یقین ما به وجود قرآن کریم منحصرا از طریق دست نوشته های منسوب به حضرت علی (ع) نیست، تا اگر چنین انتسابی ثابت نشود و یا مشکوک باشد، در وجود قرآن شک کنیم. اگر چه در صورت اثبات چنین چیزی، تأییدی دیگر، بر وجود قرآن خواهد بود. این کتاب آسمانی در طول قرون و بعد از نزولش، در سینه های حافظان و بر زبان قاریان کلام وحی جاری بود. از روی قرآنی که کاتبان وحی در زمان پیامبر (ص) نوشته بودند، قرآن های فراوانی نوشته شد و در تمام سرزمین های اسلامی آن روز گار پخش شد. دعاها نیز چون کلام معصوم هستند مانند دیگر روایات مورد توجه بوده اند. دعاهای صحیفه سجادیه و برخی دیگر از دعاها، از این قبیل و با اتقان بالای در انتساب آنان به ائمه (ع) به دست ما رسیده است. بله! گاهی برای اثبات صدور دعاها از معصوم (ع)، به مضامین بلند و عالیه دعاها اکتفا می شود.
با توجه به این که یک نسخه از قرآن کریم که دست خط حضرت علی (ع) وجود دارد می توان به صحت قرآن ایمان داشت، اما احادیث و دعا های مفاتیح که نقل می شود معلوم نیست که درست باشد؟
یقین ما به وجود قرآن کریم منحصرا از طریق دست نوشته های منسوب به حضرت علی (ع) نیست، تا اگر چنین انتسابی ثابت نشود و یا مشکوک باشد، در وجود قرآن شک کنیم. اگر چه در صورت اثبات چنین چیزی، تأییدی دیگر، بر وجود قرآن خواهد بود. این کتاب آسمانی در طول قرون و بعد از نزولش، در سینه های حافظان و بر زبان قاریان کلام وحی جاری بود. از روی قرآنی که کاتبان وحی در زمان پیامبر (ص) نوشته بودند، قرآن های فراوانی نوشته شد و در تمام سرزمین های اسلامی آن روز گار پخش شد. دعاها نیز چون کلام معصوم هستند مانند دیگر روایات مورد توجه بوده اند. دعاهای صحیفه سجادیه و برخی دیگر از دعاها، از این قبیل و با اتقان بالای در انتساب آنان به ائمه (ع) به دست ما رسیده است. بله! گاهی برای اثبات صدور دعاها از معصوم (ع)، به مضامین بلند و عالیه دعاها اکتفا می شود.
- [سایر] احادیث و دعا های مفاتیح که نقل می شود معلوم نیست که درست باشد؟
- [سایر] درباره علاقه شیطان به امیر المؤمنین (ع) روایتی وارد شده به این بیان: روزی آن حضرت به شیطان گفت: ای ابو الحارث! آیا برای قیامت خود چیزی ذخیره کرده ای؟ شیطان گفت: یا علی! دوستی و محبت تو را. و روایات دیگری از این دست. آیا این علاقه و محبت شیطان به امیر مؤمنان (ع) صحّت دارد؟
- [سایر] جرا شمشیر حضرت علی(ع)دوشاخه بود؟ایا صحت داره که الان دست امام زمان علیه السلام است؟
- [سایر] منبع این حدیث امام علی (ع) را می خواستم: به سخن توجه کن نه به سخنران. آیا در قرآن هم شبیه این مضمون وجود دارد؟
- [سایر] زیارت امام علی ع به نقل از امام هادی ع در روز غدیرچه فضایلی برای حضرت مطرح شده است؟
- [سایر] آیا دشمنان حضرت علی علیه السّلام با توجه به حدیث پیامبر گرامی «لا یحبک الا مؤمن و لا یبغضک الّا کافر» کافر میباشند؟
- [سایر] آیا دشمنان حضرت علی علیه السّلام با توجه به حدیث پیامبر گرامی «لا یحبک الا مؤمن و لا یبغضک الّا کافر» کافر میباشند؟
- [سایر] با توجه به حدیث امام علی (ع): "مجالسة الأشرار تورث سوء الظن بالأخیار..." تفاوت اشرار با فجار چیست؟
- [سایر] طبق روایات اهلبیت(ع) تفقه در عبادت به چه معنا است؟ چگونه آنرا به دست آوریم؟ چرا که امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: در عبادت بیتفقه خیری نیست!
- [سایر] آیا حدیث الناس علی دین ملوکهم درست است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] مساله 588 _مستحب است به امید این که مطلوب پروردگار باشد امور زیر را در دفن میت رعایت کنند: 1: قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند. 2: میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل این که افراد خوب در آنجا دفن شده اند، یا مردم برای فاتحه بیشتر به آنجا می روند. 3: هنگام دفن، جنازه را در چند قدمی قبر بر زمین بگذارند و تا سه مرتبه، کم کم نزدیک ببرند و در مرتبه چهارم وارد قبر کنند. 4: اگر میت مرد است او را از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است از طرف عرض بدن و به هنگام وارد کردن او پارچه ای روی قبر بگیرند. 5: جنازه را با آرامی از تابوت بردارند و با آرامی وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند. 6: قبر لحد داشته باشد، یعنی آن راطوری بسازند که خاک روی بدن میت نریزد،به این ترتیب که قسمت پایین قبررا باریکتر کنند و بعد از گذاشتن میت در قبر، بالای آن خشت یا آجر بچینند و یا طرف قبله قبر را کمی از پایین توسعه دهند به اندازه ای که میت در آن قرار بگیرد. 7: پشت سر میت مقداری خاک یا خشت بگذارند که وقتی او را به طرف راست می خوابانند به عقب برنگردد. 8: بعد از گذاشتن در قبر، گره کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او قرار دهند. 9: کسی که میت را در قبر می گذارد با طهارت و سربرهنه و پا برهنه باشد و غیر از خویشان میت، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند: (انا لله و انا الیْه راجعون) و اگر میت زن است کسی که با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند. 10: پیش از آن که (لحد) را بپوشانند دست راست به شانه میت بزنند و او را حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:اسْمعْ افْهمْ یا فلان ابْن فلان (و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را ببرند) مثلاً سه مرتبه بگویند: (اسْمعْ افْهمْ یا محمد بْن علی) سپس به ترتیب زیر او را به عقاید حقه اسلامی تلقین دهند و بگویند:(هلْ انْت علی الْعهْد الذی فارقْتنا علیْه منْ شهادة انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیْه و آله عبْده و رسوله و سید النبیین و خاتم الْمرْسلین و ان علیاً امیر الْمؤمنین و سید الْوصیین و امامٌ افْترض الله طاعته علی الْعالمین، و ان الْحسن والْحسیْن و علی بْن الْحسیْن و محمد بْن علیٍ و جعْفر بْن محمد و موسی بْن جعْفر و علی بْن موسی و محمد بْن علیٍ و علی بْن محمد و الْحسن بْن علیٍ و الْقائم الحجة الْمهْدی صلوات الله علیْهمْ ائمة الْمؤمنین و حجج الله علی الْخلْق اجْمعین، و ائمتک ائمة هدیً ابْرارٌ یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) و بعد بگویند: اذا اتاک الْملکان الْمقربان رسولیْن منْ عنْد الله تبارک و تعالی و سئلاک عنْ ربک و عنْ نبیک و عنْ دینک و عنْ کتابک و عنْ قبْلتک و عنْ ائمتک فلاْ تخفْ و لا تحْزنْ و قلْ فی جوابهما: الله ربی و محمدٌ صلی الله علیْه و آله نبیی و الاْسْلام دینی و الْقرآن کتابی و الْکعْبة قبْلتی و امیرالْمؤمنین علی بْن ابی طالب امامی و الْحسن بْن علیٍ الْمجْتبی امامی و الْحسیْن بْن علیٍ الشهید بکرْبلاء امامی و علیٌ زیْن الْعابدین امامی و محمدٌ الْباقر امامی و جعْفرٌ الصادق امامی و موسی الْکاظم امامی و علیٌ الرضا امامی و محمدٌ الْجواد امامی و علیٌ الْهادی امامی و الْحسن الْعسْکری امامی و الْحجة الْمنْتظر امامی هؤلآء صلوات الله علیْهمْ اجْمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی، بهمْ اتولی و منْ اعْدآئهمْ اتبرء فی الدنْیا و الاْخرة، ثم اعْلم یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) بعد بگویند: إن الله تبارک و تعالی نعْم الرب و ان محمداً صلی الله علیْه و آله نعْم الرسول و ان علی بْن ابیطالب و اوْلاده الْمعْصومین الاْئمة الإثْنی عشر نعْم الاْئمة و أن ما جاء به محمدٌ صلی الله علیْه و آله حقٌ و أن الْموْت حقٌ و سؤال منْکر و نکیر فی الْقبْر حقٌ و الْبعْث حقٌ و النشور حقٌ و الصراط حقٌ و الْمیزان حقٌ و تطایر الْکتب حقٌ و أن الْجنة حقٌ و النار حقٌ و أن الساعة آتیةٌ لا ریْب فیها و أن الله یبْعث منْ فی الْقبور. پس بگویند: افهمْت یا فلان (و به جای فلان اسم میت را بگوید) پس از آن بگویند: ثبتک الله بالْقوْل الثابت و هداک الله الی صراط مسْتقیم عرف الله بیْنک و بیْن اولیائک فی مسْتقرٍ منْ رحْمته. پس بگویند: اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیْه و اصْعدْ بروحه الیْک و لقه منْک برْهاناً اللهم عفْوک عفْوک). 11: قبر را به صورت مربع مستطیل بسازند به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی آن بگذارند که شناخته شود و روی قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانی که حاضرند دستها را بر قبر گذارند انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره (إنا انزلناه) بخوانند وبرای میت طلب آمرزش کنند. 12: :این دعا را بعد از آن بخوانند: (اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیه و اصْعدْ الیْک روحه و لقه منْک رضْواناً و اسْکنْ قبْره منْ رحْمتک ما تغْنیه به عنْ رحْمة منْ سواک). و سزاوار است چنانچه میت زن باشد ضمیرها و اسماء را به صورت مؤنث ذکر کند.
- [آیت الله سیستانی] آشامیدن شراب ، حرام است ، و در بعضی از اخبار از بزرگترین گناهان شمرده شده است ، از حضرت امام صادق علیهالسلام روایت شده است که فرمودند : شراب ، ریشه بدیها و منشأ گناهان است ، و کسی که شراب میخورد عقل خود را از دست میدهد ، و در آن موقع خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهی باک ندارد ، و احترام هیچ کس را نگه نمیدارد ، و حقّ خویشان نزدیک را رعایت نمیکند ، و از زشتیهای آشکار رو نمیگرداند ، و اگر جرعهای از آن بنوشد خدا و ملائکه و پیامبران و مؤمنان او را لعنت کنند ، و اگر تا حدّ مستی بنوشد روح ایمان و خدا شناسی از او بیرون میرود ، و روح ناقص خبیثی بجای آن قرار میگیرد ، و تا چهل روز نماز او قبول نمیشود .
- [آیت الله سیستانی] کسی که وضو میگیرد مستحب است موقعی که نگاهش به آب میافتد بگوید : (بسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ وَالحَمْدُ للّهِ الَّذِی جَعَلَ الماءَ طَهُوراً وَلَمْ یَجْعَلْهُ نَجِساً). و موقعی که پیش از وضو دست خود را میشوید بگوید : (بِسْمِ اللّهِ وَبِاللّهِ ، اللّهُمَّ اجعَلْنِی مِنَ التَوّابِینَ ، وَاجْعَلْنِی مِنَ المُتَطَهّرِینَ) . و در وقت مضمضه کردن بگوید : (اللّهُمَّ لَقّنِی حُجَّتِی یَوْمَ اَلْقاکَ ، وَاَطْلِقْ لِسانِی بِذِکْرِکَ)) . و در وقت استنشاق ، یعنی آب در بینی کردن بگوید : (اللّهُمَّ لا تُحَرِّمْ عَلَیَّ رِیحَ الجَنَّةِ ، وَاجَعَلْنِی مِمَّنْ یَشُمُّ رِیحَها وَرَوْحَها وَطِیبَها) . و موقع شستن رو بگوید : (اللّهُمَّ بَیّضْ وَجْهِی یَوْمَ تَسْوَدُّ فِیهِ الوُجُوُه ، وَلا تُسَوّدْ وَجْهِی یَوْمَ تَبْیَضُّ الوُجُوهُ) . و موقع شستن دست راست بگوید : (اللَّهُمَّ اَعْطِنِی کِتابِی بَیَمِینِی ، وَالخُلْدَ فِی الجِنانِ بِیَسارِی ، وَحاسِبْنِی حِساباً یَسِیراً) . و موقع شستن دست چپ بگوید : (اللّهُمَّ لا تُعْطِنِی کِتابِی بِشِمالِی ، وَلا مِنْ وَراءِ ظَهْرِی ، وَلا تَجْعَلْها مَغْلُولَةً إلی عُنُقِی ، وَاَعُوذُ بِکَ مِنْ مُقَطِّعاتِ النّیرانِ) . و موقعی که سر را مسح میکند بگوید : (اللّهُمَّ غَشِّنِی بِرَحْمَتِکَ وَبَرَکاتِکَ وَعَفْوِکَ) . و در وقت مسح پا بگوید : (اللّهُمَّ ثَبّتْنِی عَلَی الصّراطِ یَوْمَ تَزِلُّ فِیهِ الاَقْدامُ ، وَاجْعَلْ سَعْیی فی ما یُرْضِیکَ عَنّی ، یا ذَا الجَلالِ وَالاِکْرامِ) . شرائط صحّت وضو شرائط صحیح بودن وضو چند چیز است : شرط اول : آنکه آب وضو پاک باشد ، و بنابر قولی نباید آلوده باشد به آنچه انسان از آن متنفر است ، مانند بول حیوانات حلال گوشت ، و مردار پاک ، و چرک زخم هر چند شرعاً پاک باشد ، و این قول موافق احتیاط است . شرط دوم : آنکه مطلق باشد .
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط، گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل آن که مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند. و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر، زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچهای روی قبر بگیرند. و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت برداشته وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده، پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میت را در قبر گذاشتند گرههای کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد. و پیش از آن که قبر را بپوشانند دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدت حرکتش دهند و در صورتی که میت مرد باشد سه مرتبه بگویند: (اسْمَعْ، افْهَمْ یا فُلانَ بنَ فُلانٍ) و به جای (فُلانَ بنَ فُلانٍ) اسم میت و پدرش را بگویند، مثلاً اگر اسم او محمد و اسم پدرش علیست سه مرتبه بگویند: (اسْمَعْ، افْهَمْ یا محمَّد بن علی). و پس از آن بگویند: (هَلْ أَنْتَ علی العَهْدِ الذی فارَقْتَنا عَلَیْهِ مِنْ شَهادَةِ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّه وحْدَهُ لا شَرِیکَ له وأنَّ مُحمّداً صلّی اللَّهُ علیه و آله عَبْدُهُ ورَسُولُهُ وسَیِّدُ النَّبیّینَ وخاتَمُ الْمُرْسَلِینَ، وأَنَّ عَلِیّاً أمِیرُ المؤمِنِینَ وسَیِّدُ الوَصِیِّینَ وإمامٌ افْتَرَضَ اللَّهُ طاعَتَهُ علی العالَمینَ، وأَنَّ الحسَنَ و الحُسَیْنَ وعَلیَّ بنَ الحُسَیْن و مُحمّدَ بنَ عَلیٍّ وجَعْفَرَ بْنَ مُحمّدٍ وموسی بنَ جَعْفَرٍ وعلیَّ بنَ مُوسی ومُحمّدَ بنَ علیٍّ وعلیَّ بنَ مُحمّدٍ و الحسنَ بنَ علیٍّ و القائِمَ الحُجّةَ المهدِیّ صلواتُ اللَّهِ علیهمْ أئِمّةُ المؤمِنِینَ وحُجَجُ اللَّهِ علی الخَلْقِ أجمعینَ وأَئمَّتُکَ أئِمَّةُ هُدیً أَبْرار). و بعد بگوید: (یا فُلانَ بنَ فُلانٍ) - و به جای (فُلانَ بنَ فُلانٍ) اسم میت و پدرش را بگوید: (إذا أتاکَ الملکانِ المقرَّبانِ رَسُولَیْنِ من عِنْدِ اللَّهِ تَبارَکَ وتَعالی وسألاکَ عَنْ رَبِّکَ و عن نبیِّکَ وعَنْ دِینکَ وعَنْ کتابِکَ وعَنْ قِبْلَتِکَ وعَنْ أَئمَّتِکَ فلا تخف ولا تَحْزَنْ وقُلْ فی جوابِهما: اللَّهُ رَبِّی، ومُحمّدٌ صلّی اللَّه علیه و آلهِ نَبِیِّی، و القُرآنُ کتابی، و الکَعْبَةُ قِبْلَتِی، وامیرُ المؤمِنِینَ علیّبن أبی طالبٍ إِمامِی و الحسنُ بن علیٍّ المجتبی إِمامِی، و الحُسَیْنُ بن علیٍّ الشهیدُ بِکَرْبَلاء إِمامِی، وعلیٌّ زین العابدین إِمامِی، ومُحمّدٌ الباقرُ إِمامِی، وجَعْفَرٌ الصَّادقُ إِمامِی، وموسی الکاظِمُ إِمامِی، وعلیٌّ الرضا إِمامِی، ومُحمّدٌ الجوادُ إِمامِی، وعلیٌّ الهادی إِمامِی، و الحَسَنُ العسکریُّ إِمامِی، و الحُجّةُ المُنْتَظَرُ إِمامِی، هؤلاءِ صلواتُ اللَّهِ عَلَیْهِمْ أئِمّتِی وسادَتی وقادتِی وشُفعائِی، بِهِمْ أتَوَلّی ومِنْ أعدائِهِمْ أَتَبَرَّءُ فی الدُّنیا و الآخِرَةِ). سپس بگوید: (ثمَّ اعْلمْ یا فُلانَ بن فُلانٍ) - و به جای (فُلانَ بنَ فُلانٍ) اسم میت و پدرش را بگوید - (أنَّ اللَّهَ تبارَکَ وتعالی نِعْمَ الرَّبُ، وأَنَّ مُحمّداً صلّی اللَّه علیه و آلهِ نِعْمَ الرّسولُ، وأنَّ علیَّ بن أبی طالبٍ وأولادَهُ المعصومینَ الأئمَّةَ الاثنَیْ عَشَرَ نِعْمَ الأئِمَّةُ، وأَنَّ ما جاءَ بهِ محمَّدٌ صلّی اللَّه علیه و آلهِ حقٌّ وأَنَّ الموتَ حقٌّ، وسُؤالَ مُنْکَرٍ ونَکِیرٍ فی القَبْرِ حقٌّ، و البعثَ حقٌّ، و النُّشُورَ حقٌّ، و الصِّراطَ حقٌّ، و المیزانَ حقٌّ، وتطایُرَ الکُتُبِ حقٌّ، وأَنَّ الجنَّةَ حقٌّ، و النّارَ حقٌّ، وأَنَّ السَّاعَةَ آتِیَةٌ لا رَیْبَ فیها، وأنَّ اللَّهَ یَبْعَثُ مَنْ فی القُبُورِ). سپس بگوید: (أَفَهِمْتَ یافُلان) - و به جای فُلان اسم میت را بگوید - (ثَبَّتَکَ اللَّهُ بالقَوْلِ الثّابت، وهداکَ اللَّهُ إلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ، عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکَ وبَیْنَ أولیائِکَ فی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ). پس بگوید: (اللّهمَّ جافِ الأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْهِ، واصْعَدْ بروحِهِ إلَیْکَ، ولَقِّنْهُ مِنْکَ بُرْهاناً، اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ). و در صورتی که میت زن باشد پارهای از این دعا تغییر میکند به این ترتیب: (اسْمَعی، افْهَمی یا فُلانَةَ ابنةَ فُلانٍ) و به جای (فُلانة) نام میت و به جای فلان نام پدرش را بگوید - و پس از آن بگوید: (هَلْ أَنْتِ علی العَهْدِ الذی فارَقتِنا … وأئمَّتُکِ أئمَّةُ هدًی أبْرارٌ، یا فُلانةَ ابْنةَ فُلانٍ) - و به جای فلانة نام میت و به جای فلان نام پدرش را بگوید، پس بگوید: (إذا أتاکِ الملکانِ المقرَّبانِ رَسُولَیْنِ من عِنْدِ اللَّهِ تَبارَکَ وتَعالی وسألاکِ عَنْ رَبِّکِ و عن نبیِّکِ وعَنْ دِینکِ وعَنْ کتابِکِ وعَنْ قِبْلَتِکِ وعَنْ أَئمَّتِکِ فلا تَخَافی ولا تَحْزَنی وقولی فی جوابِهما … ثمَّ اعلمی یا فُلانةَ ابْنةَ فُلانٍ) و به جای فلانة اسم میت و به جای فلان نام پدرش را بگوید و بعد بگوید: (اَفَهِمْتِ یا فُلانة) و به جای فلانة اسم میت را بگوید پس از آن بگوید: (ثَبَّتَکِ اللَّهُ بالقَوْلِ الثّابتِ وهداکِ اللَّهُ إلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ، عَرَّفَ اللَّهُ بَیْنَکِ وبَیْنَ أولیائِکِ فی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ). پس بگوید: (اللّهمَّ جافِ الأَرْضَ عَنْ جَنْبَیْها واصْعَدْ بروحِها إلَیْکَ، ولَقِّنْها مِنْکَ بُرْهاناً، اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَکَ).
- [آیت الله بروجردی] آشامیدن شراب حرام و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند کافر است.از حضرت امام جعفر صادق عَلَیْهِ السَّلَام روایت شده است که فرمودند:شراب ریشه بدیها و منشأ گناهان است و کسی که شراب میخورد، عقل خود را از دست میدهد و در آن موقع خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهی باک ندارد و احترام هیچ کس را نگه نمیدارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمیکند و از زشتیهای آشکار رو نمیگرداند و روح ایمان و خدا شناسی از بدن او بیرون میرود و روح ناقص خبیثی که از رحمت خدا دور است در او میماند و خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت میکنند و تا چهل روز نماز او قبول نمیشود و روز قیامت روی او سیاه است و زبان از دهانش بیرون میآید و آب دهان او به سینهاش میریزد و فریاد تشنگی او بلند است.
- [آیت الله خوئی] آشامیدن شراب، حرام است و در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است، و اگر کسی آن را حلال بداند کافر است. از حضرت امام جعفر صادق علیهالسلام روایت شده است که فرمودند: شراب ریش بدیها، و منشأ گناهان است، و کسی که شراب میخورد، عقل خود را از دست میدهد و در آن موقع خدا را نمیشناسد و از هیچ گناهی باک ندارد، و احترام هیچکس را نگه نمیدارد، و حق خویشان نزدیک را رعایت نمیکند، و از زشتیهای آشکار، رو نمیگرداند، و روح ایمان و خداشناسی از بدن او بیرون میرود و روح ناقص خبیثی که از رحمت خدا دور است، در او میماند و خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین، او را لعنت میکنند، و تا چهل روز نماز او قبول نمیشود، و روز قیامت روی او سیاه است، و زبان از دهانش بیرون میآید، و آب دهان او به سینهاش میریزد و فریاد تشنگی او بلند است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آشامیدن شراب حرام و از گناهان کبیره است، بلکه در بعضی از اخبار بزرگترین گناه شمرده شده است و اگر کسی آن را حلال بداند در صورتی که متوجه باشد که لازمه حلال دانستن آن تکذیب خدا و پیغمبر(صلی الله علیه وآله) می باشد کافر است. از حضرت امام جعفر صادق(علیه السلام) روایت شده است که فرمود: (شراب ریشه بدیها و منشأ گناهان است و کسی که شراب می خورد عقل خود را از دست می دهد و در آن موقع خدا را نمی شناسد و از هیچ گناهی باک ندارد، احترام هیچ کس را نگه نمی دارد و حق خویشان نزدیک را رعایت نمی کند و از زشتیهای آشکار رو نمی گرداند، روح ایمان و خداشناسی از او بیرون می رود، و روح خبیثی که از رحمت خدا دور است در او می ماند، خدا و فرشتگان و پیغمبران و مؤمنین او را لعنت می کنند و تا چهل روز نماز او قبول نمی شود و روز قیامت روی او سیاه است!)
- [آیت الله علوی گرگانی] مرسوم در بانکها این است که یک امضأ را نمیخرند ولی اشخاصی هستند که یک امضأ را هم معامله میکنند وچون عموماً این اشخاص وجه میدهند وسفته میگیرند وغالباً بعنوان قرض است و در قرض زیاده ربا است لهذا معاملات مزبور حرام وزیاده ربا است، ولی اگرخواسته باشند معاملهشان صحیح باشد وزیادهای که میگیرند ربا نباشد چند راه دارد، ودو راهش که آسانتر از بقیه است ذکر میشود: 1 - آن که وجه را که میدهد بعنوان معامله منتقل نماید نه بعنوان قرض واستقراض )مثلاً( صد هزار ریال نقد را بفروشد به پانصد دینار عراقی در زمان مشخص آن را تحویل گیرد. 2 - آن که یک جعبه کبریت یا یک طاقه دستمال یا چیز دیگری را بفروشد به ده هزار ریال بشرط این که صد هزار ریال تا مدّتمثلاً یک سال بدون منفعت قرض بدهد و یا این که کسی که قرض گرفته است ومدت آن سر آمده و میخواهد تمدید نماید طلبکار یک جعبه کبریت را به مقروض میفروشد به هزار ریال بشرط این که طلب خود را تا مدّت یک ماه بدون منفعت تمدید نماید واین چارهجویی به این نحو برایتجدید وتمدید مدت بملاحظه این است که جائز نیست ابتدأً در مقابل تجدید یا تمدید مدت طلبکار چیزی از بدهکار بگیرد وتوهّم این که این معامله صوری است زیرا که هیچکس یک جعبه کبریت را که قیمتش یک ریال است به هزار ریال نمیخرد، توهّم بیجایی است زیرا که احدی بدون جهت چنین معاملهای نمیکند اما در صورتی که صد هزار ریال قرض دادن بدون منفعت تا یکسال ضمیمه شود همه میخرند و در این موضوع چند روایت در کتاب وسایل الشیعه ابواب احکام عقود نقل فرمودهاند وما برای رفع شبهه یک روایت از آن را در اینجا نقل مینماییم: شیخ طوسی قدس ا& روحه بسند صحیح از محمّد بن اسحاق بن عمّار که موثق است روایت نموده میگوید به حضرت موسی بن جعفر8 عرض کردم: )وَیَکونُ لی عَلَی الرَّجُلِ دَراهِمُ، فَیَقولُ أخّرْنی بِها وَأنا أرْبَحُکَ فَأَبیعُهُ جُبًَّْ تَقومُ عَلَیَّ بِألْفَ دِرْهَمً بِعَشَرَِْ آلافِ دِرْهَمً أو قالَ: بِعِشْرینَ ألفَاً وَأُؤَخِّرُهُ بِالمالِ؟ قالَ: لا بَأسَ(، ترجمه: من چند درهم از شخصی طلبکارم و آنشخص خواهش میکند او را مهلت دهم و به من منفعتی برساند من جبهای را که قیمتش هزار درهم است به او به ده هزار درهم یا بیست هزار درهم میفروشم وطلب خود را تأخیر میاندازم؟ حضرت فرمودند: عیبی ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] قبل از ورود در احکام نماز اشاره به دو نکته لازم است اول اهمیت نماز در قران مجید نزدیک به صد مورد از نماز گفتگو شده و اشاره به دو مورد ان کافیست بعد از ان که خداوند متعال حضرت ابراهیم علیه السلام را به مقام نبوت و رسالت و خلت اختیار نمود و به کلمات ازمایش و مبتلا کرد و ان حضرت کلمات را اتمام نمود به مقام امامت نایل شد و ان قدر عظمت مقام امامت بعد از ان همه مقامات در نظرش جلوه کرد که قال و من ذریتی گفت و از برای فرزندان من هم جواب شنید لا ینال عهدی الظالمین پیمان من به ظالمین نمی رسد و در عظمت نماز همین اندازه بس که ان کس که خداوند متعال برای او مقام امامت را خواست و او برای ذریه اش مسالت کرد بعد از طی تمام مقامات در جوار خانه خدا از خداوند متعال خواست رب اجعلنی مقیم الصلوه و من ذریتی پروردگارا مرا اقامه کننده نماز قرار بده و ذریه مرا و همچنین بعد از ان که ذریه خود را در نزد بیت مسکن داد گفت ربنا انی اسکنت من ذریتی بواد غیر ذی زرع عند بیتک المحرم ربنا لیقیموا الصلوه پروردگار ما هر اینه من از ذریه خودم مسکن دادم به بیابان بدون زرع نزد خانه محترم تو پروردگارا برای این که اقامه نماز بنمایند در قران مجید یک سوره به نام مومنون است و در ان مومنان به خصوصیاتی معرفی شده اند و اول خصوصیتی که به ان ابتدا شده این است که الذین هم فی صلاتهم خاشعون انان که همانا در نمازشان خاشعند و اخر خصوصیتی هم که به ان ختم می شود و الذین هم علی صلواتهم یحافظون و ان چنان کسانی که همانها بر نمازهایشان محافظت دارند پس افتتاح ایمان و ختم ایمان به نماز است و ثمره ان هم این ایه است اولیک هم الوارثون الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون و از سنت همین اندازه بس است که از حضرت صادق علیه السلام روایت شده که فرمودند بعد از معرفت خدا چیزی را افضل از این صلوات پنجگانه نمی دانم و عدم علم از ان حضرت علم به عدم است و این روایت بیان کلام خداست و خداوند متعال هم در قران مجید می فرماید ذلک الکتاب لا ریب فیه هدی للمتقین الذین یومنون بالغیب و یقیمون الصلوه بعد از ایمان به غیب اقامه نماز ذکر شده است و در عظمت نماز همین اندازه کفایت می کند که جامع تر از نماز بین عبادات عبادتی یافت نمی شود زیرا این عبادتی است مشتمل بر عبادت فعلی و بر عبادت قولی و عبادت فعلی ان شامل افعال عبادی از رکوع و سجود و قیام و قعود است و عبادت قولی ان شامل قرایت و ذکر و جامع جمیع معارف الهیه از تسبیح و تکبیر و تحمید و تهلیل که ارکان اربعه معارف حضرت حق سبحانه و تعالی است و مشتمل است بر تمام عبادات ملایکه مقربین که عده ای از انها عبادتشان در قیام است و عده ای در قعود و جمعی در رکوع و جمعی در سجود و عناوینی که برای نماز در روایات وارد شده زیاد است که از ان جمله است راس الدین و اخر وصایا الانبیاء و احب الاعمال و خیر الاعمال و قوام الاسلام و استقبال الرحمن منهاج الانبیاء و به یبلغ العبد الی الدرجه العلیا
- [آیت الله مکارم شیرازی] نماز رابطه انسان با خداست و مایه صفای روح و پاکی دل و پیدایش روح تقوا و تربیت انسان و پرهیز از گناهان است. نماز مهمترین عبادات است که طبق روایات اگر قبول درگاه خدا شود عبادات دیگر نیز قبول خواهد شد و اگر قبول نگردد اعمال دیگر نیز قبول نخواهد شد. و نیز بر طبق روایات، کسی که نمازهای پنجگانه را انجام می دهد از گناهان پاک می شود همان گونه که اگرشبانه روز پنج مرتبه در نهر آبی شست و شو کند اثری از آلودگی در بدنش باقی نمی ماند. به همین دلیل، در آیات قرآن مجید و روایات اسلامی و وصایا و سفارشهای پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و ائمه هدی(علیهم السلام)از مهمترین کارهایی که روی آن تأکید شده همین نماز است و لذا ترک نماز از بزرگترین گناهان کبیره محسوب می شود. سزاوار است انسان نماز را در اول وقت بخواند و به آن اهمیت بسیار دهد و از تند خواندن نماز که ممکن است مایه خرابی نماز گردد جداً بپرهیزد. در حدیث آمده است روزی پیغمبر اکرم(صلی الله علیه وآله) مردی را در مسجد مشغول نماز دید که رکوع و سجود را بطور کامل انجام نمی دهد، فرمود: اگر این مرد از دنیا برود در حالی که نمازش این گونه باشد به دین من از دنیا نخواهد رفت. روح نماز (حضور قلب) است و سزاوار است از آنچه مایه پراکندگی حواس می شود بپرهیزد، معانی کلمات نماز را بفهمد و در حال نماز به آن توجه داشته باشد و با حال خضوع و خشوع نماز را انجام دهد، بداند با چه کسی سخن می گوید و خود را در مقابل عظمت و بزرگی خداوند بسیار کوچک ببیند. در حالات معصومین(علیهم السلام) آمده است به هنگام نماز آنچنان غرق یاد خدا می شدند که از خود بی خبر می گشتند، تا آنجا که پیکان تیری در پای امیرالمؤمنین علی(علیه السلام)مانده بود، در حال نماز بیرون آوردند و آن حضرت متوجه نشد. برای قبولی نماز و کمال و فضیلت آن علاوه بر شرایط واجب باید امور زیر را نیز رعایت کند: قبل از نماز از خطاهای خود توبه و استغفار نماید و از گناهانی که مانع قبول نماز است مانند (حسد) و (تکبر) و (غیبت) و (خوردن مال حرام) و (آشامیدن مسکرات) و (ندادن خمس و زکات) بلکه هر معصیتی بپرهیزد. همچنین سزاوار است کارهائی که ارزش نماز و حضور قلب را کم می کند انجام ندهد، مثلاً در حال خواب آلودگی و خودداری از بول و در میان سر و صداها و در برابر منظره هایی که جلب توجه می کند به نماز نایستد و کارهایی که ثواب نماز را زیاد می کند انجام دهد، مثلاً لباس پاکیزه بپوشد، موهای خود را شانه زند و مسواک کند و خود را خوشبو نماید و انگشتر عقیق به دست کند.