در روایتی داریم؛ خدا به پیامبرش فرمود: (به عزّتم سوگند که توبه فلان شخص را تا وقتی شیرینی گناه در دل او باشد نمی‌بخشم). منظور از شیرینی گناه چیست؟ چگونه از بین می‌رود؟ و چگونه مطلع شویم که آن شیرینی از دل ما بیرون رفته است؟
1. آنچه در پرسش به آن اشاره شده است؛ روایتی است درباره توبه که در برخی از کتاب‌های قدیمی اخلاقی آمده است: «یکی از پیامبران از حق تعالی قبول توبه بنده‌ای را درخواست کرد که سال‌ها در عبادت کوشیده ولی اثر قبولی آن‌را نیافته بود؛ حق تعالی به او فرمود: به عزّت و جلالم سوگند! اگر همه اهل آسمان‌ها و زمین از او شفاعت کنند، تا وقتی که حلاوت و شیرینی گناهانی که از آنها توبه کرده، در دل اوست توبه‌اش را نخواهم پذیرفت».[1] از این روایت و مشابه آن که در منابع حدیثی وارد شده است به دست می‌آید که؛ یکی از نشانه‌های توبه و پشیمانی واقعی؛ احساس و درک تلخی گناهان است که به‌جای شیرینی‏ آنها در دل جایگزین می‌شود و میل او به گناه به کراهت و رغبت او به نفرت مبدّل می‌گردد. سزاوار است توبه کننده این تلخی و زهرناکی را در تمام گناهان احساس کند و آن‌را موجود بداند هر چند برخی از گناهان را پیش از این مرتکب نشده باشد.[2] 2. برای آگاه شدن از از بین رفتن یا نرفتن شیرینی گناه باید گفت: اگر از آن گناه در دل و ذهن خاطره خوشی باشد، و این خاطره دوباره او را به سوی گناه بکشاند، هنوز شیرینی‌اش از بین نرفته و اگر آن‌را خاطره تلخی بداند، شیرینی‌اش از بین رفته است.[3] برای نمونه؛ اگر کسی شربت شیرینی را بخورد و بعداً آگاهی پیدا کند که آن شربت دارای ضرر و زیان جسمی است، دیگر به سوی خوردن آن نمی‌رود، هرچند شیرینی آن شربت را وقتی یاد می‌آورد، لذت می‌برد ولی به جهت آثار و عواقب بد آن دیگر به‌سوی آن نمی‌رود. توبه از گناه نیز چنین است؛ وقتی شخص توبه واقعی می‌کند، دیگر به سمت ارتکاب گناه نمی‌رود، هر چند لذت گناه در خاطره و ذهن او است، ولی به جهت عواقب و آثار بد گناه دیگر به سوی آن نمی‌رود. در این صورت است که خداوند توبه او را می‌پذیرد و حتی امکان دارد که با انجام اعمال نیک به مرور زمان خاطره و شیرینی آن گناه از ذهنش پاک شود. 3. اساسی‌ترین راه؛ جایگزین ساختن محبت خدا و لذت بردن از مناجات با او به‌جای محبت دنیا و لذت‌های مادی است که این فرایند نیاز به معرفت و عمل دارد. ایمان به خداوند و عمل کردن به واجبات و مستحبات به تدریج مزاج انسان را عوض می‌کند و لذت بندگی خدا را می‌چشد. اگر کسی لذت قرب به خدا و عبودیت خداوند را بچشد، هرگز از گناه و لذت‌های مادی راضی نخواهد شد. برای آگاهی بیشتر از شرایط توبه و برخی راه‌کارهای از بین بردن شیرینی گناه نمایه‌های زیر را مطالعه کنید: «توبه از گناه»، سؤال 370 «توبه و جایگاه آن در قرآن کریم»، سؤال 25704 «علم به بخشیده شدن گناه»، سؤال  8738 «جلوگیری از وسوسه گناه»،  سؤال 3859   [1] . «حدثنا فی الإسرائیلیات‏: إن اللّه عزّ و جلّ قال لبعض أنبیائه و قد سأله قبول توبة عبد بعد أن اجتهد سنین فی العبادة و لم یر قبول توبته فقال له: و عزتی و جلالی لو شفع فیه أهل السموات و الأرض ما قبلت توبته و حلاوة ذلک الذنب الذی تاب منه فی قلبه‏»؛ ابو طالب مکی(متوفای 386ق)، محمد بن علی‏، قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید إلی مقام التوحید، ج ‏1، ص 321، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بی‌تا؛ غزالی(متوفای 505ق‏)، محمد بن محمد، إحیاء علوم الدین‏، ج ‏11، ص 198، بیروت، دار الکتب العربی‏، چاپ اول، بی‌تا؛ [2] . ر.ک: فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی‏، المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ج ‏7، ص 62 – 63، قم، مؤسسه نشر اسلامی،‏ چاپ چهارم، 1376ش. [3] . ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج ‏11، ص 183، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.
عنوان سوال:

در روایتی داریم؛ خدا به پیامبرش فرمود: (به عزّتم سوگند که توبه فلان شخص را تا وقتی شیرینی گناه در دل او باشد نمی‌بخشم). منظور از شیرینی گناه چیست؟ چگونه از بین می‌رود؟ و چگونه مطلع شویم که آن شیرینی از دل ما بیرون رفته است؟


پاسخ:

1. آنچه در پرسش به آن اشاره شده است؛ روایتی است درباره توبه که در برخی از کتاب‌های قدیمی اخلاقی آمده است: «یکی از پیامبران از حق تعالی قبول توبه بنده‌ای را درخواست کرد که سال‌ها در عبادت کوشیده ولی اثر قبولی آن‌را نیافته بود؛ حق تعالی به او فرمود: به عزّت و جلالم سوگند! اگر همه اهل آسمان‌ها و زمین از او شفاعت کنند، تا وقتی که حلاوت و شیرینی گناهانی که از آنها توبه کرده، در دل اوست توبه‌اش را نخواهم پذیرفت».[1]
از این روایت و مشابه آن که در منابع حدیثی وارد شده است به دست می‌آید که؛ یکی از نشانه‌های توبه و پشیمانی واقعی؛ احساس و درک تلخی گناهان است که به‌جای شیرینی‏ آنها در دل جایگزین می‌شود و میل او به گناه به کراهت و رغبت او به نفرت مبدّل می‌گردد. سزاوار است توبه کننده این تلخی و زهرناکی را در تمام گناهان احساس کند و آن‌را موجود بداند هر چند برخی از گناهان را پیش از این مرتکب نشده باشد.[2]
2. برای آگاه شدن از از بین رفتن یا نرفتن شیرینی گناه باید گفت: اگر از آن گناه در دل و ذهن خاطره خوشی باشد، و این خاطره دوباره او را به سوی گناه بکشاند، هنوز شیرینی‌اش از بین نرفته و اگر آن‌را خاطره تلخی بداند، شیرینی‌اش از بین رفته است.[3]
برای نمونه؛ اگر کسی شربت شیرینی را بخورد و بعداً آگاهی پیدا کند که آن شربت دارای ضرر و زیان جسمی است، دیگر به سوی خوردن آن نمی‌رود، هرچند شیرینی آن شربت را وقتی یاد می‌آورد، لذت می‌برد ولی به جهت آثار و عواقب بد آن دیگر به‌سوی آن نمی‌رود. توبه از گناه نیز چنین است؛ وقتی شخص توبه واقعی می‌کند، دیگر به سمت ارتکاب گناه نمی‌رود، هر چند لذت گناه در خاطره و ذهن او است، ولی به جهت عواقب و آثار بد گناه دیگر به سوی آن نمی‌رود. در این صورت است که خداوند توبه او را می‌پذیرد و حتی امکان دارد که با انجام اعمال نیک به مرور زمان خاطره و شیرینی آن گناه از ذهنش پاک شود.
3. اساسی‌ترین راه؛ جایگزین ساختن محبت خدا و لذت بردن از مناجات با او به‌جای محبت دنیا و لذت‌های مادی است که این فرایند نیاز به معرفت و عمل دارد. ایمان به خداوند و عمل کردن به واجبات و مستحبات به تدریج مزاج انسان را عوض می‌کند و لذت بندگی خدا را می‌چشد. اگر کسی لذت قرب به خدا و عبودیت خداوند را بچشد، هرگز از گناه و لذت‌های مادی راضی نخواهد شد.
برای آگاهی بیشتر از شرایط توبه و برخی راه‌کارهای از بین بردن شیرینی گناه نمایه‌های زیر را مطالعه کنید:
«توبه از گناه»، سؤال 370
«توبه و جایگاه آن در قرآن کریم»، سؤال 25704
«علم به بخشیده شدن گناه»، سؤال  8738
«جلوگیری از وسوسه گناه»،  سؤال 3859   [1] . «حدثنا فی الإسرائیلیات‏: إن اللّه عزّ و جلّ قال لبعض أنبیائه و قد سأله قبول توبة عبد بعد أن اجتهد سنین فی العبادة و لم یر قبول توبته فقال له: و عزتی و جلالی لو شفع فیه أهل السموات و الأرض ما قبلت توبته و حلاوة ذلک الذنب الذی تاب منه فی قلبه‏»؛ ابو طالب مکی(متوفای 386ق)، محمد بن علی‏، قوت القلوب فی معاملة المحبوب و وصف طریق المرید إلی مقام التوحید، ج ‏1، ص 321، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، بی‌تا؛ غزالی(متوفای 505ق‏)، محمد بن محمد، إحیاء علوم الدین‏، ج ‏11، ص 198، بیروت، دار الکتب العربی‏، چاپ اول، بی‌تا؛ [2] . ر.ک: فیض کاشانی، محمد بن شاه مرتضی‏، المحجة البیضاء فی تهذیب الإحیاء، ج ‏7، ص 62 – 63، قم، مؤسسه نشر اسلامی،‏ چاپ چهارم، 1376ش. [3] . ابن أبی الحدید، عبد الحمید بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق، مصحح، ابراهیم، محمد ابوالفضل،‏ ج ‏11، ص 183، قم، مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ اول، 1404ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین