سلام، آیا مکان ها و داستان هایی که در قرآن کریم ذکر شده اند؛ مانند بهشت و جهنم و داستان قوم لوط و... همگی به طور کامل عین حقیقت بوده، یا گاهی حالت نمادین و سمبلیک دارند؟ لطفا توضیح دهید. با تشکر
قصه ها و داستان های قرآن، براساس حق و صداقت، بوده و هیچ گونه امر غیر واقعی و خلاف حقیقت به آن راه نیافته؛ و بر همین اساس، تقسیم قصه های قرآن بر پایه راه یابی خیال یا اسطوره به آنها، موجه نیست؛ زیرا هر آنچه قرآن کریم از حوادث گذشته بیان نموده، حق و دارای واقعیت است، حتی اگر آن داستان ها در اصطلاح، تاریخی محسوب نشوند؛ زیرا قرآن نه کتاب تاریخ است و نه در صدد بیان تاریخ نگارانه از حوادث، چنان که در ارائه داستان، تنها به برخی از ابعاد و عناصر آن بر حسب اهداف خویش پرداخته است. البته می توان گفت: تنها آنچه در قالب مَثَل ناظر به عنوان کلی -و نه ناظر به شخص خاص- مطرح شده، جنبه تمثیلی دارد؛ زیرا در چنین مواردی به جنبه تمثیلی آنها، تصریح شده است؛ مانند "کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً" و "کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَ یَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء". ضمن آن که قابلیت انطباق آنها بر هزاران مصداق مشابه، انکارناپذیر است، ولی آنچه را در قالب بیان امور واقعی و تحقق یافته در خارج مطرح ساخته است، نمی توان بر اسطوره یا نماد و تمثیل حمل نمود.
عنوان سوال:

سلام، آیا مکان ها و داستان هایی که در قرآن کریم ذکر شده اند؛ مانند بهشت و جهنم و داستان قوم لوط و... همگی به طور کامل عین حقیقت بوده، یا گاهی حالت نمادین و سمبلیک دارند؟ لطفا توضیح دهید. با تشکر


پاسخ:

قصه ها و داستان های قرآن، براساس حق و صداقت، بوده و هیچ گونه امر غیر واقعی و خلاف حقیقت به آن راه نیافته؛ و بر همین اساس، تقسیم قصه های قرآن بر پایه راه یابی خیال یا اسطوره به آنها، موجه نیست؛ زیرا هر آنچه قرآن کریم از حوادث گذشته بیان نموده، حق و دارای واقعیت است، حتی اگر آن داستان ها در اصطلاح، تاریخی محسوب نشوند؛ زیرا قرآن نه کتاب تاریخ است و نه در صدد بیان تاریخ نگارانه از حوادث، چنان که در ارائه داستان، تنها به برخی از ابعاد و عناصر آن بر حسب اهداف خویش پرداخته است. البته می توان گفت: تنها آنچه در قالب مَثَل ناظر به عنوان کلی -و نه ناظر به شخص خاص- مطرح شده، جنبه تمثیلی دارد؛ زیرا در چنین مواردی به جنبه تمثیلی آنها، تصریح شده است؛ مانند "کَمَثَلِ الْعَنکَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَیْتاً" و "کَمَثَلِ الَّذِی یَنْعِقُ بِمَا لاَ یَسْمَعُ إِلاَّ دُعَاء وَنِدَاء". ضمن آن که قابلیت انطباق آنها بر هزاران مصداق مشابه، انکارناپذیر است، ولی آنچه را در قالب بیان امور واقعی و تحقق یافته در خارج مطرح ساخته است، نمی توان بر اسطوره یا نماد و تمثیل حمل نمود.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین