کلمه «فلسفه» وقتی به صورت مضاف به کار می‌‏رود؛ مانند فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه‏ ریاضی، فلسفه‏ هنر و ...،[1] معمولاً به معنای تبیین اصول و مبانی و به اصطلاح مبادی آن علم است و مطالبی از قبیل تاریخچه، بنیان‌گذار، هدف، روش تحقیق و سیر تحول آن علم نیز مورد بررسی قرار می‌‏گیرد، نظیر همان مطالب هشت‌گانه‌‏ای که سابقاً در مقدمه کتاب ذکر و به نام رؤوس ثمانیه نامیده می‌‏شده است.[2] به بیان دیگر، در فلسفه‌‏های مضاف از سه چیز بحث می‌‏شود: الف. مبانی، ب. روش‌ها، ج. تاریخ تحوّل آراء. بنابراین مقصود از «فلسفه» در این‌جا متافیزیک و ماوراء الطبیعه نیست که در فلسفه رایج اسلامی به آن توجه می‌‏شود. [3] [1] . البته باید توجه داشت این تعبیرات(فلسفه‌ی مضاف به علم) گاهی از طرف کسانی به کار می‌‏رود که واژه علم را به علوم تجربی اختصاص داده‌‏اند و واژه فلسفه را در مورد رشته‌‏هایی از معارف و معلومات انسانی به کار می‌‏برند که به وسیله تجربه حسی قابل اثبات نیست، چنین کسانی به جای این‌که مثلاً بگویند علم خداشناسی، خواهند گفت فلسفه خداشناسی یعنی ذکر مضاف الیه برای فلسفه فقط به منظور نشان دادن نوع مطالب مورد بحث و اشاره به موضوع آنها است. همچنین کسانی که مسائل عملی و ارزشی را علمی نمی‌‏دانند و برای آنها پایگاه عینی و واقعی قائل نیستند، بلکه آنها را صرفاً تابع میل‌ها و رغبت‌های مردم می‌‏پندارند بعضاً این‌گونه مسائل را وارد قلمرو فلسفه می‌‏کنند و به جای این‌که مثلاً بگویند علم اخلاق می‌‏گویند فلسفه اخلاق یا به جای این‌که بگویند علم سیاست می‌‏گویند فلسفه سیاست. ر. ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج1، ص 68، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1366ش. [2] . ر.ک: همان. [3] . ر.ک: هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ص 31، مؤسسه خانه خرد، قم، چاپ دوم، 1283ش.
کلمه «فلسفه» وقتی به صورت مضاف به کار میرود؛ مانند فلسفه اخلاق، فلسفه حقوق، فلسفه ریاضی، فلسفه هنر و ...،[1] معمولاً به معنای تبیین اصول و مبانی و به اصطلاح مبادی آن علم است و مطالبی از قبیل تاریخچه، بنیانگذار، هدف، روش تحقیق و سیر تحول آن علم نیز مورد بررسی قرار میگیرد، نظیر همان مطالب هشتگانهای که سابقاً در مقدمه کتاب ذکر و به نام رؤوس ثمانیه نامیده میشده است.[2] به بیان دیگر، در فلسفههای مضاف از سه چیز بحث میشود:
الف. مبانی، ب. روشها، ج. تاریخ تحوّل آراء. بنابراین مقصود از «فلسفه» در اینجا متافیزیک و ماوراء الطبیعه نیست که در فلسفه رایج اسلامی به آن توجه میشود. [3] [1] . البته باید توجه داشت این تعبیرات(فلسفهی مضاف به علم) گاهی از طرف کسانی به کار میرود که واژه علم را به علوم تجربی اختصاص دادهاند و واژه فلسفه را در مورد رشتههایی از معارف و معلومات انسانی به کار میبرند که به وسیله تجربه حسی قابل اثبات نیست، چنین کسانی به جای اینکه مثلاً بگویند علم خداشناسی، خواهند گفت فلسفه خداشناسی یعنی ذکر مضاف الیه برای فلسفه فقط به منظور نشان دادن نوع مطالب مورد بحث و اشاره به موضوع آنها است.
همچنین کسانی که مسائل عملی و ارزشی را علمی نمیدانند و برای آنها پایگاه عینی و واقعی قائل نیستند، بلکه آنها را صرفاً تابع میلها و رغبتهای مردم میپندارند بعضاً اینگونه مسائل را وارد قلمرو فلسفه میکنند و به جای اینکه مثلاً بگویند علم اخلاق میگویند فلسفه اخلاق یا به جای اینکه بگویند علم سیاست میگویند فلسفه سیاست. ر. ک: مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش فلسفه، ج1، ص 68، سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، چاپ دوم، 1366ش. [2] . ر.ک: همان. [3] . ر.ک: هادوی تهرانی، مهدی، مکتب و نظام اقتصادی اسلام، ص 31، مؤسسه خانه خرد، قم، چاپ دوم، 1283ش.
- [سایر] با وجود این که می دانیم امام رضا (ع) عالم به حاجات است، عریضه نوشتن وبه آب انداختن با توجه به علوم ائمه چه فلسفه ای دارد؟
- [سایر] لطفا یک سیر مطالعاتی برای مطالعه مباحث زیر ارائه دهید: کلام اسلامی- فلسفه اسلامی عرفان اسلامی -فقه اسلامی -فلسفه غرب.
- [سایر] فلسفه ایجاد نظام اسلامی چیست ؟
- [سایر] تفاوت فلسفه اسلامی با غیر اسلامی کدامند؟
- [سایر] فلسفه نماز چیست؟ و آیا این فلسفه در نظر شیعه و اهل سنت تفاوت دارد؟
- [سایر] فلسفه پیدایش فرق مختلف اسلامی چیست؟
- [سایر] سلام؛ فلسفه تحلیلی چیست و تفاوت آن با فلسفه ملاصدرا و دروس فلسفی که در حوزه میخوانند چیست؟
- [سایر] فلسفه غسل چیست؟
- [سایر] فلسفه نبوت انبیاء چیست؟
- [سایر] فلسفه ی مرگ چیست ؟
- [آیت الله اردبیلی] مسافرت به کشورهای غیر اسلامی و اقامت در آنجا جهت تحصیل علوم روز یا تجارت و کسب و کار جایز است، به شرط آن که اطمینان داشته باشد در عقیده و عمل او انحرافی صورت نمیگیرد؛ بنابر این کسی که در آن مکانها اقامت گزیده اگر نسبت به خود یا زن و فرزندانش خوف انحراف داشته باشد، بر او لازم است که به سرزمینی که از خطر انحراف در امان است هجرت نماید.
- [آیت الله مظاهری] هیچکدام از علوم غریبه حجّیت ندارد و چیزی بهواسطه آن اثبات نمیشود، گرچه بهواسطه آنها یقین حاصل شود، زیرا یقینی حجّت است که از راه متعارف پیدا شود.
- [آیت الله اردبیلی] یادگرفتن و یاددادن علوم و صنایعی که مورد نیاز مردم است و موجب عظمت و قدرت مسلمانان در برابر کفّار میباشد، بر همه افراد واجب کفایی است.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . یاد گرفتن و یاددادن علوم و صنایعی که مورد احتیاج عموم است و هم چنین علوم و صنایعی که سبب قوت و شوکت جامعه مسلمین، و برتری قوای دفاعی آنها بر کفار می شود، بر همه واجب مؤکد است به وجوب کفایی و باید مسلمانان بنحوی قوی شوند که قطع طمع کفار را از بلاد و نوامیس و اعراض و اموال و معادن و ثروت خود بنمایند.
- [آیت الله مظاهری] اقلیتهای مذهبی در طرح دعوی باید به قاضی اسلامی مراجعه نمایند و قاضی نیز باید طبق موازین اسلامی حکم نماید.
- [آیت الله مظاهری] اگر ماندن در بلاد کفر موجب وهن مملکت اسلامی شود حرام است، گرچه موجب مفسده دینی و اخلاقی نشود، بلکه اگر مملکت اسلامی احتیاج به او داشته باشد، ماندن در آنجا حرام است، گرچه موجب وهن برای مملکت اسلامی نباشد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] ماهی مردهای که معلوم نیست آن را زنده از آب گرفتهاند یا مرده، چنانچه از ممالک غیر اسلامی آورده باشند حرام است و اگر از بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی تهیّه شده یا از این جاها به ممالک غیر اسلامی منتقل شده باشد اشکال ندارد، چنانچه در مسأله 95 و 96 گذشت، ولی اگر انسان بداند که ماهی از ممالک غیر اسلامی بدون تحقیق وارد بازار مسلمانان یا سرزمین اسلامی شده، حرام میباشد.
- [آیت الله مظاهری] معادن گرچه در ملک شخصی کسی پیدا شود ملک حکومت اسلامی است و در صورت ممانعت حکومت اسلامی، کسی حقّ تصرّف در آنها را ندارد.
- [آیت الله مظاهری] کار (زراعت، صنعت، تجارت و مانند آن) برای تأمین احتیاجات جامعه اسلامی واجب کفایی است، و هر کسی در فراخور حالش باید احتیاجات جامعه اسلامی را تأمین کند.
- [آیت الله مظاهری] تعلیم و تحصیل و به کارگیری رمل و اسطرلاب و علم طلسم و احضار ارواح و اجنّه و فرشته و خواب مغناطیسی و شعبده و کلّیه علوم غریبه حرام است، گرچه برای تفحّص و تجسّس نباشد.