اگر صاحب ماشین را می شناسید و در دسترس است باید میزان خسارت وارده را (با پرسش از اهل خبره) به او بدهید و یا این که مصالحه نموده و حلالیت بطلبید. اما اگر صاحب آن را نمی شناسید و در دسترس نیست –ظاهراً مورد پرسش شما نیز همین است-، از باب ردّ مظالم مقداری که مطمئن هستید با پرداخت آن برائت ذمه حاصل می شود به حاکم شرع پرداخت شود[1] و یا به اذن او از طرف صاحب ماشین به فقیر صدقه دهید.[2] در ضمن نظر حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) درباره وجوهات شرعیه مانند خمس، ردّ مظالم و... به شرح زیر است: وجوهات شرعیه به ولایت تعلق می گیرد و از این رو به فقیه جامع الشرائط داده می شود که دارای ولایت است. پس هر فقیه عادل دارای کفایت می تواند وجوهات را دریافت کند، هر چند در زمان تشکیل حکومت اسلامی احتیاط واجب آن است که وجوهات شرعیه به ولی فقیه یا وکیل او پرداخت شود و اگر پرداخت آن به سایر مراجع مورد قبول ولی فقیه باشد، این امر بلامانع است.[3] [1] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج 2، ص 100، س 1020: حضرت آیة الله خامنه ای:«... در ردّ مظالم أحوط آن است که با اذن حاکم شرع باشد». [2] یزدی، سید محمد کاظم،سؤال و جواب، ص 100، مرکز نشر علوم اسلامی، تهران، چاپ اول، 1415ق. [3] اقتباس از سؤال 9301 (سایت: 9879).
بنده سال ها قبل با ماشین تصادف کردم و فرار کردم، البته خسارت زیادی وارد نشده بود، اما به هر حال به مال مردم خسارت زده ام. حالا که نه میزان خسارت وارده و نه شخص خسارت دیده را نمی شناسم و نمی دانم چکار باید کنم و دینم را چگونه ادا کنم؟
اگر صاحب ماشین را می شناسید و در دسترس است باید میزان خسارت وارده را (با پرسش از اهل خبره) به او بدهید و یا این که مصالحه نموده و حلالیت بطلبید. اما اگر صاحب آن را نمی شناسید و در دسترس نیست –ظاهراً مورد پرسش شما نیز همین است-، از باب ردّ مظالم مقداری که مطمئن هستید با پرداخت آن برائت ذمه حاصل می شود به حاکم شرع پرداخت شود[1] و یا به اذن او از طرف صاحب ماشین به فقیر صدقه دهید.[2] در ضمن نظر حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته) درباره وجوهات شرعیه مانند خمس، ردّ مظالم و... به شرح زیر است: وجوهات شرعیه به ولایت تعلق می گیرد و از این رو به فقیه جامع الشرائط داده می شود که دارای ولایت است. پس هر فقیه عادل دارای کفایت می تواند وجوهات را دریافت کند، هر چند در زمان تشکیل حکومت اسلامی احتیاط واجب آن است که وجوهات شرعیه به ولی فقیه یا وکیل او پرداخت شود و اگر پرداخت آن به سایر مراجع مورد قبول ولی فقیه باشد، این امر بلامانع است.[3] [1] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج 2، ص 100، س 1020: حضرت آیة الله خامنه ای:«... در ردّ مظالم أحوط آن است که با اذن حاکم شرع باشد». [2] یزدی، سید محمد کاظم،سؤال و جواب، ص 100، مرکز نشر علوم اسلامی، تهران، چاپ اول، 1415ق. [3] اقتباس از سؤال 9301 (سایت: 9879).
