اسلام دین جامع و کاملی است که به همه ابعاد وجودی انسان نظر دارد و کلیه نیازهای مادی و معنوی آن را مورد توجه قرار داده است و انسان در صورتی می تواند مسیر کمال را طی کند که بر اساس آموزه های دینی کلیه نیازهای خود را در حد اعتدال تأمین و ارضا کند. یکی از نیازهای مهم انسان ارضای غرایز جنسی و عاطفی است -که خداوند متعال در ازدواج موقت و دائم با شرایط خاصی که وارد شده برای انسان قرار داده است- که می بایست به شکل صحیح ارضا شوند. زن و شوهر می توانند همه لذت های مشروع را از یکدیگر ببرند. چه این لذت ها حضوری یا از طریق ارتباط تلفنی و یا زدن پیامک های عاشقانه باشد، اما انجام اعمالی که منجر به خروج منی گردد که توسط خود شخص صورت می گیرد خارج از حدود لذت هایی است که زن و شوهر می توانند از یکدیگر ببرند. این عمل مصداق استمنا بوده و حرام است؛ چرا که «استمنا» یعنی این که انسان با خودش کاری کند که از او منی بیرون بیاید، و این کار، از نظر اسلام حرام است و عامل این کار، مرتکب گناه شده است. و نبود همسر مجوزی برای انجام آن نمی باشد.[1] لازم به ذکر است استمنا، دارای انواعی است؛ مثل بازی کردن با دست، گوش کردن به سخن و صدای زن و (یا مرد) نامحرم، رد و بدل کردن حرف های عاشقانه، در خیال آوردن و فکر کردن به مسائل شهوت انگیز. اگر کسی با اختیار یکی از این اعمال را به قصد خروج منی انجام دهد و منجر به خروج منی از انسان بشود، استمنا و حرام است.[2]،[3]،[4] به هر حال، از آن جا که خواهان حکم فقهی مسئله هستید، پاسخ های (استفتائات) زیر برای شما ارسال می گردد: دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی): اگر بدون دخالت دست و یا شیء دیگر باشد، مانعی ندارد و در غیر این صورت استمنا محسوب شده و جایز نیست. دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): بله در صورتی که منتهی با نزال منی شود، این استمنا است و جایز نیست. دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): آری، استمنا حرام است. پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): استمنا هر نوع عملی است که شخص با خود انجام دهد و منتهی به خارج شدن منی گردد و مصداق استمتاع از همسر مشروع نباشد. بنابراین، اگر اعمال مزبور عرفاً و در نزد عقلا مصداق استمتاع از همسر به حساب آید، حرمت ندارد و در غیر این صورت، اگر منتهی به خروج منی شود، حرام است. برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به: 1. نمایه: شرایط زمان و مکان آمیزش، سؤال شماره 5556 (سایت: 5813) . 2. نمایه: حدود لذت های جنسی زن و شوهر از یکدیگر، سؤال شماره 2105 (سایت: 2177) . 3. نمایه: استمناء از راه تفکر در امور شهوانی، سؤال شماره 2211 (سایت: 2359) . [1] ر. ک: نرم افزار پرسمان، خودارضایی متأهل. [2] مجمع الرسائل محشی(همراه حاشیه)، صاحب جواهر الکلام، ج 1، ص 447، مسئله 1411؛ مناسک محشی، شیخ مرتضی انصاری، ص34؛ مناسک محشی، امام خمینی، ص 163، ص 334. .[3] اقتباس از سؤال 468 (سایت: 507) (حکم استمناء و انواع آن). [4] . برگرفته از سؤال 1318 (سایت: 1314).
من با هسرم از طریق تلفن و sms همدیگر را ارضا می کنیم به دلیل دور بودن از هم و نیازی که وجود دارد و هر عملی او بگوید خودم انجام میدهم. آیا این کار برای ما دو نفر استمنا به حساب می آید و گناه مرتکب می شویم؟
اسلام دین جامع و کاملی است که به همه ابعاد وجودی انسان نظر دارد و کلیه نیازهای مادی و معنوی آن را مورد توجه قرار داده است و انسان در صورتی می تواند مسیر کمال را طی کند که بر اساس آموزه های دینی کلیه نیازهای خود را در حد اعتدال تأمین و ارضا کند. یکی از نیازهای مهم انسان ارضای غرایز جنسی و عاطفی است -که خداوند متعال در ازدواج موقت و دائم با شرایط خاصی که وارد شده برای انسان قرار داده است- که می بایست به شکل صحیح ارضا شوند. زن و شوهر می توانند همه لذت های مشروع را از یکدیگر ببرند. چه این لذت ها حضوری یا از طریق ارتباط تلفنی و یا زدن پیامک های عاشقانه باشد، اما انجام اعمالی که منجر به خروج منی گردد که توسط خود شخص صورت می گیرد خارج از حدود لذت هایی است که زن و شوهر می توانند از یکدیگر ببرند. این عمل مصداق استمنا بوده و حرام است؛ چرا که «استمنا» یعنی این که انسان با خودش کاری کند که از او منی بیرون بیاید، و این کار، از نظر اسلام حرام است و عامل این کار، مرتکب گناه شده است. و نبود همسر مجوزی برای انجام آن نمی باشد.[1] لازم به ذکر است استمنا، دارای انواعی است؛ مثل بازی کردن با دست، گوش کردن به سخن و صدای زن و (یا مرد) نامحرم، رد و بدل کردن حرف های عاشقانه، در خیال آوردن و فکر کردن به مسائل شهوت انگیز. اگر کسی با اختیار یکی از این اعمال را به قصد خروج منی انجام دهد و منجر به خروج منی از انسان بشود، استمنا و حرام است.[2]،[3]،[4] به هر حال، از آن جا که خواهان حکم فقهی مسئله هستید، پاسخ های (استفتائات) زیر برای شما ارسال می گردد: دفتر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی): اگر بدون دخالت دست و یا شیء دیگر باشد، مانعی ندارد و در غیر این صورت استمنا محسوب شده و جایز نیست. دفتر حضرت آیت الله العظمی سیستانی (مد ظله العالی): بله در صورتی که منتهی با نزال منی شود، این استمنا است و جایز نیست. دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): آری، استمنا حرام است. پاسخ حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): استمنا هر نوع عملی است که شخص با خود انجام دهد و منتهی به خارج شدن منی گردد و مصداق استمتاع از همسر مشروع نباشد. بنابراین، اگر اعمال مزبور عرفاً و در نزد عقلا مصداق استمتاع از همسر به حساب آید، حرمت ندارد و در غیر این صورت، اگر منتهی به خروج منی شود، حرام است. برای آگاهی بیشتر مراجعه شود به: 1. نمایه: شرایط زمان و مکان آمیزش، سؤال شماره 5556 (سایت: 5813) . 2. نمایه: حدود لذت های جنسی زن و شوهر از یکدیگر، سؤال شماره 2105 (سایت: 2177) . 3. نمایه: استمناء از راه تفکر در امور شهوانی، سؤال شماره 2211 (سایت: 2359) . [1] ر. ک: نرم افزار پرسمان، خودارضایی متأهل. [2] مجمع الرسائل محشی(همراه حاشیه)، صاحب جواهر الکلام، ج 1، ص 447، مسئله 1411؛ مناسک محشی، شیخ مرتضی انصاری، ص34؛ مناسک محشی، امام خمینی، ص 163، ص 334. .[3] اقتباس از سؤال 468 (سایت: 507) (حکم استمناء و انواع آن). [4] . برگرفته از سؤال 1318 (سایت: 1314).
- [آیت الله صافی گلپایگانی] دانشجوی پرستاری هستم. در موقع کار در بیمارستان گاهی دستم با دست همکاران نامحرم تماس پیدا میکند. با این که قصد و غرضی در کار نیست و کوشش خود را برای عدم تماس انجام میدهم، آیا مرتکب گناه میشوم؟
- [سایر] سلام حاج اقا.من از 10 سالگی استمناء را شروع کردم.از این کاری که انجام می دادم هیچ اگاهی نداشتم.در پانزده سالگی فهمیدم که اسم این حسی که به من دست می دهدشهوته واین کار از گناهان کبیرست واسم این کار من استمناء است.به من حق بدهید که بعداز چندسال که متوجه شدم این کار گناه دارد ترک کردنش سخت بود.استمناء جزئی ازعادات من شده بود.حالا درسن 20 سالگی زیان های این عادتم را درسایت شما خواندم.ازخودم تنفرپیداکردم.حاج اقا من 10 سال ملعون خدا قرار گرفته ام.من 10 سال ازرحمت خدا دور بوده ام.تقصیرمن چیه که ندانسته واز روی نادانی دست به این کار زدم.حاج اقا من توی این 10 سال خیلی ضرر کردم.تصمیم گرفته ام که ترک کنم.کمکم کنید.خواهش می کنم جوابم را بدهید.
- [سایر] با سلام، از جواب شما، یک سوال برام پیش آمد و آن اینکه شما با توجه به روایات و قرآن فرمودید قابیل پسر شکم چهارم است. آیا هابیل برادر بزرگتر قابیل بود؟ در بین فرزندان حضرت آدم، درموقع امتحان الهی که منجر شد قابیل برادرکشی کند و حسد بورزد، آیا تنها همان دو نفر آزمایش شدند؟ و بقیه آزمایش نشدند؟ هنگامی که قابیل، میخواست برادرش را بکشد و او را تهدید به این کار کرد، هابیل گفت اگر تو به تهدیدت جامۀ عمل بپوشانی و دست به کشتن من دراز کنی، من هرگز مقابله به مثل نخواهم کرد و دست به کشتن تو دراز نمیکنم (چرا که من از خدا می ترسم و هرگز دست به چنین گناهی نمیآلایم). به علاوه من نمیخواهم بار گناه دیگری را بدوش بکشم، (بلکه می خواهم تو بار گناه من و خویش را بدوش بکشی (زیرا اگر براستی این تهدید را عملی سازی بار گناهان گذشته من نیز بر دوش تو خواهد افتاد؛ چرا که حق حیات را از من سلب نمودی و باید غرامت آن را بپردازی و چون عمل صالحی نداری باید گناهان مرا بدوش بگیری!) و مسلما با قبول این مسئولیت بزرگ از دوزخیان خواهی بود و همین است جزای ستمکاران). آیا هابیل وقتی قابیل خواست او را بکشد، هیچ کار نکرد حتی از خودش دفاع هم نکرد؟ و راحت گذاشت تا برادرش او را بکشد؟ آیا اینطوری که خودکشی محسوب نمیشود؟
- [سایر] 1- آیا در قرآن کریم در مورد تقسیم بندی زنای محصنه و غیر محصنه مستنداتی وجود دارد ؟ 2- نظرتان در مورد آیات زیر و خطبه حضرت رسول(ص) چیست: الزَّانِیَةُ وَالزَّانِی فَاجْلِدُوا کُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلاَ تَأْخُذْکُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِی دِینِ اللَّهِ إِنْ کُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَلْیَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنْ الْمُؤْمِنِینَ. الزَّانِی لاَ یَنکِحُ إلاَّ زَانِیَةً أَوْ مُشْرِکَةً وَالزَّانِیَةُ لاَ یَنکِحُهَا إِلاَّ زَانٍ أَوْ مُشْرِکٌ وَحُرِّمَ ذَلِکَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ [سورهی النور، آیات 2- 3] ترجمه: زن زناکار و مرد زناکار، به هرکدامشان صد تازیانه بزنید، و اگر به الله و روز دیگر ایمان دارید نباید که شما را نسبت به ایشان ترحمی بگیرد؛ و باید که شکنجهشان را گروهی از مؤمنین نظاره کنند. مرد زناکار بهجز با زن زناکار یا زن مشرک نکاح نمیکند، و زن زناکار را جز مرد زناکار یا مشرک نکاح نمیکند؛ این برای مؤمنین حرام است. دربارهی زن شوهرداری که مرتکب عمل منافی عفت شود، در قرآن تصریح شده که شوهرش باید چهار گواه بیاورد که عمل را به چشم دیدهاند، و آنوقت زن را درخانه نگاه دارد. و تأکید شد که مرد و زنی که مرتکب فحشاء میشوند باید مجازات بدنی بشوند، ولی اگر توبه کردند کسی حق ندارد مجازاتشان کند: وَاللاَّتِی یَأْتِینَ الْفَاحِشَةَ مِنْ نِسَائِکُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَیْهِنَّ أَرْبَعَةً مِنْکُمْ فَإِنْ شَهِدُوا فَأَمْسِکُوهُنَّ فِی الْبُیُوتِ حَتَّی یَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ یَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِیلاً. وَاللَّذَانِ یَأْتِیَانِهَا مِنْکُمْ فَآذُوهُمَا فَإِنْ تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ کَانَ تَوَّابًا رَحِیمًا [سورهی النساء، آیات 15- 16] ترجمه: آنهائی از زنانتان که مرتکب فحشاء میشوند چهار گواه ازخودتان بر آنها بگیرید. پس اگر گواهی دادند [که عمل را به چشم دیدهاند] ایشان (یعنی زنان مرتکب فحشاء) را درخانه نگاه دارید تا ایشانرا مرگ برگیرد یا خداوند برایشان راهی ایجاد کند. و دوتنی که مرتکب آن میشوند آزارشان بدهید؛ ولی اگر توبه کردند و اصلاح شدند دست از آنها بدارید که خداوند توبهپذیر و مهربان است. چنانکه میبینیم، درآخر این آیه گفته شده است که کسی که مرتکب فحشاء بشود، اگر پشیمان شود و ازکردهاش توبه کند، یعنی تصمیم بگیرد که دیگر مرتکب چنان عملی نگردد، نباید مجازات بشود. پیامبر اکرم دوماه پیش از وفاتش، درخطبهی حجه الوداع- که آخرین سخنرانی عمومی پیامبر است- مجازات زنان شوهرداری که مرتکب عمل منافی عفت شوند را چنین مقرر کرد: أما بعد: أیها الناس، فإن لکم علی نسائکم حقاً، ولهن علیکم حقاً. لکم علیهن أن لا یوطئن فرشکم أحدا تکرهونه، وعلیهن أن لا یأتین بفاحشة مبینة. فإن فعلن فإن الله قد أذن لکم أن تهجروهن فی المضاجع وتضربوهن ضربا غیر مبرح. فإن انتهین فلهن رزقهن وکسوتهن بالمعروف. ترجمه: ای مردم! شما را بر زنانتان حقی است و ایشان را بر شما حقی است. حق شما برآنها آنست که بر گلیمتان کسی را که اکراه داشته باشید راه ندهند، و برآنها است که مرتکب فحشای قابل اثبات نشوند؛ اگر شدند خداوند به شما اجازه داده است که بسترشان را ازخودتان دور کنید و بزنیدشان به نحوی که آسیب جسمی نبینند. پس اگر دست برداشتند حق دارند که روزی و پوشاکشان را طبق عرف دریافت دارند. این آخرین حکمی است که پیامبر دربارهی زنان شوهرداری که مرتکب زنا شوند صادر کرده است. پس ازاین سخنرانی، نزول وحی برای همیشه متوقف گردید؛ و دراینجا بود که آخرین آیهی قرآن نازل شده تأکید کرد که امروز دین اسلام به پایهی کمال رسیده است (الیَومِ اَکمَلتُ لَکُم دینَکُم). تنها حکمی که برای زن شوهردارِ مرتکب خطای منافی عفت دراین سخنرانی مقرر شده آنست که شوهرش باید به او فشار بیاورد تا دست از خطاکاری بردارد؟.3.-اگر زانی یا زانیه در سفر باشد و همسرش در دسترس نباشد حکمش چیست. 4-اگرزنای محصنه در خفا صورت گیرد و توبه کنند آیا نوع گناه بخشودنی است؟
- [سایر] این جانب جوانی 25 ساله دارای مدرک تحصیلی مهندسی عمران و شغل آزاد با درآمدی حدوداً 900 هزار تومان در ماه می باشم .چندی پیش دختری از اقوام دور را برای ازدواج برگزیدم و به خانواده ام معرفی کردم. این خانم دانشجوی سال آخر مهندسی کامپیوتر و حافظ و قاری قرآن و از خانواده ای مذهبی می باشد، اما والدینم راضی به این وصلت نبوده و هر بار که من صحبت از ازدواج کرده ام به بهانه ای مرا سر کار گذاشته اند. قبل از این که شغلی داشته باشم آن را بهانه می کردند, این مشکل که حلّ شد درسم را بهانه کردند, درسم که تمام شد پدر بزرگم فوت کرد اکنون سه ماه است که از فوت پدربزرگم میگذرد خدمت سربازی را بهانه می کنند .در صورتی که بنده کلّا 5 ماه خدمت سربازی خواهم رفت. حال بنده حقیر این سؤالات را از محضر جناب عالی دارم: 2 – اگر خدای نکرده نعوذ بالله , بنده در اثر عدم ازدواج گناهی را مرتکب شوم که اگر ازدواج می کردم آن گناه را مرتکب نمی شدم والدینم در آن شریک هستند یا نه؟ 3 – لطفاً مرا در مورد چگونگی رفتار با والدینم راهنمایی کنید .با تشکر
- [سایر] بنده به یک دختر مسلمان 22 ساله باکره علاقه من هستم، ولی امکان اینکه ما الان ازدواج کنیم یا نامزد شویم نیست. ما تصمیم گرفته ایم که با هم ازدواج موقت کنیم، ولی هر دوی ما مطمئنیم که پدر ایشان با این تصمیم ما مخالفت خواهد کرد. حال ما تصمیم گرفتیم که در آیندهای نزدیک همدیگر را ملاقات کنیم ولی سوال بنده این است. ما در چنین شرایطی چه کار می توانیم بکنیم؟ آیا می شود که ما بدون اجازه پدر ایشان با هم ازدواج موقت کنیم تا به گناه مرتکب نشویم؟ چون ما تصمیم گرفتیم که با هم به مسافرت برویم بدون اجازه و اطلاع پدر ایشان. هم بنده و هم این خانم در اروپا زندگی میکنیم و اینجا هر انسانی از 18 سالگی به بعد خودشان تصمیم برای آیندهشان می گیرند و همچنین ازدواجشان. آیا دادن مهری در ازدواج موقت هم واجب است؟ حتا اگر دختر مورد نظر انتظاری به گرفتن مهری نداشته باشد و خودش گفت باشد که نیازی به مهری ندارد. آیا می شود که صیغه را به فارسی هم خواند؟ چون نه بنده و نه این خانم عربی بلد نیستیم. آیا می شود صیغه را برای ما به فارسی ترجمه کنید تا ما به فارسی بخوانیم؟ سوال دیگر من این است که، وقتی که انسان جنب می شود و وقت نماز فرا رسیده، و آن موقع انسان غسل میکند ولی بعد از غسل کردن و همام کردن مجبور به ادرار کردن می شود. آیا می تواند که دوباره غسل کند برای نماز خواندن؟ یا این که باید وضو بگیرد؟ همان طور که گفتم ما در اروپا زندگی میکنیم و در دست شوییهای اینجا به جای آب از دستمال کاغذی استفاده می کنند. آیا استفاده از دستمال کاغذی به جای آب برای تمیز کردن خود اشکال دارد و با همان لباس نماز بخواند؟ چون ما وقتی در مدرسه یا سر کار خود هستیم و به دست شویی میرویم مجبور هستیم که از دستمال کاغذی به جای آب استفاده کنیم و وقتی وقت نماز می شود با هم لباس زیری که تنمان هست نماز می خوانیم آیا اشکال دارد؟ و بعضی موقع سر کارمان با همان لباس زیری که تنمان هست نماز می خوانیم و امکان تعویض لباس زیر نداریم. آیا این مساله برای مردها و خانمها فرق دارد؟ با تشکر فراوان از زحمات شما امیدوارم که هر چه زودتر به سوالات بنده جواب دهید تا قابل اینکه ما مرتکب گناه شویم.
