همه ما خوب می دانیم که چقدر مردم اهل علم و دانشمند داریم، ولی متأسفانه (بسیاری) از آن اهل علم، اهل عمل نیستند. سؤالی که محضر شما می خواهم مطرح کنم، این است که چه راه کار مناسب و مؤثر وجود دارد تا بین علم و عمل یکی شود؟
بر اساس اصول اسلامی، علم و دانشی مفید خواهد بود که عمل صالح را نیز به دنبال داشته باشد، اما با این وجود مشاهده می نماییم که برخی از عالمان، در انجام عمل صالح کوتاهی می نمایند که این موضوع می تواند ناشی از دلایل مختلفی باشد، از جمله این که آنان تنها اصطلاحاتی را آموخته و دانشمند واقعی نیستند، به دانش خود پشت پا زده و زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح داده اند، از بصیرت دینی خود به خوبی استفاده ننموده اند، در این پندار هستند که آنچه تا کنون انجام داده اند برایشان کافی است، از نظارت خدا و اولیای او غافل مانده و یا به گذشت و بخشش خداوند مغرور شده اند، دچار وسوسه های شیطانی شده و انجام کار نیک را به آینده موکول می نمایند، مکر الاهی شامل حالشان شده و منافع و مقاماتی که در دنیا بدان دست یافته اند را نشانی از رضایت پروردگار ارزیابی می نمایند و ... .   بنابراین، باید در رفع نقایص فوق کوشید و با ذکر و تذکر (به یاد داشتن خدا و یادآوری مرتب دانسته ها) در راه رضایت خداوند گام برداشت.   اما به هر حال، نباید به افراد با ایمان؛ به ویژه دانشمندان دینی بدگمان بوده و بیشتر آنان را فاقد عمل صالح و کردار نیک پنداشت؛ چون بدیهی است که بسیاری از کردارهای نیک، جلوه ظاهری نداشته و دیگران متوجه آنها نخواهند شد و ممکن است افرادی که چندان به عبادت و عمل صالح شهرت ندارند، در واقع از دوستان خداوند باشند که البته، آنانی که تظاهر به گناه می نمایند را نمی توان از این دسته افراد شمرد.
عنوان سوال:

همه ما خوب می دانیم که چقدر مردم اهل علم و دانشمند داریم، ولی متأسفانه (بسیاری) از آن اهل علم، اهل عمل نیستند. سؤالی که محضر شما می خواهم مطرح کنم، این است که چه راه کار مناسب و مؤثر وجود دارد تا بین علم و عمل یکی شود؟


پاسخ:

بر اساس اصول اسلامی، علم و دانشی مفید خواهد بود که عمل صالح را نیز به دنبال داشته باشد، اما با این وجود مشاهده می نماییم که برخی از عالمان، در انجام عمل صالح کوتاهی می نمایند که این موضوع می تواند ناشی از دلایل مختلفی باشد، از جمله این که آنان تنها اصطلاحاتی را آموخته و دانشمند واقعی نیستند، به دانش خود پشت پا زده و زندگی دنیا را بر آخرت ترجیح داده اند، از بصیرت دینی خود به خوبی استفاده ننموده اند، در این پندار هستند که آنچه تا کنون انجام داده اند برایشان کافی است، از نظارت خدا و اولیای او غافل مانده و یا به گذشت و بخشش خداوند مغرور شده اند، دچار وسوسه های شیطانی شده و انجام کار نیک را به آینده موکول می نمایند، مکر الاهی شامل حالشان شده و منافع و مقاماتی که در دنیا بدان دست یافته اند را نشانی از رضایت پروردگار ارزیابی می نمایند و ... .   بنابراین، باید در رفع نقایص فوق کوشید و با ذکر و تذکر (به یاد داشتن خدا و یادآوری مرتب دانسته ها) در راه رضایت خداوند گام برداشت.   اما به هر حال، نباید به افراد با ایمان؛ به ویژه دانشمندان دینی بدگمان بوده و بیشتر آنان را فاقد عمل صالح و کردار نیک پنداشت؛ چون بدیهی است که بسیاری از کردارهای نیک، جلوه ظاهری نداشته و دیگران متوجه آنها نخواهند شد و ممکن است افرادی که چندان به عبادت و عمل صالح شهرت ندارند، در واقع از دوستان خداوند باشند که البته، آنانی که تظاهر به گناه می نمایند را نمی توان از این دسته افراد شمرد.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین