با توجه به دعای ابو حمزه ثمالی: (... لَسْتُ أَتَّکِلُ فِی النَّجَاةِ مِنْ عِقَابِکَ عَلَی أَعْمَالِنَا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنَا...)؛ چرا و با چه انگیزه‌ای عمل خیر انجام دهیم، اگر قرار نیست روی اعمالمان حساب باز کنیم؟
جمله مورد اشاره در پرسش، سخن امام سجاد(ع) است. این ویژگی از آن اولیای الهی و مردان خدا است که در بندگی و طاعت، در عبادت و خدمت، از جسم و جان مایه می‌‏گذارند، و اعمال و بندگی آنها در حد اعلا است، اما هرگز به آن مغرور نمی‌شوند و به آن تکیه نمی‌کنند؛ آنان به «مقام فناء» در برابر ذات ربوبی رسیده‌اند و برای خود وجودی تصور نمی‌کنند تا به اعمال خود پناه آورند و بر آن اعتماد کنند. دعاهای وارده از ائمه(ع) در همین راستا قابل تحلیل است. صحیفه سجادیه سرشار از همین دعاها است. این‌گونه است دعای کمیل امام علی(ع) و ... . مردان خدا در عین طاعت و بندگی، این نگرانی در دلشان وجود دارد که مبادا لحظه‏‌ای شیطان اعمال آنان را در نظرشان زینتی جلوه دهد، و در آنها غرور ایجاد شود که این بدترین چیز در زندگی آنان است. انسان در عین این‌که نباید از اعمالش ناامید و مأیوس باشد، اما این نکته را نیز باید توجه داشته باشد که در محضر پروردگار، او و اعمالش هیچ‌اند، اگر عملی انجام می‌دهد به لطف فضل پروردگار است. اگر فردی انسان را مجاناً در بهترین منزل سکونت دهد و تنها از او بخواهد که به گیاهان موجود در خانه آب دهد، او نمی‌تواند این آب دادن را حق الاجاره به شمار آورد! از طرفی سزاوار هم نیست به دلیل آن‌که این آب دادن ارزشی ندارد، از انجام آن خودداری کند، بلکه تنها می‌تواند شرمندگی خود را به صاحب خانه اعلام کند. عبارت موجود در پرسش هم در همین راستا بوده و دلیلی بر ترک عمل نیست. گفتنی است؛ تقوا که همان نیروی حفظ نفس و خود نگه‌داری از بی‌‌پروایی در مسئله گناه است، طبعاً ملازم با نوعی بیم و هراس می‌‌‏باشد. برای آگاهی بیشتر در این باره، پاسخ 31969 را مطالعه کنید.
عنوان سوال:

با توجه به دعای ابو حمزه ثمالی: (... لَسْتُ أَتَّکِلُ فِی النَّجَاةِ مِنْ عِقَابِکَ عَلَی أَعْمَالِنَا بَلْ بِفَضْلِکَ عَلَیْنَا...)؛ چرا و با چه انگیزه‌ای عمل خیر انجام دهیم، اگر قرار نیست روی اعمالمان حساب باز کنیم؟


پاسخ:

جمله مورد اشاره در پرسش، سخن امام سجاد(ع) است. این ویژگی از آن اولیای الهی و مردان خدا است که در بندگی و طاعت، در عبادت و خدمت، از جسم و جان مایه می‌‏گذارند، و اعمال و بندگی آنها در حد اعلا است، اما هرگز به آن مغرور نمی‌شوند و به آن تکیه نمی‌کنند؛ آنان به «مقام فناء» در برابر ذات ربوبی رسیده‌اند و برای خود وجودی تصور نمی‌کنند تا به اعمال خود پناه آورند و بر آن اعتماد کنند.
دعاهای وارده از ائمه(ع) در همین راستا قابل تحلیل است. صحیفه سجادیه سرشار از همین دعاها است. این‌گونه است دعای کمیل امام علی(ع) و ... .
مردان خدا در عین طاعت و بندگی، این نگرانی در دلشان وجود دارد که مبادا لحظه‏‌ای شیطان اعمال آنان را در نظرشان زینتی جلوه دهد، و در آنها غرور ایجاد شود که این بدترین چیز در زندگی آنان است.
انسان در عین این‌که نباید از اعمالش ناامید و مأیوس باشد، اما این نکته را نیز باید توجه داشته باشد که در محضر پروردگار، او و اعمالش هیچ‌اند، اگر عملی انجام می‌دهد به لطف فضل پروردگار است.
اگر فردی انسان را مجاناً در بهترین منزل سکونت دهد و تنها از او بخواهد که به گیاهان موجود در خانه آب دهد، او نمی‌تواند این آب دادن را حق الاجاره به شمار آورد! از طرفی سزاوار هم نیست به دلیل آن‌که این آب دادن ارزشی ندارد، از انجام آن خودداری کند، بلکه تنها می‌تواند شرمندگی خود را به صاحب خانه اعلام کند. عبارت موجود در پرسش هم در همین راستا بوده و دلیلی بر ترک عمل نیست.
گفتنی است؛ تقوا که همان نیروی حفظ نفس و خود نگه‌داری از بی‌‌پروایی در مسئله گناه است، طبعاً ملازم با نوعی بیم و هراس می‌‌‏باشد.
برای آگاهی بیشتر در این باره، پاسخ 31969 را مطالعه کنید.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین