آیا از منظر مادی انتها و پایانی از نظر فیزیکی(مسافت) در جهان هستی وجود دارد؟ از نگاه دین چطور؟ از نظر مادی و فیزیکی جهان را نهایتی نیست و امری نامحدود است ؛ خواه شما به سوی کوچکترین اجزا حرکت کنید و سعنی نمایید تا جسم را تجزیه و تقسیم نمایید - از آن رو که جسم است و بعد و طول وعرض دارد قابل تقسیم به دو بخش است - و خواه شما به سمت دورترین مکانها حرکت کنید چراکه براساس فیزیک انیشتن شما با حرکت به سوی جلو در واقع مکان و فضا را ایجاد می کنید مثلا اگر شما بر بام دنیا و آخرین نقطه جهان بایستید آنگاه که دستتان به آن سو دراز کنید مکان و فضا را ایجاد کرده اید چون مکان همان امری است که جسم را در بر می گیرد. اما همین جهان که از نظر فیزیکی نامحدود است از نظر وجودی امری محدود است و دین هم وقتی از محدودیت جهان سخن می گوید منظورش این است جهان آفرینش از جهت وجودی امری محدود است.در واقع جهان تجلی خدواند نامحدود است و تجلی امر نامحدود نباید محدود باشد و از سوی دیگر در مقابل خالق خود قطعا امری محدود خواهد بود. هر چند مخلوقات خداوند تنها جهان مادی نیست و ما وقتی از عالم سخن می گوییم منظور تمام مخلوقات و آفریده ها است اما همانطور که گفته شد خود جهان مادی نیز به سبب ویژگی مادی بودن و بعد داشتن اجزا آن امری نامحدود است یعنی ما هیچ گاه نمی توانیم به جزئی دست یابیم که بعد نداشته باشد و قابل تقسیم به دو بخش نباشد هر چند ممکن است ما ابزار این کار را نداشته باشیم. به عبارت دیگر ، محدودیت ماده و جهان طبیعت به معنای آن نیست که جهان تا یک جا امتداد دارد و از آن جا به بعد جهانی نیست. بلکه مقصود محدودیت از نظر مراتب و کمالات وجودی است. زیرا در نظام هستی موجودات دارای یک نظام طولی و مراتب تشکیکی میباشند و جهان ماده در این عرصه نازلترین رتبه وجودی را داراست و پس از آن عوالم دیگری هستند البته نه در جای دیگر بلکه محیط به همین جهان ولی دارای مرتبهای والاتر و هرمرتبه کمالات افزونتری نسبت به مادون خود دارد. اما همه آنها ممکنالوجود و مفتقرالذات در برابر خدای تعالی هستند و تنها او کمال مطلق و هستی محض و صرف است. جهان هستی ظهور خدای متعال است و چون وجود خداوند بی نهایت است، ظهور او نیز بی نهایت خواهد بود و پایانی ندارد.
آیا از منظر مادی انتها و پایانی از نظر فیزیکی(مسافت) در جهان هستی وجود دارد؟ از نگاه دین چطور؟
آیا از منظر مادی انتها و پایانی از نظر فیزیکی(مسافت) در جهان هستی وجود دارد؟ از نگاه دین چطور؟
از نظر مادی و فیزیکی جهان را نهایتی نیست و امری نامحدود است ؛ خواه شما به سوی کوچکترین اجزا حرکت کنید و سعنی نمایید تا جسم را تجزیه و تقسیم نمایید - از آن رو که جسم است و بعد و طول وعرض دارد قابل تقسیم به دو بخش است - و خواه شما به سمت دورترین مکانها حرکت کنید چراکه براساس فیزیک انیشتن شما با حرکت به سوی جلو در واقع مکان و فضا را ایجاد می کنید مثلا اگر شما بر بام دنیا و آخرین نقطه جهان بایستید آنگاه که دستتان به آن سو دراز کنید مکان و فضا را ایجاد کرده اید چون مکان همان امری است که جسم را در بر می گیرد. اما همین جهان که از نظر فیزیکی نامحدود است از نظر وجودی امری محدود است و دین هم وقتی از محدودیت جهان سخن می گوید منظورش این است جهان آفرینش از جهت وجودی امری محدود است.در واقع جهان تجلی خدواند نامحدود است و تجلی امر نامحدود نباید محدود باشد و از سوی دیگر در مقابل خالق خود قطعا امری محدود خواهد بود. هر چند مخلوقات خداوند تنها جهان مادی نیست و ما وقتی از عالم سخن می گوییم منظور تمام مخلوقات و آفریده ها است اما همانطور که گفته شد خود جهان مادی نیز به سبب ویژگی مادی بودن و بعد داشتن اجزا آن امری نامحدود است یعنی ما هیچ گاه نمی توانیم به جزئی دست یابیم که بعد نداشته باشد و قابل تقسیم به دو بخش نباشد هر چند ممکن است ما ابزار این کار را نداشته باشیم.
به عبارت دیگر ، محدودیت ماده و جهان طبیعت به معنای آن نیست که جهان تا یک جا امتداد دارد و از آن جا به بعد جهانی نیست. بلکه مقصود محدودیت از نظر مراتب و کمالات وجودی است. زیرا در نظام هستی موجودات دارای یک نظام طولی و مراتب تشکیکی میباشند و جهان ماده در این عرصه نازلترین رتبه وجودی را داراست و پس از آن عوالم دیگری هستند البته نه در جای دیگر بلکه محیط به همین جهان ولی دارای مرتبهای والاتر و هرمرتبه کمالات افزونتری نسبت به مادون خود دارد. اما همه آنها ممکنالوجود و مفتقرالذات در برابر خدای تعالی هستند و تنها او کمال مطلق و هستی محض و صرف است. جهان هستی ظهور خدای متعال است و چون وجود خداوند بی نهایت است، ظهور او نیز بی نهایت خواهد بود و پایانی ندارد.
- [سایر] با سلام؛ آیا برای جهان هستی می توان از نظر بعد اندازه ای در نظر گرفت؛ زیرا سؤالی که در ذهن خطور می کند این است که بالاخره جهان هستی از نظر بعد و اندازه پایانی دارد؟ با تشکر.
- [سایر] جهان بینی مادی چه اصولی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا بهشت و جهنم و زندگی بشر در جهان آخرت برای همیشه جاوید میماند یا پایانی دارد؟ متشکرم
- [سایر] تعریف دین از منظر گوناگون چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] از لحاظ وضعیت جهان و جهانیان (چه از نظر اقتصادی و مادّی و چه از نظر معنوی و حکومتی و ...) چه فرقی بین قبل از ظهور امام زمان (عج) و بعد از ظهور ایشان وجود دارد؟
- [سایر] از منظر روان شناختی دین چه فوایدی دارد؟
- [سایر] طبق افکار و ایده های مادی گرای دولتهای حاکم در غرب دین و علوم دو راه متضاد هستند، نظر حضرت عالی در این باره چیست؟
- [سایر] طبق افکار و ایده های مادی گرای دولتهای حاکم در غرب دین و علوم دو راه متضاد هستند، نظر حضرت عالی در این باره چیست؟
- [سایر] به کار گیری نمادهای مادی در دین الهی و برای پرستش خدای غیر مادی چه جایگاهی دارد؟
- [سایر] بهترین سن برای ازدواج از منظر دین، چه سنی است؟
- [آیت الله اردبیلی] در مسابقاتی که شرطبندی در آنها جایز است، امور زیر باید رعایت شود: اوّل: ایجاب و قبول را به لفظ یا کاری که دلالت بر آن کند مانند نوشتن و امضا رعایت نمایند. دوم: دو طرف باید عاقل، بالغ و دارای اختیار و قصد باشند. سوم: مقدار جایزه، خواه به صورت عین یا دین، معیّن باشد و یکی از دو طرف یا شخص سوم آن را پرداخت نماید. چهارم: جهاتی که جهل به آنها موجب نزاع میشود روشن گردد، مانند هدف، مقدار مسافت و خط شروع و پایان.
- [آیت الله اردبیلی] نمایشهای متداول چنانچه مستلزم نظر و لمس نامحرم یا موجب اشاعه فساد و تهییج شهوت و یا توهین به مقدّسات مذهب و اولیای دین و دروغ و باطل نباشد، اشکال ندارد. همچنین بازیهای مختلف اگر در آنها آلات قمار و برد و باخت و ضرر جسمی یا روحی و یا اِتلاف و اِسراف مال در بین نباشد، اشکال ندارد.
- [آیت الله وحید خراسانی] امر به معروف و نهی از منکر در مواردی که برای امر کننده و نهی کننده موجب حرج و مشقت غیر قابل تحمل از نظر عرف باشد واجب نیست مگر در اموری که اهمیت انها در شرع مقدس به مرتبه ای باشد که تکلیف به انها به واسطه حرج رفع نشود مانند حفظ دین و نفوس مسلمین
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه زن در اوّل وقت به اندازه انجام واجبات یک نماز پاک باشد و نماز نخواند و حائض شود، آن نماز را باید بعداً قضا کند و در اندازه (وقت برای انجام واجبات) باید ملاحظه حال خود را نماید، مثلاً برای مسافر به اندازه دو رکعت و برای حاضر، به اندازه چهار رکعت و کسی که وضو ندارد، وقت وضو را نیز باید در نظر بگیرد و همچنین تطهیر لباس و بدن و اگر فقط به اندازه خود نماز وقت داشته باشد احتیاط واجب، قضا کردن نماز است.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی دوست داشته باشد که واجبی از واجبات بیارزش یا متروک شود و یا حرامی از محرّمات با ارزش و یا جایی در جامعه باز کند، گرچه در این امر قبیح خود عامل نباشد و تبلیغ نیز برای آن نکند، از نظر قرآن شریف کیفر بزرگی در دنیا و عذاب بزرگی در آخرت دارد، مثلاً کسی که دوست دارد در جامعه اسلامی، چادر جای خود را به بدحجابی و قرضالحسنه جای خود را به قرض ربوی بدهد، و قطعاً اگر توبه نکند، عذاب دردناکی در دنیا و آخرت به سراغ او خواهد آمد.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام کوچک شمردن اوامر و نواهی الهی است که به آن استخفاف و بیاعتنایی به دین نیز گفته میشود، و آن اقسامی دارد: الف) واجبی از واجبات را ضدّ ارزش بداند، نظیر کسی که حجاب اسلام را ضدّ ارزش بداند و یا نماز و مانند آن را بیارزش و برای عوام مردم بداند، و این قسم از استخفاف اگر ملتزم به لوازم آن باشد کفر است، ولی اگر توجّه به لوازم آن نداشته باشد، گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ است، علاوه بر عذابی که در اصل گناه است. ب) واجبی از واجبات و یا حرامی از محرّمات را گرچه ضدّ ارزش نمیداند، ولی در عمل به آن اهمیّت نمیدهد، نظیر کسی که با عذر غیر موجّهی نماز را ترک میکند، مثلاً در مسافرت چون وضو و نماز برای او مشکل است آن را ترک مینماید، و نظیر زنی که در میان مردم موی سرش را نمیپوشاند و یا- العیاذ باللَّه- با زینت و آرایش در میان مردم ظاهر میشود، و این قسم نیز از گناهان بزرگ است، یعنی علاوه بر گناه اصل عمل، گناه بیاعتنایی به اوامر و نواهی الهی را هم دارد. ج) تبلیغ علیه واجبی از واجبات یا تبلیغ برای حرامی از محرّمات، نظیر کسی که علیه نماز یا روزه و یا حجّ و مانند اینها تبلیغ کند و آنها را کوچک و بیارزش قلمداد نماید، و نظیر کسی که علیه حجاب تبلیغ و بیحجابی را تمدّن و ارزش وانمود کند و یا بانک منهای ربا را بیارزش و بانک ربوی را از نظر اقتصادی باارزش بداند، و معلوم است این قسم، گناهش از قسم اوّل بالاتر، بلکه اگر ملتزم به لوازم آن باشد کفر، و در بعضی موارد مفسد فی الارض است، و اگر ملتزم به لوازم آن نباشد گرچه کفر نیست، ولی گناهش خیلی بزرگ، بلکه در بعضی موارد حکم مفسد فی الارض را دارد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] (استفادهای) که مال را برای آن اجاره میدهند، یا (کاری) که برای آن اجیر میشوند، شش شرط دارد: اوّل: آن که این استفاده یا کار معلوم باشد؛ پس اگر چیزی را که اجاره میدهند چند استفاده دارد، باید استفاده و کاری را که مورد نظر طرفین است، مشخص نمایند؛ مثلاً اگر ماشینی را که هم میتواند مسافر حمل کند و هم بار، اجاره دهند باید در موقع اجاره معیّن کنند که حمل مسافر یا باربری آن مال مستأجر است یا همه استفادههای آن. دوم: آن که این استفاده یا کار ممکن باشد؛ پس اجاره دادن زمین برای زراعت در صورتی که آب باران برای زراعت کافی نبوده و مشروب کردن آن از راه دیگر هم ممکن نباشد، صحیح نیست. همچنان که اجیر کردن شخص بیسواد برای تدریس صحیح نمیباشد. سوم: آن که حلال باشد؛ بنابراین اجاره دادن دکان برای شرابفروشی یا نگهداری شراب و کرایه دادن وسیله نقلیه برای حمل و نقل شراب، باطل است. چهارم: آن که انجام آن کار از نظر شرع به طور مجّانی واجب نباشد؛ پس اجیر شدن برای انجام کارهایی که جزء حقوق لازمالرعایه مردم است؛ مانند: نجات مسلمان از غرق شدن و تعلیم اصول دین و مقدار واجب از فروع دین و انجام مقدار واجب از مراسم به خاکسپاری مسلمانان، همچون کفن کردن و نماز خواندن و دفن کردن - که از حقوقی هستند که میّت مسلمان بر زندهها دارد - صحیح نیست ولی اجیر شدن برای کارهایی که جزء حقوق لازمالرعایه مردم نیست، مانعی ندارد. پنجم: پول دادن برای آن در نظر مردم بیهوده نباشد؛ و اجیر کردن دیگری برای این که نماز واجب خود را بخواند یا روزه واجب خود را بگیرد، چون برای مستأجر ثواب اخروی بلکه گاهی نفع دنیوی دارد، اشکال ندارد. ششم: مدت استفاده را معیّن نمایند و اگر برای انجام کاری اجیر میشوند باید زمان انجام آن کار را مشخّص کنند؛ مثلاً در سفارش خیاطی علاوه بر این که با خیاط قرار میگذارند لباس معیّنی را به شکل مخصوصی بدوزد، باید مدّت زمانی را که خیاط باید در آن زمان لباس را بدوزد، مشخّص کنند.
- [آیت الله اردبیلی] خمس یک پنجم از مازاد درآمدها و برخی منافع است که انسان به دست آورده است و باید زیر نظر امام معصوم علیهالسلام مصرف شود و در زمان غیبت امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)، بهتر است سهم سادات زیر نظر مجتهد جامع الشرایط برای رفع نیازهای سادات فقیر مصرف گردد و سهم امام علیهالسلام باید زیر نظر مجتهد جامع الشرایط در جهت تعلیم و ترویج مذهب جعفری هزینه گردد. در احادیث شریفه نسبت به پرداختن خمس تأکید زیادی شده است و از آن به حقّ امام علیهالسلام ، سبب تطهیر مال و وسیلهای جهت امتحان ایمان یاد شده است؛ حضرت رضا علیهالسلام در جواب نامه یکی از تاجران شیعه فارس مینویسد: (... اموال تنها از راهی که خداوند مقرّر فرموده است حلال میگردد. همانا خمس، ما را در تقویت دین یاری میکند و نیاز آنان که سرپرستیشان را به عهده داریم و نیز نیاز شیعیان را تأمین میکند و با آن آبرویمان را در مقابل دشمنانمان حفظ میکنیم. پس خمس را از ما دریغ نکنید و خود را از دعای ما محروم نسازید، زیرا پرداختن خمس کلید روزی و سبب آمرزش و پاکی شما از گناه و ذخیره آخرتتان است. مسلمان کسی است که به آنچه با خدا پیمان بسته وفا کند نه آن کسی که با زبان اجابت میکند و در قلب مخالفت مینماید.)(1)
- [آیت الله مظاهری] یکی از مهلکات که مفاسدی بر آن مترتّب میشود و غالباً گناهانی را در بر دارد، وسواس است، و چون وسوسه برای وسواسی یک رذیله است، از نظر ما حرام و مبارزه با آن از اوجب واجبات است، و فرقی نیست که در طهارت و نجاست باشد یا در عبادات، در اعتقادات باشد یا در اعمال، در حقّ اللَّه باشد یا در حقّالنّاس، در کارهای عبادی باشد یا در کارهای اجتماعی. و خلاصه کلام اینکه حالت افراطگری و وسواسی در هرچه باشد، حرام و باید با آن مبارزه شود تا ریشهکن شود، و علامت آن این است که زیاد شک کند و یا زود یقین کند و از متعارف مردم در شک و یقین بیرون باشد، و همین مقدار که از حالت متوسّط که در میان مردم در کارها متعارف است بیرون رفت و حالت افراط یا تفریط در کارها پیدا کرد، وسواسی است و باید دست از آن حالت بردارد و بر طبق آن حالت عمل نکند.
- [امام خمینی] بر علمای اعلام ایَّدَهُمُ اللَّهُ تَعالی لازم است در مقابل این نحو قوانین بیارزش از نظر اسلام و قانون، اعتراض شدید کنند، نه استرحام از مجرمین اصلی و دولتخواهی برای آنها که مأمور اجرای اوامر مخالفین اسلام میباشند، زیرا این نحو تقاضاها و دولتخواهیها و توجه جرم را به مأمورین جزء، و دست دوم دادن موجب تطهیر مجرم اصلی و جرأت او بر هدم احکام الهیه است، و بر کافه مسلمانان لازم است در مقابل این قوانین که دین و دنیا و خاندان آنها را تهدید میکند، و دخترهای بیچاره آنها را به سربازخانه میکشد، و زحمت انبیای عظام و اولیای گرام صلی اللَّه علیهم اجمعین را تضییع مینماید، مقاومت کنند، و اظهار تنفر نمایند، و به این قوانین مخالف اسلام عمل نکنند، و به هر وسیلهای که ممکن است هم اکنون دفاع از احکام اسلام کنند تا خدای نخواسته به آتیه سیاه و وحشتناکی که عمال استعمار خَذَلَهُم اللَّهُ تَعالی در نظر دارند برای اسلام و مسلمانان مبتلا نشوند. بعضی از مسائل که در این زمان مورد حاجت است