امر ازدواج یکی از مهم ترین مسائل بشری است که دقت و اهتمام ویژه ای را می طلبد. اصول و مبانی و شرایطی که برای تحکیم خانواده لازم است بر دو قسم است: 1. اصولی و شرایطی که ریشه دینی دارد مثل اصالت خانوادگی[1] ، تدین، صداقت و امانت و اهمیت به حلال و حرام و خلاصه شایستگی[2] و متخلق به اخلاق حسنه بودن و ... . قابل ذکر است که با یک یا چند جلسه نمی شود به شرایط مورد نظر پی برد و افراد را شناخت، زیرا افراد به ظاهر زیرک ولی شیادی هستند که نقاب ایمان و اخلاق به چهره زده اند و برای دختران مؤمن و عفیف دام هایی پهن کرده اند از این رو بهترین راه برای رهایی از این دام ها بهتر است در امور مهمه به ویژه ازدواج، تحقیقاتی عمیق و جدی نسبت به این افراد و زندگی شان در خانواده، محل کار، دوستان، همسایگان صورت بگیرد. 2. اصول و شرایطی که شخصی است: هر کس می تواند برای خودش شرایطی شخصی داشته باشد؛ مثل نوع قیافه، طرز لباس پوشیدن، نوع معاشرت و ... که البته در این زمینه نیز هر چه هماهنگی بیشتر باشد، تحکیم خانوادگی نیز بیشتر خواهد بود. بنابر این با توجه به معیارهای ذکر شده (که به طور خلاصه و اجمال مطرح شد) به نظر می رسد بهترین راه برای انتخاب یکی از دو نفر این است که هر کدام از دو نفر را با این معیارها بسنجید و امتیاز بدهید و هر کدام دارای امتیاز بیشتری شد ظاهراً او برای همسری مناسب تر است، اما باید توجه داشت که در اسلام امتیاز هریک از کارهای خوب در یک سطح نیست مثلا نماز از اولویت خاصی برخوردار است که اگر کسی آن را ترک کند و دیگر سجایا را داشته باشد، سجایای دیگر او از امتیازی برخوردار نیست. داشتن ایمان و تقید به مسائل مذهبی و همچنین اخلاق نیکو که از آموزه های دین ماست از اهمیت بالاتری نسبت به سایر شرایط برخوردارند. تذکر: منظور از تندروی و افراط در کارها چیست؟ آیا اگر کسی در مقابل ترک واجبات و انجام محرمات حساسیت خرج دهد و احساس تکلیف نموده و امر به معروف و نهی از منکر کند او تندرو و مفرط است؟ این شخص کاری جز تکلیف و وظیفه انجام نداده است امروزه بعضی از ما به خاطر برخی ملاحظات عرفی و فامیلی و...(غیر شرعی) نسبت به بسیاری از واجبات از جمله أمر به معروف و نهی از منکر نه تنها بی تفاوت هستیم بلکه دیگران را به خاطر انجام این فریضه به تندروی و...متهم می کنیم بنابر این باید حدود شرع و واجبات و محرمات را شناخت که تجاوز از آن حد تندروی و افراط است. اما این که تقاضای استخاره کردید تذکری پیرامون استخاره لازم است. استخاره امر پسندیده ای است که در موقعش باید از آن بهره گرفت ولی در تصمیم گیری ها رتبه اش بعد از مرحله اندیشه و مشورت است؛ یعنی در تصمیم گیری ها مرحله اول اندیشه است که شخص باید از عقل و فکر خودش بهره ببرد بعد استشاره؛ یعنی مشورت با افراد صاحب نظر و کسانی که صلاحیت مشورت را دارند و خیر خواه هستند اگر بعد از طی کردن این مراحل به نتیجه نرسید و متحیر ماند می تواند به استخاره روی آورد بنابر این آن چه که امروزه بعضی از عوام انجام می دهند مثلا برای بردن مریض به پزشک استخاره می کنند نه شرع این را تأیید می کند و نه عقل می پسندد از این رو شما نیز لازم است ابتداء به دو مرحله قبل از استخاره عمل کنید اگر به نتیجه نرسیدید استخاره کنید. [1] . قال رسول الله: ایّاکم و خضراء الدّمن قیل و ما خضراء الدّمن؟ قال المرأة الحسناء فی منبت سوء. ترجمه: از سبزی مزبله بپرهیزید گفته شد آن چیست گفت زنی است زیبا در خاندان بد. نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص)، ص355. بپرهیز از سبزه خاکدان ندانی اگر چیست معنای آن‏ زنی خوبرو در سرایی است بد که بر هر که آنجا بود بد رسد نک: گلهای جاویدان(هزار کلمه قصار)، ص 158. [2] . ابو خالد سجستانی، از حضرت صادق (ع) روایت کرد که فرمود: پنج خصلت وجود دارد که هر کس یکی از آن‏ها را نداشته باشد عیش او همیشه ناقص می‏شود، عقل وی زایل و دل او مشغول می‏شود: اول آنها سلامت بدنی است دومی امنیت، سومی فراوانی روزی، چهارمی همدم و انیس موافق، عرض کردم: انیس موافق کیست؟ فرمود: همسر شایسته، فرزند صالح، دوست [یا شریک‏] صالح، و پنجمی که این خصلتها را جمع می‏کند شوخ بودن است. درر الأخبار با ترجمه ‏فارسی، ص 561.
من دختری22 ساله هستم و 2 تا خواستگار دارم یکی خیلی مؤمن، مذهبی و حزب اللهی است اما در بعضی مسائل مثل نهی از منکر و...تند روی می کند، اخلاقش کمی تند است، خانواده ایشان هم خیلی مؤمن هستند. اما دیگری اخلاقش خیلی ملایم است اما زیاد به مسائل دینی آگاه و پای بند نیست ولی من خودم اهل نماز و روزه و... هستم لطفا مرا راهنمایی کنید که با کدام یک از آن دو ازدواج کنم و اگر ممکن است استخاره ای برایم بگیرید.
امر ازدواج یکی از مهم ترین مسائل بشری است که دقت و اهتمام ویژه ای را می طلبد. اصول و مبانی و شرایطی که برای تحکیم خانواده لازم است بر دو قسم است: 1. اصولی و شرایطی که ریشه دینی دارد مثل اصالت خانوادگی[1] ، تدین، صداقت و امانت و اهمیت به حلال و حرام و خلاصه شایستگی[2] و متخلق به اخلاق حسنه بودن و ... . قابل ذکر است که با یک یا چند جلسه نمی شود به شرایط مورد نظر پی برد و افراد را شناخت، زیرا افراد به ظاهر زیرک ولی شیادی هستند که نقاب ایمان و اخلاق به چهره زده اند و برای دختران مؤمن و عفیف دام هایی پهن کرده اند از این رو بهترین راه برای رهایی از این دام ها بهتر است در امور مهمه به ویژه ازدواج، تحقیقاتی عمیق و جدی نسبت به این افراد و زندگی شان در خانواده، محل کار، دوستان، همسایگان صورت بگیرد. 2. اصول و شرایطی که شخصی است: هر کس می تواند برای خودش شرایطی شخصی داشته باشد؛ مثل نوع قیافه، طرز لباس پوشیدن، نوع معاشرت و ... که البته در این زمینه نیز هر چه هماهنگی بیشتر باشد، تحکیم خانوادگی نیز بیشتر خواهد بود. بنابر این با توجه به معیارهای ذکر شده (که به طور خلاصه و اجمال مطرح شد) به نظر می رسد بهترین راه برای انتخاب یکی از دو نفر این است که هر کدام از دو نفر را با این معیارها بسنجید و امتیاز بدهید و هر کدام دارای امتیاز بیشتری شد ظاهراً او برای همسری مناسب تر است، اما باید توجه داشت که در اسلام امتیاز هریک از کارهای خوب در یک سطح نیست مثلا نماز از اولویت خاصی برخوردار است که اگر کسی آن را ترک کند و دیگر سجایا را داشته باشد، سجایای دیگر او از امتیازی برخوردار نیست. داشتن ایمان و تقید به مسائل مذهبی و همچنین اخلاق نیکو که از آموزه های دین ماست از اهمیت بالاتری نسبت به سایر شرایط برخوردارند. تذکر: منظور از تندروی و افراط در کارها چیست؟ آیا اگر کسی در مقابل ترک واجبات و انجام محرمات حساسیت خرج دهد و احساس تکلیف نموده و امر به معروف و نهی از منکر کند او تندرو و مفرط است؟ این شخص کاری جز تکلیف و وظیفه انجام نداده است امروزه بعضی از ما به خاطر برخی ملاحظات عرفی و فامیلی و...(غیر شرعی) نسبت به بسیاری از واجبات از جمله أمر به معروف و نهی از منکر نه تنها بی تفاوت هستیم بلکه دیگران را به خاطر انجام این فریضه به تندروی و...متهم می کنیم بنابر این باید حدود شرع و واجبات و محرمات را شناخت که تجاوز از آن حد تندروی و افراط است. اما این که تقاضای استخاره کردید تذکری پیرامون استخاره لازم است. استخاره امر پسندیده ای است که در موقعش باید از آن بهره گرفت ولی در تصمیم گیری ها رتبه اش بعد از مرحله اندیشه و مشورت است؛ یعنی در تصمیم گیری ها مرحله اول اندیشه است که شخص باید از عقل و فکر خودش بهره ببرد بعد استشاره؛ یعنی مشورت با افراد صاحب نظر و کسانی که صلاحیت مشورت را دارند و خیر خواه هستند اگر بعد از طی کردن این مراحل به نتیجه نرسید و متحیر ماند می تواند به استخاره روی آورد بنابر این آن چه که امروزه بعضی از عوام انجام می دهند مثلا برای بردن مریض به پزشک استخاره می کنند نه شرع این را تأیید می کند و نه عقل می پسندد از این رو شما نیز لازم است ابتداء به دو مرحله قبل از استخاره عمل کنید اگر به نتیجه نرسیدید استخاره کنید. [1] . قال رسول الله: ایّاکم و خضراء الدّمن قیل و ما خضراء الدّمن؟ قال المرأة الحسناء فی منبت سوء. ترجمه: از سبزی مزبله بپرهیزید گفته شد آن چیست گفت زنی است زیبا در خاندان بد. نهج الفصاحة مجموعه کلمات قصار حضرت رسول (ص)، ص355. بپرهیز از سبزه خاکدان ندانی اگر چیست معنای آن زنی خوبرو در سرایی است بد که بر هر که آنجا بود بد رسد نک: گلهای جاویدان(هزار کلمه قصار)، ص 158. [2] . ابو خالد سجستانی، از حضرت صادق (ع) روایت کرد که فرمود: پنج خصلت وجود دارد که هر کس یکی از آنها را نداشته باشد عیش او همیشه ناقص میشود، عقل وی زایل و دل او مشغول میشود: اول آنها سلامت بدنی است دومی امنیت، سومی فراوانی روزی، چهارمی همدم و انیس موافق، عرض کردم: انیس موافق کیست؟ فرمود: همسر شایسته، فرزند صالح، دوست [یا شریک] صالح، و پنجمی که این خصلتها را جمع میکند شوخ بودن است. درر الأخبار با ترجمه فارسی، ص 561.
- [سایر] من قصد ازدواج با دختری را دارم که از بابت بسیاری از مسائل با من اشتراکات زیادی دارد. من خودم به مسائل شرعی پایبندم، و ایشان هم علیرغم علاقه ای که نسبت به مسائل مذهبی نشان می دهد و پای بند به انجام برخی فرایض شرعی اصلی مانند نماز و روزه هست، اما به حجاب (در حد پوشاندن موهای سر) اعتقادی ندارد. با توجه به اینکه من در خارج از کشور مشغول به تحصیل هستم، ایشان قصد رعایت حجاب را بعد از ازدواج با من ندارد. اگر لطف کنید و پاسخ دهید که من چه وظیفه ای غیر از تشویق کردن و امر به معروف و نهی از منکر کردن دارم؟ آیا، علم به اینکه ایشان حجاب خود را رعایت نخواهد کرد، باعث منع ازدواج من با ایشان می شود؟
- [سایر] سلام من رفیقی دارم که اصلا نماز نمی خواند روزه نمی گیرد و به طور کلی از لحاظ اعتقادی بسیار ضعیف است با او به مدرسه می رویم و هم کلاسی هستیم من هم هر راهی را که به ذهنم میرسد برای هدایت او به راه راست امتحان کرده ام و هرچه امر به معروف ونهی از منکر می کنم تاثیری ندارد.می خواستم ببینم که دوستی من با او از لحاظ شرع مشکل دارد؟لطفا مرا راهنمایی کنید؟
- [سایر] جناب آقای مرادی سلام اول اینکه ممنونم از شما و بعضا سخنرانیهاتون را پیگیری میکنم دوم اینکه مشکلی داشتم و خواهش میکنم پاسخم را بدهید. من خانمی هستم 31 ساله، دانشجوی کارشناسی ارشد، هشت سال هست که ازدواج کرده ام. همسرم 33 ساله ، دارای مدرک کارشناسی ارشد. من و همسرم اشتراکات عقیده ای و مذهبی زیاد داریم، و تنها در بعضی موارد آنهم جزئئ با هم اختلاف نظر داریم که کنار آمده ایم با هم، من خودم اهل نماز و شرعیات هستم و حجاب دارم . خانواده ام هم همینطور و مادرم هم حجاب دارند، اما دو خواهر کوچکتر از خودم ، 22و 23 سال دارم که آنها حجاب را دوست ندارند ، یا حداقل الان دوست ندارند، منظورم توی این سن، به اجبار خانواده روسری نصفه نیمه سر میگذارند، اما به هیچ وجه بی حیایی نمیکنند، یعنی فقط موهایشان بیرون است ، و بعضا ناخنهایشان لاک دارد، دوست پسر ندارند و دخترهایی جدی هستند ،من خدا شاهده چند بار به ایشان تذکر داده ام. اما شوهر من با این قضیه مشکل دارد، هر وقت با خواهرهایم بیرون میرویم، بعدش درگیری داریم ، حتی میگوید اینها از لج من لاک میزنند و روسریشان فرق سرشان است! زندگی را به من زهر کرده است! میگوید دیگر با خواهرهایت بیرون نمیروم، آنها باید با من که بیرون میروند حجاب را رعایت کنند! حال پرسش من این است: 1- آیا این روش امر به معروف و نهی از منکر است؟ 2- آیا اصلا همسر من حق دارد که راجع به حجاب خواهرهای من نظر بدهد؟ و به خاطر این مسئله زندگی را بر من تلخ کند؟ 3- برخورد من باید چگونه باشد؟ جناب آقای مرادی خواهشمندم که پاسخ مرا بدهید، بدجور درگیر این موضوع شده ام. یک دنیا ممنونم. پیشاپیش نوروزتان مبارک و با آرزوی سالی خوش و پر توفیق.
- [سایر] حاج آقا سلام علیکم دفعه دوم است که برایتان نامه می نویسم در راستای موجز صحبت کردن یکراست سر اصل مطلب می روم 1- 28 ساله فوق لیسانس 2- مذهبی و در مدرسه اسلامی تحصیل کردم 3- در 17 سالگی یک اتفاق ساده مرا مبتلا به بیماری وسواس فکری و جسمانی کرد.45 دقیقه نماز 1 ساعت طهارت.. 4- در 25 سالگی حالم بهتر شد از 17 سالگی به بعد بخاطر وسواس فکری و تابوی روابط جنسی تصمیم گرفتم که ازدواج نکنم 5- در 26 سالگی تصمیم گرفتم به دکتر بروم و این تابو را بشکنم و ازدواج کنم اما دکتر در مورد مسائل جنسی مسائلی را بیان کرد که من گفتم عطایش را به لقایش می بخشم 6- ... 7- خواستگار زیاد دارم ولی بخاطر این موضوع اصلا راه نمی دهم
- [سایر] با سلام.خانمی هستم 48 ساله که از شما در مورد چند مساله سوال داشتم ،میخواهم با اطلاعات مفیدتان مرا در این زمینه یاری کنید.امیدوارم خداوند مهربان آنگونه که لایقش هستید شما را تحت حمایت و لطفش قرار دهد.با تشکر فراوان. خانم نصرا... زاده از استان مازندران 1)آیا قران را میتوان با ترجمه فارسی آن خواند ،حتی در ماه مبارک رمضان ترجمه فارسی آن را ختم کرد یا در مجالس ختم هم به همین صورت خواند؟ 2)همسر من 58 ساله و بسیار پای بند به دستورات دینی می باشد،مقدار خرجی که متقبل میشویم از حقوق همسرم بیشتر است به عبارت ساده تر خرجمان بیشتر از دخلمان است و هیچ پس اندازی برایمان نمیماند(دارای 4 فرزند ،2 محصل و 2 دانشجوی ارشد میباشیم که مجرد هستند )دلم میخواهد بدانم چگونه خمس و زکات خود را بپردازیم؟البته با همفکری خودمان از دی ماه 85 ،ماهیانه مبلغی در حدود ده هزار تومان به یک آدم نیازمن میپردازیم (پنج هزار تومان برای خمس و زکات و پنج هزار تومان برای کفاره روزه)،ایا اینکار ما صحیح میباشد و یا باید مبلغی جداگانه برایش در نظر بگیریم،لطفا در زمینه خمس و زکات ما را راهنمایی کنید.
- [سایر] به نام خدا سلام خسته نباشید حاج آقا این بار نهم است که این پیام را تکرار می کنم می دونم که سرتان شلوغ است ولی لطفا جواب دهید من دختر ی 20 ساله و دانشجو هستم که پدرم اجازه ورود هیچ خواستگاری را به خانه مان نمی دهد و من از طریق مادرم که شکرخدا رابطه خوب و نزدیکی با هم داریم از موضوع خواستگارها باخبر می شوم و به خاطر همین حساسیت های پدرم یکی از مناسبترین افراد هنوز نیامده از نظر پدرم رد شده محسوب شد و حسرت به دل خانواده آن پسر و مادرم گذاشت اخیرا هم خواستگاری دارم که طلبه است و چون پدرم به جماعت طلبه ها اعتماد چندانی ندارد و چون من بیشتر به ایمان و اخلاق خوش و صبوری فرد مقابلم اهمیت می دهم چطور می توانم اوّلا پدرم را راضی به آمدن آنها کنم و ثانیا چطور می توانم به ایمان آن خواستگار اعتماد کنم من خودم در سطح ایمانی متوسطی هستم و اهل روزه ونماز و قرآنم ولی نمی دانم چرا پدرم هیچ کس را در شان من نمی داند لطفا مرا راهنمایی کنید برای سلامتی و ایمان جوانان دعا کنید ممنون از توجه شما
- [سایر] سلام وقتتون بخیر.ببخشد که من بقیه پیامها را نخوانده برایتان پیغامی میگذارم که شاید تکراری باشد ولی واقعاَ از سر ناچاری می باشد.من دختری 29 ساله هستم که حدود 12 سال است که به آقایی آشنا شدم و...بعد از 4 سال ایشون به خواستگاری بنده امد و خانواده من تنها از یک نفر که از دوستان برادرم بودند تحقیق کرده و در تحقیق گفته شد که ایشون آدم مشروب خور وزن...هستند که خودشان به شدت انکار کردند.و خانواده من که بسیار خانواده مقیدی هستیم با این ازدواج مخالفت کردن.بعد از مدتی من با حس زنانه خودم و دلشوره ای که از ان صحبتها داشتم متوجه شدم که ایشون با یک دختر خانمی دوست هستند آن زمان 7 سال از اشنایی ما گذشته بود که عین آن 7سال ایشون با اون دختر خانم هم دوست بودند و...ولی دل من عقلمو کنار گذاشت و باز هم به این رابطه ادامه دادم البته او با آن دختر قطع رابطه کرد.بعد از 2 یا 3 سال باز هم همان اتفاق افتاد و من از آن موقع تا به حال مثل ادمهای مریض هستم همیشه حتی کارم به بیمارستان هم رسید.معذرت میخواهم که بی پروا صحبت میکنم ولی مجبورم من نه دوستی دارم که بتوانم مشورت کنم نه خانوادهام اینگونه هستند.او به من خیلی ابراز علاقه میکند و گاهی اوقات از جون و دل برای من میزندحتی من زیارت امام رضا(ع) هم میرم هرطور شده می آید خلاصه اینکه محبت واقعی به من دارد و از رفتار گذشته اش پشیمان است.الان نه من میتوانم ازدواج کنم نه او (راستی او 32 سال دارد)و نه خانواده من بعد از چندین بار خواستگاری آنها راضی به این ازدواج نیستند.شما مرا راهنمایی کنید که ما دو نفر چه کنیم یک راهنمایی کارساز از جدایی نگویید که مشکل است.البته من چون به مسایل دینی مقیدم چند سال است که صیغه محرمیت خوانده ایم.ببخشد که طولانی شد مجبور بودم خواهش می کنم کمکمان کنید.ممنون
- [سایر] یکی از مواردی که در کتب عرفانی مثل رساله لب اللباب" و "رساله سیر و سلوک منسوب به بحرالعلوم" از لوازم قطعی برای سیر الی الله، شمرده شده است؛ عزلت می باشد. ظاهراً این عزلت، عزلت از دنیاپرستان و عدم برقراری مودت و دوستی با آنان است، تا صبر و اراده سالک متزلزل نشود؛ و از این رو تا سالک "سیر من الخلق الی الحق" و" سیر فی الحق بالحق" را تمام کند، لازم است که این عزلت نسبی را ادامه دهد: (فاعرض عن من تولی عن ذکرنا و لم یرد الا الحیاه الدنیا) نجم، آیه 29 و حاصل آنکه: کسی که از نفس خود مطمئن نباشد که مخالطه با مردم آن را فاسد نسازد و از آمد و شد ایشان اخلاق ردیه از برای او هم نرسد خلوت و تنهایی از برای او افضل است. بلکه هر که از قدر ضروری از کسب علم و عمل خود فارغ شود لا محاله ابتدا خلوت و تنهایی از برای او افضل است تا نفس خود را به اخلاق حسنه بیاراید و ازمفاسد اختلاط با مردم ایمن شود. و بعد از آن اگر در اختلاط با ایشان فایده ببیند اختلاط کند. و همچنین کسی که به مقام انس با پروردگار رسید و مرتبه استغراق از برای او حاصل شد و هنوز نفس او به مقامی نرسیده که با وجود مخالطه با مردم، انس و استغراق را ازدست ندهد و آمد و شد با ایشان مانع امر او نشود، خلوت و عزلت از برای او بهتر؛ زیرا از فواید مخالطه با مردم هیچ نیست که با این، مقاومت تواند کرد. و به این جهت بود که بسیاری از دوستان خدا کنج خلوت را گزیده و در خود را بهروی خلق بستهاند. و به آشنایی یک کس از همه بی گانه شدهاند. و در گوشه تنهایی سر بهخود فرو برده میگویند: ما را هوس انجمنی نیست که عشاق جز خلوت و در دل گله از یار نخواهند. علاوه بر این عزلت که خاص سالکان است؛ دستوراتی در احادیث برای دوری از اهل فسق آمده که عمومی است و دائمی. از طرف دیگر با توجه به توصیه های اولیای خدا، تا سالک از سیر الی الله و فی الله، فارغ نشده است، نباید به ارشاد و موعظه دیگران به طور عمومی و رودررو بپردازد. البته خود می دانید که در هر صورت امر به معروف که به معنای واکنشی در برابر کوتاهی دیگران در اتیان واجبات یا دوری از گناهان است، با وجود شرایطش بر همگان واجب است؛ و بحثش با ارشاد که امری ابتدا به ساکن و کنشی است؛ فرق دارد. از طرف دیگر بنابر گفته یکی از استادان اخلاق؛ کارهای فرهنگی که نیاز به ارتباط تنگاتنگ و رو در رو با مخاطبان ندارد از بحث ممنوعیت ارشاد، مستثنا است، پس با توجه به لزوم عزلت عام و خاص برای سالک، آنچه عجیب است این عبارت (بند اول) از کتاب ارزشمند "معراج السعاده" می باشد؛ که ملا احمد نراقی (ره)، نه تنها عزلت خاص، بلکه به نوعی عزلت عام را نیز منتفی کرده است. علاوه بر این، بین دو بند این عبارت، ربطی نیست؛ چنان که اولی مربوط به امر به معروف و دومی مربوط به مراحل ارشاد می باشد. فصل: مختصری از محرمات شایعه در میان مردم صفت پنجم: کوتاهی و مسامحه کردن در امر به معروف و نهی از منکر پس اگر از برای مؤمن دین داری میسر شود که: بعضی از اینها را دفع کند، از برای او جایز نیست که در خانه خود بنشیند و از مردم کناره جوید، بلکه بر او واجب است که بیرون آید و دامن بر میان بندد و دین خدا را اعانت کند. بلکه از برای هر مسلمی سزاوار آن است که: ابتدا از خودشروع کند و خود را به صلاح آورد. و مواظبت بر طاعات نماید. و محرمات را ترک کند، بعد از آن، به اهل و اولاد و اقارب و خویشان خود پردازد. و ایشان را ارشاد کند، و از اعمال ناشایسته باز دارد. و چون از ایشان فارغ شد تعدی به همسایگان و اهل محله خود کند. و از ایشان به اهل شهر خود. و همچنین تا به هر جای از عالم که دست اوبرسد. و چنانچه کسی با وجود قدرت در یکی از اینها، اهمال و مسامحه کند باید مستعد مؤاخذه پروردگار در موقف قیامت باشد.(معراج السعاده با ویرایش محمد نقدی،انتشارات هجرت). با عذر خواهی از طولانی شدن سوال، خواهشمندم که بند اول عبارت بالا را توضیح داده و ارتباط آن را با عزلت عام و خاص شرح دهید؛ زیرا در صورت درست دانستن عبارت بالا، همواره باید حضور در محیط هایی را که احتمال انجام گناه بیشتر است را بر محیط های سالم (در صورت تاثیر امر و نهی و عدم تاثیر پذیری بد ما از محیط) ترجیح دهیم و مثلا در این صورت سکونت در شهرهایی چون تهران بر شهرهای مذهبی چون قم و مشهد، ترجیح دارد یا رفت و آمد از مسیرهایی که منکرات بیشتری در آن اتفاق می افتد لازم است، یا هم نشینی با گناهکاران برای اصلاحشان واجب می شود و... "تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل".
- [سایر] باسلام دختری هستم 28 ساله در خانواده مذهبی بزرگ شده ام ما با والدین 11 نفریم همه حتی خواهر کوچکترم ازدواج کرده اندبه جز من و برادر کوچکترم که ازدواج نکرده ایم از سن راهنمایی خواستگارها پا به خانه مان گذاشتند اوایل بدلیل اینکه کوچکترم و خواهر بزرگتر در خانه بود والدینم مخالفت میکردند چون در روحیه اوو تاثیر بد نگذارد ولی نوبت به من رسید این قانون برداشته شد خنده داره ،ناراحت نیستم به نظرم این فکر غلط است خواهر کوچکترم یک فرزند دارد که عاشقش هستم حتی خواهر کوچکترم را هم دوست دارم بیشتر از همه،بالاخره تا موقع دیپلم که فردی واقعا منو میخواست ولی بیان نمیکرد ولی از حرکاتش مطمئن بودم رفت سربازی و اومد هر موقع مرخصی داشت خبر میگرفت ازدواج نکرده باشم منم کاردانیمو خوندم تا اینکه ترم آخر بودم اومد خواستگاری خانواده ای مذهبی بودند به دلیل رفتار مادرش مادرم مخالف بود و بدون اینکه نظر منو بپرسن پدرم گفت دخترم داره درس میخونه و از سرش رد کردش داداش بزرگم وقتی ماجرا رو فهمید خیلی ناراحت شد چون میشناختش پسر بدی نبود به هر حال ان شاءالله خوشبخت باشه.حالا در سن 28 سالگی پسر عمه ام با سن 25 اومده خواستگاری همه خانوادم میگن این فرصت طلایی واقعا کجاش طلایی افکارمون به هم نمیخوره از نظر اعتقادی متفاوتیم نه اینکه نماز و روزه نگیره نه مسائل دیگه رو میگم تحصیلا اون دیپلم شاید مخالفم ولی منتظر حادثه ای تلخ برای خودم نمیدونم چیکار کنم آخه قبلا پسرعموهام پا پیش گذاشتن پدرم شدید موافق بود و من مخالف تا مدتی روم کار میکردنو و هی میگفتم اونا معتادن و کسی باور نمیکرد حالا که ازدواج کردن همه چیز بر ملا شده کمکم کنید ازدواج برای فرار از مشکل مجردی به نظرم خوب نیست.
- [سایر] سوال 1 : من جوانی24 ساله، مجرد و دانشجوی پزشکی خوابگاهی هستم. دیگران مرا فردی(خیلی) مذهبی می دانند و چنین نیز بوده ام اما متأثر از محیط تهران، دانشگاه، دوستان ناباب ایمانم دچار فرودهایی شد و در نهایت تابستان امسال با ورود ناگهانی به اینترنت دچار گناه شدم، گناهانی که از فکر کردن به آنها هم دچار شرم می شوم و آخر هم نداشت و به جاهایی کشید که ... یک ماه است توبه کرده ام، به رحمت او امید دارم اما 1. باوجود توبه، روزه، گرسنگی، دوستان صالح، احتیاط در آنچه به قلبم وارد می شود، نماز و ... افکار شهوت انگیز و تصاویر آنچه دیده و کرده ام آزارم می دهد. رفاقتم با دوستانم را تحت تأثیر قرار داده، در ایمانم اثر بسیار بدی دارد، درس خواندنم را متأثر ساخته علاوه بر آنکه خود زمینه گناه است، نمی دانم چه کنم؟ با کسی هم نمی توانم مشورت کنم، خواهش می کنم راهنماییم کنید. 2. حتی قبل این دوران سیاه هم دچار رفاقتهای شیطانی شده بودم البته با دوستانم که در حد فکر بود که آن هم بی تأثیر از گناه چند سال قبلم نبود و نظر رحمت خداوند مرا حفظ کرد و حال بدتر، چه کنم؟ در ضمن فعلا امکان ازدواج برایم فراهم نیست.