- [آیت الله مکارم شیرازی] اینجانب با خودروی تصادف کردم که صاحب آن خودرو درونش نبود بعد از پیاده شدن متوجه خطی روی ماشین او شدم نمی دانم آن خسارت از قبل بوده یا به علت ضربه آهسته تصادف؟ تکلیف بنده چیست؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی با اتومبیل خود، در روز و در خیابان گاوی را می کشد و به اتومبیل هم خسارت وارد می شود. در صورتی که گاوهای زیادی هم وجود داشت. آیا راننده قیمت گاو را ضامن است یا نه؟ و همچنین خسارت وارده ماشین به عهده صاحب گاو می آید یا نه؟
- [آیت الله بهجت] اگر وکیل یا ولی صغیر قسمتی از اموال آن ها را به عنوان مال المضاربه به شخصی داده و شخص مذکور کلاه بردار بوده و بعد از دو سال می گوید ضرر کرده ام و نه اصل پول را می دهد و نه سود آن را، آیا وکیل و یا ولی صغیر می تواند خسارت وارده را از آن شخص بگیرد؟ یا فقط اصل مال را می توانند بگیرند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی با اصرار زیاد ماشین بنده را به امانت تحویل گرفته که حداکثر تا فردا ظهر تحویل دهد. ولی با ماشین تصادف کرده، و از بیمه خسارت وارده را یکصد و سی هزار تومان تحویل گرفته و به دروغ به بنده وانمود کرده که بیشتر از سی هزار تومان نگرفته است من هم با توجه به این مبلغ و از جهت عاطفی و اخلاقی، سخت نگرفته و ماشین را که به صورت ناقص تعمیر شده بود از ایشان تحویل گرفتم، امّا بعداً متوجه شدم که مبلغ واقعی یکصد و سی هزار تومان بوده است. حال طرف مدّعی است آن مبلغ حلال و روزی شان می باشد. لطفاً بفرمایید حق با چه کسی می باشد (ضمناً ماشین به جای یک روز و نصف حدود نُه روز معطل بوده است).
- [آیت الله مکارم شیرازی] نظر معظّم له در رابطه با اخذ خسارت عدم النفع (از نوع منفعت قریب الحصول، یا متوقّع الحصول) چه می باشد؟ لطفاً حکم مصادیق زیر را بیان فرمایید: الف) راننده ای با اتومبیل خود کار می کند. در اثر تصادف و خسارت وارده، نتوانسته به مدّت 4 ماه کار کند، و به نظر کارشناسان 4 ماه هم برای تعمیر و راه اندازی خودروی مزبور وقت لازم است. آیا راننده اتومبیل می تواند علاوه بر هزینه تعمیر، خسارت عدم النفع متعارف این 4 ماه را از مقصِّر حادثه مطالبه نماید؟ ب) هرگاه کسی که حرفه رسمی او طبابت، یا جرّاحی، یا هر شغل دیگری است، در اثر صدمه بدنی عمدی، یا غیر عمدی، از کار افتاده شود، و به تشخیص کارشناسان، تا آخر عمر توانایی کار کردن و کسب درآمد متعارف را از دست بدهد. آیا می تواند علاوه بر دیه، درآمد ماهیانه اش را در حدّ متعارف از مقصِّر حادثه طلب کند؟ ج) شخصی با ارتکاب اعمالی نظیر آدم ربایی، طرح شکایت واهی منتهی به بازداشت، ارائه مدارک جعلی به دادگاه، و کسب مجوّز برای توقّف عملیّات ساختمانی، و مانند آن، بدون آن که صدمه بدنی به طرف وارد نماید، او را از کار و زندگی انداخته، و موجبات اضرار وی را فراهم نموده است. به گونه ای که دقیقاً قابل تقویم به مبلغ قابل توجّهی می باشد.آیا متضرّر می تواند بابت مدّتی که نتوانسته کار کند، و بازداشت بوده، یا بابت مدّتی که خانه دیرتر برای اجاره آماده شده، مطالبه خسارت نماید؟ د) آیا اولیای دم واجب النفقه مقتول که بعد از وقوع قتل از دریافت مستمرّی و نفقه محروم شده اند، می توانند تا مدّت زمانی که عرفاً و قانوناً مستحقّ نفقه بوده اند، علاوه بر دیه، به میزان نفقه معمول مطالبه خسارت نمایند؟ مثلا همسر مقتول تا زمانی که شوهر ننموده، و فرزندان صغیر مقتول تا زمانی که بالغ و متمکّن نشده اند، حقّ مطالبه خسارت دارند؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] پسر بچه 11 ساله ای در اثر تصادف با ماشین، مضروب و مجروح گردیده، که موارد جرح به شرح زیر می باشد: 1 پوست و گوشت قسمت زیادی از ماهیچه ساق پا و ران مجروح و لِه گردیده (در حدی که گوشتهای جدا شده از پا به زمین ریخته). 2 باعث خورد شدن و قطعه قطعه شدن کاسه زانو و مفصل گردیده است. 3 بعضی از اعصاب و رگهای زیر زانو و ماهیچه ها که در سلامت و حرکت پا نقش دارند (در حد پاره شدن است). 4 صفحه رشد مابین مفصل زانو (که از سنین کودکی الی 18 سالگی باعث قد کشیدن و رشد استخوان ساق پا و ران می شود) از بین رفته، و در نتیجه این پا کوتاه می ماند. و پای دیگر رشد طبیعی خود را دارد.نهایتاً پس از جراحیهای مکرر و پیوندهای لازم، پای مصدوم کج و کوتاه و زانویش بی حرکت و مقداری خمیده مانده که طبق نظریه پزشکی قانونی در مجموع و شرایط فعلی 65 درصد نقص عضو (نسبت به ارزش عضوی) ایجاد شده است خواهشمند است مقدار دیه و یا ارش را که شخص ضارب و مقصر نسبت به موارد فوق باید بپردازد بیان فرمایید: 5 جهت ترمیم گوشت و پوست پای مصدوم، از پای دیگرش گوشت و پوست برداشته و پیوند زده اند، آیا پای سالم هم که تکه برداری شده و اثراتش باقی است، ارش دارد؟
- [سایر] با سلام بنده دو فرزند دارم یک دختر که چهار سال و هفت ماه سن دارد و پسری دارم که 7 ماه سن دارد . به دلیل وضع کاری شوهرم سه سال است در واحد آپارتمانی به دور از اقوام در شهری زندگی می کنیم البته فاصله شهر مورد نظر تا محل زندگی قبلی امان زیاد نیست و بیست دقیقه راه بیشتر نیست و معمولا هفته ای یک بار به آنان سر می زنیم و به آنجا می رویم . از مدتی است که در اینجا زندگی میکنیم نمی دانم چرا رفتار دخترم کلا عوض شده است . با توجه به اینکه من و پدرش وسواس زیادی نسبت به مسائل جنسی دخترم داریم اما نمی دانم رفتارش چرا تغییر کرده است . البته نسبت به مسائل واسواس زیادی هم نداریم . دخترم آنقدر به باباش وابسته شده که شب ها در آغوش او می خوابد و خوابش می برد و اگر باباش بیدار باشد او هم نمی خوابد و نتوانسته ایم این رفتار را از او دور کنیم . وقتی می خوابد دست در گردن باباش می کند و می خوابد و تازگی ها تا حدی توانسته ایم این رفتار ها را از او دور کنیم . با وجود این شب ها وقتی می خوابد دست زیر گلویش می کند تا خوابش بگیر بارها به او گفته ایم این رفتار تو زشت است خدا دوست ندارد ولی از رفتارش دور نشده است . حتی او را تشویق کرده ایم باز هم نتوانسته ایم از طریق تشویق او را از این کار منع کنیم . در مواقعی که به منزل دوست و آشنایان می رویم با بچه ها بازی دکتری می کند . بارها از سوی من تذکر داده ام ولی باز هم به سوی این کار می رود و من از آینده اش می ترسم . و فکر می کنم خدای نا کرده در آینده مشکل اخلاقی پیدا نکند . بیشتر پسرها را دوست دارد و وقتی در جمعی بچه ها از دخترها و پسرها ی هم سن و سالش حضور دارند دور و بر پسرها می رود و با آنها بازی می کند و کاری به دخترها ندارد . پدرش کارمند است و اکثر من در خانه پیش او هستم نمی دانم چکار کنم حتی بعضی مواقع او را تبیه هم کرده ام . پدرش تا حدی هر چه او خواسته در اختیارش قرار داده است . خیلی بی نظم شده است وسایلش را پرت می کند و اصلا حرف گوش نمی کند . خیالی نازک نارنجی است و زود احساسی و گریه می کند . شب ها هم بعضی مواقع نیمه شب از توی خواب حرف می زند و گریه می کند .
- [سایر] سلام خسته نباشید از حدود یک هفته پیش من در زندگی دچار مشکل شده ام من زنی 33 ساله می باشم که 2 سال پیش بعد از یک رابطه عاطفی عمیق 18 ماهه با مردی که 12 سال از من بزرگتر است ازدواج کردم وضعیت مالی همسرم بد نیست و از لحاظ مالی بی نیاز می باشد هر دو دارای مدرک تحصیلی فوق لیسانس می باشیم در این دو سالی که با هم زندگی کرده ایم بیش چند بار آنهم به صورت سطحی اختلاف نداشته ایم همسرم مرد با خدایی است بطوریکه نماز شبش ترک نمی شود و همیشه از خدا می گوید ولی نمی دانم چه شده است که به برقراری رابطه تلفنی با یکی از دخترهایی که قبل از ازدواجمان دوست بوده اند زده است یعنی ماجرا به این شرح است که یک هفته پیش من به طور اتفاقی وارد ایمیل ایشان شدم و با کمال ناباوری مشاهده نمودم که در طول مدت 5 ماه گذشته از 8 دختر تقاضای دوستی نموده اند که آنطور که از ایمیلها فهمیدم با یکی از آنها تماس تلفنی نیز داشته اند ولی بحث ملاقات را انکار می کنند بعد از فهمیدن موضوع آنرا با همسرم در میان گذاشتم و دلیلش را جویا شدم و با ابراز پشیمانی و گریه او مواجه شدم و علت اینکار را فقط کنجکاوی بیان کردند الان یک هفته است از ماجرا می گذرد و من چندین بار با او در این مورد حرف زده ام و دلیل خاصی برای اینکارش ندارد و فقط علت را کنجکاوی بیان می کند شب اول که موضوع بیان شد حتی می خواست به قرآن قسم بخورد که تکرار نخواهد شد که من مانع شدم رابطه ام با او صمصمی تر شده است ولی من یک باور چند ساله را از دست داده ام و این موضوع عذابم می دهد در درونم به او اعتماد ندارم ذهنم همه اش متوجه چند ماه پیش است دست و دلم از همه چیز سرد شده است نمی دانم آیا باید به او اعتماد کنم یا نه؟ چند بار در اینتر نت استخاره کردم که آیا اعتماد کنم نهی شدم. با این اوضاع مانده ام چه باید بکنم آیا اگر اعتماد کنم ممکن است دوباره دست به این عمل بزند و اگر نکنم چگونه در این جهنم زندگی کنم؟ شما بگویید چه کنم با قضیه چگونه کنار بیایم؟ در ضمن بنده شاغل هستم و فعلا فرزندی نداریم. منتظر راهنماییهای ارزشمند شما هستم.
- [سایر] پدر من در سال 83 به رحمت خدا رفتند و یک وصیت نامه و یک صلح نامه برای ما گذاشتند صلح نامه علی رغم مخالفت 2 برادرم از طریق دادگاه تنفیذ شد. در مورد وصیت نامه هنوز که هنوز است 2 تن از برادرهایم برای اجرای آن مشکل تراشی می کنند و می گویند چون ما از بچگی کار کردیم به دخترها نباید سهمی داده شود و مادر نیز چون پدر ملکی را به ایشان مصالحه نموده اند نباید از ارث چیزی به ایشان داده شود. البته دیگر خواهر و برادرها زبانی موافقت نموده اند. و قابل ذکر است که نام یکی از ان 2 برادر مخالف وصیت نامه به عنوان وصی پدرم در وصیت نامه آمده است که اصلا اهمیتی نمی دهد چکار کنیم؟ می توانیم شخص دیگری را خودمان برگزینیم تا وصیت آن مرحوم را اجرا نماید. دیگر اینکه در وصیت نامه مفادی می باشد که پدر وصیت نموده اند از ثلث مال ایشان مخارج جهیزیه بنده و مخارج عروسی برادر کوچکم برداخت شود که سر آن نیز اختلاف است و مخارج عروسی برادرم را قبول ندارند و جهیزیه مرا نیز در حد خیلی کم می گیرند. چطور باید جهیزیه را حساب نمود و با چه فاکتورهایی آن را تخمین زد به همین صورت مخارج عروسی برادرم را. تکلیف ما با این 2 برادر چیست؟
- [سایر] باسلام، زنی هستم 37 ساله دارای مدرک لیسانس و کارمند.9 سال است که ازدواج کرده ام و دارای یک فرزند 7ساله هستم. همسرم فوق دیپلم دارند و کارمند هستند. چند روزی است اتفاقی در زندگیم افتاده که آرامش از من سلب شده. ما زندگی مان را با سادگی شروع کردیم. از خرید عروسی تا جشن و میزان مهریه همه جوره با همسرم راه آمدم تا زندگی را بر پایه صداقت و روراستی بنا کرده باشم. معیار اصلی بنده صداقت، خانواده دوستی، سلامت اخلاق و ایمان طرف مقابل بود. تمام مدت زندگی گمان می کردم با من روراست و صادق است و خانواده اش را با هیچ چیز عوض نمی کند. 6 سال پیش با ذره ذره پس انداز و با وام بانکی و قرض خانه ای خریدیم. بعد از 3 سال هم با وام دیگری ماشین خریدیم تا جابجایی فرزندمان بهتر صورت گیرد. سطح حقوق بنده از همسرم پایین تر است.در این سالها از نظر مالی سختی کشیدیم و سعی کردم خیلی قناعت کنم هم در خرید لباس و دیگر چیزها تا فشار زیادی به همسرم نیاید و احساس ناتوانی نکند. پدر و مادرم هم در زندگی خیلی کمکم کرده اند چه در نگهداری فرزندم چه حتی رفع بعضی از مشکلات مالی مان. ولی چند روز پیش دفترچه پس انداز همسرم را به طور خیلی اتفاقی پیدا کردم که نشان می داد دقیقاً در زمانی که ما با کلی وام و قرض خانه و ماشین را می خریدیم ایشان پس انداز میلیونی داشته که حتی یک میلیون آن برای زندگی مشترکمان خرج نشده ولی میلیونی در دفعات متعدد از حساب ایشان برداشت شده. وقتی از ایشان سوال کردم جوابی داد که نتوانسته مرا قانع کند. یکبار گفت از ترس بازنشستگی پس انداز کرده ام. وقتی گفتم پس چرا برداشت شده گفت آن پول ها را به همکارانم قرض داده ام. پرسیدم چگونه پس انداز کرده ای. گفت که کل حقوقش را به خانه نمی آورده و مقداری که کم هم نبوده پس انداز می کرده. باور کنید دنیا بر سرم خراب شد. من تمام حقوق و حق الزحمه بسیار اندکم را برای زندگی مشترکمان گذاشته بودم و از تمام خواسته های خودم گذشته بودم ولی همسرم تمام این مدت که ما سختی می کشیدیم راحت پس انداز می کرده تا به دیگران قرض دهد!! دیگر به او به چشم یک مرد خانواده دوست و صادق نمی توانم نگاه کنم. از زندگی دلسرد شده ام. حس می کنم به شعورم توهین شده و به بازی گرفته شده ام. هنوز نمی توانم باور کنم چنین شخصیتی بوده و کاری کرده که به نظر من از مردانگی بدور است. ظاهراً از کار خود احساس شرمندگی می کند و اظهار ناراحتی می کند. ولی دلشکسته شده ام و اعتمادم نسبت به او کم شده. فعلاً هم رابطه سردی با او دارم. هنوز دوستش دارم ولی به راحتی نمی توانم او را ببخشم. لطفاً مرا راهنمایی کنید چه کار کنم؟