با توجه به این‌که فرزند با نطفه، نفقه و زحمت پدر رشد و نمو یافته است، و فرزند جزئی از وجود پدر محسوب می‌شود؛ از این‌رو، تصرف در اموال فرزند یک نوع تصرف در مال خود به شمار می‌رود، چنان‌که پیامبر اسلام(ص) خطاب به شخصی می‌فرماید: تو و مالت متعلق به پدرت هستید.[1] از این‌رو برخی از فقها با توجه به مقتضای اطلاق ادله گفته‌اند: ولایت پدر بر فرزند و مالش این است که پدر یا جد در صورتی که تصرف آنها مستلزم مفسده‌‌ای نباشد می‌‌توانند در اموال فرزند تصرف کنند؛ زیرا مال فرزند مانند مال آنها است و تصرف آنها در مال خودشان فقط مشروط به عدم مفسده است و وجود مصلحت در تصرف آنها لازم نیست.[2] البته این نظر مخالف دیدگاه مشهور است؛ چون در همان روایت که امام باقر(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل می‌کند بعد خود حضرت می‌فرماید: دوست ندارم که پدر چیزی از مال فرزندش بردارد، مگر آنچه را که به آن نیاز دارد و چاره‌‌ای از آن نداشته باشد؛ خداوند فساد را دوست ندارد.[3] براین اساس، اگرچه برداشتن بیشتر از نیاز، فساد و ظلم محسوب می‌شود و حضرت از این‌کار نهی کرده است، امّا در صورتی که پدر نیازمند به مال فرزندش باشد، حق دارد از مال فرزندش بردارد. در همین راستا، پدر حتی اگر نیازمند هم نباشد و در این حال اگر خطایی از وی در مورد فرزندش که عمری نفقه‌اش را داده سر بزند، دور از انصاف است که مجازات سنگینی برای او در نظر گرفته شود، و مانند سارقین با او رفتار شود. البته حاکم مسلمانان از این این اختیار برخوردار است که در صورت صلاحدید، این پدر خاطی را تعزیر نماید. [1] . «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِرَجُلٍ أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیکَ»، کلینی، کافی، ج 5، ص 135، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش. [2] . گروهی از محققان، زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، شماره ‌44، ص 12‌، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، قم. [3] . کلینی، کافی، ج 5، ص 135.
با توجه به اینکه فرزند با نطفه، نفقه و زحمت پدر رشد و نمو یافته است، و فرزند جزئی از وجود پدر محسوب میشود؛ از اینرو، تصرف در اموال فرزند یک نوع تصرف در مال خود به شمار میرود، چنانکه پیامبر اسلام(ص) خطاب به شخصی میفرماید: تو و مالت متعلق به پدرت هستید.[1]
از اینرو برخی از فقها با توجه به مقتضای اطلاق ادله گفتهاند: ولایت پدر بر فرزند و مالش این است که پدر یا جد در صورتی که تصرف آنها مستلزم مفسدهای نباشد میتوانند در اموال فرزند تصرف کنند؛ زیرا مال فرزند مانند مال آنها است و تصرف آنها در مال خودشان فقط مشروط به عدم مفسده است و وجود مصلحت در تصرف آنها لازم نیست.[2]
البته این نظر مخالف دیدگاه مشهور است؛ چون در همان روایت که امام باقر(ع) از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند بعد خود حضرت میفرماید: دوست ندارم که پدر چیزی از مال فرزندش بردارد، مگر آنچه را که به آن نیاز دارد و چارهای از آن نداشته باشد؛ خداوند فساد را دوست ندارد.[3]
براین اساس، اگرچه برداشتن بیشتر از نیاز، فساد و ظلم محسوب میشود و حضرت از اینکار نهی کرده است، امّا در صورتی که پدر نیازمند به مال فرزندش باشد، حق دارد از مال فرزندش بردارد.
در همین راستا، پدر حتی اگر نیازمند هم نباشد و در این حال اگر خطایی از وی در مورد فرزندش که عمری نفقهاش را داده سر بزند، دور از انصاف است که مجازات سنگینی برای او در نظر گرفته شود، و مانند سارقین با او رفتار شود. البته حاکم مسلمانان از این این اختیار برخوردار است که در صورت صلاحدید، این پدر خاطی را تعزیر نماید. [1] . «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) لِرَجُلٍ أَنْتَ وَ مَالُکَ لِأَبِیکَ»، کلینی، کافی، ج 5، ص 135، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1365ش. [2] . گروهی از محققان، زیر نظر هاشمی شاهرودی، سید محمود، مجله فقه اهل بیت علیهم السلام، شماره 44، ص 12، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی، قم. [3] . کلینی، کافی، ج 5، ص 135.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر سارق، پدر صاحب مال، یا جدّ پدری وی باشد، آیا سرقت مذکور تنها حدّ ندارد، یا هیچ مجازاتی، و لو تعزیر، بر وی جاری نمی شود؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر سارق، پدر صاحب مال، یا جدّ پدری وی باشد، آیا سرقت مذکور تنها حدّ ندارد، یا هیچ مجازاتی، و لو تعزیر، بر وی جاری نمی شود؟
- [آیت الله سبحانی] توبه ی سارق در چه صورتی، صحیح و حد از او ساقط می شود؟
- [آیت الله بهجت] در صورتی که مال مسروقه را سارق دیگری برباید، آیا سارق دوّم مستحقّ حدّ سرقت یا تعزیر می باشد؟ حکم استرداد عین مسروقه در این فرض چیست؟
- [آیت الله علوی گرگانی] در مواردی که سارق مورد عفو قرار میگیرد، آیا حاکم شرع بنا به مصالحی میتواند حدّ را اجراء نماید یا خیر؟
- [آیت الله بهجت] 2) اگر مال مسروقه پیش از انشای حکم حدّ سرقت یا پیش از اجرای حدّ سرقت، به مسروق منه برگردد یا خود سارق برگرداند، موجب سقوط حدّ سرقت می شود؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر زنی بعد از اقرار چهارگانه انکار کرد; حد رجم ساقط است. آیا این حکم مخصوص رجم است، یا در مواردی که حد عبارت از قتل باشد، مثل زنای با محارم یا زنای بعنف یا لواط ایقابی، هم وجود دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] پس از اجرای حدّ سرقت عضو قطع شده ملک کیست؟ ملک حکومت است که اجرای حد کرده، یا ملک سارق؟ در صورت دوم، پیوند آن عضو به شخص سارق، یا فروش آن برای پیوند به دیگری چه حکمی دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در صورتی که سرقت جامع شرایط حدّ، با اقرار سارق نزد حاکم ثابت شود، سپس سارق توبه کند، آیا عفو وی توسط ولیّ امر جایز است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در صورتی که سرقت جامع شرایط حدّ، با اقرار سارق نزد حاکم ثابت شود، سپس سارق توبه کند، آیا عفو وی توسط ولیّ امر جایز است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] در مواردی که مال را از طرف صاحب اصلی آن در راه خدا صدقه می دهند به سید یا غیرسید می توان داد و اگر خودش مستحق باشد خودش نیز می تواند بردارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر کسی دزدی کند در مرتبه اوّل چهار انگشت دست راستش را از بیخ میبرند و در مرتبه دوّم پای چپش را از وسط قدم میبرند و در مرتبه سوّم او را حبس میکنند تا بمیرد و اگر باز هم دزدی کند او را میکشند، و در اجرای این حدّ دزد باید بالغ و عاقل باشد و با اختیار دزدی کند و بداند مالی را که برمیدارد مال مردم است و خودش در مال شریک نباشد و مضطر و ناچار نباشد و پدر صاحب مال نباشد و مخفیانه مال را ببرد و مال نیز در جای محفوظ و در بسته باشد و قیمت آن به چهار و نیم نخود طلا برسد.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر معدنی را که در ملک دیگری است بدون اجازه او بیرون آورد، آنچه از آن به دست میآید، مال صاحب ملک است، و چون صاحب ملک برای بیرونآوردن آن خرجی نکرده، اگر به حد نصاب برسد باید خمس تمام آنچه را که از معدن بیرون آمده بدهد.
- [آیت الله سبحانی] عامل در سفر خود باید در حد امکان صرفه جویی کند و از هزینه کردن سرمایه در مواردی که ارتباط به تجارت ندارد خودداری کند.
- [آیت الله جوادی آملی] .مال پیدا شده (لقطه) را باید معرفی و اعلان کرد و در صورت ناامید شدن از شناسایی صاحب مال، میتوان از طرف صاحب آن صدقه داد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر مال حلالی با حرام مخلوط شود و مقدار حرام معلوم باشد و انسان بداند که صاحب آن از چند نفر معیّن بیرون نیست ولی نتواند بفهمد کیست، باید تا حدّ امکان از تمام آنان تحصیل رضایت نماید و اگر ممکن نگردید، آن مقدار از مال را بین آنان به طور مساوی تقسیم نماید.
- [آیت الله سیستانی] اگر پدر ، یا جدّ پدری برای پسر نابالغ خود زن بگیرد ، چنانچه پسر در موقع عقد مالی نداشته ، پدر ، یا جدّ او باید مهر زن را بدهد . و همچنین اگر مالی داشته باشد ولی پدر ، یا جد ضامن مهر شود . و در غیر این دو صورت اگر مهر بیش از مهر المثل نباشد ، یا آنکه مصلحتی اقتضا کند که مهر بیش از مهر المثل باشد ، پدر ، یا جد میتوانند مهر را از مال پسر بپردازند ، و الاّ نمیتوانند بیش از مهر المثل را از مال پسر بپردازند ، مگر آنکه او بعد از بلوغ کار آنها را قبول کند . مواردی که زن یا شوهر میتواند عقد را بهم بزند
- [آیت الله جوادی آملی] .مال حلال مخلوط به حرام چهار صورت دارد: یکم: هم مقدار مال حرام معلوم است , هم صاحب مال معلوم؛ ولی مال حلال و حرام , به نوعی ممزوج شده است که تمایز آن ها از یکدیگر ممکن نیست; در این صورت باید به اندازه مال حرام به صاحبش بپردازد. صورت دوم : صاحب مال معلوم است؛ ولی مقدار مال حرام معلوم نیست ; در این صورت, با صاحب مالْ تراضی و مصالحه میکند. صورت سوم : مقدار مال حرام معلوم است؛ ولی صاحب آن معلوم نیست، در این صورت, مال حرام را به حاکم شرع و ولیّ مسلمین میپردازد. صورت چهارم : هم مقدار مال حرام معلوم نیست ; هم صاحب آن ; در این صورت, باید خمس آن را پرداخت کند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی مالی را غصب کند و بفروشد و بعد از فروش، صاحب مال معامله را برای خودش اجازه دهد، معامله صحیح است و احتیاط واجب آن است که مشتری و صاحب مال در منفعتی که برای جنس و عوض آن در مدت زمان بین فروش و اجازه معامله توسط صاحب مال حاصل شده، با یکدیگر مصالحه کنند.
- [آیت الله سبحانی] اگر انسان مال کسی را بدون اجازه او بفروشد چنانچه صاحب مال اجازه دهد معامله صحیح است.