اختیار
اختیار در چند معنا به کار رفته است:۱. مقابل جبر، ۲. در برابر اکراه، ۳. مقابل ضرورت و اضطرار، ۴. برگزیدن یکی یا بیشتر، از چند چیز. از اختیار به معنای چهارم در باب نکاح سخن رفته است.
(مالی) را که اجاره میدهند، باید چند شرط داشته باشد:
اوّل:
آن که معیّن باشد، پس اگر بگوید:
(یکی از خانههای خود را اجاره دادم) درست نیست؛ مگر آن که چیزی را اجاره دهد که افراد آن از نظر قیمت و خصوصیاتی که موجب رغبت اجارهکنندگان میگردد، مثل هم باشند، همچون کالاهای مشابهی که یک کارخانه تولید میکند، در این مورد چنانچه بگوید:
(یکی از این کالاها را اجاره دادم)، هر چند مورد اجاره فرد معیّنی نبوده و کلّی است، اجاره صحیح است.
دوم:
تحویل گرفتن آن برای مستأجر ممکن باشد؛ پس اجاره دادن اسبی که فرار کرده و مستأجر نمیتواند آن را در اختیار بگیرد، باطل است.
سوم:
آن مال به واسطه استفاده کردن از بین نرود، پس اجاره دادن نان و میوه و خوراکیهای دیگر برای خوردن صحیح نیست.