به دنبال ازدواج رسول خدا(ص) با زینب، همسر مطلقه فرزندخوانده ایشان زید بن حارثه، منافقان که در پی بهانه بودند تا بر پیامبر اسلام خرده بگیرند، پسرخوانده را به جای فرزند واقعی به شمار ‌‌آورده و جنجال به راه انداختند که محمّد(ص) با همسر پسر خود ازدواج کرده است. این بود که آیه 40 سوره احزاب در ردّ گفتار آنان فرود آمد که محمّد(ص) پدر احدی از مردان امّت نخواهد بود. پس، این آیه در موضوع ازدواج پیامبر اسلام (ص) با همسر مطلقه زید بن حارثه، پسر خوانده‌اش نازل شده است. بی‌گمان آیه شریفه در مقام پاسخ به اعتراضی است که مردم به رسول خدا (ص) داشتند که چرا با همسر پسر خوانده‌‏اش ازدواج کرد؟ چکیده جوابی که این آیه به معترضان می‌دهد، این است که رسول گرامی اسلام(ص) پدر هیچ یک از مردان موجود و فعلی شما نیست، تا ازدواجش با همسر یکی از شما، ازدواج با همسر پسرش باشد. بنابر این خطاب در «مِنْ رِجالِکُمْ» به مردم موجود در زمان نزول آیه است، و منظور از رجال، مقابل زنان و فرزندان است، و نفی پدری، نفی تکوینی است، نه نفی تشریعی؛ یعنی هیچ یک از مردان شما از صلب او متولّد نشده‏‌اند. لذا معنای این آیه چنین است که محمّد پدر هیچ یک از این مردان که همان مردان شما باشند نیست، تا آن‌که ازدواجش با همسر یکی از آنان، بعد از جدایی، ازدواج با همسر فرزندش باشد، و زید بن حارثه هم یکی از همین مردان شما است، پس ازدواج رسول خدا(ص) با همسر او، بعد از آن‌که همسر خود را طلاق داد، ازدواج با همسر پسرش نمی‌‏باشد. اما این‌که آن‌حضرت وی را پسر خویشتن خواندند، هدف از این پسرخواندگی، تنها اظهار محبت نسبت به «زید» بوده است و هیچ اثری از آثار پدر و فرزندی بر آن مترتب نمی‏‌شود؛ چون خدا پسر خوانده‏‌های شما را فرزند شما نمی‌‏داند. این آیه دلالت ندارد که پیامبر(ص) تا ابد پدر هیچ مردی نخواهد بود؛ زیرا که طاهر و قاسم و ابراهیم از پسرهای آن‌حضرت بودند که پیش از وفات پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفتند، و نیز منافات ندارد که حسن و حسین(ع) پسران حضرتش به شمار آیند چنانچه احادیث شاهد بر آن است[1] که پیامبر اکرم(ص) آنان را پسران خود می‌‌دانست: «و ابنای هذان امامان قاما او قعدا»؛[2] این هر دو پسر من امامند خواه نشسته باشند و خواه ایستاده. این آیه آخرین سخنی است که خداوند در ارتباط با مسئله ازدواج پیامبر(ص) با «همسر مطلقه زید» برای شکستن یک سنّت غلط جاهلی، بیان می‌‏دارد، و جواب کوتاه و فشرده‏‌ای است به عنوان آخرین جواب، و ضمناً حقیقت مهم دیگری را که مسئله خاتمیت است به تناسب خاصی در ذیل آن بیان می‏‌کند. نخست می‌‏فرماید: «محمد پدر هیچ یک از مردان شما نبود»(ما کانَ مُحَمَّدٌ اَبا اَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ). نه «زید» و نه دیگری، و اگر یک روز نام پسر محمد بر او گذاردند، این تنها یک عادت و سنت بود که با ورود اسلام و نزول قرآن بر چیده شد، نه یک رابطه طبیعی و خویشاوندی. امام حسن و امام حسین (ع) که آنها را فرزندان پیامبر(ص) می‌‏خواندند، اگرچه به سنین بالا رسیدند، ولی به هنگام نزول این آیه هنوز کودک بودند، بنابر این، جمله «ما کانَ مُحَمَّدٌ اَبا اَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ» که به صورت فعل ماضی آمده است به‌طور قاطع در آن هنگام در حق همه صادق بوده است. بنابر این، بی‌گمان آیه شریفه در مقام پاسخ به اعتراضی است که مردم به رسول خدا(ص) داشتند که چرا با همسر پسر خوانده‌‏اش ازدواج کرد؟[3] از آنچه گذشت روشن شد که آیه شریفه هیچ اقتضا ندارد بر این‌‌که آن‌جناب پدر قاسم، طیب، طاهر، و ابراهیم، و همچنین حسن، و حسین، نباشد، برای این‌‌که گفتیم آیه در خصوص رجال موجود در زمان نزول آیه و همه آن کسانی است که در آن روز مردی بودند که توانایی ازدواج داشته­اند، و نامبردگان هیچ یک واجد این صفت نبودند. و در این آیه اشاره به این حقیقت نیز هست که ارتباط آن‌جناب با شما مردم، ارتباط رسالت و نبوت است، و آنچه او می‏‌کند به امر خدای سبحان است.[4] برای آگاهی بیشتر: شان نزول آیۀ 37 سورۀ احزاب، 2685 [1] . بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج ‏10، ص 23، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361. [2] . ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 367، ، مؤسسه انتشارات علامه قم، 1379ق. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج ‏17، ص 336 و 337، دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، 1374ش. [4] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسوی همدانی، محمد باقر، ج ‏16، ص 487، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.
با عرض سلام و ادب؛ میشود در مورد آیه 40 سوره احزاب توضیح بیشتری بفرمایید؟ (ما کانَ مُحَمَّدٌ اَبا اَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ وَ لکِنْ رَسُولَ الله وَ خاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ الله بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیماً).
به دنبال ازدواج رسول خدا(ص) با زینب، همسر مطلقه فرزندخوانده ایشان زید بن حارثه، منافقان که در پی بهانه بودند تا بر پیامبر اسلام خرده بگیرند، پسرخوانده را به جای فرزند واقعی به شمار آورده و جنجال به راه انداختند که محمّد(ص) با همسر پسر خود ازدواج کرده است. این بود که آیه 40 سوره احزاب در ردّ گفتار آنان فرود آمد که محمّد(ص) پدر احدی از مردان امّت نخواهد بود.
پس، این آیه در موضوع ازدواج پیامبر اسلام (ص) با همسر مطلقه زید بن حارثه، پسر خواندهاش نازل شده است. بیگمان آیه شریفه در مقام پاسخ به اعتراضی است که مردم به رسول خدا (ص) داشتند که چرا با همسر پسر خواندهاش ازدواج کرد؟
چکیده جوابی که این آیه به معترضان میدهد، این است که رسول گرامی اسلام(ص) پدر هیچ یک از مردان موجود و فعلی شما نیست، تا ازدواجش با همسر یکی از شما، ازدواج با همسر پسرش باشد. بنابر این خطاب در «مِنْ رِجالِکُمْ» به مردم موجود در زمان نزول آیه است، و منظور از رجال، مقابل زنان و فرزندان است، و نفی پدری، نفی تکوینی است، نه نفی تشریعی؛ یعنی هیچ یک از مردان شما از صلب او متولّد نشدهاند.
لذا معنای این آیه چنین است که محمّد پدر هیچ یک از این مردان که همان مردان شما باشند نیست، تا آنکه ازدواجش با همسر یکی از آنان، بعد از جدایی، ازدواج با همسر فرزندش باشد، و زید بن حارثه هم یکی از همین مردان شما است، پس ازدواج رسول خدا(ص) با همسر او، بعد از آنکه همسر خود را طلاق داد، ازدواج با همسر پسرش نمیباشد. اما اینکه آنحضرت وی را پسر خویشتن خواندند، هدف از این پسرخواندگی، تنها اظهار محبت نسبت به «زید» بوده است و هیچ اثری از آثار پدر و فرزندی بر آن مترتب نمیشود؛ چون خدا پسر خواندههای شما را فرزند شما نمیداند.
این آیه دلالت ندارد که پیامبر(ص) تا ابد پدر هیچ مردی نخواهد بود؛ زیرا که طاهر و قاسم و ابراهیم از پسرهای آنحضرت بودند که پیش از وفات پیامبر اکرم (ص) از دنیا رفتند، و نیز منافات ندارد که حسن و حسین(ع) پسران حضرتش به شمار آیند چنانچه احادیث شاهد بر آن است[1] که پیامبر اکرم(ص) آنان را پسران خود میدانست: «و ابنای هذان امامان قاما او قعدا»؛[2] این هر دو پسر من امامند خواه نشسته باشند و خواه ایستاده.
این آیه آخرین سخنی است که خداوند در ارتباط با مسئله ازدواج پیامبر(ص) با «همسر مطلقه زید» برای شکستن یک سنّت غلط جاهلی، بیان میدارد، و جواب کوتاه و فشردهای است به عنوان آخرین جواب، و ضمناً حقیقت مهم دیگری را که مسئله خاتمیت است به تناسب خاصی در ذیل آن بیان میکند.
نخست میفرماید: «محمد پدر هیچ یک از مردان شما نبود»(ما کانَ مُحَمَّدٌ اَبا اَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ).
نه «زید» و نه دیگری، و اگر یک روز نام پسر محمد بر او گذاردند، این تنها یک عادت و سنت بود که با ورود اسلام و نزول قرآن بر چیده شد، نه یک رابطه طبیعی و خویشاوندی.
امام حسن و امام حسین (ع) که آنها را فرزندان پیامبر(ص) میخواندند، اگرچه به سنین بالا رسیدند، ولی به هنگام نزول این آیه هنوز کودک بودند، بنابر این، جمله «ما کانَ مُحَمَّدٌ اَبا اَحَدٍ مِنْ رِجالِکُمْ» که به صورت فعل ماضی آمده است بهطور قاطع در آن هنگام در حق همه صادق بوده است.
بنابر این، بیگمان آیه شریفه در مقام پاسخ به اعتراضی است که مردم به رسول خدا(ص) داشتند که چرا با همسر پسر خواندهاش ازدواج کرد؟[3]
از آنچه گذشت روشن شد که آیه شریفه هیچ اقتضا ندارد بر اینکه آنجناب پدر قاسم، طیب، طاهر، و ابراهیم، و همچنین حسن، و حسین، نباشد، برای اینکه گفتیم آیه در خصوص رجال موجود در زمان نزول آیه و همه آن کسانی است که در آن روز مردی بودند که توانایی ازدواج داشتهاند، و نامبردگان هیچ یک واجد این صفت نبودند.
و در این آیه اشاره به این حقیقت نیز هست که ارتباط آنجناب با شما مردم، ارتباط رسالت و نبوت است، و آنچه او میکند به امر خدای سبحان است.[4]
برای آگاهی بیشتر: شان نزول آیۀ 37 سورۀ احزاب، 2685 [1] . بانوی اصفهانی، سیده نصرت امین، مخزن العرفان در تفسیر قرآن، ج 10، ص 23، نهضت زنان مسلمان، تهران، 1361. [2] . ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 367، ، مؤسسه انتشارات علامه قم، 1379ق. [3] . مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 17، ص 336 و 337، دار الکتب الاسلامیه، تهران، چاپ اول، 1374ش. [4] . طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، موسوی همدانی، محمد باقر، ج 16، ص 487، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1374ش.
- [سایر] شأن نزول آیه: "مَّا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَلَکِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ"، (احزاب40)، چه بوده است؟
- [سایر] در مفاهیم کلمات آیه 40 سوره احزاب که دلیل صریح خاتمیت است، شبهاتی مطرح است مثلاً: 1. کلمه (خاتم) که به معنای زینت انگشت است. بنابراین، منظور از (خاتم النبیین) این است که پیامبر (ص) از نظر کمالات به درجهای رسیده که زینت سایر پیامبران گردیده است؛ مانند انگشتری که زینت انگشتان واقع میگردد. 2. خاتم برای تصدیق مضمون نامهها به کار میرفته است؛ یعنی شخص پایانِ نامه را با مُهر نمودن با خاتم تصدیق میکرد. ممکن است، (خاتم النبیین) هم به معنای تصدیق کننده پیامبران باشد؛ مانند (خاتم) که تصدیق کننده مضمون نامه است. 3. آمدن (خاتم النبیین) در آیه (خاتم المرسلین) یعنی، بعد از این، نبی نخواهد آمد، ولی آمدن رسول منتفی نیست. بنابراین، خاتم النبیین در آیه (40 سوره احزاب دلالت) بر خاتمیت پیامبر اسلام ندارد.
- [سایر] آیا طبق آیه 47 سوره 10می توان گفت حضرت محمد(ص) خاتم ا لنبیین است نه خاتم ا لمرسلین؟
- [سایر] ارتباط آیه 188 سوره اعراف با ((علم غیب))پیامبراکرم(ص) چگونه توجیه می شود؟
- [سایر] در آیه هفت از سوره احزاب میبینیم که اولین خطاب نسبت به رسول الله(ص) است، اما در آیه سیزده سوره شوری اولین خطاب نسبت به نوح(ع) است و رسول الله(ص) در درجه دوم ذکر شده، دلیل اختلاف ترتیب ذکر رسولان اولوالعزم در این دو آیه چیست؟
- [سایر] سلام؛ امیرالمومنین(ع) فرمودهاند: (اِنَّهُ لَا یُقَاسُ بِنَا آلَ مُحَمَّدٍ مِنْ هَذِهِ الْاُمَّهِ اَحَدٌ)؛ هیچکسی با خاندان رسول خدا(ص) قابل قیاس نیست... پس چرا گفته میشود اهل بیت(ع) باید برای ما الگو باشند؟!
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) چه کسی را و با چه تعداد نیرو؛ فرمانده کمینگاه کوه احد گماشت؟
- [سایر] سلام علیکم، طبق آیه 59 سوره مبارکه احزاب؛ چرا خداوند به پیامبر اکرم(ص) فرموده است به همسران و دخترانت و به زنان مؤمن بگو که حجاب خود را رعایت کنند، ولی اسمی از دختران مؤمن نبرده است؟
- [سایر] آیا منظور از «فی» درآیه «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه ...»[1] عمل و رفتار پیامبر اکرم (ص) است یا وجود مبارکه حضرت زهرا (س)؟
- [سایر] آیا منظور از «فی» درآیه «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنه ...»[1] عمل و رفتار پیامبر اکرم (ص) است یا وجود مبارکه حضرت زهرا (س)؟
- [آیت الله وحید خراسانی] ترجمه سوره قل هو الله احد بسم الله الرحمن الرحیم معنای ان گذشت قل هو الله احد یعنی بگو ای محمد صلی الله علیه واله وسلم که او خدایی است یگانه الله الصمد یعنی خدایی که از تمام موجودات بی نیاز و همه به او نیازمندند لم یلد و لم یولد یعنی فرزند ندارد و فرزند کسی نیست و لم یکن له کفوا احد یعنی هیچ کسی همتای او نیست
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است در شب اوّل قبر، دو رکعت نماز برای میّت بخوانند و ثواب آن را به وی هدیه کنند و دستور آن این است که در رکعت اوّل بعد از حمد یک مرتبه (آیةالکرسی) و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره (اِنّا أَنْزَلْناهُ) (قدر) بخوانند و بعد از سلام بگویند: (اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْ ثَوابَهَا إلَی قَبْرِ فُلانٍ) و به جای کلمه فلان، اسم میّت را بگویند و نیز میتواند پس از حمد در رکعت اول دو مرتبه (قُلْ هُوَ اللّهُ أحَدٌ) و در رکعت دوم ده بار (ألْهکُمُ التَّکَاثُرُ) (سوره تکاثر) را بخواند.
- [آیت الله سبحانی] مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز لیلة الدفن برای میّت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره قدر (انّا أنزلناه) بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد و آلِ مُحَمَّد و ابْعَثْ ثَوابَها إلی قَبْرِ فلان و به جای فلان، اسم میّت را بگویند.
- [امام خمینی] مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند. و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد، یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد، ده مرتبه سوره "انا انزلناه" بخوانند، و بعداز سلام نماز بگویند: "اللهم صل علی محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الی قبر فلان" و به جای کلمه فلان، اسم میت را بگویند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] نماز میت پنج تکبیر دارد و اگر نمازگزار پنج تکبیر به این ترتیب بگوید کافی است، بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلَّا اللَّهُ وأَنَّ محمَّداً رَسُولُ اللَّهِ) و بعد از تکبیر دوم بگوید: (أَللَّهُمَّ صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ) و بعد از تکبیر سوم بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمؤْمِنینَ و الْمُؤْمِناتِ) و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا المیِّتِ) و اگر زن است بگوید: (أَللَّهُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ المیِّتِ) و بعد تکبیر پنجم را بگوید. و بهتر است بعد از تکبیر اول، بگوید: (أَشْهَدُ أَنْ لا إِلهَ إلّا اللَّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ أَرْسَلَهُ بالحَقِّ بشیراً ونَذیراً بَیْنَ یَدَیِ السَّاعَةِ). و بعد از تکبیر دوم، بگوید: (أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ وبارِکْ عَلی مُحَمّدٍ و آلِ مُحَمّدٍ، وارْحَمْ محمَّداً و آلَ محمَّد، کَأَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ وبارَکْتَ و رَحِمْتَ عَلی إبْرَاهیمَ و آلِ إبْراهیمَ، إِنَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ، وصَلِّ عَلی جَمیعِ الْأنبیاءِ و الْمُرْسَلینَ، و الشُّهداءِ و الصِّدِّیقینَ، وجَمیعِ عِبَادِ اللَّهِ الصَّالحین). و بعد از تکبیر سوم بگوید: (اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمؤْمنینَ و الْمُؤْمِناتِ و المُسْلِمِینَ و المُسْلِماتِ، الْأَحیاءِ مِنْهُمْ و الْأَمْواتِ، تَابِعِ اللّهُمَّ بَیْنَنَا وبَیْنَهُمْ بالخَیْراتِ، إنَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ، إنَّکَ علی کلِّ شیءٍ قَدیرٌ). و بعد از تکبیر چهارم اگر میت مرد است بگوید: (اَللّهُمَّ إِنَّ هذا عَبْدُکَ وابْنُ عَبْدِکَ وابْنُ أَمَتِکَ، نَزَلَ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ به، اللّهمَّ إِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ إلّا خَیْراً وأَنْتَ أَعْلَمُ به مِنَّا، اللّهُمَّ إن کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فی إِحْسَانِهِ، وإِنْ کان مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عنْهُ واغْفِرْ له، اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّین، واخْلُفْ علی أهْلِهِ فی الغَابِریِنَ، وارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ) ولی اگر میت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: (اَللّهُمَّ إِنَّ هذه أَمَتُکَ وابْنَةُ عَبْدِکَ وابْنَةُ أَمَتِکَ، نَزَلَتْ بِکَ وأَنْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ به، اللّهمَّ إِنَّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلّا خَیْراً وأَنْتَ أَعْلَمُ بها مِنَّا، اللّهُمَّ إن کانَتْ مُحْسِنةً فَزِدْ فی إِحْسَانِها، وإِنْ کانت مُسِیئةً فَتَجاوَزْ عنْها واغْفِرْ لها، اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فی أعْلی عِلِّیِّین، واخْلُفْ علی أهْلِها فی الغَابِریِنَ، وارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا أرْحَمَ الرَّاحِمینَ).