- [سایر] لطفاً در مورد روایت زیر توضیح دهید که آیا مکاشفه، عملی ناصواب است و گناه افرادی مانند یونس و ناقل ماجرا چیست؟ محمد بن قولویه قمی از (سعد بن عبدالله اشعری) از (محمد بن عیسی) از (یونس بن عبدالرحمان) نقل کرده است: از مردی از فرقه طیاره شنیدم که برای امام رضا(ع) این حکایت را از یونس بن ظبیان نقل کرد، یونس گفت: در یکی از شبها من در طواف بودم. ناگهان ندایی از بالای سرم شنیده شد که میگفت: (ای یونس! اننی انا الله لا اله الا انا فاعبدنی و اقم الصلوة لذکری)؛ ای یونس! من خداوند هستم، هیچ خدایی جز من نیست، من را عبادت کن. و برای یاد من نماز بگزار. من سرم را بلند کردم، در همان حال جبرئیل را دیدم. در اصل روایت به اختصار (ج) میگوید که مرحوم مجلسی هم نوشته مقصودش جبرئیل بود. ناگهان امام رضا(ع) خشمگین شد، به طوری که ناراحتی خود را بروز داده و به آن مرد گفت: (از پیش من برو، خداوند تو را و کسی که این حکایت را برای تو نقل کرده، لعنت کند). خداوند یونس بن ظبیان را هم لعنت کند، هزار لعنت که بعد از هر کدام هزار لعنت دیگر باشد، لعنتی که هر کدام تو را تا قعر جهنم میرساند. بدان، آنکه او را ندا داده کسی جز شیطان نبوده است. یونس بن ظبیان هم با ابوالخطاب در بدترین عذابها با همدیگر هستند، به همراه دوستانشان، با همان شیطان، با فرعون و آل فرعون. این را من از پدرم درباره او شنیدم). یونس بن عبدالرحمان گوید: این مرد برخاسته بیرون رفت. هنوز ده قدم از در دور نشده بود که افتاد و غش کرد و جنازهاش را بُردند.
- [سایر] با سلام. همانطور که می دانیم یکی از امورمهم در زندگی هر فردی ازدواج است.و اسلام نیز در این زمینه بسیار تاکید کرده و نوعی از ازدواج را نیز به عنوان ازدواج موقت تعریف کرده است.احادیث و روایاتی در این زمینه وجود دارد .از جمله :((امام باقر (ع) فرمودند : زنی که مالک نفس خود ( آزاد) باشد و سفیه ، مجنون و کودک نباشد . در چنین حالی شوهر کردن او بدون اجازه ولی جائز است.امام صادق (ع) فرمودند : هر زنی که بخواهد اگر مالک نفس خود باشد ( یعنی کنیز یا دیوانه نباشد ) می تواند ازدواج کند و اگر آن زن بخواهد می تواند وکیل بگیرد.امام صادق (ع) فرمودند : بکر و غیر بکر مساوی است که باید نکاح به اذن آنها باشد و هیچ زنی را نکاح نمی توان کرد مگر به امر و رخصت او .ابو عبد الله (ع) فرمودند : باکره می تواند بدون اجازه پدرش ازدواج کند.امام صادق (ع) فرمودند : اگر دختر راضی شود بدون رضایت پدرش ازدواج موقت نماید اشکالی ندارد.امام صادق (ع) فرمودند :ازدواج موقت با دختر اشکالی ندارد . تا زمانی که دختر از باکره بودن خارج نشود . به خاطر آنکه ممکن است باکره نبودن دختر برای خانواده دختر یک عیب حساب شود.و روایتی را در این زمینه شنیده ام که ائمه صیغه های موقتی که شرط عدم مقاربت در آنها باشد را بدون اذن ولی برای دیگران می خواندند. ازدواج موقت بین دختر و پسر از نظر اسلامی مانند ازدواج دائم است ولی اسلام شناسان و مراجع تقلید از زمان کهن تا به حال درباره اینکه دختر بتواند بدون اذن ولی ازدواج نماید اختلاف نظر داشته اند و بسیاری از آنان به خاطر دوری از هرج و مرج و فساد اذن ولی را شرط عقد می دانسته اند و می دانند . ولی بسیاری بر این عقیده اند که در اسلام بنابر حکم اولیه اذن ولی در عقد دختر بالغ و رشیده شرط نیست چرا که ائمه اطهار (ع) در بسیاری از اخبار رسیده اذن ولی را در ازدواج باکره رشیده شرط نمی دانند و حتی در برخی از روایات ازدواج موقت دختران را بدون اذن ولی و در صورت عدم ازاله بکارت جایز می دانند.حال بسیاری از مراجع به علت مسائل اجتماعی ازدواج موقت را با اذن پدر احتیاط واجب یا واجب و لازم دانسته اند.که به حق می توان گفت صحیح است.با وجوداینکه حکم مراجع تقلید سند است و باید به آن عمل شود از حضرت عالی می خواستم بپرسم آیا گفته های مرا تایید می کنید یا در برخی جملات آن ایراداتی مشاهده می کنید.لطفا آنها را ذکر کنید. من مشغول به تحقیق در این زمینه هستم. سوال دوم من این است.من و دختر خانومی که به هم علاقه داشتیم،از طریق تلفن و پیام کوتاه و گاهی نیز به شکل حضوری ارتباط داشتیم. ارتباط ما فقط در حد صحبت کردن با یکدیگر بود.اما مرجع تقلیدم این ارتباط را جایز نمی دانستند.من در آن زمان حکم دقیق مرجع تقلیدم را در مورد ازدواج موقت نمی دانستم و بی اذن ولی دختر او را به عقد موقت خود در آوردم. شرط عقد ما این بود که ارتباط ما به احترام پدر دختر با وجود محرم بودن در همان حد صحبت کردن باقی بماند واز آن حد تجاوز نکند. (آیا تا اینجا به دلیل اینکه که عالم نبودیم گناهی مرتکب شدیم؟) اما بعدا فهمیدم که ما می بایست تکلیفا از پدر دختر اجازه می گرفتیم.و عقد ما صحیح است اما دختر مرتکب گناه شده است. ولی ما عقدمان را به هم نزدیم و ارتباط خودمان را به همان شکل حفظ کردیم.و از حد صحبت تجاوز نکرد.به یکدیگرجملات عاشقانه می گفتیم اما از گفتن خیلی از جملات نیز خودداری می کردیم.آیا با بر هم نزدن عقد بعد از آگاه شدن از حکم صحیح آن،مرتکب گناه شدیم؟آیا با گفتن جملات عاشقانه به یکدیگرمرتکب گناه شدیم؟لازم به ذکر است که بعدا به لطف خداوند خانواده های خود را از علاقه مان به یکدیگر آگاه ساختیم و الان نیز با هم زن و شوهر هستیم.
- [سایر] سلام تشکر می کنم از اینکه سئوال قبلی منو جواب دادید ولی در مورد چت که گفتید خطرناکه حتی سالمش هم اگه می شه بیشتر برام توضیح بدید خودمم بهش معتاد شدم و این رویه رو اصلا دوست ندارم ... آقای مرادی من بسیار تنهام به خاطر اخلاقم کسی زیاد با من دوست نمی شه البته خودمم دوست ندارم با هر کسی دوست بشم یه دوست واقعی می خوام توی شهرمون فقط یه نفر هست که با هم رفت و امد داریم و ایشونم سی سالشونه و مسلماً ما نمی تونیم هم دیگرو در ک کنیم بواسطه هنر هر دو با همیم اینم خیلی معمولی خدا رو خیلی شاکرم که دوست ندارم از یه جهت چون بسیار مذهبی البته با دعای شما هستم ولی خب تنهایی دیوونم کرده و ازدواجم نمی تون بکنم به سبب سربازی و عدم شغل آقای مرادی چرا آدمای مثل شما اینقدر توی این دور و زمونه کمند که این جمعیت کثیر مجبور می شند از کل کشور برای یه نفر پیغام اینترنتی بزارند که اونم هم سر شما رو درد می یاره هم ما رو کمتر ارضا می کنه آقای مرادی من 19 سالم تموم داره می شه ولی باور کنید( تعریف نمی کنم دارم شرح می دم ) اگه بخوام توی قوت نماز سوره آل عمران رو که خیلی دوست دارم بخونم (ربنا اننا سمعنا منادی ینادی ....)خودم همیشه برام سئواله که پرودگارا ما منادی تو را برای ایمان از کجا شنیدیم خیلی شرمندم به خاطر این سوالم می دونم جواب دادن همچین نامه هایی بسیار براتون وقت گیر و مشکله ولی همون قدر نوشتن این نامه ها برای ما جوونا امید وار کننده است . خیلی حرف دارم امید دارم به زیارت تون دعا هم برای همه مریضا گرفتارا اسیرا و همه و همه و بالاخص جوونا بکنید. دلم تا عشقباز آمد درو جز غم نمی بینم دلی بی غم کجا جویم که در عالم نمی بینم دمی با همدمی خرم زجانم بر نمی آید دمم با جان بر آید چونکه یک همدم نمی بینم کنون دم در کش ای سعدی که کار از دست بیرون شد به امید دمی با دوست وان دم هم نمی بینم
- [آیت الله مکارم شیرازی] خدمت مرجع عالیقدر جهان تشیع حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی دامت برکاته با سلام و احترام فروان اپراتور جدیدی در زمینه تلفن همراه در حال فراگیر شدن در کشور می باشد. این اپراتور علاوه بر ارتباط صوتی، امکان ایجاد ارتباط تصویری را بین طرفین مکالمه فراهم می سازد. همچنین به واسطه این اپراتور، مشترکین می توانند انواع تصاویر و فیلم ها را برای همدیگر ارسال کنند. راه اندازی این اپراتور مزایا و معایبی را به همراه دارد که در ذیل به برخی از آن مزایا و معایب اشاره می شود. مزایا: 1) امکان دریافت تصاویر تلویزیونی بر روی گوشی های تلفن همراه. 2) امکان دریافت کلیپ های تصویری بر روی گوشی تلفن همراه. 3) برقراری تماس تصویری ( به عنوان مثال با استفاده از این قابلیت، مادری که مدتهاست از فرزند خود دور است می تواند با او تماس تصویری بر قرار کند.) معایب: یکی از تفاوت های این اپراتور با اپراتور های قبلی، قابلیت تماس تصویری است که معایب عظیمی را در پی دارد. برخی از آن معایب عبارتنداز: 1) با توجه به اهمیت حریم بین زن و مرد نا محرم در اسلام، با آمدن این اپراتور بسیاری از مرزها و حریم ها مفهوم خود را از دست می دهند. 2) این اپراتور، زمینه دسترسی به گناه را برای فاسدان هموار می نماید. علاوه بر این، وسیله وسوسه انگیزی برای به فساد کشیده شدن دختران و پسران می باشد. و درنتیجه نگرانی ها و استرس های پدران و مادران صد چندان می شود. و در برخی موارد باعث سست شدن بنیان خانواده ها می گردد. 3) از آنجا که با برقراری تماس تصویری علاوه بر فرد مکالمه کننده، امکان رؤیت محیط و افراد دیگری که در اطراف فرد مکالمه کننده هستند وجود دارد جامعه زنان خصوصا زنان متدین احساس آرامش و امنیت نداشته و در هر جا که استفاده کننده از این اپراتور حضور داشته باشد باید با پوشش کامل باشند. 4) امکان ارسال فیلم به وسیله این اپراتور، بهترین موقعیت را برای فعالیت مخالفین فکری تشیع همچون وهابیت، مسیحیت، بهائیت و ... فراهم می سازد. آنها که تا به حال راه نفوذ جدّی غیر از ماهواره و اینترنت در کشور را نداشتند، با آمدن این اپراتور ، راه را برای فعالیت های خود هموار دیده و قطعا کمر همّت می بندند و تولیدات و فعالیت های خود را گسترش می دهند. 5) در آخر لازم به ذکر است که در صورت راه اندازی این اپراتور، به دلیل وجود فضای رقابتی اپراتور های دیگر نیز به احتمال قریب به یقین ، خود را به این امکانات تجهیز کنند، در این صورت تمام اپراتور ها مجهز به ارتباط صوتی تصویری خواهند شد. حال سؤال از آن مرجع عظیم الشأن این است که : با توجه به مفاسدی که برای این اپراتور ذکر شد و با توجه به اینکه اپراتور های قبلی نیاز های ضروری مشترکین را رفع می کنند، آیا جایز است شرکت های خصوصی یا نیمه دولتی اقدام به راه اندازی این اپراتور کنند؟ حکم مساعدت و معاونت در راه اندازی چنین اپراتوری چیست؟