سلام خسته نباشید من دنبال جایی می گشتم تا حداقل حرفهام را بزنم من 1- دختر 31 ساله 2-لیسانس 3-الان هم بیکار 4-مجرد خیلی احساس تنهایی و سرخوردگی می کنم تاقبل از این خدا را خیلی احساس می کردم هر کاری می کردم هر مشکلی پیش می آمدهمه را برای خدا و به خاطر خدا تحمل می کردم ولی الان کم کم به جبر در زندگی رسیدم آدم بیسوادی نیستم کلی کلاس های اخلاق و تهذیب و قران را زیر نظر اساتید برجسته دیدم ولی از این همه حرف خسته شدم حداقل از خدا یه دونه عمل می خوام شما نمی دونیدچقدر تحملش سخت است حرف ها عمل ها زیر این همه فشار ادم کم میاره اون هم توی خانواده های خیلی مذهبی که پسرها هم تا قبل از 24 و 25 ازدواج می کنند ادم هم مجرد باشه و بیکار شما بگین من چیکار کنم دیگه به کجا و به چی پناه ببرم.
سلام/ الان نوشتم خدا بیشتر هوای خانم ها را داره ولی باید اعتراف کنیم که خانواده ها بیشتر هوای پسرها را. شاید سوالات مهمی ذهنت را مشغول می کنند مثلا: چرا درس خواندی؟ برای کار؟! پس چرا کار نمی کنی؟ ... پس چرا ادامه تحصیل نمی دهی؟ ... و ... چرا برای این درس بی ثمر خواستگارهای واقعی را رد کردی؟ اگر به این سوالات خوب گوش نکنی و تمام سوالات ذهنت را کامل ننویسی و پاسخ ندهی این سردرگمی ادامه دار می شود. پر نشاط و شاداب برای خودت برنامه ریزی کن. از ازدواج ناامید نشو با شرایط امروزت، معیارهایت را به روز کن ؛ متناسب با امروزت! نه هجده سالگی! و یادداشت های مختلفی در سایت برایت مفید است آنها را پیدا کن و بخوان و عمل کن.
عنوان سوال:

سلام خسته نباشید من دنبال جایی می گشتم تا حداقل حرفهام را بزنم من 1- دختر 31 ساله 2-لیسانس 3-الان هم بیکار 4-مجرد خیلی احساس تنهایی و سرخوردگی می کنم تاقبل از این خدا را خیلی احساس می کردم هر کاری می کردم هر مشکلی پیش می آمدهمه را برای خدا و به خاطر خدا تحمل می کردم ولی الان کم کم به جبر در زندگی رسیدم آدم بیسوادی نیستم کلی کلاس های اخلاق و تهذیب و قران را زیر نظر اساتید برجسته دیدم ولی از این همه حرف خسته شدم حداقل از خدا یه دونه عمل می خوام شما نمی دونیدچقدر تحملش سخت است حرف ها عمل ها زیر این همه فشار ادم کم میاره اون هم توی خانواده های خیلی مذهبی که پسرها هم تا قبل از 24 و 25 ازدواج می کنند ادم هم مجرد باشه و بیکار شما بگین من چیکار کنم دیگه به کجا و به چی پناه ببرم.


پاسخ:

سلام/ الان نوشتم خدا بیشتر هوای خانم ها را داره ولی باید اعتراف کنیم که خانواده ها بیشتر هوای پسرها را.
شاید سوالات مهمی ذهنت را مشغول می کنند مثلا:
چرا درس خواندی؟ برای کار؟!
پس چرا کار نمی کنی؟ ... پس چرا ادامه تحصیل نمی دهی؟ ... و ...
چرا برای این درس بی ثمر خواستگارهای واقعی را رد کردی؟
اگر به این سوالات خوب گوش نکنی و تمام سوالات ذهنت را کامل ننویسی و پاسخ ندهی این سردرگمی ادامه دار می شود. پر نشاط و شاداب برای خودت برنامه ریزی کن. از ازدواج ناامید نشو با شرایط امروزت، معیارهایت را به روز کن ؛ متناسب با امروزت! نه هجده سالگی! و یادداشت های مختلفی در سایت برایت مفید است آنها را پیدا کن و بخوان و عمل کن.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین