آیا بین بالا آمدن کوه طور و پذیرش ولایت علی ابن ابی‌طالب(ع) ارتباطی وجود دارد؟
روایتی وجود دارد که بین بالا آمدن کوه طور و پذیرش ولایت امیر المؤمنین علی(ع) ارتباطی را اعلام می‌کند: از امام صادق(ع) نقل شده است: امام علی(ع) درباره آیه «وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ»[1] فرمود: «خدای تعالی می‌فرماید: و به یاد آرید زمانی که از شما پیمان و عهد گرفتیم‏ که عمل کنید به آنچه در تورات و فرقانی است که به موسی داده‌ام با نوشتار مخصوصی که شامل ذکر محمّد و علی و خاندان پاک آن دو می‌باشد که سرور جهانیان و بپادارنده حق هستند. زمانی که پیمان از شما گرفتیم که اقرار کنید و به آیندگان خود این مطلب را برسانید و دستور دهید که به آیندگان خود برسانند تا پایان آنچه در دنیا مقدّر نموده‌ام که ایمان به محمّد، نبیّ خدا آورید و تسلیم او باشید، در مورد دستوری که راجع به علی ولی اللَّه از جانب خدا می‌دهد و اطلاعاتی که راجع به جانشینانش پس از او می‌دهد، آنها که بپا دارنده حق خدایند. پس شما از پذیرش این مطلب امتناع ورزیدید و تکبر نمودید. «وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ»؛[2] به جبرئیل دستور دادیم که از کوه فلسطین به اندازه جایگاه سپاه پدرانتان یک فرسخ در یک فرسخ جدا کرد و آن‌را بالای سرشان بلند نمود، موسی گفت: یا عمل کنید راجع به آنچه در این مورد به شما دستور داده شده و گر نه این کوه را بر سر شما فرود می‌آورم، آنها از روی کراهت مجبور به قبول شدند مگر آنانی که خداوند آنها را از دشمنی و عناد دور داشت که با علاقه و اختیار پذیرفتند. پس از آن‌که قبول کردند به سجده افتاده صورت به خاک مالیدند، البته بسیاری از آنها برای فروتنی صورت به خاک نمی‌مالیدند، بلکه می‌خواستند نگاهشان به کوه باشد که آیا سقوط می‌کند یا نه؟! و گروهی با اختیار و علاقه به سجده رفتند». پس رسول خدا(ص) فرمود: «ای شیعه ما! خدا را سپاس‌گزاری کنید بر این توفیق که [خدا] به شما عنایت کرده است، شما نیز صورت به خاک می‌مالید اما نه آن‌طور که کفار بنی اسرائیل‏ می‌مالیدند، بلکه طوری که پاکان آنها صورت به خاک می‌گذاشتند...».[3] البته این روایت از تفسیری که منسوب به امام حسن عسکری(ع) است، نقل شده است که با وجود قدمت این تفسیر، انتساب آن به امام یازدهم(ع) در بین علمای امامیه از گذشته مورد بحث بود. بر این اساس، روایاتی که به تنهایی در این کتاب ذکر شده، چندان قابل اعتماد نیستند.[4]   [1] . بقره، 63. [2] . بقره، 63. [3] . التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری(ع)، ص 266، قم، مدرسة الإمام المهدی(عج)، چاپ اول، 1409ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏26، ص 288 - 289، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [4] . برای آگاهی از بحث‌های سند این تفسیر: ر.ک: علوی مهر، حسین، آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 191 – 198، قم، نشر مرکزجهانی علوم اسلامی‏، چاپ اول، 1384ش.
عنوان سوال:

آیا بین بالا آمدن کوه طور و پذیرش ولایت علی ابن ابی‌طالب(ع) ارتباطی وجود دارد؟


پاسخ:

روایتی وجود دارد که بین بالا آمدن کوه طور و پذیرش ولایت امیر المؤمنین علی(ع) ارتباطی را اعلام می‌کند:
از امام صادق(ع) نقل شده است: امام علی(ع) درباره آیه «وَ إِذْ أَخَذْنا مِیثاقَکُمْ»[1] فرمود: «خدای تعالی می‌فرماید: و به یاد آرید زمانی که از شما پیمان و عهد گرفتیم‏ که عمل کنید به آنچه در تورات و فرقانی است که به موسی داده‌ام با نوشتار مخصوصی که شامل ذکر محمّد و علی و خاندان پاک آن دو می‌باشد که سرور جهانیان و بپادارنده حق هستند.
زمانی که پیمان از شما گرفتیم که اقرار کنید و به آیندگان خود این مطلب را برسانید و دستور دهید که به آیندگان خود برسانند تا پایان آنچه در دنیا مقدّر نموده‌ام که ایمان به محمّد، نبیّ خدا آورید و تسلیم او باشید، در مورد دستوری که راجع به علی ولی اللَّه از جانب خدا می‌دهد و اطلاعاتی که راجع به جانشینانش پس از او می‌دهد، آنها که بپا دارنده حق خدایند. پس شما از پذیرش این مطلب امتناع ورزیدید و تکبر نمودید.
«وَ رَفَعْنا فَوْقَکُمُ الطُّورَ»؛[2] به جبرئیل دستور دادیم که از کوه فلسطین به اندازه جایگاه سپاه پدرانتان یک فرسخ در یک فرسخ جدا کرد و آن‌را بالای سرشان بلند نمود، موسی گفت: یا عمل کنید راجع به آنچه در این مورد به شما دستور داده شده و گر نه این کوه را بر سر شما فرود می‌آورم، آنها از روی کراهت مجبور به قبول شدند مگر آنانی که خداوند آنها را از دشمنی و عناد دور داشت که با علاقه و اختیار پذیرفتند. پس از آن‌که قبول کردند به سجده افتاده صورت به خاک مالیدند، البته بسیاری از آنها برای فروتنی صورت به خاک نمی‌مالیدند، بلکه می‌خواستند نگاهشان به کوه باشد که آیا سقوط می‌کند یا نه؟! و گروهی با اختیار و علاقه به سجده رفتند».
پس رسول خدا(ص) فرمود: «ای شیعه ما! خدا را سپاس‌گزاری کنید بر این توفیق که [خدا] به شما عنایت کرده است، شما نیز صورت به خاک می‌مالید اما نه آن‌طور که کفار بنی اسرائیل‏ می‌مالیدند، بلکه طوری که پاکان آنها صورت به خاک می‌گذاشتند...».[3]
البته این روایت از تفسیری که منسوب به امام حسن عسکری(ع) است، نقل شده است که با وجود قدمت این تفسیر، انتساب آن به امام یازدهم(ع) در بین علمای امامیه از گذشته مورد بحث بود. بر این اساس، روایاتی که به تنهایی در این کتاب ذکر شده، چندان قابل اعتماد نیستند.[4]   [1] . بقره، 63. [2] . بقره، 63. [3] . التفسیر المنسوب إلی الإمام الحسن العسکری(ع)، ص 266، قم، مدرسة الإمام المهدی(عج)، چاپ اول، 1409ق؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‏26، ص 288 - 289، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403ق. [4] . برای آگاهی از بحث‌های سند این تفسیر: ر.ک: علوی مهر، حسین، آشنایی با تاریخ تفسیر و مفسران، ص 191 – 198، قم، نشر مرکزجهانی علوم اسلامی‏، چاپ اول، 1384ش.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین