1. بنابر تحقیق و جست‌وجو در منابع شیعه و اهل سنت؛ برای بنیامین مقام نبوّت و پیامبری گزارش نشده است؛ حتی در جریان طالوت بن عوق(ع) تصریح شده است که بنیامین دارای نبوّت نبود؛ مانند این‌که گفته شده است: «نبوّت در فرزندان لاوی بود و حکومت در فرزندان یوسف(ع). و طالوت از فرزندان بنیامین بن یعقوب بود، نه از خانواده نبوت و نه پادشاهی و حکومت».[1] 2. پس از حضرت یوسف(ع) تا زمان موسی کسی به «مقام نبوّت و پیامبری» نرسید؛ هر چند پس از یوسف جانشینان و مبلّغانی به امر خدا قیام کردند که مردم را به یکتاپرستی و کارهای نیک دعوت می‌کردند،[2] همان‌طور که شیخ صدوق(ره) می‌گوید: «خدای تبارک و تعالی دوازده سبط (نسل) را بعد از یوسف‏ فرستاد سپس موسی و هارون را در مصر به فرعون و پیروانش مبعوث کرد».[3] 3. به هر حال، بین دوازده پسر حضرت یعقوب(ع)، تنها حضرت یوسف(ع) به مقام نبوّت و پیامبری رسید؛ و هر چند بنیامین با ایمان و با تقوا بود، ولی این دلیل نمی‌شود که هرکسی که با تقوا بود، حتماً پیامبر شود. خداوند مصلحت ندید که بنیامین به مقام نبوّت برسد. 4. بعد از عوق فرزند بزرگوارش طالوت‏ برای دین خدا قیام کرد و او فرماندهی است که بر بنی اسرائیل از طرف خدا به واسطه‏ بعضی از پیامبران آنها، تعیین گردید،[4] ولی بنی اسرائیل با او مخالفت می‌کردند، مضمون مخالفت بنی اسرائیل همان است که خدا در قرآن کریم می‌فرماید: «آیا از [حال‏] سران بنی‌اسرائیل پس از موسی خبر نیافتی آنگاه که به پیامبری از خود گفتند: پادشاهی برای ما بگمار تا در راه خدا پیکار کنیم، [آن پیامبر] گفت: اگر جنگیدن بر شما مقرر گردد، چه بسا پیکار نکنید. گفتند: چرا در راه خدا نجنگیم با آن‌که ما از دیارمان و از [نزد] فرزندانمان بیرون رانده شده‌ایم. پس هنگامی که جنگ بر آنان مقرر شد، جز شماری اندک از آنان، [همگی‏] پشت کردند، و خداوند به [حالِ‏] ستمکاران داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: در حقیقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهی گماشته است. گفتند: «چگونه او را بر ما پادشاهی باشد با آن‌که ما به پادشاهی از وی سزاوارتریم و به او از حیث مال، گشایشی داده نشده است؟ پیامبرشان گفت: در حقیقت، خدا او را بر شما برتری داده، و او را در دانش و [نیروی‏] بدن بر شما برتری بخشیده است، و خداوند پادشاهی خود را به هر کس که بخواهد می‌دهد، و خدا گشایش‌گر داناست».[5] [1] . قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، تحقیق: موسوی جزایری‏، سید طیب، ج 1، ص 81، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367ش؛ طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 378، دار المعرفة، بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج 2، ص 382، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1368ش. [2] . ر.ک: ابو الحسن مسعودی، إثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب(ع)، ص 50 – 51، انتشارات انصاریان، قم، چاپ سوم، 1423ق. [3] . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 220، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1395ق. [4] . ر.ک: «انتخاب فرمانروا برای بنی اسرائل»، سؤال 22198. [5] . بقره، 246 و 247.
1. بنابر تحقیق و جستوجو در منابع شیعه و اهل سنت؛ برای بنیامین مقام نبوّت و پیامبری گزارش نشده است؛ حتی در جریان طالوت بن عوق(ع) تصریح شده است که بنیامین دارای نبوّت نبود؛ مانند اینکه گفته شده است: «نبوّت در فرزندان لاوی بود و حکومت در فرزندان یوسف(ع). و طالوت از فرزندان بنیامین بن یعقوب بود، نه از خانواده نبوت و نه پادشاهی و حکومت».[1]
2. پس از حضرت یوسف(ع) تا زمان موسی کسی به «مقام نبوّت و پیامبری» نرسید؛ هر چند پس از یوسف جانشینان و مبلّغانی به امر خدا قیام کردند که مردم را به یکتاپرستی و کارهای نیک دعوت میکردند،[2] همانطور که شیخ صدوق(ره) میگوید: «خدای تبارک و تعالی دوازده سبط (نسل) را بعد از یوسف فرستاد سپس موسی و هارون را در مصر به فرعون و پیروانش مبعوث کرد».[3]
3. به هر حال، بین دوازده پسر حضرت یعقوب(ع)، تنها حضرت یوسف(ع) به مقام نبوّت و پیامبری رسید؛ و هر چند بنیامین با ایمان و با تقوا بود، ولی این دلیل نمیشود که هرکسی که با تقوا بود، حتماً پیامبر شود. خداوند مصلحت ندید که بنیامین به مقام نبوّت برسد.
4. بعد از عوق فرزند بزرگوارش طالوت برای دین خدا قیام کرد و او فرماندهی است که بر بنی اسرائیل از طرف خدا به واسطه بعضی از پیامبران آنها، تعیین گردید،[4] ولی بنی اسرائیل با او مخالفت میکردند، مضمون مخالفت بنی اسرائیل همان است که خدا در قرآن کریم میفرماید: «آیا از [حال] سران بنیاسرائیل پس از موسی خبر نیافتی آنگاه که به پیامبری از خود گفتند: پادشاهی برای ما بگمار تا در راه خدا پیکار کنیم، [آن پیامبر] گفت: اگر جنگیدن بر شما مقرر گردد، چه بسا پیکار نکنید. گفتند: چرا در راه خدا نجنگیم با آنکه ما از دیارمان و از [نزد] فرزندانمان بیرون رانده شدهایم. پس هنگامی که جنگ بر آنان مقرر شد، جز شماری اندک از آنان، [همگی] پشت کردند، و خداوند به [حالِ] ستمکاران داناست. و پیامبرشان به آنان گفت: در حقیقت، خداوند، طالوت را بر شما به پادشاهی گماشته است. گفتند: «چگونه او را بر ما پادشاهی باشد با آنکه ما به پادشاهی از وی سزاوارتریم و به او از حیث مال، گشایشی داده نشده است؟ پیامبرشان گفت: در حقیقت، خدا او را بر شما برتری داده، و او را در دانش و [نیروی] بدن بر شما برتری بخشیده است، و خداوند پادشاهی خود را به هر کس که بخواهد میدهد، و خدا گشایشگر داناست».[5] [1] . قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، تحقیق: موسوی جزایری، سید طیب، ج 1، ص 81، دار الکتاب، قم، چاپ چهارم، 1367ش؛ طبری، ابو جعفر محمد بن جریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، ج 2، ص 378، دار المعرفة، بیروت، چاپ اول، 1412ق؛ قمی مشهدی، محمد بن محمدرضا، تفسیر کنز الدقائق و بحر الغرائب، ج 2، ص 382، سازمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، 1368ش. [2] . ر.ک: ابو الحسن مسعودی، إثبات الوصیة للإمام علی بن ابی طالب(ع)، ص 50 – 51، انتشارات انصاریان، قم، چاپ سوم، 1423ق. [3] . شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ج 1، ص 220، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ دوم، 1395ق. [4] . ر.ک: «انتخاب فرمانروا برای بنی اسرائل»، سؤال 22198. [5] . بقره، 246 و 247.
- [سایر] مگر نگفتهاند که از نسل حضرت یوسف(ع) پیامبری دیگر نیامده است؟ پس چرا یوشع پیامبر فرزند افرائیم بن یوسف است؟
- [سایر] چرا نبوت در نسل حضرت یوسف(ع) قرار داده نشده است؟
- [سایر] خداوند سبحان در کتاب نورانی خویش در سوره یوسف(ع) آیه 24 در ماجرای درخواست زلیخا از یوسف(ع) برای گرفتن کام از یوسف میفرماید: (اگر برهان و دلیل پروردگار خویش را نمیدید به زلیخا تمایل پیدا میکرد)؛ حال سؤال این است که؛ الف. آن دلیل و برهانی که یوسف(ع) از پروردگار خویش مشاهده کرد چه بود و چگونه اتفاق افتاد؟ ب. مقصود از (هَمّ) یوسف(ع) چیست؟
- [سایر] آرامگاه حضرت یوسف(ع) در کجا است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] همسران حضرت یوسف (ع) چه کسانی بودند ؟
- [سایر] آیا این موضوع صحت دارد که حضرت یوسف(ع) به جهت گناهانی؛ مانند بیاحترامی به پدر خود یعقوب(ع) و... کسی از نسل او پیامبر نشد؟ همچنین بدن او به دلیل بیاحترامی به پدرش پوسیده شد؟
- [سایر] دلیل خبر ندادن حضرت یوسف(ع) از زنده بودنش به حضرت یعقوب چه بود؟
- [سایر] یهودا نام یکی از برادران یوسف (ع) و نام یکی از حواریون عیسی (ع) است. می خواستم در باره خیانت یهودا به عیسی (ع) و نحوه رفتار یهودا با برادرش یوسف (ع) مطالبی را بیان نمایید.
