اصول هر گروهی به منزله پایه هایی است که ساختمان عقاید آن گروه بر آن مبتنی است و با فرو ریختن هر یک از این پایه ها، بنای آن ساختمان نیز فرو خواهد ریخت. معتزلیان نیز اصولی را برای خود تعریف کرده اند که مورد تأیید همه آنها بوده و هر کدام از این اصول در نزد آنان از اهمیت خاص خود برخوردار است. این اصول عبارت اند از: توحید، عدل، وعد و وعید، منزلی میان دو منزل (منزلة بین منزلتین) و امر به معروف و نهی از منکر. توحید به منزله پایه اصلی برای این گروه است و بسیار برای آنها مورد اهمیت می باشد. عدل به عنوان اصل دوم، به گونه ای اصل اول را بسط می دهد و بسیاری از مسائل مرتبط با خداوند را در این اصل مطرح می کند. اصل سوم یعنی وعد و وعید نوعی تضمین برای مومنین است که البته به اصل دوم برگشت می کند. اصل چهارم؛ یعنی منزلی میان دو منزل (منزلة بین منزلتین)، بیشتر اهمیت تاریخی دارد بخاطر اینکه این موضوع سبب تاسیس معتزله شد و اهمیت زیادی در نزد معتزلیان پیدا کرد. اصل پنچم؛ یعنی امر به معروف و نهی از منکر، مسئله مورد اتفاق میان مسلمانان است و کمتر مورد مناقشه واقع شده است. این اصل اگرچه مدتی رها شده بود اما هیچ گاه اهمیت خود را از دست نداد.
اصول هر گروهی به منزله پایه هایی است که ساختمان عقاید آن گروه بر آن مبتنی است و با فرو ریختن هر یک از این پایه ها، بنای آن ساختمان نیز فرو خواهد ریخت. معتزلیان نیز اصولی را برای خود تعریف کرده اند که مورد تأیید همه آنها بوده و هر کدام از این اصول در نزد آنان از اهمیت خاص خود برخوردار است. این اصول عبارت اند از: توحید، عدل، وعد و وعید، منزلی میان دو منزل (منزلة بین منزلتین) و امر به معروف و نهی از منکر. توحید به منزله پایه اصلی برای این گروه است و بسیار برای آنها مورد اهمیت می باشد. عدل به عنوان اصل دوم، به گونه ای اصل اول را بسط می دهد و بسیاری از مسائل مرتبط با خداوند را در این اصل مطرح می کند. اصل سوم یعنی وعد و وعید نوعی تضمین برای مومنین است که البته به اصل دوم برگشت می کند. اصل چهارم؛ یعنی منزلی میان دو منزل (منزلة بین منزلتین)، بیشتر اهمیت تاریخی دارد بخاطر اینکه این موضوع سبب تاسیس معتزله شد و اهمیت زیادی در نزد معتزلیان پیدا کرد. اصل پنچم؛ یعنی امر به معروف و نهی از منکر، مسئله مورد اتفاق میان مسلمانان است و کمتر مورد مناقشه واقع شده است. این اصل اگرچه مدتی رها شده بود اما هیچ گاه اهمیت خود را از دست نداد.
- [سایر] تفاوت اصول عملیه با اصول لفظیه در چیست؟ چگونه میتوان اصول عملیه را با مسائل مبتلابه تطبیق نمود؟
- [سایر] مراد از تقلیدی نبودن اصول دین چیست و چگونه میتوان با تحقیق به این اصول رسید؟
- [سایر] اصول دین با اصول مذهب چه تفاوتی دارد و ترتیب صحیح آن کدام است؟
- [آیت الله بهجت] آیا اصول اسلام و اصول ایمان با هم فرق می کند؟
- [آیت الله بهجت] در این عصر مستضعف اعتقادی (در اصول اسلام و در اصول ایمان) به چه کسی اطلاق می شود؟
- [سایر] اصول گرایی یعنی چه؟
- [سایر] معیار و ملاک برای جدایی و مرز اصول و سلیقهها چیست؟ اصول را چگونه میتوان تشخیص داد؟
- [سایر] مجتهدین روی چه اصولی احکامی را تعیین می کنند؟ آیا برای اثبات این اصول، دلیل عقل پسندی دارند؟
- [آیت الله سیستانی] دلایل عقلی برای اصول دین؟
- [سایر] : سلام علیکم؛ آیا قبل از اجتهاد فقهی و اصولی میتوان به تحصیل علوم تخصصی پرداخت؟ و آیا ملکه اجتهاد بدون اصول فقه قابل کسب میباشد و یا خیر؟
- [آیت الله مظاهری] در غیر فروعات فقهیه مانند پرداخت وجوهات شرعیّه و تعیین قیّم یا سرپرست برای اوقاف و یا تعیین وصی برای کسی که وصی ندارد، رجوع به اعلم یا رجوع به مرجع تقلید شخص، لازم نیست و رجوع به مجتهد جامع الشرایط کفایت میکند. ______ 1) در بخش سوّم این رساله، مباحث مربوط به اصول دین تحت عنوان (اصول اعتقادی) آمده است.
- [آیت الله جوادی آملی] .اسلام, اصولی دارد; مانند توحید، نبوت و معاد, و فروعی مانند نماز، روزه و..., و مسلمان باید برپایه دلیلِ هر چند ساده, به اصول دین یقین داشته باشد و تقلید در اصول دین, جایز نیست. احکام ضروری فروع دین; مانند واجب بودن نماز, مورد تقلید نیست. در احکام غیر ضروری و موضوعاتی که نیاز به استنباط دارد, باید طبق اجتهاد یا احتیاط و یا تقلید عمل کرد. احتیاط, آن است که اگر کسی یقین دارد عملی حرام نیست .بلکه واجب یا مستحب است، آن را انجام دهد و اگر یقین دارد که عملی واجب نیست؛ بلکه حرام یا مکروه است، آن را ترک کند. احتیاط, برای مجتهد و غیر مجتهد, جایز است. کسی که مجتهد نیست و نخواست احتیاط کند, باید از مجتهد واجد شرایط تقلید کند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اعتقاد انسان به اصول دین اسلام باید بر پایه علم باشد و تقلید یعنی پیروی از غیر بدون حصول علم در اصول دین باطل است ولی در غیر اصول دین از احکامی که قطعی و ضروری نیست و همچنین موضوعاتی که محتاج به استنباط است باید یا مجتهد باشد که بتواند وظایف خود را از روی مدارک انها به دست اورد و یا به دستور مجتهدی که شرایط ان خواهد امد رفتار نماید و یا احتیاط کند یعنی به گونه ای عمل نماید که یقین پیدا کند تکلیف را انجام داده مثلا اگر عده ای از مجتهدین عملی را حرام می دانند و عده دیگر می گویند حرام نیست ان عمل را ترک کند و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی جایز می دانند به جا اورد پس کسانی که مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل کنند باید تقلید نمایند
- [امام خمینی] ذکر رکوع باید دنبال هم و به عربی صحیح گفته شود و مستحب است آن را سه یا پنچ یا هفت مرتبه بلکه بیشتر بگویند.
- [آیت الله خوئی] ذکر رکوع باید دنبال هم و به عربی صحیح گفته شود. و مستحب است آن را سه یا پنچ یا هفت مرتبه بلکه بیشتر بگویند.
- [آیت الله مظاهری] مسلمان باید به اصول دین اطمینان داشته باشد (1)، و در احکام غیر ضروری یا باید مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل به دست آورد، یا از مجتهد تقلید کند، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید که اطمینان پیدا کند تکلیف خود را انجام داده است.
- [امام خمینی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیت زیاد میدهد مثل اصول دین یا مذهب و حفظ قرآن مجید و حفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریه، باید ملاحظه اهمیت شود، و مجرد ضرر، موجب واجب نبودن نمیشود، پس اگر توقف داشته باشد حفظ عقاید مسلمانان یا حفظ احکام ضروریه اسلام بر بذل جان و مال، واجب است بذل آن.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] در اصول دین انسان باید یقین و اعتقاد جزمی داشته باشد و این یقین از هر دلیل و طریقی حاصل شود کفایت می کند. چه به واسطه استدلال و برهان باشد یا از گفته والدین و مبلّغین. هر چند نتواند استدلال کند.
- [آیت الله مظاهری] (اصالة الصحة) اصلی از اصول اسلامی است و معنای آن این است که اگر عملی را از مسلمانی دیدیم که از جهت ظاهر خوب نیست، آن را خوب بدانیم و کار او را به صورت صحیح و خوب توجیه کنیم، حتّی امام صادق(سلاماللهعلیه) فرمودهاند: هفتاد توجیه برای آن بکن تا سوءظن برای تو پیدا نشود.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر معروف یا منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهمیّت زیاد می دهد مثل اصول دین یامذهب و حفظ قرآن مجید وحفظ عقاید مسلمانان یا احکام ضروریّه ، باید ملاحظه اهمیّت شود ، و مجردّ ضرر ، موجب واجب نبودن نمی شود ، پس اگر توقّف داشته باشد ، حفظ عقائد مسلمانان یا حفظ احکام ضروریّه اسلام بر بذل جان و مال ، واجب است بذل آن