جمله مورد اشاره در پرسش، سخن امام سجاد(ع) است. این ویژگی از آن اولیای الهی و مردان خدا است که در بندگی و طاعت، در عبادت و خدمت، از جسم و جان مایه می‌‏گذارند، و اعمال و بندگی آنها در حد اعلا است، اما هرگز به آن مغرور نمی‌شوند و به آن تکیه نمی‌کنند؛ آنان به «مقام فناء» در برابر ذات ربوبی رسیده‌اند و برای خود وجودی تصور نمی‌کنند تا به اعمال خود پناه آورند و بر آن اعتماد کنند. دعاهای وارده از ائمه(ع) در همین راستا قابل تحلیل است. صحیفه سجادیه سرشار از همین دعاها است. این‌گونه است دعای کمیل امام علی(ع) و ... . مردان خدا در عین طاعت و بندگی، این نگرانی در دلشان وجود دارد که مبادا لحظه‏‌ای شیطان اعمال آنان را در نظرشان زینتی جلوه دهد، و در آنها غرور ایجاد شود که این بدترین چیز در زندگی آنان است. انسان در عین این‌که نباید از اعمالش ناامید و مأیوس باشد، اما این نکته را نیز باید توجه داشته باشد که در محضر پروردگار، او و اعمالش هیچ‌اند، اگر عملی انجام می‌دهد به لطف فضل پروردگار است. اگر فردی انسان را مجاناً در بهترین منزل سکونت دهد و تنها از او بخواهد که به گیاهان موجود در خانه آب دهد، او نمی‌تواند این آب دادن را حق الاجاره به شمار آورد! از طرفی سزاوار هم نیست به دلیل آن‌که این آب دادن ارزشی ندارد، از انجام آن خودداری کند، بلکه تنها می‌تواند شرمندگی خود را به صاحب خانه اعلام کند. عبارت موجود در پرسش هم در همین راستا بوده و دلیلی بر ترک عمل نیست. گفتنی است؛ تقوا که همان نیروی حفظ نفس و خود نگه‌داری از بی‌‌پروایی در مسئله گناه است، طبعاً ملازم با نوعی بیم و هراس می‌‌‏باشد. برای آگاهی بیشتر در این باره، پاسخ 31969 را مطالعه کنید.
با توجه به دعای ابو حمزه ثمالی: (... لَسْتُ أَتَّکِلُ فِی النَّجَاةِ مِنْ عِقَابِکَ عَلَی أَعْمَالِنَا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنَا...)؛ چرا و با چه انگیزهای عمل خیر انجام دهیم، اگر قرار نیست روی اعمالمان حساب باز کنیم؟
جمله مورد اشاره در پرسش، سخن امام سجاد(ع) است. این ویژگی از آن اولیای الهی و مردان خدا است که در بندگی و طاعت، در عبادت و خدمت، از جسم و جان مایه میگذارند، و اعمال و بندگی آنها در حد اعلا است، اما هرگز به آن مغرور نمیشوند و به آن تکیه نمیکنند؛ آنان به «مقام فناء» در برابر ذات ربوبی رسیدهاند و برای خود وجودی تصور نمیکنند تا به اعمال خود پناه آورند و بر آن اعتماد کنند.
دعاهای وارده از ائمه(ع) در همین راستا قابل تحلیل است. صحیفه سجادیه سرشار از همین دعاها است. اینگونه است دعای کمیل امام علی(ع) و ... .
مردان خدا در عین طاعت و بندگی، این نگرانی در دلشان وجود دارد که مبادا لحظهای شیطان اعمال آنان را در نظرشان زینتی جلوه دهد، و در آنها غرور ایجاد شود که این بدترین چیز در زندگی آنان است.
انسان در عین اینکه نباید از اعمالش ناامید و مأیوس باشد، اما این نکته را نیز باید توجه داشته باشد که در محضر پروردگار، او و اعمالش هیچاند، اگر عملی انجام میدهد به لطف فضل پروردگار است.
اگر فردی انسان را مجاناً در بهترین منزل سکونت دهد و تنها از او بخواهد که به گیاهان موجود در خانه آب دهد، او نمیتواند این آب دادن را حق الاجاره به شمار آورد! از طرفی سزاوار هم نیست به دلیل آنکه این آب دادن ارزشی ندارد، از انجام آن خودداری کند، بلکه تنها میتواند شرمندگی خود را به صاحب خانه اعلام کند. عبارت موجود در پرسش هم در همین راستا بوده و دلیلی بر ترک عمل نیست.
گفتنی است؛ تقوا که همان نیروی حفظ نفس و خود نگهداری از بیپروایی در مسئله گناه است، طبعاً ملازم با نوعی بیم و هراس میباشد.
برای آگاهی بیشتر در این باره، پاسخ 31969 را مطالعه کنید.
- [سایر] در دعای ابوحمزه ثمالی آمده است: (أَنَا الَّذِی أَعْطَیْتُ عَلَی مَعَاصِی الْجَلِیلِ الرِّشَا)؛ یعنی منم کسی که برای نافرمانیهای بزرگی که کردهام رشوه دادهام. لطفاً بفرمایید منظور از رشوه دادن امام سجاد(ع) در این جمله چیست؟
- [سایر] قصیده ای از یکی از شاعران شنیدم که در آن ابیاتی به این مضمون آمده است: "کوه ها علی است. زمین علی است. آسمان علی است، ملائکه علی است. بهشت علی است، حشر، حساب، صراط، آدم، نوح و..... محمد، فاطمه، علی(ع) است و.... این شاعر همه اینها را علی (ع) قرار داد است؛ یعنی علی (ع) همه اینها است! نظر شرعی شما در این باره چیست؟
- [سایر] در آیه 84 سوره شعراء آمده است؛ حضرت ابراهیم(ع) از خدا میخواهد: در (آخرین)، برایشان (لسان صدق) قرار دهد. طبق تفسیر نمونه، خداوند جواب این آیه را در آیه 50 سوره مریم میدهد: (وَ وَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِیًّا). با توجه به اینکه خدا لسان صدق را (علی) قرار داده، آیا میتوان گفت که این همان امام علی(ع) است؟ آیا حدیثی از امامان در اینباره نقل شده است؟ در دعای ندبه هم میخوانیم: (و بعض اتخذته لنفسک خلیلا و سالک لسان صدق فی الآخرین فاجبته و جعلت ذلک علیا).
- [سایر] چرا در نماز سلام می دهیم؟ هدف از این سه سلام: (ایها النبی، علینا و علی عبادالله الصالحین، علیکم) چیست؟ منظور از سلام اول ظاهراً مشخص است که رسول اکرم (ص) است، اما مفهوم سلام دوم (علینا و علی عباد الله الصالحین) و سلام سوم (علیکم) چیست؟
- [آیت الله بهجت] لو اوصی بمبلغ لیصرف علی وقف کأن ینبی به مسجد... ففضل ما اوصی به علی الجهة الموصی بصرفه فیها فهل یصرف الباقی فی اعمال البرّ او یعود میراثا؟
- [سایر] چرا صاحب کتاب (کفایة الأثر فی النصّ علی الأئمة الإثنی عشر) بسیاری از روایات این کتاب را مستقیماً از دروغگوئی مثل (ابی مفضل شیبانی) نقل کرده است؟
- [سایر] در زیارت عاشورا می خوانیم «عظمت مصیبتک فی السماوات علی جمیع اهل السماوات» منطور از اهل سماوات چیست؟
- [سایر] آیا امام علی(ع) نمونه یک انسان کامل به حساب می آید؟
- [سایر] در روایتی از امیرالمؤمنین (علیه السّلام) آمده که: (اعلی المنکوحات النّساء و هو مبالٌ فی مبال، و مثالٌ لمثال). منظور از (مثال لمثال) در این روایت چیست؟
- [سایر] قال علی(ع): (صاحب مصر علامة العلامات و آیته عجب لها أمارات، قلبه حسن و رأسه محمد و یغیر اسم الجد(محمد حسنی مبارک)، إن خرج فاعلم أنّ المهدی سیطرق أبوابکم، فقبل أن یقرعها طیروا إلیه فی قباب السحاب (الطائرات)، أو ائتوه زحفا و حبوا علی الثلج. .)؛ ماذا قال علی(ع) عن آخر الزمان، صفحه 330؛ آیا این حدیث معتبر است؟
- [آیت الله مظاهری] اگر در جایی که نباید سلام نماز را بگوید سهواً بگوید: (السّلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته). باید دو سجده سهو بنماید، ولی اگر اشتباهاً مقداری از این سلام را بگوید، یا بگوید: (السّلام علیک ایّها النّبیّ و رحمة اللَّه و برکاته). یا بگوید: (السّلام علینا و علی عباد اللَّه الصّالحین). مستحب است که دو سجده سهو به جا آورد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در جائی که نباید سلام نماز را بگوید سهواً بگوید : السلام علیناً و علی عبادالله الصالحین یا بگوید : السلام علیکم و رحمه الله و برکاته باید دو سجدة سهو بنماید ، ولی اگر اشتباهاً مقداری از این دو سلام را بگوید ، یا بگوید : السلام علیک ایها النبی و رحمه الله و برکاته احتیاط مستحب آن است که دو سجدة سهو بجا آورد .
- [آیت الله جوادی آملی] .پس از تشهّد آخر نماز, درحالیکه نشسته و بدن آرام است, مستحب است بگوید: (اَلسَّلاَمُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ (و واجب است بعد از آن بگوید: (السَّلاَمُ عَلَیْنَا وَ عَلی عِبَادِ اللهِ الصَّالِحِینَ (یا بگوید: (اَلسَّلاَمُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ (و احتیاط واجب است که به اوّلی اکتفا نشود و اکتفا به دومی, صحیح است.
- [آیت الله سبحانی] بعد از تشهّد رکعت آخر نماز; مستحب است در حالی که نشسته و بدن آرام است بگوید: اَلْسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِیُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ و بعد از آن باید بگوید: اَلْسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ یا بگوید اَلسَّلامُ عَلَیْنَا وَ عَلی عِبَادِ اللهِ الصَّالِحینَ.
- [آیت الله بروجردی] اگر در جایی که نباید سلام نماز را بگوید، سهواً بگوید:(اَلسَّلامُ عَلَینا و عَلَی عِبادِ اللهِ الصّالِحینَ) یا بگوید:(اَلسَّلامُ عَلَیکُم وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرکاتُهُ) باید دو سجدهی سهو بنماید؛ ولی اگر اشتباهاً مقداری از این دو سلام را بگوید، یا بگوید:(اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیهَا النَّبِی وَ رَحمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ)، احتیاط مستحب آن است که دو سجدهی سهو به جا آورد.
- [امام خمینی] اگر در جایی که نباید سلام نماز را بگوید سهوا بگوید: "السلام علینا و علی عباد الله الصالحین" یا بگوید: "السلام علیکم و رحمة الله و برکاته"باید دو سجده سهو بنماید، ولی اگر اشتباها مقداری از این دو سلام را بگوید،یا بگوید: "السلام علیک ایها النبی و رحمة الله و برکاته" احتیاط مستحب آن است که دو سجده سهو بجا آورد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغة عقد غیر دائم را بخوانند ، بعد از آنکه مدّت و مَهر را معیّن کردند ، چنانچه زن بگوید : زَوَجْتُکَ نَفْسی فٍی الْمُدَّهٍ الْمَعْلُومَهٍ عَلَی الْمَهْرٍ الْمَعْلُومٍ ، بعد بدون فاصله مرد بگوید قَبٍلْتُ صحیح است . و اگر دیگری را وکیل کنند و اوّل وکیل زن به وکیل مرد بگوید : مَتَّعْتُ مُوَکِلَّتی مُوَکِلَّکَ فِی الْمُدَّهِ الْمَعْلُومَهِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُومِ ، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید : قَبِلْتُ لِمُوَکِلی هکَذا صحیح میباشد . شرائط عقد :
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: زَوَّجْتُکَ نَفْسی فی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلومِ بعد بدون فاصله مرد بگوید: (قَبِلْتُ) صحیح است، و اگر دیگری را وکیل کنند و اول، وکیل زن به وکیل مرد بگوید: مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلوُمَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلومِ پس بدون فاصله، وکیل مرد بگوید: قَبِلْتُ لِمُوَکِّلِی هَکَذا صحیح میباشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آنکه مدّت و مهر را معیّن کردند، چنانچه زن بگوید: زَوَّجْتُکَ نَفْسی فِی المُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعلُوم، بعد بدون فاصله مرد بگوید: قَبِلْتُ، صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند اوّل وکیل زن به وکیل مرد بگوید: مَتَّعْتُ مُوَکِّلَتِی مُوَکِّلَکَ فِی الْمُدَّةِ الْمَعْلُومَةِ عَلَی الْمَهْرِ الْمَعْلُوم، پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: قَبِلْتُ لِمُوَکِّلی هکَذَا، صحیح می باشد. شرایط عقد
- [امام خمینی] اگر خود زن و مرد بخواهند صیغه عقد غیر دائم را بخوانند، بعد از آن که مدت و مهر را معین کردند، چنانچه زن بگوید: "زوجتک نفسی فی المدة المعلومة علی المهر المعلوم" بعد بدون فاصله مرد بگوید: "قبلت" صحیح است. و اگر دیگری را وکیل کنند و اول وکیل زن به وکیل مرد بگوید: "متعت موکلتی موکلک فی المدة المعلومة علی المهر المعلوم" پس بدون فاصله وکیل مرد بگوید: "قبلت لموکلی هکذا"، صحیح می باشد.