سید حسن بن علی سقاف(از علما و نویسندگان سنی اردنی) می باشد. وی(متولد1380 ه.ق 1961م) از جمله شخصیت هایی هست که با تحقیق و نگارش آثار خوب، بخشی از وظیفه ی خود را در روشن گری جهان اسلام عمل نموده است. وی در مقدمه کتاب می گوید:( السلفیة الوهابیة؛ أفکارها الأساسیة وجذورها التاریخیة) فرقی بین سلفیه و وهابیه نمی باشد و هر دو گروه دور روی یک سکه هستند و از اندیشه ها و ایده های مشترک و جامعی دارند. وهابی ها در دخل جزیرة العرب به وهابیِ حنبلی معروفند و در خارج آن به سلفیه یا سلفیه ی معاصر(پیروان ابن تیمیه حنبلی که اهل تجسیم می باشند) اطلاق می شود. در حالی که همه سلفی های معاصر در شبه جزیره عربستانی(جزیرة العرب) از به کار بردن عنوان وهابیت برای خود دوری می کنند!. در واقع وهابی های سلفی، پیرامون مذهب حنبلی هستند که به عقیده تشبیه، تجسیم، و نَصب(دشمنان علی بن ابی طالب علیه السلام) اتفاق نظر دارند. در حقیقت وهابیت از درون سلفیت زاده شده است و همین محمدبن عبدالوهاب(1111 ه .ق 1207 ه .ق) کسی است که افکار ابن تیمیه ی حنبلی و قدمای مجسمه را تبلیغ کرد! همان حنابله ی سلفی که مدعی سلفِ صالح بودند!. سقاف در ادامه به تاریخ و ریشه های سلفیت و وهابیت می پردازد و ضمن تأکید بر اینکه فرق بین سلفیه و وهابیه نمی باشد، تأکید می کند: وهابیت در جزیرة العرب از پیروان احمد بن حنبل، ابن تیمیه، ابن قیّم و هیئة کبار العلماء به رهبری بن باز، ألبانی، آل الشیخ، عُثیمین و... می باشند که قائل به تشبیه، تجسیم و نَصب و حرمت توسّل، زیارت قبور و... هستند!. سقاف در ادامه به ریشه یابی پیدایش عقیده سلفیت و وهابیت پرداخته و می گوید: عامل اصلی انحراف فکری این گروه از مباحث توحید، خداشناسی و تشبیه صفات خدا به انسان که در احادیثی مانند: (انّ اللّه خلَق آدم علی صورته، رأیت ربّی فی أحسن صورةٍ)، (رأی ربّه فی المنام فی أحسن صورة شاباً موقّراً)! که از جعلیات و اسرائیلیات می باشند و با صریحِ آیاتی مانند: (لیس کمثله شیء[شوری:11] ولم یکن له کفواً احدٌ[توحید:5] سبحان ربّک ربّ العزّة عمّا یصفون[صافات:180]). در تضاد و معارضه می باشند، آغاز کرد. حسن بن علی سقّاف در ادامه، به ظهور حرکت وهابیان به رهبری محمدبن عبدالوهاب اشاره می کند و می نویسد؛ احمد بن زینی دحلان که در ابتدای کار محمدبن عبدالوهاب، در مدینه منوره مشغول تحصیل بوده می گوید: او با عقایدی مانند دعوت مردم به توحیدِ صحیح، دوری جستن از شرک، ترکِ توسل و طلبِ شفاعت، ترکِ زیارت قبور و مردگان و ... کار خود را شروع کرد. این عقاید و افکار در حالی مطرح میشد که پدر، برادر و بسیاری از علمای حنبلی با سخنان او مخالف بودند!. سقاف در بخش دیگری از کتاب اظهار میدارد: حرکت وهابیهای سلفی در داخل و خارج سعودی به طرق و راه های زیر افکار و ایدههای خود را تبلیغ و گستردش داد. 1 اعزام مبلغین از طریق امامان جمعه و جماعات و گویندگان مذهبی با حقوق و برنامه منسجم و دقیق و از طریق فارغ التحصیلان (خِرّیجین) دانشکدهها و دانشگاه های اسلامی! در مدینه و مکه در داخل و خارج عربستان و ... . 2 تأسیس و راهاندازی مراکز و موسسات فرهنگی تبلیغی در شهرهای مختلف جهان. 3 نشر کتب و مجلات مختلف که حاوی افکار ابن تیمیه، ابن قیم، محمدبن عبدالوهاب و حامیان افکار آن ها به زبانهای عربی و غیر عربی و توزیع در کتابخانهها و کتابفروشیها، نمایشگاهها و سایر مراکز و مؤسسات خیریه وعام المنفعه مانند درمانگاهها ، بیمارستان و ... . 4 ایجاد ارتباط با شخصیتها و علمای اسلامی در کشورهایی مانند مصر، سوریه، اردن، کویت، امارات، قطر، افغانستان، ایران، عراق، تونس، مغرب، سودان و... . 5 آمادهسازی و توزیع لوح های فشرده وکاستهای حاوی مناظرات علمای وهابی با علمای رافضه(شیعه) و پخش و نشر افکار جدلی در اینترنت و تخریب مخالفان وهابیت با شیوههای غیر اخلاقی و غیر انسانی. حسن بن علی سقاف در پایان کتاب میگوید: وهابیهای سلفی در بحث و مناظره و گفت و گو و یا کارهای دیگر بدون اهمیت دادن به دیدگاهها و افکار و نظریات مخالفان خود، با شیوههای گوناگون مردم را از پیوستن و یا گوش دادن به سخن غیر خود(مخالفان) بر حذر و ممنوع میکنند که مهم ترین شیوهها عبارتند از: 1 قاعده ی هجر المبتدع(دوری از بدعت گذار) در این شیوه مطرح میکنند میبایست مردم از افکار مخالف وهابیت دوری کنند. بر انسان ها جایز نیست غیر از کتب و سخنان علمای وهابی را گوش کنند و یا مطالعه کنند و یا با آن ها بنشینند و صحبت نمایند! هر گونه ارتباط و نشست و برخاست با بدعتگذاران و صلح و دوستی با آن ها حرام هست!. در واقع این دیدگاه، نشان از ضعفِ علمی و قدرت احتجاج و مناظره با مخالفان دارد. در حالی که در قرآن شریف و سنت نبوی(ص) شنیدن قول و حرف دیگران و بحث و گفت و گو و جدال احسن لازم و ضروری است( فَبَشِّرْ عِبَادِی(17) الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الألْبَابِ(18) سورة الزمر). در این باره، کتابی هم با عنوان النفخة الذکیة فی بیان أن الهجر بِدعة شِرکیة از سوی عبدالله بن صدیق الغماری الحسنی منتشر شده است. 2 رواج اتهامات دروغین بر مخالفان در این شیوه، وهابیان سلفی، تلاش می کنند مخالفان خود را به شرک، بدعت گذار، دشمن توحید و سنت متهم نمایند و تا جایی پیش می روند که از اتهام یهودی گری هم کوتاهی نمی کنند! چنان که بزرگان و پییشینان آن ها، مخالفان خود را با عباراتی مانند: رافضه، کفار هستند!، رافضه کافرتر از یهود ونصاری هستند!، حنفیه، مانند دزدان هستند!، المرجئة مانند صابئین می باشند!، المرجئة، یهود اهل قبله هستند!. القدریة مجوس هستند! و... خطاب می کردند!. 3 ترساندن، زدن، کشتن با ابزار و سلاح در این شیوه، رهبران وهابی با زدن و کشتی و حبس و... تلاش می کنند نگذارند سخن حق مخالفان آن ها به گوش مردم (طرف داران وهابیت) برسد که در یمن، پاکستان، افغانستان عراق و... با انواع ابزار و آلات قتل کشتار، خون مخالفان را می ریزند و به آن مباهات می کنند!. 4 تحریف کتب تراثی علمای مسلمان علمای وهابی و سلفی برای اینکه نگذارند طرفداران آن ها سخنان صحیح علمای سنی را بشنوند و یا سخن صحیح علمای مخالف آن ها مانند پیروان اهل بیت(ع) و سایر مذاهب اسلامی را بشنوند، تلاش می کنند جملات نوشته شده در کتب را دست کاری و تغییر دهند. برای نمونه می توان به تحریف سخنان امام نووی در کتاب الأذکار... او اشاره کرد که فصلی دارد در باب استحباب زیارت قبر پیامبر(ص)... . سقاف می گوید: یکی از مراکز مهم تبلیغ و ترویج افکار وهابیت سلفی، رابطة العالم الاسلامی و مراکز وابسته به آن در شهرهای سعودی و کشورهای دیگر می باشد که تلاش بسیار گسترده ای در گسترش وهابیت ایفا می کند. در پایان کتاب، این دانشمند اردنی، راه های صحیح مبارزه با تفکر وهابی- سلفی را به شرح زیر ارائه داده اند: 1 نشر کتب و رسائل قوی که ایده ها و افکار انحرافی وهابیت و سلفیت را با شیوه های درست بیان کند. 2 نشر کتب و مجلاتی که افکار صحیح دینی بر گرفته از قرآن و سنت نبوی(ص) را با شیوه ی منطقی و قابل فهم برای مخاطبین بیان کنند. 3 راه اندازی و تأثیر مراکز و مؤسسات فرهنگی که طلاب و دانشجویان را با شیوه های صحیح آموزش دهند و بتوانند افکار و دیدگاه های انحرافی وهابیان را توضیح دهند. 4 آماده سازی شرایط خوب رشد و پرورش خطباء و ائمه ی جمعه و جماعات برای هدایت عملی مردم مسلمان در کشورهای مختلف به طوری که مردم با روش های رفتاری علمای درباری و وابسته به وهابیت فاصله بگیرند. 5. آموزش فارغ التحصیلان و اساتید فاضل در سطح مدرس و دکتری در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی که با آگاهی و منطق قابل فهم به مردم آگاهی دهند تا مسلمانان با افکار صحیح قرآنی و روایی و معارف اصیل اهل بیت(ع) آشنا شوند. یادآوری می شود: کتاب مناقشة منهج الوهابیة والسلفیة فی العقیدة والتفکیر؛ السلفیة الوهابیة؛ أفکارها الأساسیة وجذورها التاریخیة در 185 صفحه در قطع وزیری از سوی انتشارات در الإمام الرواس در لبنان منتشر شده است. ترجمه ی فارسی این کتاب با عنوان سلفی گری وهابی؛ چالشی در اندیشه های بنیادین و ریشه های تاریخی(ترجمه: حمیدرضا آژیر) از سوی بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی به زبان فارسی چاپ شده و در اختیار علاقه مندان می باشد. مطالعه ی دقیق این اثرِ علمی و آگاهی بخش را به همه ی دوست داران حق و حقیقت و شیفتگان مکتب نورانی اهل بیت(ع) توصیه می کنم.
سید حسن بن علی سقاف(از علما و نویسندگان سنی اردنی) می باشد.
وی(متولد1380 ه.ق 1961م) از جمله شخصیت هایی هست که با تحقیق و نگارش آثار خوب، بخشی از وظیفه ی خود را در روشن گری جهان اسلام عمل نموده است.
وی در مقدمه کتاب می گوید:( السلفیة الوهابیة؛ أفکارها الأساسیة وجذورها التاریخیة) فرقی بین سلفیه و وهابیه نمی باشد و هر دو گروه دور روی یک سکه هستند و از اندیشه ها و ایده های مشترک و جامعی دارند. وهابی ها در دخل جزیرة العرب به وهابیِ حنبلی معروفند و در خارج آن به سلفیه یا سلفیه ی معاصر(پیروان ابن تیمیه حنبلی که اهل تجسیم می باشند) اطلاق می شود. در حالی که همه سلفی های معاصر در شبه جزیره عربستانی(جزیرة العرب) از به کار بردن عنوان وهابیت برای خود دوری می کنند!.
در واقع وهابی های سلفی، پیرامون مذهب حنبلی هستند که به عقیده تشبیه، تجسیم، و نَصب(دشمنان علی بن ابی طالب علیه السلام) اتفاق نظر دارند. در حقیقت وهابیت از درون سلفیت زاده شده است و همین محمدبن عبدالوهاب(1111 ه .ق 1207 ه .ق) کسی است که افکار ابن تیمیه ی حنبلی و قدمای مجسمه را تبلیغ کرد! همان حنابله ی سلفی که مدعی سلفِ صالح بودند!.
سقاف در ادامه به تاریخ و ریشه های سلفیت و وهابیت می پردازد و ضمن تأکید بر اینکه فرق بین سلفیه و وهابیه نمی باشد، تأکید می کند: وهابیت در جزیرة العرب از پیروان احمد بن حنبل، ابن تیمیه، ابن قیّم و هیئة کبار العلماء به رهبری بن باز، ألبانی، آل الشیخ، عُثیمین و... می باشند که قائل به تشبیه، تجسیم و نَصب و حرمت توسّل، زیارت قبور و... هستند!.
سقاف در ادامه به ریشه یابی پیدایش عقیده سلفیت و وهابیت پرداخته و می گوید: عامل اصلی انحراف فکری این گروه از مباحث توحید، خداشناسی و تشبیه صفات خدا به انسان که در احادیثی مانند: (انّ اللّه خلَق آدم علی صورته، رأیت ربّی فی أحسن صورةٍ)، (رأی ربّه فی المنام فی أحسن صورة شاباً موقّراً)! که از جعلیات و اسرائیلیات می باشند و با صریحِ آیاتی مانند: (لیس کمثله شیء[شوری:11] ولم یکن له کفواً احدٌ[توحید:5] سبحان ربّک ربّ العزّة عمّا یصفون[صافات:180]). در تضاد و معارضه می باشند، آغاز کرد.
حسن بن علی سقّاف در ادامه، به ظهور حرکت وهابیان به رهبری محمدبن عبدالوهاب اشاره می کند و می نویسد؛ احمد بن زینی دحلان که در ابتدای کار محمدبن عبدالوهاب، در مدینه منوره مشغول تحصیل بوده می گوید: او با عقایدی مانند دعوت مردم به توحیدِ صحیح، دوری جستن از شرک، ترکِ توسل و طلبِ شفاعت، ترکِ زیارت قبور و مردگان و ... کار خود را شروع کرد.
این عقاید و افکار در حالی مطرح میشد که پدر، برادر و بسیاری از علمای حنبلی با سخنان او مخالف بودند!.
سقاف در بخش دیگری از کتاب اظهار میدارد: حرکت وهابیهای سلفی در داخل و خارج سعودی به طرق و راه های زیر افکار و ایدههای خود را تبلیغ و گستردش داد.
1 اعزام مبلغین از طریق امامان جمعه و جماعات و گویندگان مذهبی با حقوق و برنامه منسجم و دقیق و از طریق فارغ التحصیلان (خِرّیجین) دانشکدهها و دانشگاه های اسلامی! در مدینه و مکه در داخل و خارج عربستان و ... .
2 تأسیس و راهاندازی مراکز و موسسات فرهنگی تبلیغی در شهرهای مختلف جهان.
3 نشر کتب و مجلات مختلف که حاوی افکار ابن تیمیه، ابن قیم، محمدبن عبدالوهاب و حامیان افکار آن ها به زبانهای عربی و غیر عربی و توزیع در کتابخانهها و کتابفروشیها، نمایشگاهها و سایر مراکز و مؤسسات خیریه وعام المنفعه مانند درمانگاهها ، بیمارستان و ... .
4 ایجاد ارتباط با شخصیتها و علمای اسلامی در کشورهایی مانند مصر، سوریه، اردن، کویت، امارات، قطر، افغانستان، ایران، عراق، تونس، مغرب، سودان و... .
5 آمادهسازی و توزیع لوح های فشرده وکاستهای حاوی مناظرات علمای وهابی با علمای رافضه(شیعه) و پخش و نشر افکار جدلی در اینترنت و تخریب مخالفان وهابیت با شیوههای غیر اخلاقی و غیر انسانی.
حسن بن علی سقاف در پایان کتاب میگوید: وهابیهای سلفی در بحث و مناظره و گفت و گو و یا کارهای دیگر بدون اهمیت دادن به دیدگاهها و افکار و نظریات مخالفان خود، با شیوههای گوناگون مردم را از پیوستن و یا گوش دادن به سخن غیر خود(مخالفان) بر حذر و ممنوع میکنند که مهم ترین شیوهها عبارتند از:
1 قاعده ی هجر المبتدع(دوری از بدعت گذار)
در این شیوه مطرح میکنند میبایست مردم از افکار مخالف وهابیت دوری کنند. بر انسان ها جایز نیست غیر از کتب و سخنان علمای وهابی را گوش کنند و یا مطالعه کنند و یا با آن ها بنشینند و صحبت نمایند! هر گونه ارتباط و نشست و برخاست با بدعتگذاران و صلح و دوستی با آن ها حرام هست!.
در واقع این دیدگاه، نشان از ضعفِ علمی و قدرت احتجاج و مناظره با مخالفان دارد. در حالی که در قرآن شریف و سنت نبوی(ص) شنیدن قول و حرف دیگران و بحث و گفت و گو و جدال احسن لازم و ضروری است( فَبَشِّرْ عِبَادِی(17) الَّذِینَ یَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَیَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِکَ الَّذِینَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِکَ هُمْ أُولُو الألْبَابِ(18) سورة الزمر).
در این باره، کتابی هم با عنوان النفخة الذکیة فی بیان أن الهجر بِدعة شِرکیة از سوی عبدالله بن صدیق الغماری الحسنی منتشر شده است.
2 رواج اتهامات دروغین بر مخالفان
در این شیوه، وهابیان سلفی، تلاش می کنند مخالفان خود را به شرک، بدعت گذار، دشمن توحید و سنت متهم نمایند و تا جایی پیش می روند که از اتهام یهودی گری هم کوتاهی نمی کنند! چنان که بزرگان و پییشینان آن ها، مخالفان خود را با عباراتی مانند: رافضه، کفار هستند!، رافضه کافرتر از یهود ونصاری هستند!، حنفیه، مانند دزدان هستند!، المرجئة مانند صابئین می باشند!، المرجئة، یهود اهل قبله هستند!. القدریة مجوس هستند! و... خطاب می کردند!.
3 ترساندن، زدن، کشتن با ابزار و سلاح
در این شیوه، رهبران وهابی با زدن و کشتی و حبس و... تلاش می کنند نگذارند سخن حق مخالفان آن ها به گوش مردم (طرف داران وهابیت) برسد که در یمن، پاکستان، افغانستان عراق و... با انواع ابزار و آلات قتل کشتار، خون مخالفان را می ریزند و به آن مباهات می کنند!.
4 تحریف کتب تراثی علمای مسلمان
علمای وهابی و سلفی برای اینکه نگذارند طرفداران آن ها سخنان صحیح علمای سنی را بشنوند و یا سخن صحیح علمای مخالف آن ها مانند پیروان اهل بیت(ع) و سایر مذاهب اسلامی را بشنوند، تلاش می کنند جملات نوشته شده در کتب را دست کاری و تغییر دهند. برای نمونه می توان به تحریف سخنان امام نووی در کتاب الأذکار... او اشاره کرد که فصلی دارد در باب استحباب زیارت قبر پیامبر(ص)... .
سقاف می گوید: یکی از مراکز مهم تبلیغ و ترویج افکار وهابیت سلفی، رابطة العالم الاسلامی و مراکز وابسته به آن در شهرهای سعودی و کشورهای دیگر می باشد که تلاش بسیار گسترده ای در گسترش وهابیت ایفا می کند.
در پایان کتاب، این دانشمند اردنی، راه های صحیح مبارزه با تفکر وهابی- سلفی را به شرح زیر ارائه داده اند:
1 نشر کتب و رسائل قوی که ایده ها و افکار انحرافی وهابیت و سلفیت را با شیوه های درست بیان کند.
2 نشر کتب و مجلاتی که افکار صحیح دینی بر گرفته از قرآن و سنت نبوی(ص) را با شیوه ی منطقی و قابل فهم برای مخاطبین بیان کنند.
3 راه اندازی و تأثیر مراکز و مؤسسات فرهنگی که طلاب و دانشجویان را با شیوه های صحیح آموزش دهند و بتوانند افکار و دیدگاه های انحرافی وهابیان را توضیح دهند.
4 آماده سازی شرایط خوب رشد و پرورش خطباء و ائمه ی جمعه و جماعات برای هدایت عملی مردم مسلمان در کشورهای مختلف به طوری که مردم با روش های رفتاری علمای درباری و وابسته به وهابیت فاصله بگیرند.
5. آموزش فارغ التحصیلان و اساتید فاضل در سطح مدرس و دکتری در دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی که با آگاهی و منطق قابل فهم به مردم آگاهی دهند تا مسلمانان با افکار صحیح قرآنی و روایی و معارف اصیل اهل بیت(ع) آشنا شوند.
یادآوری می شود: کتاب مناقشة منهج الوهابیة والسلفیة فی العقیدة والتفکیر؛ السلفیة الوهابیة؛ أفکارها الأساسیة وجذورها التاریخیة در 185 صفحه در قطع وزیری از سوی انتشارات در الإمام الرواس در لبنان منتشر شده است.
ترجمه ی فارسی این کتاب با عنوان سلفی گری وهابی؛ چالشی در اندیشه های بنیادین و ریشه های تاریخی(ترجمه: حمیدرضا آژیر) از سوی بنیاد پژوهش های آستان قدس رضوی به زبان فارسی چاپ شده و در اختیار علاقه مندان می باشد. مطالعه ی دقیق این اثرِ علمی و آگاهی بخش را به همه ی دوست داران حق و حقیقت و شیفتگان مکتب نورانی اهل بیت(ع) توصیه می کنم.
- [سایر] چرا به امام حسن مجتبی(علیه السلام)،کریم اهل بیت می گویند؟
- [سایر] آیا با شهادت حضرت قاسم بن الحسن و عبداله بن الحسن علیهما السلام نسل ذکور امام حسن مجتبی(ع) قطع شد آیا در حال حاضر سید حسنی دارم؟
- [سایر] به چه علت به امام حسن(ع) کریم اهل بیت اطلاق میشود؟
- [سایر] درباره فضایل امام حسن علیه السلام و کریم اهل بیت بودن ایشان توضیح دهید؟
- [سایر] در حالی که بهشتیان همه جوان هستند، چطور در میان پیامبران و ائمه، فقط امام حسن(ع) و امام حسین (ع) سید جوانان اهل بهشت اند؟
- [سایر] امام علی(ع) در نامه 31 نهج البلاغه به فرزندش امام حسن (ع) چه سفارشهایی میفرمایند؟
- [سایر] در حالی که بهشتیان همه جوان هستند، چطور در میان پیامبران و ائمه، فقط امام حسن(ع) و امام حسین (ع) سید جوانان اهل بهشت اند؟
- [سایر] چرا امام حسن صلح کرد و امام حسین، قیام؟
- [سایر] چرا امام حسن علیه السلام صلح کردند؟
- [سایر] هفتم صفر، روز شهادت امام حسن علیه السلام است یا ولادت امام کاظم علیه السلام؟ شرح هفتم ماه صفر، روز شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است یا ولادت امام موسی کاظم علیه السلام؟ کدام نقل درست است؟ وظیفه ما در این روز عزاداری برای شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام است یا شادمانی جهت ولادت امام موسی کاظم علیه السلام؟
- [آیت الله اردبیلی] سیّد میتواند صدقات واجب یا مستحب خود را به سیّد یا غیر سیّد بدهد و غیر سیّد میتواند صدقه مستحب خود را به سیّد بپردازد، ولی نمیتواند صدقه واجب خود نظیر زکات مال و زکات فطره را به سیّد بدهد، و چنانچه پرداخت کفّارات و ردّ مظالم بر غیر سیّد واجب شود، بنابر احتیاط واجب نمیتواند آن را به سیّد بدهد.
- [آیت الله وحید خراسانی] برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام می باشد بعد از ان خاک بعد از خاک سنگ و بعد از سنگ گیاه است
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . برای سجده بهتر از هر چیز تربت حضرت سید الشهداء علیه السلام می باشد، بعد از آن خاک، بعد از خاک، سنگ و بعد از سنگ، گیاه است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] بهتر از هر چیز برای سجده خاک مخصوصاً (تربت حضرت سید الشهداء(علیه السلام)) است که یادآور خونهای شهیدان می باشد.
- [آیت الله اردبیلی] کسی که سیّد نیست، نمیتواند به سیّد فطره بدهد و چنانچه دهنده فطریّه سیّد نباشد ولی نانخور او سیّد باشد یا بر عکس، بنابر احتیاط واجب نمیتواند فطریّه او را به سیّد بدهد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کسی که در محلّ خود به سیادت مشهور است سیّد به شمار میآید و کسی که در محلّ خود به عدم سیادت مشهور است غیر سیّد میباشد، همچنین است اگر به دلیلی عرفاً به سیّد نبودن وی یا عدم اشتهار وی به سیادت اطمینان پیدا شود، مثل کسی که خود میگوید من سیّد نیستم و انگیزه ویژهای برای این سخن ندارد. در این مسأله داشتن یا نداشتن شجرهنامه و مانند آن تأثیری ندارد، همچنین راههای دیگر همچون خوابنما شدن که برخی از مردمان عوام به آنها اعتماد میکنند، هیچ اعتباری ندارد. و به کسی که سیادت یا عدم سیادت وی از راه معتبر ثابت نشده است، نمیشود از زکات واجب غیر سیّد داد، بلکه از زکات واجب سادات یا زکاتهای مستحبّی و یا سایر وجوهی که اختصاص به سادات یا غیر سادات ندارد، داده میشود. نیّت زکات
- [آیت الله جوادی آملی] .اثبات سیادت افراد یا به وسیله شهادت دو مرد عادل است؛ یا به این است که در شهر خو د مشهور و معروف به سیادت باشد , بنابراین هر کس ادعا کند که سیّد است، کافی نیست. حکم سادات واجب النفقه
- [آیت الله شبیری زنجانی] سیّد میتواند از غیر سیّد زکات مستحبّی بگیرد ولی نمیتواند از غیر سیّد زکات واجب بگیرد، البتّه اگر خمس و سایر وجوهات کفایت مخارج او را نکند و ناچار باشد که از زکات واجب غیر سیّد استفاده کند، مانعی ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] کسی که سیّد نیست، نمیتواند به سیّد فطره بدهد حتّی اگر سیّدینانخور او باشد نمیتواند فطره او را به سیّد دیگر بدهد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی بگوید سیّد هستم، نمیشود به او خمس داد مگر آنکه ثقهای سیّد بودن او را تصدیق کند یا در بین مردم معروف باشد که سیّد است.