آنچه در نهج البلاغه بیان شده، آن است که غیرت مرد نشانه ای از ایمان و غیرت زن نشانه ای از کفر است و باید توجه داشت که با بررسی روایات دیگر، اگر غیرت زن را به معنای محبت به شوهر و علاقمندی به ادامه زندگی مشترک و تهدید نشدن آن از جانب زن دیگری بدانیم، چنانچه در بیشتر بانوان همین گونه است، نمی توان چنین محبتی را نشانی از کفر دانست، اما اگر او بخواهد با غیرت خود، مجاز بودن چند همسری مردان را که با شرایطی از سوی اسلام مورد پذیرش قرار گرفته است، زیر سؤال برده و آن را ناعادلانه بپندارد؛ چون با قانون مسلم اسلام که در قرآن بدان اشاره شده، به مخالفت برخاسته، در معرض کفر قرار خواهد داشت. در ضمن، روایاتی وجود دارد که غیرت نابجای مردان را نیز مورد نکوهش قرار می دهد و در نتیجه، حساسیت صحیح به رفتار طرف مقابل، چه از مرد و چه از زن اتفاق افتد، مورد پسند خواهد بود، اما غیرت نابجا، از هردوی آنان صحیح نیست.
در حکمت 124 نهج البلاغه بیان شد که عدم رضایت زنان به ازدواج های بعدی شوهران، کفر به شمار می آید. با توجه به این که تقریباً تمام زنان از چنین خصوصیتی برخوردارند، پس باید تمام آنها کافر و نجس باشند؟
آنچه در نهج البلاغه بیان شده، آن است که غیرت مرد نشانه ای از ایمان و غیرت زن نشانه ای از کفر است و باید توجه داشت که با بررسی روایات دیگر، اگر غیرت زن را به معنای محبت به شوهر و علاقمندی به ادامه زندگی مشترک و تهدید نشدن آن از جانب زن دیگری بدانیم، چنانچه در بیشتر بانوان همین گونه است، نمی توان چنین محبتی را نشانی از کفر دانست، اما اگر او بخواهد با غیرت خود، مجاز بودن چند همسری مردان را که با شرایطی از سوی اسلام مورد پذیرش قرار گرفته است، زیر سؤال برده و آن را ناعادلانه بپندارد؛ چون با قانون مسلم اسلام که در قرآن بدان اشاره شده، به مخالفت برخاسته، در معرض کفر قرار خواهد داشت. در ضمن، روایاتی وجود دارد که غیرت نابجای مردان را نیز مورد نکوهش قرار می دهد و در نتیجه، حساسیت صحیح به رفتار طرف مقابل، چه از مرد و چه از زن اتفاق افتد، مورد پسند خواهد بود، اما غیرت نابجا، از هردوی آنان صحیح نیست.
- [سایر] آیا بر اساس سخنان امیرالمؤمنین (ع) در نهج البلاغه، نارضایتی بانوان از ازدواج مجدد شوهرانشان، کفر قلمداد می شود؟
- [سایر] با توجه به سخن امام علی (ع) در نهج البلاغه که زنان از نظر ایمان و عقل و بخت ناقص اند، آیا نماز و روزه به تنهایی می توانند معیاری برای سنجش ایمان باشند، در حالی که بسیاری از مردان نیز این دو را به جا نمی آورند! و اساسا ایمان، از نظر امام علی (ع) در این سخن یعنی چه؟ چرا که زنان قضای روزه های خود به جا می آورند و نخواندن نماز در مدت حیض دستور خداوند است. تعریف عقل در اسلام چیست و آیا شهادت دادن می تواند به تنهایی معیاری برای سنجش عقل زن و یک انسان باشد؟ و اگر منظور، احساسات زن باشد، آیا این مورد در باره قضاوت بر میزان عقل او منطقی است؟ در متن عربی این خطبه، کلمه نقص به کار رفته است. معانی مختلف و کاربردهای آن را ذکر کنید؟ اگر امام علی (ع) این سخن را به خاطر عایشه فرمودند؛ چرا در آن به همه زنان اشاره کرده اند؟
- [سایر] خطبه 72 نهج البلاغه چنین است: مروان بن حکم در جنگ جمل اسیر شد. امام حسن و امام حسین (ع)، نزد امیرالمؤ منین شفاعتش کردند و درخواست آزادی وی را نمودند گفتند که با تو بیعت کند. علی علیه السلام فرمودند: "مگر بعد از کشته شدن عثمان با من بیعت نکرد؟ مرا به بیعت او نیازی نیست . دست او در بیوفایی دست یهودی را ماند. اگر دست بیعت به من دهد، غدر کند و در نهان بیعت خویش بشکند. بدانید که او در آینده به امارت خواهد رسید، ولی مدت امارتش به همان کوتاهی است که سگی با زبان بینی خود را بلیسد. او پدر چهار فرمانرواست . زودا، که امت اسلامی از او و فرزندانش روزی خونین را بینند." با توجه به فرمایشات حضرت علی علیه السلام چرا امام حسن و امام حسین (ع) علیرغم عدم رضایت پدر برای چنین شخص پستی واسطه شدند و شفاعت کردند؟
- [آیت الله نوری همدانی] از قرار معلوم کنوانسیون ( محو کلّیه اشکال تبعیض علیه زنان ) بزودی جهت بررسی در دستور کار مجلس شورای اسلامی قرار خواهد گرفت . از آنجا که این معاهده بین المللی متضمن مواردی است که از نظر فقهی قابل تأمل است ، مستدعی است نظر مبارک خود را نیبت به موارد زیر بیان فرمایید : 1 بر اساس ماده 1 این معاهده باید هر گونه تمایز ، استثناء و یا محدودیت بر اساس جنسیت در زمینه های ، سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، و یا هر زمینه دیگر لغو گردد . با توجه به این ماده تفاوت زن و مرد در مواردی چون ، میزان پوشش واجب بدن ، نظر و لمس بدن جنس مخالف ، قصاص ، شهادت ، ارث ، طلاق ، تعداد همسران ، امامت جماعت ، لزوم تمکین جنسی ، ولایت بر فرزندان ، سرپرستی خانواده ، حق حضانت ، عیوب موجب فسخ نکاح ، نشوز ، لزوم سپری شدن عده برای ازدواج بعدی ، مرجعیت و قضاوت تبعیض تلقی می گردد و باید از میان برداشته شود . آیا تساوی زن و مرد در موارد ذکر شده با احکام شرع مطابقت دارد ؟ 2 با توجه به اینکه ماده 15 بند 4 در مورد کسب ، تردد ، تغییر و یا حفظ تابعیت خود و فرزندان ، زن و مرد را مساوی میداند ، الف آیا زن بدون موافقت همسر می تواند برای فعالیتهای اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی از منزل خارج شود ؟ ب آیا زن بدون رضایت همسر می تواند برای فعالیتهای اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی از منزل خارج شود ؟ 3 با توجه به ماده 14 بند 2 ب و ماده 16 بند ه که حق تصمیم گیری در مورد تعداد فرزندان ، فواصل بارداری و تنظیم خانواده را برای زنان مطرح می کند ، آیا زن بدون رضایت همسر می تواند اقدام به بستن لوله رحم ، استفاده از داروها و روشهای ضد بارداری و تنظیم فواصل بارداری کند ؟ 4 با توجه به ماده 16 بند الف و ج که ازدواج را فقط موکول به رضایت طرفین دانسته است : الف: آیا ازدواج با مردان غیر مسلمان جایز است ؟ ب : آیا ازدواج طرفین برای بار چهارم بدون وجود محلل جایز است ؟ ج : آیا پدر در امر ازدواج بر فرزند صغیر ولایت دارد؟ د : آیا زن در صورت یقین به عدم انعقاد نطفه می تواند قبل از سپری شدن ایام عادت اقدام به ازدواج کند ؟ 5 با توجه به اینکه بر طبق ماده 16 بند 2 ازدواج کودک غیر قانونی اعلام شده است و کودک در عرف بین الملل به افراد کمتر از 18 سال اطلاق می شود ، آیا ازدواج افراد بالغ کمتر از 18 سال نافذ است ؟ 6 با توجه به اینکه طبق ماده 15 بند 3 کلیه قراردادها و اسناد خصوصی که در جهت محدود کردن خیارات و اهلیت قانونی زنان است ملغی اعلام می شود ، آیا زن و مرد هنگام ازدواج می توانند شروطی را در ضمن عقد بگنجانند که مفاد آن محدود کردن اختیارات همسر باشد ؟ 7 با توجه به مفاد کنوانسیون ، آیا موارد تعارض این معاهده بین المللی با احکام اسلامی را به کونه ای ارزیابی می نمایید که با حذف برخی موارد جزیی آن به گونه ای که با روح کنوانسیون یعنی رفع هر گونه تمایز منافات نداشته باشد ، بتوان موارد تعارض آن را با احکام اسلامی از میان بر داشت و به این معاهده پیوست ؟
- [سایر] لطفاً به سوالات زیر به صورت مجزا که در ارتباط با برده داری و کنیز در اسلام است، پاسخ دهید: 2. اگر گفته شود که کنیز گرفتن زنان و کودکان بی سرپرست به نفع خود آنان است، در پاسخ می توان گفت که چرا آنان را بین کنیز شدن یا بی سرپرست ماندن مخیر نمی گذارند تا خود انتخاب کنند، چه بسا راهی مناسب تر از کنیز شدن و رهایی از بی سرپرستی وجود داشته باشد؟ 4. چرا مالک کنیز می توانست بدون رضایت کنیز با او ازدواج کند و هیچ حقی برای انتخاب او قائل نمی شدند؟ (بار دیگر خواهش می کنم توجه کنید که کنیزان هیچ نقشی در جنگ نداشته و قاعدتا مستوجب مجازات نبوده اند و در واقع بدون دلیل گرفتار آمده اند و اکنون علی رغم میل خود باید با کسانی که علاقه ندارند ازدواج کنند،کار کنند، و ...).