- [سایر] آیا حضرت یوسف(ع) از زلیخا صاحب فرزندی شده است؟
- [سایر] پیراهن یوسف پیامبر و ابراهیم(ع) کجاست؟
- [آیت الله جوادی آملی] .حرم مطهر پیامبر و امام معصوم (ع) ملحق به مسجد است و نجس کردن عمدی آن , حرام و تطهیر آن, واجب است. در این جهت, فرقی بین حرم معمور مانند عتبات عالیات و حرم مخروب مانند بقیع نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .سیّدی که مستحقِ سهم سادات است , باید از طرف پدر به هاشم انتساب دا شته باشد و لازم نیست که از نسل حضرت پیامبر(ع) باشد؛ اما اگر کسی از طرف مادر انتساب به هاشم داشته باشد، کافی نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .اقامه نماز در مکان خاص که مستلزم معصیت باشد , حرام است؛ ولی نماز باطل نیست; مثلاً اگر اقامه نماز جلوتر از قبر پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) به فاصله کم , موجب هتک حرمت آن ذوات قدسی شود, حرام است؛ ولی نماز باطل نیست و اقامه نماز در مکان محاذی و همسطح با قبر معصوم(ع) حرام نیست.
- [آیت الله جوادی آملی] .اگر قتال با کفار بدون اذن امام(ع) انجام گیرد، غنائم آن فقط متعلق به شخصیّت حقوقی امام(ع) است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز در حرم امامان (ع) مستحب بلکه بهتر از مسجد است و مروی است که نماز حرم مطهر حضرت امیرالمؤمنین (ع) برابر دویست هزار نماز است.
- [آیت الله جوادی آملی] .مال خُمسی، به شش سهم تقسیم می شود: سه سهم (نصف خمس) آن، برای خدا و پیامبر و امام (ع) است که به امام می رسد، و در دوران غیبت باید آن را به فقیه جامع شرایط فتوا پرداخت کنند و سه سهم دیگر برای سادات (ذوی القربی ) است که ب اید به ایتام , مساکین و ابن السبیل آنان پرداخت شود و اختیار این سه سهم نیز، با فقیه جامع الشرای ط است ؛ یعنی با اذن او میتوان به سادات فقیر پرداخت کرد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسلمانی که منکر خدا یا یگانگی خداوند یا رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شود مرتدّ میشود و انکار حکم ضروری دین (یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند مثل واجب بودن نماز و روزه) با اعتراف به توحید و رسالت سبب ارتداد نیست، هر چند ضروری بودن آن را بداند، ولی در مسأله 1107 اشاره شد که کسی که یکی از ضروریات دین را انکار میکند و شبههای در حق وی نباشد و شک داریم که به دو اصل توحید و رسالت ایمان قلبی دارد، شرعاً کافر بشمار میآید، هر چند ضروری بودن آن حکم را نداند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] نماز عید فطر و قربان در زمان حضور امام (ع) واجب است و باید به جماعت خوانده شود و در زمان ما که امام (ع) غائب است مستحب می باشد و می شود آن را به جماعت یا فرادی خواند.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی ادّعای نبوّت و پیامبری کند یا به پیغمبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم یا یکی از ائمّه معصومین علیهم السلام یا حضرت زهرا علیها السلام دشنام دهد، بر هر کس که بشنود واجب است او را بکشد مگر اینکه بر جان یا مال یا ناموس خود یا مسلمان دیگری بترسد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مسلمانی منکر خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم شود یا حکم ضروری دین یعنی حکمی که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند، مثل واجب بودن نماز و روزه را انکار کند، در صورتی که انکار آن حکم به انکار خدا یا پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم برگردد و با توجه به این موضع آن را انکار کند، (مرتدّ) است.