شأن نزول آیه: "مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ"، (احزاب40)، چه بوده است؟
این آیه در موضوع ازدواج پیامبر اسلام (ص) با همسر مطلقه زید بن حارثه، پسر خوانده اش نازل شده است. بی گمان آیه شریفه در مقام پاسخ به اعتراضی است که مردم به رسول خدا (ص) داشتند که چرا با همسر پسر خوانده‌اش ازدواج کرد؟ چکیده جوابی که این آیه به معترضان می دهد، این است که رسول گرامی اسلام (ص) پدر هیچ یک از مردان موجود و فعلی شما نیست، تا ازدواجش با همسر یکی از شما، ازدواج با همسر پسرش باشد. بنابر این خطاب در "مِنْ رِجالِکُمْ" به مردم موجود در زمان نزول آیه است،[1] و منظور از رجال، مقابل زنان و فرزندان است، و نفی پدری، نفی تکوینی است، نه نفی تشریعی؛ یعنی هیچ یک از مردان شما از صلب او متولد نشده‌اند. لذا معنای این آیه چنین است که محمد پدر هیچ یک از این مردان که همان مردان شما باشند نیست، تا آن که ازدواجش با همسر یکی از آنان، بعد از جدایی، ازدواج با همسر فرزندش باشد، و زید بن حارثه هم یکی از همین مردان شما است، پس ازدواج رسول خدا (ص) با همسر او، بعد از آن که همسر خود را طلاق داد، ازدواج با همسر پسرش نمی‌باشد. اما این که آن حضرت وی را پسر خود خواند، مقصود معنای لغوی آن است (خواندن)، و هدف از این خواندن اظهار محبت نسبت به "زید" بوده است و هیچ اثری از آثار پدر و فرزندی بر آن مترتب نمی‌شود؛ چون خدا پسر خوانده‌های شما را فرزند شما نمی‌داند.[2] بنابر این، آنچه که سبب نزول این آیه شده، ازدواج پیامبر اسلام (ص) با همسر مطلقه زید بن حارثه بوده است. این پرسش پاسخ تفصیلی ندارد. [1]   . اما قاسم، طیب، طاهر، و ابراهیم چهار پسری که خدا به آن جناب داد- البته اگر به قول بعضی طیب و طاهر لقب قاسم نباشد- فرزندان حقیقی او بودند، ولی قبل از رسیدن به سن بلوغ از دنیا رفتند، و کلمه رجال در حقشان صادق نیست، تا مورد نقض آیه واقع شوند. همچنین امام حسن و حسین (ع) که دو فرزندان آن جناب بودند، آن دو نیز طفل بودند، و تا رسول خدا (ص) در دنیا بود به حد رشد نرسیدند، و مشمول کلمه رجال واقع نشدند. بنابر این، آیه هیچ اقتضا ندارد که آن حضرت پدر قاسم، طیب، طاهر، و ابراهیم، و همچنین حسن، و حسین، نباشد، برای این که گفتیم آیه در خصوص رجال موجود در زمان نزول آیه و همه آن کسانی است که در آن روز صفت مردی را واجد بودند، و نامبردگان هیچ یک واجد این صفت نبودند. ر.ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌16، ص 325، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق. [2]   . ر. ک: همان، و تفاسیر قرآن، ذیل آیه 40 سوره احزاب.
عنوان سوال:

شأن نزول آیه: "مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ"، (احزاب40)، چه بوده است؟


پاسخ:

این آیه در موضوع ازدواج پیامبر اسلام (ص) با همسر مطلقه زید بن حارثه، پسر خوانده اش نازل شده است. بی گمان آیه شریفه در مقام پاسخ به اعتراضی است که مردم به رسول خدا (ص) داشتند که چرا با همسر پسر خوانده‌اش ازدواج کرد؟ چکیده جوابی که این آیه به معترضان می دهد، این است که رسول گرامی اسلام (ص) پدر هیچ یک از مردان موجود و فعلی شما نیست، تا ازدواجش با همسر یکی از شما، ازدواج با همسر پسرش باشد. بنابر این خطاب در "مِنْ رِجالِکُمْ" به مردم موجود در زمان نزول آیه است،[1] و منظور از رجال، مقابل زنان و فرزندان است، و نفی پدری، نفی تکوینی است، نه نفی تشریعی؛ یعنی هیچ یک از مردان شما از صلب او متولد نشده‌اند. لذا معنای این آیه چنین است که محمد پدر هیچ یک از این مردان که همان مردان شما باشند نیست، تا آن که ازدواجش با همسر یکی از آنان، بعد از جدایی، ازدواج با همسر فرزندش باشد، و زید بن حارثه هم یکی از همین مردان شما است، پس ازدواج رسول خدا (ص) با همسر او، بعد از آن که همسر خود را طلاق داد، ازدواج با همسر پسرش نمی‌باشد. اما این که آن حضرت وی را پسر خود خواند، مقصود معنای لغوی آن است (خواندن)، و هدف از این خواندن اظهار محبت نسبت به "زید" بوده است و هیچ اثری از آثار پدر و فرزندی بر آن مترتب نمی‌شود؛ چون خدا پسر خوانده‌های شما را فرزند شما نمی‌داند.[2] بنابر این، آنچه که سبب نزول این آیه شده، ازدواج پیامبر اسلام (ص) با همسر مطلقه زید بن حارثه بوده است. این پرسش پاسخ تفصیلی ندارد.
[1]   . اما قاسم، طیب، طاهر، و ابراهیم چهار پسری که خدا به آن جناب داد- البته اگر به قول بعضی طیب و طاهر لقب قاسم نباشد- فرزندان حقیقی او بودند، ولی قبل از رسیدن به سن بلوغ از دنیا رفتند، و کلمه رجال در حقشان صادق نیست، تا مورد نقض آیه واقع شوند. همچنین امام حسن و حسین (ع) که دو فرزندان آن جناب بودند، آن دو نیز طفل بودند، و تا رسول خدا (ص) در دنیا بود به حد رشد نرسیدند، و مشمول کلمه رجال واقع نشدند. بنابر این، آیه هیچ اقتضا ندارد که آن حضرت پدر قاسم، طیب، طاهر، و ابراهیم، و همچنین حسن، و حسین، نباشد، برای این که گفتیم آیه در خصوص رجال موجود در زمان نزول آیه و همه آن کسانی است که در آن روز صفت مردی را واجد بودند، و نامبردگان هیچ یک واجد این صفت نبودند. ر.ک: طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج ‌16، ص 325، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1417ق. [2]   . ر. ک: همان، و تفاسیر قرآن، ذیل آیه 40 سوره احزاب.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین