بر پایه منابع روایی و مقاتل معتبر و قابل استناد؛ پس از شهادت امام حسین(ع)، سپاه عمر بن سعد به خیمه‌های اهل بیت‏ آن حضرت حمله کردند و به غارت اموال خیمه‌ها و زیور آلات زنان پرداختند. و لباس رویین زنان را کشیدند. در متن عربی بیشتر این روایات، عباراتی مانند «جاذَبُوا النِّساءَ مَلاحِفَهُنَّ عَن ظُهورِهِنَّ»، «یَنزِعونَ المَلاحِفَ عَن ظُهورِنا»، «یَنتَزِعونَ مِلحَفَةَ المَرأَةِ عَن ظَهرِها» و «تُنازَعُ ثَوبَها عَلی ظَهرِها» آمده است و اینها – با توجه به معنای ملحفه - به معنای برهنه شدن و نمایان شدن موها و بدن زنان نیست، بلکه چون زنان آن موقع علاوه بر رواندازهایی شبیه چادر؛ لباس زیرین دیگری نیز داشتند که موی سر و بدن را می‌پوشاند، و سپاه دشمن تنها لباس رویین آنها را به غارت بردند. و این به معنای بی‌حجابی و بدون پوشش نیست. بر فرض پذیرش آنچه در پرسش آمده؛ باز هم این موضوع با شأن اهل بیت و غیرت خداوند منافاتی ندارد؛ زیرا بی‌حجابی زمانی مذموم است که از روی اختیار باشد، نه اجبار.
اینکه در مقاتل با تعابیر گوناگون آمده که بعد از ماجرای اسارت اهل بیت امام حسین(ع)؛ معجر و مقنعههای آنان را بردند و سر آنها را برهنه گذاشتند، درست است؟ آیا غیرت خداوند به این کار اجازه میدهد؟ آیا این مطالب درست است؟ آیا بیان آنها با شأن اهل بیت سازگار است؟
بر پایه منابع روایی و مقاتل معتبر و قابل استناد؛ پس از شهادت امام حسین(ع)، سپاه عمر بن سعد به خیمههای اهل بیت آن حضرت حمله کردند و به غارت اموال خیمهها و زیور آلات زنان پرداختند. و لباس رویین زنان را کشیدند.
در متن عربی بیشتر این روایات، عباراتی مانند «جاذَبُوا النِّساءَ مَلاحِفَهُنَّ عَن ظُهورِهِنَّ»، «یَنزِعونَ المَلاحِفَ عَن ظُهورِنا»، «یَنتَزِعونَ مِلحَفَةَ المَرأَةِ عَن ظَهرِها» و «تُنازَعُ ثَوبَها عَلی ظَهرِها» آمده است و اینها – با توجه به معنای ملحفه - به معنای برهنه شدن و نمایان شدن موها و بدن زنان نیست، بلکه چون زنان آن موقع علاوه بر رواندازهایی شبیه چادر؛ لباس زیرین دیگری نیز داشتند که موی سر و بدن را میپوشاند، و سپاه دشمن تنها لباس رویین آنها را به غارت بردند. و این به معنای بیحجابی و بدون پوشش نیست.
بر فرض پذیرش آنچه در پرسش آمده؛ باز هم این موضوع با شأن اهل بیت و غیرت خداوند منافاتی ندارد؛ زیرا بیحجابی زمانی مذموم است که از روی اختیار باشد، نه اجبار.
- [سایر] آیا خرابة شام که اهل بیت امام حسین(ع) مدتی را در آنجا به سر بردند، واقعاً خرابه بود یا با توجه به شأن اهل بیت خرابه محسوب می شده است؟
- [سایر] آیا بعد از شهید شدن امام حسین علیه السّلام حجاب را از اهلبیت علیهم السلام گرفتند؟چرا خداوند گذاشت کار به آنجا بکشد؟
- [سایر] معنای دقیق " اللهم لک الحمد حمد الشاکرین علی مصابهم " که در سجده زیارت عاشورا می خوانیم چیست؟ چرا ما خداوند را برای این مصیبت فجیع شکر می کنیم و سر این سجده چیست؟ اگر شرح این عبارت های سجده زیارت عاشورا را از مبانی عرفان و حکمت متعالیه برای این موضوع استفاده بکنید بیشتر استفاده می برم به همراه احادیث أهل بیت (علیهم السلام).
- [سایر] با عرض سلام و خسته نباشید؟ من واقعاً درباره توسل متوجه نشدم چه توضیحی دادید. آیا می شود مستقیم بگوییم امام رضا (ع) حاجتمان رو برآورده کن؟ و آیا می شود مستقیم از اهل بیت خواست؟ خداوند می گوید مستقیم از من بخواهید. آیا این درست است که بگوییم امام رضا شفا بده. حاجت بده؟!
- [سایر] سلام خدا قوت آقای مرادی نمیخوام خیلی وقتتون رو بگیرم من ازتون مشاوره نمیخوام و تا اونجایی هم که توفیق داشته باشم از صحبت هاتون استفاده میکنم میگن دعا در حق همدیگه زودتر مستجاب میشه میشه خواهش کنم که لطفا برام دعا کنید افتخار رفتن به کربلا رو پیدا کنم برامون دعا کنید که نام امام حسین همیشه تاج سروریمون باشه ایشاا... که همه ی ما همیشه زیر سایه اهل بیت باشیم. یاعلی.
- [سایر] به نام خدا سلام ممنونم از پاسخ (دلشکسته) 1-مطلب با این افراد اصلا ازدواج نکنید رو خوندم حاج آقا! اما اون تو هیچ یک از این لیست ده تایی نیست... 2-مثل خیلی از جوانهای دیگه ای که از دین دور شده بودن اما دین و اهل بیت (علیهم السلام) رو دوست دارند... 3-حاج آقامن دور برم زیاد بودن دختر خانم هایی که مستقیم و غیر مستقیم به من ابراض علاقه کردند که به بعضی هاش هم فکر کردم اما گمشدمم نبودند... 1-3) چه تو دانشگاه و چه غیر دانشگاه با وجود اینکه اکثرا خوش تیپ نبودم و خیلی ساده حتی تو جلسات مهم خیلی ساده و البته حتی گاهی کمی نا مرتب بودم بطوری که بعضی از دوستان به من انتقاد هم میکردند... 4-من از روز اول و حتی دیدار اول علاقه مندش نشدم یه جورایی بعد از مدتی که صحبت هایی داشتیم اون هم اکثرا با محوریت اهل بیت و امام زمان(علیهم السلام) محبتش تو دلم رفت ... (یعنی عاشق چشم و ابرو و قیافش نشدم ، باطن وجودیش من رو علاقه مند کرد) 5- انگار که نیمه گمشده من باشه حاج آقا نمیه گمشده که نباید صد در صد شبیه آدم باشه؟ آدمها باید همدیگر رو کامل کنن درسته؟ 6-اما سوال اصلیه من از شما این هست که؟ 1-6)خدا گاهی راهی رو به روی آدم باز میکنه فرصتی رو در اختیارش میده و فردای قیامت هم در قبال این فرصت ها مسئوله(درسته) 7- اگر این کسی که به ظاهر از دین دور بود... خدا اتفاقی در مسیر زندگی من قرارش داد.. من از امام حسین (ع) و نماز بهش گفتم و اون هم قلبش برای امام حسین (ع) تپید... حاضر شد به خاطر من و البته به خواسته من به خاطر امام زمان (عج) تعغیر کنه و از من کمک خواست که کمکش کنم... 1-7) راهی بود که خدا به روی من باز کرده بود آیا من مسئول نیستم فردای قیامت ؟ 8- حاج آقا من به یه نتیجه رسیدم... لطفا راهنمایی کنید درست فکر میکنم با معیارهای مذهبی یا نه...! 1-8) و اون اینه که: اگر واقعا این دوست داشتن دوست داشتن واقعی و دو طرفه باشه وبا این توافق مهم که همه خط قرمزها و تعغیرهای دو طرف نهایتا تا رضایت اهل بیت(علیهم السلام)باشه این ازدواج میتونه ازدواج غلطی نباشه و اتفاقا شاید به کمال رسیدن قابل لمس تر باشه؟ 9- ببخشید که طولانی شد اما انشاءالله که خدا شما و ما رو از زمینه سازان ظهور حضرت ولی عصر (عج) قرار بدهد... التماس دعا و منتظرم
- [سایر] نوجوانی 14 سالهام، اگر چه از جهت سن کم سن و سالم، ولی از نظر رشد فکری گمان میکنم بزرگ باشم. در کشور قطر زندگی میکنم، جمعیت شیعه در این کشور نسبت به سنی بسیار کم است. در مدارس این کشور مسائل مذهبی اهل سنت تدریس میشود، در مدرسهای بسیار خوب درس میخوانم؛ چون میخواهم به مدارج بالای علمی برسم. مشکل من این است که چگونه با جوانان دیگر این مدرسه که سنی هستند تماس و برخورد داشته باشم، در حالی که من شیعهام. آنها به شیعه علاقه ندارند، البته نمیدانند که من شیعهام، اساساً آنان مذهب شیعه را نمیشناسند. بنده قصد دارم، شیعه و امام حسین(ع) را به آنها معرفی کنم و بگویم چرا شیعه برای امام حسین(ع) به سر و سینه میزند. نگاه آنها به شیعه، نگاه خوبی نیست. آنان شیعه را دیوانه میدانند؛ چرا که میگویند شیعه بدون دلایل با آلات آهنی و فلزی خود را مجروح میکند، یا برای امام حسین(ع) با آهن به سر و صورت خود میزند و ... البته آنها نمیدانند امام حسین(ع) چه شخصیتی است. دوست دارم همه چیز را برایشان بیان کنم، اما آنها این مسئله را درک نمیکنند. میترسم وقتی این مسئله را بیان کردم و گفتم که من شیعهام، دیگر با من حرف نزنند! به من نگویید که با دوست دیگری حرف بزن؛ چرا که در اینجا همه جوانان شبیه هم هستند. به عنوان نمونه زمانی که به آنها میگویم: میشود نماز ظهر و عصر را با هم خواند به من میخندند و میگویند این حرف شیعه است. در این لحظه به من شوک دست میدهد و نمیدانم چه بگویم! آیا به آنها بگویم بلی من شیعهام یا نه، یا این که ساکت بمانم مثل همیشه، در کارم حیرانم، چکار کنم؟ برای اینکه نه امکان دارد صریحاً اعلام کنم، و نه امکان دارد ساکت بمانم. شما میگویید چه کار کنم. با علم به اینکه اگر به آنها بگویم من شیعه هستم، مدیر مدرسه به زودی میفهمد و میترسم این سبب شود تا اینکه مرا از آنجا اخراج کنند و برای آینده من خوب نیست، به نظر شما من چکار کنم.
- [سایر] چرا با این که قرآن صراحتا ما را از غم و اندوه منع کرده، باز مداحان اشاعه دهنده غم و اندوهند، مگر قانون إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ یا همان وصال یار برای اهل بیت نبوده و آنان به سوی رستگاری نرفتند؟ البته همه امامان در عصر خود ناشناخته و غریب بودند و همین طور حضرت مهدی عج ! پس چرا مداحان انرژی خود را برای به عمل در آوردن آرزوهای پیامبران و امامان نمی گذارند. اگر امروز امام حسین (ع) در بین ما بود و ما از آن حضرت سؤال میکردیم که از ما عمل و وفای به عهد میخواهد یا گریه و زاری و بر سر زدن، چه جوابی به ما میدادند؟ مسلماً به ما میفرمودند که وفای به عهد را، زیرا او شهادت را برای نشان دادن راه خدا انتخاب نمود تا برای ما الگوی کاملی باشد از انسان متعهد نسبت به خدا (ایاک نعبد و ایاک نستعین)، حق طلب و ظلم ستیز، تا ما بتوانیم او را نمونه و چراغ راه خود قرار بدهیم نه این که برای شهادت افتخار آمیز او صرفاً شیون کرده و بر سر زنیم. آگاه باشید! که دوستان خدا، هیج ترسی بر آنان نیست، و نه آنان اندوهگین می شوند. بقره، 38، 62، 112، 262، 247، 277؛ آل عمران، 170 ؛ مائده، 69؛ الانعام، 48؛ الاعراف، 35؛ الزمر، 61؛ الاحقاف، 13، این ها آیه های منع از غم و اندوه هستند که عموما مداحان بر خلاف این عمل می کنند، خدا استثنائی هم برای هیچ کس حتی اهل بیت قائل نیست، هر که می خواهد از دوستان خدا شود یا مرد عمل شود، "لا هُمْ یَحْزَنُونَ" است نه این که اندوه و غم را منتشر کند.
- [سایر] روایاتی که درباره بدون حساب وارد بهشت شدن و همین طور حرام شدن عذاب جهنم هست. آیا صحیح هست؟ چه اعمالی باعث میشود انسان بدون حساب وارد بهشت و جهنم بر او حرام شود؟ چون گاهی روایات و یا داستانهای از سرگذشت گذشتگان میخوانیم که با اینکه مرتکب کارهای بدی بودند، ولی به خاطر یک کار خوب بخشیده شدند و به بهشت رفتند، اساساً چنین چیزی امکان دارد؟ آیا میشود خدا اشتباهات عمدی و یا گمراهیهای جزیی را ببخشد؟ چون در جایی دیدم که امامی فرمودند من تعجب میکنم از کسی که در روز قیامت بخشیده نشود! و یا گفته شده در روز قیامت شیطان هم به رحمت خدا امیدوار میشود! و یا روایاتی هست که امام محاسبه اعمال را برای شیعیان خود خدا انجام میدهد و یا در روز قیامت حضرت زهرا (س) و امام حسین (ع) و پیامبر (ص) شفاعت میکنند و... . لطفا توضیح کامل دهید.
- [سایر] سید ابن طاووس در کتاب (مهج الدعوات) دعایی آورده تحت عنوان دعای جامع و ثوابهای زیادی برای آن آورده است تا جایی که مینویسد پیامبر فرمود: (به حق کسی که مرا به راستی به پیغمبری فرستاد هر کس این دعا را بخواند و بخوابد و حال آنکه همه گناهان کبیره را مرتکب شده باشد پس بمیرد، آن شخص شهید راه خدا خواهد بود و اگر چه بیتوبه بمیرد(دقت شود) که خدای تعالی او را و اهل بیت او را و پدر و مادر او را و مؤذن مسجد و پیش نمازی را که در آن مسجد با آن شخص نماز بجا میآورد به عفو و رحمت خود میآمرزد). حال با توجه به اینکه سید در مقدمه کتابش مینویسد من دعاهای معتبر را در این کتاب آوردهام و از این دست دعاها و ثوابهای بیحد و حصر در آن کتاب آورده؛ آیا این روایات با قرآن و مبانی دینی سازگار است؟ آیا آیاتی مانند (فمن یعمل ...) و (انا یتقبل الله من المتقین) اینگونه روایات را بر میتابد؟ آیا با هدف خلقت و مبانی فلسفی و معرفت النفسی که هر عمل ما نقشی در نفس ما باقی خواهد گذاشت و هزاران مطالب دیگر این احادیث سازگار است و آیا باعث تجرّی نمیشود؟