با سلام؛ آیا برای جهان هستی می توان از نظر بعد اندازه ای در نظر گرفت؛ زیرا سؤالی که در ذهن خطور می کند این است که بالاخره جهان هستی از نظر بعد و اندازه پایانی دارد؟ با تشکر.
فیلسوفان مسلمان گذشته بر این باور بودند که جهان هستی از نظر بُعد و اندازه متناهی است، ولی حکیمان معاصر آن دلایل را کافی نمی دانند و معتقدند؛ از نظر عقلی دلیلی بر تناهی ابعاد نداریم. البته حکیمان معاصر پس از رد دلایل تناهی ابعاد، نسبت به امکان اقامه دلیل بر نامتناهی بودن عالم جسمانی اختلاف نظر دارند. برخی با توجه به غیر متناهی بودن ذات باری تعالی و با توجه به قانون سنخیت بین علت و معلول، بر این باورند که عالم جسمانی از نظر بُعد باید غیر متناهی باشد.[1] اما عده ای دیگر از حکیمان بر این باورند که برای نامتناهی بودن عالم جسمانی نیز نمی توان دلیلی اقامه کرد.  علامۀ طباطبائی در این باره می گوید: قدرت خداوند همان مبدئیت او برای ایجاد و علیت او برای ماسوایش بوده و این قدرت عین ذات الهی است و لازمۀ این، دوام فیض و استمرار رحمت و عدم انقطاع عطیۀ الهی است، البته از این دوام عالم طبیعت[2] لازم نمی آید؛ زیرا مجموع چیزی ورای اجزاء نیست و هر جزئی از این عالم مسبوق به عدم است.[3] [4] استاد مصباح یزدی نیز در این زمینه می گوید: اغلب فلاسفه معتقد به قدم زمانی جهان مادی بوده‏اند و برای نظریه خودشان دلایلی اقامه کرده‏اند؛ مثلاً در یکی از دلایلی که از طرف آنان اقامه شده است قدم زمانی عالم را مقتضای ازلی بودن فیض الهی دانسته اند، اما باید گفت که هر چند فیض الهی اقتضای هیچگونه محدودیتی ندارد ولی مشمول فیض الهی واقع شدن منوط به قابلیت و امکان دریافت آن است و شاید جهان مادی امکان دریافت فیض ازلی و ابدی را نداشته باشد و همچنانکه فلاسفه محدود بودن حجم جهان را منافی با وسعت فیض الهی ندانسته‏اند نباید محدود بودن زمانی آن را هم منافی با دوام فیض الهی بدانند. از این رو برخی گفته اند: حقیقت این است که ما نه برهانی عقلی بر محدودیت مکانی یا زمانی جهان یافته‏ایم و نه بر عدم محدودیت مکانی و زمانی آن. از این جهت مسئله را در بقعۀ امکان احتمالی وامی‏گذاریم تا هنگامی که دلیلی قطعی بر یکی از طرفین آن بیابیم[5] . [6]   [1] .  برای آگاهی تفصیلی از نظریات و دلایل دو گروه، ر. ک: السبزواری، ملا هادی، شرح المنظومة، تصحیح و تعلیق، حسن زاده آملی، حسن، تحقیق و تقدیم، طالبی، مسعود، ج 4، ص187-200، نشر ناب، تهران، چاپ اول، 1369- 1379 ش. [2] . که البته عالم زمانی است. [3] . «قد تبین فی الأبحاث السابقة أن قدرته تعالی هی مبدئیته للإیجاد و علیته لما سواه و هی عین الذات المتعالیة و لازم ذلک دوام الفیض و استمرار الرحمة و عدم انقطاع العطیة. و لا یلزم من ذلک دوام عالم الطبیعة لأن المجموع لیس شیئا وراء الأجزاء و کل جزء حادث مسبوق بالعدم و لا تکرر فی وجود العالم علی ما یراه القائلون بالأدوار و الأکوار لعدم الدلیل علیه«. طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 326، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1362ش. [4] . ر ک: نمایه «چگونگی ارتباط صفات فعل با حوادث زمانی»، سؤال 2229. [5] . مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش‏ فلسفه، ج ‏2، ص 251 و 255، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1366ش. [6] ر. ک: نمایه «چگونگی ارتباط صفات فعل با حوادث زمانی»، سؤال 2229.  
عنوان سوال:

با سلام؛ آیا برای جهان هستی می توان از نظر بعد اندازه ای در نظر گرفت؛ زیرا سؤالی که در ذهن خطور می کند این است که بالاخره جهان هستی از نظر بعد و اندازه پایانی دارد؟ با تشکر.


پاسخ:

فیلسوفان مسلمان گذشته بر این باور بودند که جهان هستی از نظر بُعد و اندازه متناهی است، ولی حکیمان معاصر آن دلایل را کافی نمی دانند و معتقدند؛ از نظر عقلی دلیلی بر تناهی ابعاد نداریم. البته حکیمان معاصر پس از رد دلایل تناهی ابعاد، نسبت به امکان اقامه دلیل بر نامتناهی بودن عالم جسمانی اختلاف نظر دارند. برخی با توجه به غیر متناهی بودن ذات باری تعالی و با توجه به قانون سنخیت بین علت و معلول، بر این باورند که عالم جسمانی از نظر بُعد باید غیر متناهی باشد.[1] اما عده ای دیگر از حکیمان بر این باورند که برای نامتناهی بودن عالم جسمانی نیز نمی توان دلیلی اقامه کرد.  علامۀ طباطبائی در این باره می گوید: قدرت خداوند همان مبدئیت او برای ایجاد و علیت او برای ماسوایش بوده و این قدرت عین ذات الهی است و لازمۀ این، دوام فیض و استمرار رحمت و عدم انقطاع عطیۀ الهی است، البته از این دوام عالم طبیعت[2] لازم نمی آید؛ زیرا مجموع چیزی ورای اجزاء نیست و هر جزئی از این عالم مسبوق به عدم است.[3] [4] استاد مصباح یزدی نیز در این زمینه می گوید: اغلب فلاسفه معتقد به قدم زمانی جهان مادی بوده‏اند و برای نظریه خودشان دلایلی اقامه کرده‏اند؛ مثلاً در یکی از دلایلی که از طرف آنان اقامه شده است قدم زمانی عالم را مقتضای ازلی بودن فیض الهی دانسته اند، اما باید گفت که هر چند فیض الهی اقتضای هیچگونه محدودیتی ندارد ولی مشمول فیض الهی واقع شدن منوط به قابلیت و امکان دریافت آن است و شاید جهان مادی امکان دریافت فیض ازلی و ابدی را نداشته باشد و همچنانکه فلاسفه محدود بودن حجم جهان را منافی با وسعت فیض الهی ندانسته‏اند نباید محدود بودن زمانی آن را هم منافی با دوام فیض الهی بدانند. از این رو برخی گفته اند: حقیقت این است که ما نه برهانی عقلی بر محدودیت مکانی یا زمانی جهان یافته‏ایم و نه بر عدم محدودیت مکانی و زمانی آن. از این جهت مسئله را در بقعۀ امکان احتمالی وامی‏گذاریم تا هنگامی که دلیلی قطعی بر یکی از طرفین آن بیابیم[5] . [6]   [1] .  برای آگاهی تفصیلی از نظریات و دلایل دو گروه، ر. ک: السبزواری، ملا هادی، شرح المنظومة، تصحیح و تعلیق، حسن زاده آملی، حسن، تحقیق و تقدیم، طالبی، مسعود، ج 4، ص187-200، نشر ناب، تهران، چاپ اول، 1369- 1379 ش. [2] . که البته عالم زمانی است. [3] . «قد تبین فی الأبحاث السابقة أن قدرته تعالی هی مبدئیته للإیجاد و علیته لما سواه و هی عین الذات المتعالیة و لازم ذلک دوام الفیض و استمرار الرحمة و عدم انقطاع العطیة. و لا یلزم من ذلک دوام عالم الطبیعة لأن المجموع لیس شیئا وراء الأجزاء و کل جزء حادث مسبوق بالعدم و لا تکرر فی وجود العالم علی ما یراه القائلون بالأدوار و الأکوار لعدم الدلیل علیه«. طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 326، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1362ش. [4] . ر ک: نمایه «چگونگی ارتباط صفات فعل با حوادث زمانی»، سؤال 2229. [5] . مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش‏ فلسفه، ج ‏2، ص 251 و 255، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1366ش. [6] ر. ک: نمایه «چگونگی ارتباط صفات فعل با حوادث زمانی»، سؤال 2229.  





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین