ادله اثبات حقانیت ائمه چیست الف. راه اثبات حقانیّت شیعه دوازده امامی تنها از طریق شیعه بمعنای عام و یا شیعه اثنی عشر به معنای خاص نیست. بلکه در کتب روائی و سنن اهل سنت نیز به امامت دوازده گانه بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) تصریح شده است. بر اساس روایات زیادی که از رسول الله (صلی الله علیه وآله) بر دوام امامت مهدی (عجل الله فرجه) و استمرار آن تا قبل از قیامت آمده است این موضوع را آشکار می سازد که امامت مهدی در دایره معتقدات شیعه اثنی عشر می گنجد. برای روشن شدن مسئله به بعضی از روایاتی که در کتب عامّه در مورد ائمه اثنی عشر آمده است اشاره می شود. 1. قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): انّ هذا الامر لا ینقضی حتّی یمضی فیهم اثنا عشر خلیفة این امر (دین اسلام) به سر نیاید تا دوازده خلیفه و جانشین را پشت سر گذارد) 2. قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): لا یزال امر الناس ماضیاً ما ولیهم اثنا عشر رجلاً. کلّهم من قریش تا آن که دوازده مرد بر آنها فرمان برانند کار مردم پیوسته بگذرد. که همگی آنان از قریش هستند.). 3. قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): انّ عدة الخلفاء بعدی عدة نقباء موسی شمار جانشینان من به تعداد نقبای موسی است). 4. لا یزال هذا الدین قائماً حتی یکون علیکم اثنا عشر خلیفه تا وقتی که دوازده خلیفه و جانشین بر شما حکومت کنند دین پیوسته برپاست). برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر. ک: صحیح مسلم، ج 3، کتاب الامارة. 5. در منتخب کنز العمال از جابر بن سمره چنین نقل شده که (بر این امت دوازده خلیفه حکومت خواهند کرد به عدد نقباء بنی اسرائیل)،(1). 6. پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) در مورد ائمه دوازده گانه بیان صریح دارند الائمة بعدی اثنی عشر، تسعة من صلب الحسین و التاسع مهدیّهم،(2). نظیر این روایات را که از اهل سنت در مورد تعداد ائمه (علیه السلام) وارد شده است می توانید در کتب ذیل مطالعه کنید. 1. ینابیع المودة، ص 44. 2. البدایة و النهایة، ج 6، ص 247. 3. سنن ابن ماجه، ج 2 1367 4085. 4. مسند احمد بن حنبل، ج 1 183 645. 5. سنن ابی داود، 4 107. بنابراین نصوصی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در مورد تعداد ائمه (علیه السلام) وارد شده است و اهل سنت و شیعه آن را نقل کرده است، حقانیت شیعه اثبات می شود. و اضافه بر آن در مورد امامت ائمه دوازده گانه (علیه السلام) چه بصورت دسته جمعی و چه به صورت فرداً به فرد نصی وارد شده است و هر یک از امامان امام بعد از خود را معرفی کرده است و امام بدون نص امام نیست. ب. اکثریت شیعه که اقلیت های (زیدیه و اسماعیلیه) از آن منشعب و جدا شده اند شیعه امامیّه و دوازده امامی است، پس از رحلت امام سجاد (علیه السلام) اکثریت شیعه به امامت، امام محمدباقر (علیه السلام) معتقد شدند، و اقلیّتی به پسر دیگر امام سجاد یعنی زید شهید گرویدند. و پس از رحلت امام محمدباقر (علیه السلام) شیعیان به امامت جعفر صادق (علیه السلام) معتقد شدند و پس از درگذشت امام صادق (علیه السلام) اکثریت فرزندش امام موسی کاظم (علیه السلام) را امام هفتم دانستند و جمعی اسماعیل پسر بزرگ امام صادق (علیه السلام) را که در حال حیات پدر خود درگذشته بود امام گرفتند و از اکثریت شیعه جدا شده و به نام اسماعیلیه معروف گشتند و بعضی پسر دیگر آن حضرت عبدالله افطح) و بعضی فرزند دیگرش (محمد) را پیشوا گرفتند و بعضی در خود آن حضرت توقف کرده آخرین امامش پنداشتند. و پس از شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام) اکثریت شیعه فرزندش امام رضا (علیه السلام) را امام هشتم دانستند و برخی در امام هفتم توقف کردند که به (واقفیه) معروفند بعد از امام هشتم تا امام دوازدهم انشعاب قابل توجهی به وجود نیامد،(3). بنابراین شیعه در تاریخ اسلام در زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله) و بعد از آن به کسانی اطلاق می شود که به امامت علی و اولاد آن امام (علیه السلام) اعتقاد داشته اند. و شاخه های زیدی و اسماعیلیه و امثال اینها به مرور زمان به علل مختلف و انگیزه های متعدد (سیاسی، اقتصادی) بوجود آمده اند. وبرای پی بردن به حقانیت آنها اطلاع از اصول و عقاید و فروع آنها لازم است. برای آگاهی بیشتر در این مورد ر. ک: (شیعه در اسلام، علاّمه محمدحسین طباطبایی) خلاصه سخن آن که عدد 12 در روایات اهل سنت و شیعه برای ائمه بعد از پیامبر (صلی الله علیه وآله) ذکر شده است و فرقه های شیعی غیر از دوازده امامی توجیهی برای نظر خود ندارند اضافه بر اینکه پس از اثبات امامت علی (علیه السلام) امامت ائمه بعدی به تصریح امام قبل می باشد و هر یک از فرقه های شیعه (غیر از دوازده امامی) در صورتی که به کلمات امام مورد قبول خود مثلاً امام صادق (علیه السلام) رجوع کنند خواهند دید که تصریح به امامت امام بعد خود کرده و راویان این روایات منحصر در شیعه دوازده امامی نیست
ادله اثبات حقانیت ائمه چیست
الف. راه اثبات حقانیّت شیعه دوازده امامی تنها از طریق شیعه بمعنای عام و یا شیعه اثنی عشر به معنای خاص نیست. بلکه در کتب روائی و سنن اهل سنت نیز به امامت دوازده گانه بعد از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) تصریح شده است. بر اساس روایات زیادی که از رسول الله (صلی الله علیه وآله) بر دوام امامت مهدی (عجل الله فرجه) و استمرار آن تا قبل از قیامت آمده است این موضوع را آشکار می سازد که امامت مهدی در دایره معتقدات شیعه اثنی عشر می گنجد. برای روشن شدن مسئله به بعضی از روایاتی که در کتب عامّه در مورد ائمه اثنی عشر آمده است اشاره می شود.
1. قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): انّ هذا الامر لا ینقضی حتّی یمضی فیهم اثنا عشر خلیفة این امر (دین اسلام) به سر نیاید تا دوازده خلیفه و جانشین را پشت سر گذارد)
2. قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): لا یزال امر الناس ماضیاً ما ولیهم اثنا عشر رجلاً. کلّهم من قریش تا آن که دوازده مرد بر آنها فرمان برانند کار مردم پیوسته بگذرد. که همگی آنان از قریش هستند.).
3. قال رسول الله (صلی الله علیه وآله): انّ عدة الخلفاء بعدی عدة نقباء موسی شمار جانشینان من به تعداد نقبای موسی است).
4. لا یزال هذا الدین قائماً حتی یکون علیکم اثنا عشر خلیفه تا وقتی که دوازده خلیفه و جانشین بر شما حکومت کنند دین پیوسته برپاست). برای آگاهی بیشتر در این زمینه ر. ک: صحیح مسلم، ج 3، کتاب الامارة.
5. در منتخب کنز العمال از جابر بن سمره چنین نقل شده که (بر این امت دوازده خلیفه حکومت خواهند کرد به عدد نقباء بنی اسرائیل)،(1).
6. پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) در مورد ائمه دوازده گانه بیان صریح دارند الائمة بعدی اثنی عشر، تسعة من صلب الحسین و التاسع مهدیّهم،(2). نظیر این روایات را که از اهل سنت در مورد تعداد ائمه (علیه السلام) وارد شده است می توانید در کتب ذیل مطالعه کنید. 1. ینابیع المودة، ص 44. 2. البدایة و النهایة، ج 6، ص 247. 3. سنن ابن ماجه، ج 2 1367 4085. 4. مسند احمد بن حنبل، ج 1 183 645. 5. سنن ابی داود، 4 107. بنابراین نصوصی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در مورد تعداد ائمه (علیه السلام) وارد شده است و اهل سنت و شیعه آن را نقل کرده است، حقانیت شیعه اثبات می شود.
و اضافه بر آن در مورد امامت ائمه دوازده گانه (علیه السلام) چه بصورت دسته جمعی و چه به صورت فرداً به فرد نصی وارد شده است و هر یک از امامان امام بعد از خود را معرفی کرده است و امام بدون نص امام نیست. ب. اکثریت شیعه که اقلیت های (زیدیه و اسماعیلیه) از آن منشعب و جدا شده اند شیعه امامیّه و دوازده امامی است، پس از رحلت امام سجاد (علیه السلام) اکثریت شیعه به امامت، امام محمدباقر (علیه السلام) معتقد شدند، و اقلیّتی به پسر دیگر امام سجاد یعنی زید شهید گرویدند.
و پس از رحلت امام محمدباقر (علیه السلام) شیعیان به امامت جعفر صادق (علیه السلام) معتقد شدند و پس از درگذشت امام صادق (علیه السلام) اکثریت فرزندش امام موسی کاظم (علیه السلام) را امام هفتم دانستند و جمعی اسماعیل پسر بزرگ امام صادق (علیه السلام) را که در حال حیات پدر خود درگذشته بود امام گرفتند و از اکثریت شیعه جدا شده و به نام اسماعیلیه معروف گشتند و بعضی پسر دیگر آن حضرت عبدالله افطح) و بعضی فرزند دیگرش (محمد) را پیشوا گرفتند و بعضی در خود آن حضرت توقف کرده آخرین امامش پنداشتند.
و پس از شهادت امام موسی کاظم (علیه السلام) اکثریت شیعه فرزندش امام رضا (علیه السلام) را امام هشتم دانستند و برخی در امام هفتم توقف کردند که به (واقفیه) معروفند بعد از امام هشتم تا امام دوازدهم انشعاب قابل توجهی به وجود نیامد،(3). بنابراین شیعه در تاریخ اسلام در زمان پیامبر (صلی الله علیه وآله) و بعد از آن به کسانی اطلاق می شود که به امامت علی و اولاد آن امام (علیه السلام) اعتقاد داشته اند.
و شاخه های زیدی و اسماعیلیه و امثال اینها به مرور زمان به علل مختلف و انگیزه های متعدد (سیاسی، اقتصادی) بوجود آمده اند. وبرای پی بردن به حقانیت آنها اطلاع از اصول و عقاید و فروع آنها لازم است. برای آگاهی بیشتر در این مورد ر. ک: (شیعه در اسلام، علاّمه محمدحسین طباطبایی) خلاصه سخن آن که عدد 12 در روایات اهل سنت و شیعه برای ائمه بعد از پیامبر (صلی الله علیه وآله) ذکر شده است و فرقه های شیعی غیر از دوازده امامی توجیهی برای نظر خود ندارند اضافه بر اینکه پس از اثبات امامت علی (علیه السلام) امامت ائمه بعدی به تصریح امام قبل می باشد و هر یک از فرقه های شیعه (غیر از دوازده امامی) در صورتی که به کلمات امام مورد قبول خود مثلاً امام صادق (علیه السلام) رجوع کنند خواهند دید که تصریح به امامت امام بعد خود کرده و راویان این روایات منحصر در شیعه دوازده امامی نیست
- [سایر] آیا ماجرای غدیر حقانیت شیعه را اثبات می کند؟
- [سایر] چگونه حقانیت شیعه بر اهل سنت را اثبات می کنید؟
- [سایر] ادله حقانیت مذهب شیعه - به ویژه در مورد اصل امامت - در برخورد با اهل تسنن را بیان کنید.
- [سایر] ادله حقانیت مذهب شیعه - به ویژه در مورد اصل امامت - در برخورد با اهل تسنن را بیان کنید.
- [سایر] با استفاده از کدام آیات قرآن می توان حقانیت شیعه را اثبات کرد
- [سایر] برای اثبات و حقانیت شیعه مطالعه چه کتاب هایی پیشنهاد می شود؟
- [سایر] ادله حقانیت قرآن و حجیت صدور چیست؟
- [سایر] اختلاف شیعه و سنی در بحث امامت چیست؟ حقانیت شیعه از طریق عقل و قرآن در بحث امامت چگونه اثبات می شود؟
- [سایر] دلیل حقانیت شیعه چیست؟
- [سایر] برای اثبات حقانیت شیعه، تحقیق میکردم که به آیه 12 سوره یاسین برخوردم. میخوام بدانم وقتی خدا میفرماید: (در روز قیامت ما همه را به حساب میآوریم)، چگونه ممکن است امامان معصوم باشند؟!
- [آیت الله مظاهری] اگر برای اثبات جرم احتیاج به تشریح بدن میّت شود، با اذن ولی او یا حاکم شرع جایز است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] قسم دو نوع است: الف: قسم برای انجام یا ترک کاری در آینده. ب: قسم برای اثبات یا نفی چیزی.
- [آیت الله اردبیلی] تقلید در احکام، این است که در حین عمل تصمیم و التزام داشته باشد به احکامی که مجتهد از ادله شرعی استنباط کرده است عمل نماید و تقلید به این معنا، موضوع جواز یا وجوب بقاء بر تقلید میت وعدم جواز عدول از تقلید مجتهد زنده به مجتهد زنده دیگر است. و از مجتهدی باید تقلید کرد که بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلال زاده، زنده، عادل و اعلم باشد (یعنی در فهمیدن حکم خدا از ادله شرعی و درک موضوعات از تمام مجتهدین زمان خود استادتر باشد) و دنیا طلب نباشد به طوری که منافات با عدالت داشته باشد و همچنین بنابر مشهور مرد باشد.
- [آیت الله مظاهری] مرد شیعه میتواند با زن سنّی ازدواج کند و همچنین زن شیعه میتواند به عقد سنّی درآید ولی سزاوار نیست که این کار عملی شود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شخصی از عامه بمیرد و از او یک دختر عامی مذهب بماند و برادری داشته باشد اگر برادر شیعه باشد و یا پس از مرگ برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام برادر شیعه می تواند انچه از ترکه میت زیاد می اید از باب تعصیب بگیرد هر چند تعصیب در مذهب شیعه باطل است و همچنین اگر شخصی از عامه یک خواهر عامی مذهب وارث داشته باشد و عموی ابوینی داشته باشد چنانچه عموی او شیعه باشد و یا بعد از مرگ پسر برادرش شیعه شود بنا به قاعده الزام می تواند انچه از باب تعصیب به او می رسد بگیرد و همچنین است حکم در سایر موارد تعصیب
- [آیت الله مظاهری] اگر برای تشویق و ترغیب در اثبات حقّی یا از بین بردن باطلی به کسی چیزی دهند، رشوه نیست و مانعی ندارد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر به بدهکاری خود اقرار نماید ولی بگوید: (آن را پرداخت کردهام)، بدهکاری او ثابت میشود، ولی پرداخت آن را باید اثبات نماید.
- [آیت الله مظاهری] هیچکدام از علوم غریبه حجّیت ندارد و چیزی بهواسطه آن اثبات نمیشود، گرچه بهواسطه آنها یقین حاصل شود، زیرا یقینی حجّت است که از راه متعارف پیدا شود.
- [آیت الله بروجردی] کسی که زکات میگیرد باید شیعه دوازده امامی باشد و اگر انسان کسی را شیعه بداند و به او زکات بدهد، بعد معلوم شود شیعه نبوده، باید دوباره زکات بدهد.
- [آیت الله بهجت] مسلمانی که مستبصر (شیعه) شد عباداتی که موافق مذهب خودش انجام داده اعاده ندارد، مگر زکات که باید آن را به فقیر شیعه بدهد، ولی اگر از اول آن را به فقیر شیعه و با قصد قربت داده باشد، اعاده ندارد.