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه (آیة الکرسی) و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره (إنّا أنزلناه) بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند: (اللّهمّ صَلِّ علی محمَّدٍ و آلِ محمّدٍ، وابْعَثْ ثوابَها إلی قَبْرِ فُلانٍ) و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند.
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است در شب اول قبر دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور ان این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه ایه الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره انا انزلناه را بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند اللهم صل علی محمد و ال محمد و ابعث ثوابها الی قبر فلان و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است در شب اول قبر، دو رکعت نماز وحشت برای میت بخوانند و دستور آن این است که در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیة الکرسی و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره اِنّا اَنْزَلْنا بخوانند و بعد از سلام نماز بگویند اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَابْعَثْ ثَوابَها اِلَی قَبْرِ فُلانَ و به جای کلمه فلان اسم میت را بگویند.
- [آیت الله سیستانی] سزاوار است در شب اول قبر ، دو رکعت نماز وحشت برای میّت بخوانند ، و دستور آن این است که : در رکعت اول بعد از حمد یک مرتبه آیة الکرسی ، و در رکعت دوم بعد از حمد ده مرتبه سوره (إنّا أنزلناه) را بخوانند ، و بعد از سلام نماز بگویند : (اللّهُمَّ صَلِ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَابْعَثْ ثَوابَها اِلی قَبْرِ فُلانٍ) وبجای کلمه فلان اسم میّت را بگویند .
- [آیت الله سیستانی] نماز غفیله یکی از نمازهای مستحبّی است که بین نماز مغرب و عشا خوانده میشود . و در رکعت اول آن ، بعد از حمد باید بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَذَا النُّونِ اِذْ ذَهَبَ مُغاضِباً فَظَنَّ اَنْ لَنْ نَقْدِرَ عَلَیْهِ فَنادی فِی الظُّلُماتِ اَنْ لا اِلهَ إلاّ اَنْتَ سُبْحانَکَ اِنّی کُنْتُ مِنَ الظّالِمینَ فَاسْتَجَبْنا لَهُ وَنَجَّیْناهُ مِنَ الغَمِ ّ وَکَذلِکَ نُنْجِی المُؤْمِنِین) . و در رکعت دوم بعد از حمد بجای سوره این آیه را بخوانند : (وَعِنْدَهُ مَفاتِحُ الغَیْبِ لا یَعْلَمُها إلاّ هُوَ وَیَعْلَمُ ما فِی البَرِ ّ وَالبَحْرِ وَما تَسْقُطُ مِنْ وَرَقَةٍ إلاّ یَعْلَمُها وَلا حَبَّةٍ فِی ظُلُماتِ الاَرْضِ وَلا رَطبٍ وَلا یابسٍ إلاّ فِی کِتابٍ مُبینٍ) . و در قنوت بگویند : (اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ بِمَفاتِح الغَیْبِ الَّتِی لا یَعْلَمُها إلاّ اَنْتَ اَنْ تُصَلّیَ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَفْعَل بِی کَذا وکَذا) . وبجای کلمه کذا وکذا حاجتهای خود را بگویند و بعد بگویند : (اللّهُمَّ اَنْتَ وَلِیُّ نِعْمَتِی وَالقادِرُ عَلی طَلِبَتِی تَعْلَمُ حاجَتِی فَاَسْالُکَ بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِ وَعَلیْهِمُ السَّلامُ لَمّا قَضَیْتَها لِی) .