در مورد وحشی (قاتل حضرت حمزه) آمده است که وقتی توبه کرده و اسلام آورد، پیامبر او را پذیرفتند، امّا به او فرمودند که برو و جلوی چشم من نباش. آیا این سخن از پیامبری که آن همه رحمت داشت پذیرفتنی است؟
وحشی کسی بود که وحشیانه ترین برخورد را با جنازه عموی پیامبر اسلام (ص) داشت. وی علاوه بر پاره کردن بدن حمزه، به دستور همسر ابو سفیان جگر وی را در آورد. با این حال، پس از اسلام آوردن مشمول عفو پیامبر قرار گرفت و آزاد شد، اما حضرتش فرمود: خودت را از نظرم دور بدار. در مورد این خطاب پیامبر به وحشی، عده ای معتقدند که اسلام آوردن وحشی تظاهر به اسلام بود، برای در امان ماندن از مرگ. از این رو چون به ظاهر اسلام آورد و ایمانش واقعی نبود پیامبر این گونه فرمود. شاید از این رو به وحشی فرمود در جلو چشمانم ظاهر نشو که با هر بار دیدنش به یاد آن جنایت بزرگ افتاده و قلبش جریحه دار می شد. اگر غیر از این بود، دستور به اخراج و تبعید وی می داد، در حالی که چنین نکرد. تفسیر رحمانی تر این سخن آن است که پیامبر خواست با این سخن، وحشی از خجالت و شرمندگی در امان باشد؛ چرا که هر وقت چشمش به چشمان مبارک پیامبر رحمت می افتاد، از جنایتی که در حق آن حضرت مرتکب شد، احساس شرم و خجالت می کرد.
عنوان سوال:

در مورد وحشی (قاتل حضرت حمزه) آمده است که وقتی توبه کرده و اسلام آورد، پیامبر او را پذیرفتند، امّا به او فرمودند که برو و جلوی چشم من نباش. آیا این سخن از پیامبری که آن همه رحمت داشت پذیرفتنی است؟


پاسخ:

وحشی کسی بود که وحشیانه ترین برخورد را با جنازه عموی پیامبر اسلام (ص) داشت. وی علاوه بر پاره کردن بدن حمزه، به دستور همسر ابو سفیان جگر وی را در آورد. با این حال، پس از اسلام آوردن مشمول عفو پیامبر قرار گرفت و آزاد شد، اما حضرتش فرمود: خودت را از نظرم دور بدار. در مورد این خطاب پیامبر به وحشی، عده ای معتقدند که اسلام آوردن وحشی تظاهر به اسلام بود، برای در امان ماندن از مرگ. از این رو چون به ظاهر اسلام آورد و ایمانش واقعی نبود پیامبر این گونه فرمود. شاید از این رو به وحشی فرمود در جلو چشمانم ظاهر نشو که با هر بار دیدنش به یاد آن جنایت بزرگ افتاده و قلبش جریحه دار می شد. اگر غیر از این بود، دستور به اخراج و تبعید وی می داد، در حالی که چنین نکرد. تفسیر رحمانی تر این سخن آن است که پیامبر خواست با این سخن، وحشی از خجالت و شرمندگی در امان باشد؛ چرا که هر وقت چشمش به چشمان مبارک پیامبر رحمت می افتاد، از جنایتی که در حق آن حضرت مرتکب شد، احساس شرم و خجالت می کرد.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین