از نظر ادبیات عرب، «شروط» و «شرائط»، جمع مکسرند و از جمع‌های «کثره» به شمار می‌آیند؛[1] یعنی هر دو دلالت بر سه و بالاتر از سه تا بی‌نهایت می‌نمایند. اما از نظر مبدأ اشتقاق، بین اهل لغت اختلاف نظر وجود دارد که بنابر دیدگاه مشهور، «شروط» بر وزن فُعوُل، جمع شرط است. مانند عقود که جمع عقد است یا مانند شموس و فلوس که جمع شمس و فلس هستند.[2] اما «شرائط»، بر وزن «فَعایِل یا فَعاوِل»[3] جمع «شَریطه» می‌باشد که با شرط هم معنا بوده و همان معنایی را افاده می‌کند که لفظ شرط افاده می‌نماید.[4] بنابر قول برخی، «شرائط»، جمع الجمع است؛ یعنی جمع شروط است که شروط نیز جمع شرط می‌باشد.[5] برخی نیز گفته‌اند: «شروط و شرائط هر دو جمع شرط هستند».[6] طبق دیدگاه مشهور،[7] «شرط»، مصدر است که به معنای الزام و التزام چیزی در بیع و غیر بیع می‌باشد.[8] و فعل آن از دو باب «فَعَلَ یَفعُلُ» مانند قَتَلَ یَقتُلُ و «فَعَلَ یَفعِلُ» مانند ضَرَبَ یَضرِبُ آمده است. [9] یعنی در کلام عرب هم «شَرَطَ یَشرُطُ» و هم «شَرَطَ یَشرِطُ» استعمال شده است.[10] جمع مکسر دیگری نیز از ریشه «ش،ر،ط» مشتق می‌شود که از نظر معنا و وزن مفرد با شروط و شرائط متفاوت است و آن لفظ «أَشراط» بر وزن أفعال[11] می‌باشد که جمع «شَرَط»[12] به معنای علامت و نشانه است.[13] چنان‌که در قرآن کریم در آیه «فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطها فَأَنَّی لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ».[14] استعمال شده و به معنای علامات و نشانه‌های قیامت آمده که برخی از علمای تفسیر با استناد به روایات، بیش از صد علامت و نشانه برای قیامت بیان نموده‌اند.[15] [1] . سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، همع الهوامع، محقق، هنداوی، عبدالحمید، ج 3، ص 364، مصر، المکتبة التوفیقیة،؛ ابن عقیل، عبدالله بن عبدالرحمن، شرح ابن عقیل، تحقیق: محمد محیی الدین، عبدالحمید، ج 4، ص 114، قاهره، دارالتراث، چاپ بیستم، 1400ق. [2] . ‏طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق، حسینی‏، سید احمد، ج 4، ص 258، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش؛ مامقانی، ملا عبد اللّٰه بن محمد حسن‌، نهایة المقال فی تکملة غایة الآمال‌، ص 144، قم، مجمع الذخائر الإسلامیة‌، چاپ اول، 1350 ق. [3] . این وزن را «منتهی الجموع» گویند؛ زیرا هر اسمی به این وزن جمع بسته شود پس از آن دیگر جمع بسته نمی‌شود. [4] . مجمع البحرین، همان؛ نهایة المقال، همان. [5] . نهایة المقال، همان. [6] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 14، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [7] . «برخی نیز گفته‌اند: «شرط»، اسم ذات است به معنای عهد و پیمان می‌باشد»، یزدی، طباطبایی، سید محمد کاظم،‌ حاشیة المکاسب‌، ج 2، ص 105، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ اول، 1410 ق. [8] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 7، ص 329، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [9] . حاشیة المکاسب‌، همان. [10] . برای اطلاع از معنای شرط، در اصطلاحات علوم مختلف؛ مانند نحو، اصول، فقه، فلسفه، کلام، قانون و...، ر. ک، الشروط أو الالتزامات التبعیة فی العقود، ج ‌1، ص 16‌ - 33. [11] . مانند «اقلام» که جمع «قلم» یا مانند «اسباب» که جمع «سبب» است. [12] . به فتح شین و راء. [13] . درویش، محیی الدین، اعراب القرآن و بیانه، ج 9، ص 212، سوریه، دارالارشاد، چاپ چهارم، 1415 ق؛ محمود عبد الرحمان‌، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة‌، ج 1، ص 187، بی‌نا، بی‌جا، بی‌تا. [14] . «آیا آنها [کافران‏] جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ایمان آورند)، در حالی‌که هم اکنون نشانه‌‌های آن آمده است. اما هنگامی که بیاید، تذکّر (و ایمان) آنها سودی نخواهد داشت»، محمد، 18. [15] . برای اطلاع بیشتر ر.ک؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 177 – 178، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، 1378 ش.
از نظر ادبیات عرب، «شروط» و «شرائط»، جمع مکسرند و از جمعهای «کثره» به شمار میآیند؛[1] یعنی هر دو دلالت بر سه و بالاتر از سه تا بینهایت مینمایند.
اما از نظر مبدأ اشتقاق، بین اهل لغت اختلاف نظر وجود دارد که بنابر دیدگاه مشهور، «شروط» بر وزن فُعوُل، جمع شرط است. مانند عقود که جمع عقد است یا مانند شموس و فلوس که جمع شمس و فلس هستند.[2]
اما «شرائط»، بر وزن «فَعایِل یا فَعاوِل»[3] جمع «شَریطه» میباشد که با شرط هم معنا بوده و همان معنایی را افاده میکند که لفظ شرط افاده مینماید.[4]
بنابر قول برخی، «شرائط»، جمع الجمع است؛ یعنی جمع شروط است که شروط نیز جمع شرط میباشد.[5]
برخی نیز گفتهاند: «شروط و شرائط هر دو جمع شرط هستند».[6]
طبق دیدگاه مشهور،[7] «شرط»، مصدر است که به معنای الزام و التزام چیزی در بیع و غیر بیع میباشد.[8] و فعل آن از دو باب «فَعَلَ یَفعُلُ» مانند قَتَلَ یَقتُلُ و «فَعَلَ یَفعِلُ» مانند ضَرَبَ یَضرِبُ آمده است. [9] یعنی در کلام عرب هم «شَرَطَ یَشرُطُ» و هم «شَرَطَ یَشرِطُ» استعمال شده است.[10]
جمع مکسر دیگری نیز از ریشه «ش،ر،ط» مشتق میشود که از نظر معنا و وزن مفرد با شروط و شرائط متفاوت است و آن لفظ «أَشراط» بر وزن أفعال[11] میباشد که جمع «شَرَط»[12] به معنای علامت و نشانه است.[13] چنانکه در قرآن کریم در آیه «فَهَلْ یَنْظُرُونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَنْ تَأْتِیَهُمْ بَغْتَةً فَقَدْ جاءَ أَشْراطها فَأَنَّی لَهُمْ إِذا جاءَتْهُمْ ذِکْراهُمْ».[14] استعمال شده و به معنای علامات و نشانههای قیامت آمده که برخی از علمای تفسیر با استناد به روایات، بیش از صد علامت و نشانه برای قیامت بیان نمودهاند.[15] [1] . سیوطی، عبدالرحمن بن ابی بکر، همع الهوامع، محقق، هنداوی، عبدالحمید، ج 3، ص 364، مصر، المکتبة التوفیقیة،؛ ابن عقیل، عبدالله بن عبدالرحمن، شرح ابن عقیل، تحقیق: محمد محیی الدین، عبدالحمید، ج 4، ص 114، قاهره، دارالتراث، چاپ بیستم، 1400ق. [2] . طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، تحقیق، حسینی، سید احمد، ج 4، ص 258، تهران، کتابفروشی مرتضوی، چاپ سوم، 1375ش؛ مامقانی، ملا عبد اللّٰه بن محمد حسن، نهایة المقال فی تکملة غایة الآمال، ص 144، قم، مجمع الذخائر الإسلامیة، چاپ اول، 1350 ق. [3] . این وزن را «منتهی الجموع» گویند؛ زیرا هر اسمی به این وزن جمع بسته شود پس از آن دیگر جمع بسته نمیشود. [4] . مجمع البحرین، همان؛ نهایة المقال، همان. [5] . نهایة المقال، همان. [6] . قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 14، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ ششم، 1371ش. [7] . «برخی نیز گفتهاند: «شرط»، اسم ذات است به معنای عهد و پیمان میباشد»، یزدی، طباطبایی، سید محمد کاظم، حاشیة المکاسب، ج 2، ص 105، قم، مؤسسه اسماعیلیان، چاپ اول، 1410 ق. [8] . ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 7، ص 329، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق. [9] . حاشیة المکاسب، همان. [10] . برای اطلاع از معنای شرط، در اصطلاحات علوم مختلف؛ مانند نحو، اصول، فقه، فلسفه، کلام، قانون و...، ر. ک، الشروط أو الالتزامات التبعیة فی العقود، ج 1، ص 16 - 33. [11] . مانند «اقلام» که جمع «قلم» یا مانند «اسباب» که جمع «سبب» است. [12] . به فتح شین و راء. [13] . درویش، محیی الدین، اعراب القرآن و بیانه، ج 9، ص 212، سوریه، دارالارشاد، چاپ چهارم، 1415 ق؛ محمود عبد الرحمان، معجم المصطلحات و الألفاظ الفقهیة، ج 1، ص 187، بینا، بیجا، بیتا. [14] . «آیا آنها [کافران] جز این انتظاری دارند که قیامت ناگهان فرا رسد (آن گاه ایمان آورند)، در حالیکه هم اکنون نشانههای آن آمده است. اما هنگامی که بیاید، تذکّر (و ایمان) آنها سودی نخواهد داشت»، محمد، 18. [15] . برای اطلاع بیشتر ر.ک؛ طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج 12، ص 177 – 178، تهران، انتشارات اسلام، چاپ دوم، 1378 ش.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر یک یا چند شرط از شرایط ذبح سهواً ترک گردد خوردن چنین ذبیحهای حلال است یا خیر؟ آیا در این جهت فرقی در شرایط وجود دارد یا خیر؟
- [سایر] چه فرقی بین علایم ظهور و شرایط ظهور است ؟
- [سایر] شرایط ظهور امام مهدی(علیه السلام) با علائم ظهور آن حضرت، چه فرقی دارد؟
- [آیت الله سبحانی] آیا فرقی بین شرط زیاده در قرض با امید زیاده وجود دارد یا خیر؟
- [آیت الله بهجت] در هبه ای که شرط عوض شده است، آیا فرقی بین ذی رحم و غیر ذی رحم است؟
- [آیت الله بهجت] آیا اذن پدر در ازدواج باکره شرط است؟ و آیا فرقی بین ازدواج دایم و موقّت وجود دارد؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] آیا اذن پدر در ازدواج دختر باکره، شرط است؟ و آیا فرقی بین ازدواج دائم و موقّت وجود دارد؟
- [آیت الله بهجت] آیا تمام شرایط امام جماعت، در نماز میتی که به جماعت خوانده می شود شرط است؟
- [آیت الله بهجت] اگر حدود شرط در ضمن بیع یا معاملات دیگر مشخّص نباشد، موجب غرر بوده و شرط باطل می شود؟ آیا غرر، به معامله هم سرایت می کند یا خیر؟ و آیا فرقی بین بیع و غیر آن است یا نه؟
- [آیت الله نوری همدانی] آیا چادر در نماز شرط است یا میتوان نماز را با مانتو و روسری یا مقنعه خواند و بفرمایید در فرادی و جماعت فرقی دارد یا خیر؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط مستحب آن است که از سایر پولهای رایج مانند اسکناس اگر شرایط دیگر در آن جمع باشد زکات بدهند.
- [آیت الله اردبیلی] در مسأله وجوب یا عدم وجوب اجازه گرفتن از پدر یا جدّ پدری برای ازدواج دختر، فرقی بین ازدواج موقّت یا دائم نیست. همچنین فرقی نمیکند که در ازدواج موقّت شرط کنند که آمیزش صورت نگیرد یا چنین شرطی نکنند.
- [آیت الله وحید خراسانی] شرایط صحیح بودن وضو چند چیز است شرط اول ان که اب وضو پاک باشد
- [امام خمینی] شرائط سفر- مسافر باید نماز ظهر و عصر و عشا را با هشت شرط شکسته بجا آورد، یعنی دو رکعت بخواند: شرط اول: آنکه سفر او کمتر از هشت فرسخ شرعی نباشد.
- [آیت الله سیستانی] هرگاه زن در ضمن عقد با شوهر شرط کند که در شرائط خاصی مثلاً اگر شوهر مسافرت طولانی نماید ، یا مثلاً شش ماه به او خرجی ندهد ، یا به زندان طولانی محکوم شود و مانند آن ، اختیار طلاق با او باشد ، این شرط باطل است ، ولی اگر چنین شرط کند ، که از طرف شوهر وکیل باشد که در شرائط خاصی ، یا بدون قید و شرط بتواند خود را طلاق دهد ، شرط صحیح است ، و شوهر نمیتواند بعداً او را از وکالت عزل کند ، و اگر خود را طلاق داد ، طلاق صحیح است .
- [آیت الله مکارم شیرازی] مخارج سربازها در سربازخانه ها یا میدان جنگ بر عهده دولت است، ولی فطره آنها بر دولت واجب نیست و اگر شرایط در خودشان جمع است باید زکات فطره خود را بدهند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] اگر بعد از فراغت وضو شک کند همه کارهای وضو را انجام داده یا نه، یا شرایط در آن جمع بوده یا نه، اعتنا نکند، اما اگر در حال وضو شک کند باید به جا آورد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] طرفین معامله به هر زبانی آشنا باشند می توانند صیغه بخوانند، بنابراین اگر فروشنده به فارسی بگوید: (این جنس را به فلان قیمت فروختم) و مشتری بگوید: (قبول کردم) معامله صحیح است، همچنین با عبارات دیگری که این معنی را به روشنی بیان کند و اگر صیغه نخوانند اما فروشنده جنس را به قصد فروختن به دیگری دهد و او هم به قصد خریدن بگیرد کافی است (به شرط این که تمام شرایط معامله در آن جمع باشد).
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر فقیر شتر و گاو و گوسفند و طلا و نقره را بابت زکات بگیرد چنان چه شرط هایی که برای واجب شدن زکات گفته شد در آنها جمع شود، باید زکات آنها را بدهد.
- [آیت الله سیستانی] اگر بعد از جمع کردن حاصل و تمام شدن مدت مزارعه ، ریشه زراعت در زمین بماند ، و سال بعد دو مرتبه سبز شود و حاصل دهد ، چنانچه شرط اشتراک در ریشه نکرده باشند ، حاصل سال دوم مال مالک بذر است .