اصل برخورد عمربن خطاب با فاطمه (سلام الله علیها) در تاریخ مضبوط و ثابت شده است . مورخان و محدثان شیعی و سنی جریان را در کتابهایشان آورده اند از جمله منابع شیعی و سنی زیر, مسئله آتش زدن و بی احترامی به حضرت زهرا(سلام الله علیها) به تفصیل نقل کرده اند: الف) منبع شیعی: 1- امالی، شیخ صدوق، ص 99، انتشارات الاعلمی، چاپ بیروت. 2- شیخ ابومنصور احمدبن علی ابی طالب طبرسی، الاحتجاج،تصحیح شیخ ابراهیم بهادری و شیخ محمد هادی، انتشارات اسوه، ج 1، ص 109 و ج 2، ص 40) . ب) منبع سنی: 1- عبدالقاهر اسفرائینی، الفِرق بین الفِرق ص 147 و 148، بیروت، انتشارات دارالمعرفة. 2- محمد بن عبد الکریم شهرستانی، الملل و النحل، تحقیق محمد سید گیلانی، ج 1 ص57، انتشارات دارالمعرفه چاپ دوم. برای آگاهی بیش‌تر ر.ک، سید مسعود آقایی، چشمه در بستر (تحلیلی از زمان‌شناسی حضرت زهر(سلام الله علیها)، انتشارات حضور. مدارک شیعه: 1- کامل الزیارات، ابی‌القاسم جعفربن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه ، ص 332 2- بحارالانوار ، ج 28 ، ص 61 ج 29، ص 192 ج 30 ، ص 348 ج 43 ، ص 170 3- الاختصاص شیخ مفید ص 182 4- دلائل الامامة طبری ص 45 5- وفات الصدیقة الزهراء()علامه مقدّم ص 78 منابع اهل سنت: 1- الملل والنحل الشهرستانی ج 1، ص 57 2- مناقب آل ابیطالب ابن شهر آشوب ج 3 ، ص 358 (به نقل از (المعارف) ابن قتیبه) 3- الامامة والخلافة مقاتل بن عطیه ص 160 4- انساب الاشراف بلاذری ج 1 ، ص 586 5- العقد الفرید ابن عبدربه ج 4 ، ص 259 6- الوافی بالوفیات ج 6 ، ص 17 منبع: نرم افزار معمای هستی
آیا آتش زدن درب خانه امام علی(علیه السلام) و بی احترامی عمر به حضرت زهرا(سلام الله علیها) سند تاریخی دارد؟
اصل برخورد عمربن خطاب با فاطمه (سلام الله علیها) در تاریخ مضبوط و ثابت شده است . مورخان و محدثان شیعی و سنی جریان را در کتابهایشان آورده اند از جمله منابع شیعی و سنی زیر, مسئله آتش زدن و بی احترامی به حضرت زهرا(سلام الله علیها) به تفصیل نقل کرده اند:
الف) منبع شیعی:
1- امالی، شیخ صدوق، ص 99، انتشارات الاعلمی، چاپ بیروت.
2- شیخ ابومنصور احمدبن علی ابی طالب طبرسی، الاحتجاج،تصحیح شیخ ابراهیم بهادری و شیخ محمد هادی، انتشارات اسوه، ج 1، ص 109 و ج 2، ص 40) .
ب) منبع سنی:
1- عبدالقاهر اسفرائینی، الفِرق بین الفِرق ص 147 و 148، بیروت، انتشارات دارالمعرفة.
2- محمد بن عبد الکریم شهرستانی، الملل و النحل، تحقیق محمد سید گیلانی، ج 1 ص57، انتشارات دارالمعرفه چاپ دوم.
برای آگاهی بیشتر ر.ک، سید مسعود آقایی، چشمه در بستر (تحلیلی از زمانشناسی حضرت زهر(سلام الله علیها)، انتشارات حضور.
مدارک شیعه:
1- کامل الزیارات، ابیالقاسم جعفربن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه ، ص 332
2- بحارالانوار ، ج 28 ، ص 61 ج 29، ص 192 ج 30 ، ص 348 ج 43 ، ص 170
3- الاختصاص شیخ مفید ص 182
4- دلائل الامامة طبری ص 45
5- وفات الصدیقة الزهراء()علامه مقدّم ص 78
منابع اهل سنت:
1- الملل والنحل الشهرستانی ج 1، ص 57
2- مناقب آل ابیطالب ابن شهر آشوب ج 3 ، ص 358 (به نقل از (المعارف) ابن قتیبه)
3- الامامة والخلافة مقاتل بن عطیه ص 160
4- انساب الاشراف بلاذری ج 1 ، ص 586
5- العقد الفرید ابن عبدربه ج 4 ، ص 259
6- الوافی بالوفیات ج 6 ، ص 17
منبع: نرم افزار معمای هستی
- [سایر] آیا سندی در رابطه با حقانیت و مظلومیت شیعه و آتش زدن در خانه حضرت زهرا(سلام الله علیها) توسط عمر داریم ؟
- [سایر] حوادث شکستن درب خانه بیبی فاطمه و ضربه زدن به او توسط عمر و همراهانش آیا درست است؟ اگر شخصی به این اعتقاد نداشته باشد آیا عادل است؟
- [سایر] شبهه: از آنجایی که اصحاب پیامبر تا آخر عمر همواره حرمت حضرت زهرا (س) را نگه داشتند، غضب فاطمه (س) چه ربطی به عمر و ابوبکر دارد؟
- [سایر] آیا ماجرای به آتش کشیدن درب منزل حضرت فاطمه (س) صحیح است؟ سند ارائه دهید؟
- [سایر] آیا ماجرای به آتش کشیدن درب منزل حضرت فاطمه (س) صحیح است؟ سند ارائه دهید؟
- [سایر] ابوبکر و عمر بعد از اطلاع از دفن شبانه حضرت زهرا (سلام الله علیها) چه کردند؟
- [سایر] آیا قضیه کتک خوردن حضرت زهرا(سلام الله علیها) توسط عمر صحت دارد ؟
- [سایر] اهل سنت می گویند ضارب فاطمه (سلام الله علیها) عمر ابن هشام می باشد نه عمر بن خطاب آیا صحیح است ؟
- [سایر] قضیه فدک چه بود و عمر چگونه با حضرت زهرا(سلام الله علیها) برخورد کرد؟
- [سایر] آیا در منابع اهل سنت به لگد زدن خلیفه دوم به پهلوی حضرت زهرا(س) اشاره شده است؟
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید:(زَوجَتی فاطِمَةَ خالَعْتُها علی ما بَذَلَتْ هی طالِقٌ). (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است. )
- [امام خمینی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلا فاطمه باشد می گوید: "زوجتی فاطمة خالعتها علی ما بذلت هی طالق" یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است.
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد می گوید: زَوْجَتِی فاطِمَةُ خلعتها عَلی ما بَذَلَتْ هِیَ طالِق (یعنی زنم فاطمه را طلاق خلع دادم او رها است).
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله سبحانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. یعنی از زنم فاطمه در مقابل مهر او جدا شدم پس او رهاست، و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةُ مُوَکِّلِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِیَ طالِق. و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی مهرها) (لمهرها) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَتِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ مَهْرِها فَهِیَ طالِقَ ) مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل آنچه بذل کرده او، پس او رهاست. و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلِی فَاطِمَةَ عَلی مَا بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (عَلی مَا بَذَلَتْ بمَا بَذَلَتْ) بگوید، اشکال ندارد.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند؛ چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد؛ باید بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کرده او از هم جدا شدیم پس او رها است. و اگر دیگری را وکیل کند؛ وکیل باید بگوید: عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و در هر دو صورت اگر به جای کلمه (علی ما بذلت) ، (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله بروجردی] اگر شوهر بخواهد صیغهی مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ)؛ یعنی مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او پس او رهاست و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید:(بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهْرِها فَهِی طالِقٌ) و در هر دو صورت اگر به جای کلمة (عَلی مَهْرِها) (بمَهْرها) بگوید اشکال ندارد.
- [آیت الله خوئی] اگر شوهر بخواهد صیغ مبارات را بخواند، چنانچه مثلًا اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارأُتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی ما بَذَلْتْ فَهِیَ طالِق) یعنی من و زنم فاطمه در مقابل بذل کردة او از هم جدا شدیم پس او رها است، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (عَنْ قِبَلِ مُوَکِّلِی بارَأُتُ زَوْجَتَهُ فاطِمَة عَلی ما بَذَلَتْ فَهِیَ طالِق) ودر هر دو صورت اگر بهجای کلم (علی ما بذلت) (بما بذلت) بگوید اشکال ندارد.