب المسجد غیرباب علی ... و هو طریقه لیس له طریق غیره.
ابن عباس گفت: و پیامبر دربهای خانه های رو به مسجد را به جز درب خانه امیرالمومنین صلوات الله علیه بست ... و وی (امیرالمومنین صلوات الله علیه) راهش به بیرون از خانه تنها از آن درب رو به مسجد بود و راه دیگری (برای خروج از خانه) نداشت. (احقاق الحق :-قاضی نورالله شوشتری-ج5،ص541؛ به نقل از: خصائص نسائی، ص14.(
2.قال ابن عباس: سد رسول الله ابواب المسجد غیر باب علی ... و هو طریقه لیس له طریق غیره. (احقاق الحق ،ج5،ص543؛ به نقل از: البدایه و النهایه: ابن کثیر، ج7،ص338.)
ابن عباس گفت: پیامبر دربهای (خانه های رو به ) مسجد را به جزد درب خانه امیرالمومنین صلوات الله علیه بست ... و وی (امیرالمومنین صلوات الله علیه) راهش به بیرون خانه تنها از آن درب رو به مسجد بود و راه دیگری (برای خروج از خانه) نداشت.
3.مرحوم فیض کاشانی در کتاب نوادر الاخبار می نویسد:... فاختبئت فاطمه علیه السلام و راء الباب فدفعها عمر حتی ضغطها بین الباب و الحائط.
پس حضرت زهرا سلام الله علیها پشت درب پنهان شد، سپس عمر او را به شدت کنار زد تا به حدی که او را بین درب و دیوار فشرد. (فیض کاشانی: نوادر الاخبار، ص 183)
4.قسطلانی و ابن نجار از علمای بزرگ اهل سنت می نویسند: ...و ما عمل علی بن ابی طالب مصراعی داره الا بالمسمار. (المواهب اللدنیه، قسطلانی، ج 3 ص 409 ؛الدره الثمنیه، ابن نجار، ص 205(.
... و علی بن ابی طالب دو لنگه درب خانه خویش را جز با استفاده از مسمار (میخ) نساخت ... .
یعنی درب خانه حضرت علی یک درب بوده که از دو قسمت تشکیل شده و با میخ درست شده بوده است.
- [سایر] آیا صحیح است که خانه حضرت فاطمه(س) درب نداشته است؟
- [سایر] آیا آتش زدن درب خانه امام علی(علیه السلام) و بی احترامی عمر به حضرت زهرا(سلام الله علیها) سند تاریخی دارد؟
- [سایر] طبق اخبار موئق بفرمائید که حضرت زهرا(سلام الله علیها)درکوچه لگد وسیلی خورده است یادرآشوب سقیفه پشت درب.
- [سایر] چرا به هنگام حمله دشمنان به خانه اهل بیت (ع)، حضرت زهرا (س) پشت درب خانه رفت؟ چرا امام علی (ع) در را باز نکرد؟
- [سایر] آیا ماجرای به آتش کشیدن درب منزل حضرت فاطمه (س) صحیح است؟ سند ارائه دهید؟
- [سایر] چرا حضرت فاطمه(س) فاطمه نامیده شده است؟
- [سایر] آیا ماجرای به آتش کشیدن درب منزل حضرت فاطمه (س) صحیح است؟ سند ارائه دهید؟
- [سایر] چه کسانی در حمله به خانه حضرت زهرا سلام الله علیها شرکت داشتند؟
- [سایر] گزارشی از خانه حضرت فاطمه(س) بدهید؟
- [سایر] حوادث شکستن درب خانه بیبی فاطمه و ضربه زدن به او توسط عمر و همراهانش آیا درست است؟ اگر شخصی به این اعتقاد نداشته باشد آیا عادل است؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [امام خمینی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد،باید بگوید: "زوجتی فاطمة طالق" زن من فاطمه رها است، و اگر دیگری را وکیل کند،آن وکیل باید بگوید: "زوجة موکلی فاطمة طالق".
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله نوری همدانی] طلاق باید به صیغة عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغة طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد باید بگوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ طالِقٌ یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند که آن وکیل باید بگوید : زَوْجَهُ مُوَکِلی فاطِمَهُ طالِقٌ .
- [آیت الله سبحانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید: زَوْجَتِی فاطِمَهُ طالِق یعنی زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: زَوْجَةُ مَوَکِّلِی فاطِمَةُ طالِق.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلاق باید به صیغه عربی صحیح و به کلمه (طالق) خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند و اسم زن او مثلا فاطمه باشد باید بگوید: (زَوْجَتی فاطِمَة طالقٌ); یعنی: زن من فاطمه رها است و اگر دیگری را وکیل کند آن وکیل باید بگوید: (زَوْجَةُ مُوکِّلِی فاطِمَةُ طالِقٌ).
- [آیت الله بروجردی] طلاق باید به صیغهی عربی صحیح خوانده شود و دو مرد عادل آن را بشنوند و اگر خود شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند و اسم زن او مثلاً فاطمه باشد، باید بگوید:(زَوْجَتی فاطِمَةَ طالِقٌ)؛ یعنی:زن من فاطمه رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، آن وکیل باید بگوید:(زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ طالِقٌ).