حضرت زهرا(س) پس از آن‌که سخنان مستدل و عتاب آمیزی خطاب جمع حاضر در مسجد و شخص ابوبکر ایراد فرمودند، روی سخن را به سمت انصار کرده[1] و برای بیدار کردن و توجه دادن آنها به عمق جریان، مطالب دیگری را متذکر شد. عطف توجه حضرت فاطمه(س) به گروه انصار می‌تواند دلایلی داشته باشد، از جمله: 1. حضرت در این‌جا می‌‎ خواهند بفرمایند: اسلام به واسطه شما و در دامن شما بزرگ شده و توسعه پیدا کرده است؛ زیرا انصار بودند که سبب حفظ اسلام گشتند. آنان با عهد و پیمانی که با پیامبر اسلام(ص) بستند و آن‌حضرت را به مدینه دعوت کردند، اولین حکومت اسلامی را تشکیل دادند؛ یعنی در حقیقت با فداکاری انصار بود که نهال نوپای اسلام محکم و پابرجا شد. بر این اساس، حضرت خطاب به آنان می‌‎ فرماید: «و حضنة الاسلام»، یعنی ای حافظان اسلام که اسلام در دامن شما رشد و توسعه پیدا کرد. «حضنة» جمع «حاضن» به معنای حفظ و نگه‌داری کردن است.[2] «و أعضاد الملة»؛ و ای بازوان دین و شریعت! «أعضاد» جمع «عضد» است به معنای بازو.[3] از باب این‌که بازو وسیله قدرت انسان است و انسان قدرت خود را به وسیله بازو اعمال می‎ کند، حضرت می‌فرمایند شما بازوان شریعت اسلام بودید و شما بودید که اسلام را یاری کردید. 2. شاید این خطاب خاص به دلیل وصیت و سفارش ویژه‌ای باشد که پیامبر اکرم(ص) در مورد اهل بیت، به انصار نمودند: «احْفَظُونِی مَعَاشِرَ الْأَنْصَارِ فِی أَهْلِ بَیْتِی فَإِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ أَخْبَرَنِی أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض‏»؛[4] ای گروه انصار، مرا در اهل بیتم حفظ کنید؛ چراکه خداوند لطیف و خبیر به من خبر داد که این دو(قرآن و اهل بیت) هرگز از هم جدا شدنی نیستند تا در حوض کوثر بر من عرضه شوند! از این‌رو است که دختر رسول خدا می‌فرماید: «أما کان رسول الله(ص) أبی یقول: المرء یحفظ فی ولده؟»؛ آیا پدرم رسول خدا(ص) نمی‌فرمود: [حرمت] هر مردی در [احترام به] اولادش حفظ می‌‎ شود؟ این سخن در حقیقت بیان‌گر این است که اگر می‌‎ خواهید حرمت و موقعیت شخصی که از دنیا رفته، محفوظ باشد به فرزندان او احترام کنید، حرمت فرزندانش را نگه‌دارید؛ زیرا بچه‌ها، یادگاران او هستند. اگر شما بخواهید به پیامبر(ص) احترام کنید، باید حرمت اولاد او را نگاه دارید، از حقوق اهل بیتش دفاع کنید. احترام به سادات نیز از همین جا سرچشمه می‌گیرد؛ چون آنان اولاد پیامبر(ص) هستند و احترام گذاشتن ما به آنان در حقیقت احترام به پیامبر اسلام(ص) است. به هر صورت، حضرت فاطمه(س) در پایان خطبه فدکیه متوجه گروه انصار شده و آنان را مورد خطاب قرار داده و فرمود: ای گروه بزرگانی که از همه چیز آگاهید؛[5] چرا این قدر نسبت به حق من از خود ضعف نشان می‌‎ دهید؟ حضرت زهرا در واقع می‌‎ خواهند بفرمایند شما که بازوان ملت اسلام بودید و اسلام در دامن شما رشد پیدا کرد و همواره مطیع پیامبر(ص) بودید، چگونه است که الآن در مقابل این همه ظلمی که به عترت پیامبرتان می‌‎ شود ساکت نشسته‌اید و از حریم آنان دفاع نمی‌کنید؟!: «والسنة عن ظلامتی؟»؛ و چیست این چرت و غفلت شما از ظلمی که به من وارد شده است؟ «سنة» مصدر باب «وسن، یوسن» است به معنای چرت زدن،[6] و به معنای غفلت هم به کار رفته است.[7] در این‌جا حضرت خطاب به انصار می‌‎ فرمایند: چرا چرتتان برده و از ظلمی که به من وارد شده است، چشم برهم گذاشته‌اید؟ آنانی که بعد از پیامبر(ص) قدرت را به قبضه‌ی خویش درآوردند، هر کاری بخواهند می‌‎ کنند و شما هیچ عکس العملی از خود نشان نمی‌دهید، گویا خودتان را به خواب زده‌اید! [1] . «ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ الْأَنْصَارِ فَقَالَتْ یَا مَعَشرَ النقیبة وَ أَعْضَادَ الْمِلَّةِ، وَ حضنة الْإِسْلَامِ، مَا هَذِهِ الْغَمِیزَةُ فِی حَقِّی، وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلَامَتِی‏ ...». [2] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج ‏13، ص 123، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ سوم، 1414ق. [3] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داودی، ص 571، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ لسان العرب، ج ‏3، ص 292. [4] . ابن طاووس، علی بن موسی‏، طرف من الأنباء و المناقب، ص 144، تاسوعا، مشهد، چاپ اول، 1420ق. [5] . در نسخه طبرسی اصطلاح «النقیبة» آمده است. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق و مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 102، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403ق. [6] . لسان العرب، ج ‏13، ص 449. [7] . المفردات فی غریب القرآن، ص 872.
چرا در پایان خطبهی فدکیه، حضرت زهرا(س) گفتار خود را اختصاصاً خطاب به انصار ایراد میفرمایند؟ و اینکه میفرمایند (برگزیدگانی هستید که برای ما اهل بیت اختیار گشتهاید ) مگر مهاجرین گوش به فرمان اهل بیت نبودهاند؟
حضرت زهرا(س) پس از آنکه سخنان مستدل و عتاب آمیزی خطاب جمع حاضر در مسجد و شخص ابوبکر ایراد فرمودند، روی سخن را به سمت انصار کرده[1] و برای بیدار کردن و توجه دادن آنها به عمق جریان، مطالب دیگری را متذکر شد. عطف توجه حضرت فاطمه(س) به گروه انصار میتواند دلایلی داشته باشد، از جمله:
1. حضرت در اینجا می خواهند بفرمایند: اسلام به واسطه شما و در دامن شما بزرگ شده و توسعه پیدا کرده است؛ زیرا انصار بودند که سبب حفظ اسلام گشتند. آنان با عهد و پیمانی که با پیامبر اسلام(ص) بستند و آنحضرت را به مدینه دعوت کردند، اولین حکومت اسلامی را تشکیل دادند؛ یعنی در حقیقت با فداکاری انصار بود که نهال نوپای اسلام محکم و پابرجا شد. بر این اساس، حضرت خطاب به آنان می فرماید: «و حضنة الاسلام»، یعنی ای حافظان اسلام که اسلام در دامن شما رشد و توسعه پیدا کرد. «حضنة» جمع «حاضن» به معنای حفظ و نگهداری کردن است.[2] «و أعضاد الملة»؛ و ای بازوان دین و شریعت! «أعضاد» جمع «عضد» است به معنای بازو.[3] از باب اینکه بازو وسیله قدرت انسان است و انسان قدرت خود را به وسیله بازو اعمال می کند، حضرت میفرمایند شما بازوان شریعت اسلام بودید و شما بودید که اسلام را یاری کردید.
2. شاید این خطاب خاص به دلیل وصیت و سفارش ویژهای باشد که پیامبر اکرم(ص) در مورد اهل بیت، به انصار نمودند: «احْفَظُونِی مَعَاشِرَ الْأَنْصَارِ فِی أَهْلِ بَیْتِی فَإِنَّ اللَّطِیفَ الْخَبِیرَ أَخْبَرَنِی أَنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض»؛[4] ای گروه انصار، مرا در اهل بیتم حفظ کنید؛ چراکه خداوند لطیف و خبیر به من خبر داد که این دو(قرآن و اهل بیت) هرگز از هم جدا شدنی نیستند تا در حوض کوثر بر من عرضه شوند!
از اینرو است که دختر رسول خدا میفرماید: «أما کان رسول الله(ص) أبی یقول: المرء یحفظ فی ولده؟»؛ آیا پدرم رسول خدا(ص) نمیفرمود: [حرمت] هر مردی در [احترام به] اولادش حفظ می شود؟
این سخن در حقیقت بیانگر این است که اگر می خواهید حرمت و موقعیت شخصی که از دنیا رفته، محفوظ باشد به فرزندان او احترام کنید، حرمت فرزندانش را نگهدارید؛ زیرا بچهها، یادگاران او هستند. اگر شما بخواهید به پیامبر(ص) احترام کنید، باید حرمت اولاد او را نگاه دارید، از حقوق اهل بیتش دفاع کنید.
احترام به سادات نیز از همین جا سرچشمه میگیرد؛ چون آنان اولاد پیامبر(ص) هستند و احترام گذاشتن ما به آنان در حقیقت احترام به پیامبر اسلام(ص) است.
به هر صورت، حضرت فاطمه(س) در پایان خطبه فدکیه متوجه گروه انصار شده و آنان را مورد خطاب قرار داده و فرمود: ای گروه بزرگانی که از همه چیز آگاهید؛[5] چرا این قدر نسبت به حق من از خود ضعف نشان می دهید؟ حضرت زهرا در واقع می خواهند بفرمایند شما که بازوان ملت اسلام بودید و اسلام در دامن شما رشد پیدا کرد و همواره مطیع پیامبر(ص) بودید، چگونه است که الآن در مقابل این همه ظلمی که به عترت پیامبرتان می شود ساکت نشستهاید و از حریم آنان دفاع نمیکنید؟!: «والسنة عن ظلامتی؟»؛ و چیست این چرت و غفلت شما از ظلمی که به من وارد شده است؟ «سنة» مصدر باب «وسن، یوسن» است به معنای چرت زدن،[6] و به معنای غفلت هم به کار رفته است.[7]
در اینجا حضرت خطاب به انصار می فرمایند: چرا چرتتان برده و از ظلمی که به من وارد شده است، چشم برهم گذاشتهاید؟ آنانی که بعد از پیامبر(ص) قدرت را به قبضهی خویش درآوردند، هر کاری بخواهند می کنند و شما هیچ عکس العملی از خود نشان نمیدهید، گویا خودتان را به خواب زدهاید! [1] . «ثُمَّ رَمَتْ بِطَرْفِهَا نَحْوَ الْأَنْصَارِ فَقَالَتْ یَا مَعَشرَ النقیبة وَ أَعْضَادَ الْمِلَّةِ، وَ حضنة الْإِسْلَامِ، مَا هَذِهِ الْغَمِیزَةُ فِی حَقِّی، وَ السِّنَةُ عَنْ ظُلَامَتِی ...». [2] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 13، ص 123، دار الفکر للطباعة و النشر و التوزیع، بیروت، چاپ سوم، 1414ق. [3] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، تحقیق، صفوان عدنان داودی، ص 571، دارالعلم الدار الشامیة، دمشق بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ لسان العرب، ج 3، ص 292. [4] . ابن طاووس، علی بن موسی، طرف من الأنباء و المناقب، ص 144، تاسوعا، مشهد، چاپ اول، 1420ق. [5] . در نسخه طبرسی اصطلاح «النقیبة» آمده است. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق و مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 102، نشر مرتضی، مشهد، چاپ اول، 1403ق. [6] . لسان العرب، ج 13، ص 449. [7] . المفردات فی غریب القرآن، ص 872.
- [سایر] در موقع رجعت اهل بیت، آیا حضرت زهرا(س) هم رجعت می فرمایند؟ به چه ترتیب؟
- [سایر] آیا خشنودی حضرت زهرا(س) و اهلبیت (ع) در جشن نهم ربیع الاول صحت است؟
- [سایر] چرا به حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) فقط می گویند اهل بیت پیغمبر آیا دیگر همسران پیغمبر جزء اهل بیت پیغمبر نبودند ؟
- [سایر] چرا به حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه زهرا (س) فقط می گویند اهل بیت پیغمبر آیا دیگر همسران پیغمبر جزء اهل بیت پیغمبر نبودند ؟
- [سایر] علت ایراد خطبه فدکیّه از سوی حضرت زهرا(س) چه بود؟
- [سایر] آیا شهادت به حقانیت و عظمت اهلبیت و حضرت زهرا (س) در اذان و اقامه، صحیح می باشد؟
- [سایر] چرا مزار حضرت زهرا(س) علیها مخفی مانده و توسط اهلبیت(ع) آشکار نشده است؟ به نظر حضرتعالی مزار حضرت کجاست؟
- [سایر] دیدگاه وهابیت در مورد اهل بیت به خصوص امیرمونان و حضرت زهرا و امام زمان(علیهم السلام) چیست؟
- [سایر] سنی ها چقدر به اهل بیت (علیهم السلام)و فاطمه زهرا(سلام الله علیها) و هم چنین وجود مصلح آخرالزمان اعتقاد دارند؟
- [سایر] چرا به هنگام حمله دشمنان به خانه اهل بیت (ع)، حضرت زهرا (س) پشت درب خانه رفت؟ چرا امام علی (ع) در را باز نکرد؟
- [آیت الله اردبیلی] اگر شوهر بخواهد خود صیغه طلاق را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد، میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ) یعنی: (زنم فاطمه را در مقابل آنچه بخشید طلاق خلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه طلاق خُلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد میگوید: (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ هِی طالِق)؛ یعنی: (زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم، او رهاست).
- [آیت الله بهجت] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند، چنانچه مثلاً اسم زن فاطمه باشد، باید بگوید: (بارَأتُ زَوْجَتِی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق)، یعنی: (مبارات کردم زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رهاست)، و اگر دیگری را وکیل کند، وکیل باید بگوید: (بارَأْتُ زَوْجَةَ مُوَکِّلی فاطِمَةَ عَلی مَهرِها فَهِی طالِق).
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر شوهر بخواهد صیغه مبارات را بخواند چنانچه مثلا اسم زن فاطمه باشد بگوید بارات زوجتی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یعنی من و زنم فاطمه در مقابل انچه او بذل کرده از هم جدا شدیم پس او رها است و اگر دیگری را وکیل کند وکیل باید بگوید بارات زوجه موکلی فاطمه علی ما بذلت فهی طالق یا بگوید عن قبل موکلی بارات زوجته فاطمه علی ما بذلت فهی طالق و لزوم گفتن فهی طالق در صیغه های ذکر شده مبنی بر احتیاط واجب است و اگر به جای علی ما بذلت بما بذلت بگوید اشکال ندارد
- [آیت الله سیستانی] اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند ، چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد ، پس از بذل میگوید : (زَوْجَتِی فاطِمَةُ خَلَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ) و بنابر احتیاط مستحب نیز بگوید : (فَهِیَ طالِقٌ) یعنی زنم فاطمه را در مقابل چیزی که بذل نموده طلاق خلع دادم او رها است . و در صورتی که زن معیّن باشد ، بردن نامش لازم نیست ، و همچنین در مبارات .
- [آیت الله نوری همدانی] اگر شوهر بخواهد صیغة طلاق خُلع را بخواند چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد ، پس از آنکه مِهر خود را به شوهر بخشید بدون فاصله شوهر می گوید : زَوْجَتی فاطِمَهُ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَتْ، هِیَ طالِقٌ ‹یعنی زنم فاطمه را طلاق خُلع دادم ، او رها است ›.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی پناه بر خدا به خدا، یا پیامبر(صلی الله علیه وآله) یا یکی از ائمه معصومین(علیهم السلام) یا فاطمه زهرا(علیهم السلام) دشنام و ناسزا گوید یا عداوت داشته باشد، کافراست.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط واجب آن است که صیغه طلاق مبارات را به طریق زیر بخوانند، اگر خود شوهر صیغه را می خواند و مثلاً اسم زن (فاطمه) است می گوید: (بارأْت زوْجتی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) یعنی مبارات کردم(1) زنم فاطمه را در مقابل مهر او، پس او رها است (و اگر چیزی غیر مهر را می دهد باید آن را نام ببرد) و در صورتی که وکیل مرد بخواهد صیغه را بخواند می گوید: (بارأْت زوْجة موکلی فاطمة علی ما بذلتْ فهی طالقٌ) البته قبلاً باید زن مهر خود بلکه چیزی کمتر از آن را به شوهر در برابر طلاق مبارات بخشیده باشد. 1. یعنی از هم جدا شدیم.
- [آیت الله خوئی] اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق خلع را بخواند، چنانچه اسم زن مثلًا فاطمه باشد پس از بذل میگوید: (زَوَجَتِیْ فاطِمَةَ خالَعْتُها عَلی ما بَذَلَت) و بنابر احتیاط مستحب نیز بگوید (هِیَ طَالق) یعنی زنم فاطمه را در مقابل چیزی که بذل نموده طلاق خلع دادم او رها است و درصورتی که زن معین باشد بردن نامش در اینجا و در طلاق مبارات نیز لازم نیست.
- [آیت الله مظاهری] هرگاه کسی به خدا یا پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا فاطمه زهرا علیها السلام ناسزا گوید یا با یکی از اینها دشمنی داشته باشد و یا یکی از ائمه علیهم السلام یا غیر آنها را خدا بداند کافر است.