آیا این روایت: (اکثر أهل الجنّة البُله)، که می‌گوید اکثر اهل بهشت ابلهانند درست است؟ اگر این‌گونه است، پس یعنی پاداش دادن معیاری ندارد و تفکر و تعقل از نظر خدا مطرح نیست؟!
در منابع روایی اهل سنت و شیعه، روایتی از پیامبر گرامی اسلام(ص) با تعابیر مختلفی[1] نقل شده است؛ مانند: «أکثر أهل الجنّة البُله»؛[2] بیشتر مردم بهشت بُله هستند. آنچه در این روایت باعث تعجب و تحیر برخی شده است، واژه «بُلْه» است. در این‌که این واژه به چه معنا است و شامل چه کسانی می‌شود، با مراجعه به کتاب‌های لغت روشن می‌شود که بُله در این روایت به معنای احمق و بی‌خرد نیست. «بُله» جمع «اَبْلَه» (مذکّر) و بَلْهاء (مؤنث) است. ابن منظور در لسان العرب و ابن اثیر در نهایه می‌گویند: اَبْله کسی است که بَلَه و بلاهت او آشکار است. و بَلَه به معنای غفلت از شرّ، بی‌توجهی به آن و خوب نشمردن بدی‌ها است. منظور از بُله در سخن پیامبر اکرم(ص) کسانی هستند که سلامت نفس دارند و دارای سینه‌ای بی‌کینه‌اند و به مردم خوش بین. آنان به مسائل دنیا، کم توجه‌اند و خود را مشغول کارهای آخرت نموده‌اند و در امور اخروی خود افرادی زیرک و کیّس‌اند. اما ابله به معنای بی‌عقلی و بی‌خردی در این‌جا مورد نظر نیست.[3] احمد بن حنبل نیز بُله را غافلان از فساد و اهل دنیا می‌داند که در برخورد با اوامر و نواهی خداوند، از عقلا و فقها به شمار می‌آیند.[4] صاحب مجمع البحرین هم ضمن بیان همین معنا می‌گوید: «بُله» جمع «اَبْلَه»، به کسی می‌گویند غافل و بی‌توجه است. بنابراین «اَبْله» کسی است که غافل از شرّ و پیرو خیر است.[5] از این‌رو، و با توجه به معنای ارائه شده، می‌توان گفت بُله کسانی هستند که قلبی سالم و بی‌کینه دارند. این افراد الزاماً دارای علم و دانش در حد بالا نیستند، اما چنانچه از حقیقت آگاه شوند، از آن پیروی می‌کنند. البته شاید بتوان معادل واژه «بله» را در فارسی، همان «عوام» یا «عامی» دانست. با توجه به معنایی که از بُله ارائه شد، منظور روایات، به معنای ابله و دیوانه نیست، بلکه می‌تواند به معنای دو گروه نیز باشد: 1. افراد زیرکی که در برخی شرایط خود را به نادانی می‌زنند: «هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ‏ أَکْثَرُ أَهْلِ‏ الْجَنَّةِ الْبُلْهُ‏ قَالَ قُلْتُ هَؤُلَاءِ الْمُصَابُونَ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ فَقَالَ لِی لَا الَّذِینَ یَتَغَافَلُونَ عَمَّا یَکْرَهُونَ‏»؛[6] راوی می‌گوید از امام صادق(ع) پرسیدم منظور از بُله در روایاتی که می‌گویند بیشتر مردم بهشت از بُله هستند، آیا منظور از آن دیوانگانی‌اند که دارای قدرت تعقل و تفکر نیستند؟! امام فرمود: نه. بُله کسانی هستند که در امور ناپسند خود را به غفلت می‌زند. 2. افرادی که به دلیل شرایط محیطی نتوانسته‌‌اند حقیقت را به صورت کامل دریابند، اما سر دشمنی هم با حقیقت ندارند. به عبارت دیگر مستضعف هستند: «قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ مَا تَأْمُرُنِی أَنْطَلِقُ فَأَتَزَوَّجُ بِأَمْرِکَ فَقَالَ لِی إِنْ کُنْتَ فَاعِلًا فَعَلَیْکَ بِالْبَلْهَاءِ مِنَ النِّسَاءِ قُلْتُ وَ مَا الْبَلْهَاءُ قَالَ ذَوَاتُ الْخُدُورِ الْعَفَائِفُ- َقُلْتُ مَنْ هِیَ‏ عَلَی دِینِ سَالِمِ بْنِ أَبِی حَفْصَةَ قَالَ لَا فَقُلْتُ مَنْ هِیَ عَلَی دِینِ رَبِیعَةِ الرَّأْیِ فَقَالَ لَا وَ لَکِنَّ الْعَوَاتِقَ اللَّوَاتِی لَا یَنْصِبْنَ کُفْراً وَ لَا یَعْرِفْنَ مَا تَعْرِفُون».‏[7] راوی از امام باقر(ع) می‌پرسد چه دستور می‌فرمایید، به امر شما ازدواج کنم، امام(ع) فرمود اگر می‌خواهی ازدواج کنی، با زن «بلهاء» ازدواج کن. راوی می‌پرسد بلهاء چه طایفه‌ای هستند، فرمود: زنان پوشیده و عفیف.  پرسیدم کسی که بر مذهب... است. فرمود: خیر.  گفتم کسی که بر مذهب... فرمود نه. دختران جوانی که نه بر مخالفت با حق پافشاری دارند و نه مانند شما شناخت کاملی نسبت به دین دارند. (یعنی کسانی که مستضعف در دین هستند. در محیط بسته بوده و نتوانستند به حقیقت دست یابند.) امام باقر(ع) در روایتی دیگر در سؤال از مستضعفان چنین می‌فرماید: مستضعفان بَلهاء هستند، بَلهاء کسانی هستند که به آنها بگویید نماز بخوانید می‌خوانند، هیچ چیز نمی‌دانند مگر آنچه را شما به آنها می‌گویید؛ برده‌ای که هیچ چیز نمی‌داند، مگر آنچه را شما به آنها می‌گویید؛ پیر مرد؛ طفل و بچه کوچک، از مستضعفان‌اند.[8] گفتنی است؛ با توجه به این‌که بیشتر مردم بهشت از بُله هستند و مستضعفان نیز در شمار بُله قرار می‌گیرند، می‌توان گفت روایت «اکثر أهل الجنّة البُله»، تأییدی بر بهشتی بودن بسیاری از مستضعفان است.   [1] . ر. ک: حمیری، عبد الله بن جعفر،  قرب الاسناد، ص 75، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1413ق؛ بیهقی، احمد بن حسین، شعب الایمان، ج 2، ص 497، مکتبة الرشد، للنشر و التوزیع، ریاض، چاپ اول، 1423ق. [2] . قادری هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، محقق، بکری حیانی، صفوة السقا، ج 14، ص 467، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ پنجم، 1401ق؛ امالی، سید مرتضی، ج 1، ص 38، دار الفکر العربی، قاهره، چاپ اول، 1998م؛ ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الاخبار، ص 159، دفتر نشر اسلامی، قم، چاپ اول، 1407ق. [3] . ابن منظور، لسان العرب، ج ‏13، ص 477، واژه «بله»، دار صادر، بیروت، 1414ق؛ ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج 1، ص 155، اسماعیلیان، قم، چاپ اول بی‌تا. [4] . ابن منظور، لسان العرب، ج ‏13، ص 477، واژه «بله»، دار صادر، بیروت، 1414ق. [5] . طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ‏6، ص 343، کتابفروشی مرتضوی، تهران، 1375ش. [6] . ابن ادریس، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (و المستطرفات)، محقق، مصحح، الموسوی، حسن بن احمد، ابن مسیح، ابو الحسن ، ج ‏3، ص 566، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1410ق‏.‏ [7] . کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏2، ص 402- 403، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407.ق‏ [8] . عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ‏1، ص 270، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق.‏ «عن سلیمان بن خالد عن أبی جعفر (ع) قال سألته عن المستضعفین فقال: البلهاء فی خدرها و الخادم- تقول لها صلی فتصلی لا تدری إلا ما قلت لها- و الجلیب الذی لا یدری إلا ما قلت له، و الکبیر الفانی و الصبی و الصغیر هؤلاء المستضعفون».
عنوان سوال:

آیا این روایت: (اکثر أهل الجنّة البُله)، که می‌گوید اکثر اهل بهشت ابلهانند درست است؟ اگر این‌گونه است، پس یعنی پاداش دادن معیاری ندارد و تفکر و تعقل از نظر خدا مطرح نیست؟!


پاسخ:

در منابع روایی اهل سنت و شیعه، روایتی از پیامبر گرامی اسلام(ص) با تعابیر مختلفی[1] نقل شده است؛ مانند: «أکثر أهل الجنّة البُله»؛[2] بیشتر مردم بهشت بُله هستند.
آنچه در این روایت باعث تعجب و تحیر برخی شده است، واژه «بُلْه» است. در این‌که این واژه به چه معنا است و شامل چه کسانی می‌شود، با مراجعه به کتاب‌های لغت روشن می‌شود که بُله در این روایت به معنای احمق و بی‌خرد نیست. «بُله» جمع «اَبْلَه» (مذکّر) و بَلْهاء (مؤنث) است. ابن منظور در لسان العرب و ابن اثیر در نهایه می‌گویند: اَبْله کسی است که بَلَه و بلاهت او آشکار است. و بَلَه به معنای غفلت از شرّ، بی‌توجهی به آن و خوب نشمردن بدی‌ها است. منظور از بُله در سخن پیامبر اکرم(ص) کسانی هستند که سلامت نفس دارند و دارای سینه‌ای بی‌کینه‌اند و به مردم خوش بین. آنان به مسائل دنیا، کم توجه‌اند و خود را مشغول کارهای آخرت نموده‌اند و در امور اخروی خود افرادی زیرک و کیّس‌اند. اما ابله به معنای بی‌عقلی و بی‌خردی در این‌جا مورد نظر نیست.[3]
احمد بن حنبل نیز بُله را غافلان از فساد و اهل دنیا می‌داند که در برخورد با اوامر و نواهی خداوند، از عقلا و فقها به شمار می‌آیند.[4]
صاحب مجمع البحرین هم ضمن بیان همین معنا می‌گوید: «بُله» جمع «اَبْلَه»، به کسی می‌گویند غافل و بی‌توجه است. بنابراین «اَبْله» کسی است که غافل از شرّ و پیرو خیر است.[5]
از این‌رو، و با توجه به معنای ارائه شده، می‌توان گفت بُله کسانی هستند که قلبی سالم و بی‌کینه دارند. این افراد الزاماً دارای علم و دانش در حد بالا نیستند، اما چنانچه از حقیقت آگاه شوند، از آن پیروی می‌کنند. البته شاید بتوان معادل واژه «بله» را در فارسی، همان «عوام» یا «عامی» دانست.
با توجه به معنایی که از بُله ارائه شد، منظور روایات، به معنای ابله و دیوانه نیست، بلکه می‌تواند به معنای دو گروه نیز باشد:
1. افراد زیرکی که در برخی شرایط خود را به نادانی می‌زنند: «هَارُونُ بْنُ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ صَدَقَةَ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَبِیهِ قَالَ‏ أَکْثَرُ أَهْلِ‏ الْجَنَّةِ الْبُلْهُ‏ قَالَ قُلْتُ هَؤُلَاءِ الْمُصَابُونَ الَّذِینَ لَا یَعْقِلُونَ فَقَالَ لِی لَا الَّذِینَ یَتَغَافَلُونَ عَمَّا یَکْرَهُونَ‏»؛[6] راوی می‌گوید از امام صادق(ع) پرسیدم منظور از بُله در روایاتی که می‌گویند بیشتر مردم بهشت از بُله هستند، آیا منظور از آن دیوانگانی‌اند که دارای قدرت تعقل و تفکر نیستند؟! امام فرمود: نه. بُله کسانی هستند که در امور ناپسند خود را به غفلت می‌زند.
2. افرادی که به دلیل شرایط محیطی نتوانسته‌‌اند حقیقت را به صورت کامل دریابند، اما سر دشمنی هم با حقیقت ندارند. به عبارت دیگر مستضعف هستند: «قُلْتُ أَصْلَحَکَ اللَّهُ مَا تَأْمُرُنِی أَنْطَلِقُ فَأَتَزَوَّجُ بِأَمْرِکَ فَقَالَ لِی إِنْ کُنْتَ فَاعِلًا فَعَلَیْکَ بِالْبَلْهَاءِ مِنَ النِّسَاءِ قُلْتُ وَ مَا الْبَلْهَاءُ قَالَ ذَوَاتُ الْخُدُورِ الْعَفَائِفُ- َقُلْتُ مَنْ هِیَ‏ عَلَی دِینِ سَالِمِ بْنِ أَبِی حَفْصَةَ قَالَ لَا فَقُلْتُ مَنْ هِیَ عَلَی دِینِ رَبِیعَةِ الرَّأْیِ فَقَالَ لَا وَ لَکِنَّ الْعَوَاتِقَ اللَّوَاتِی لَا یَنْصِبْنَ کُفْراً وَ لَا یَعْرِفْنَ مَا تَعْرِفُون».‏[7] راوی از امام باقر(ع) می‌پرسد چه دستور می‌فرمایید، به امر شما ازدواج کنم، امام(ع) فرمود اگر می‌خواهی ازدواج کنی، با زن «بلهاء» ازدواج کن. راوی می‌پرسد بلهاء چه طایفه‌ای هستند، فرمود: زنان پوشیده و عفیف.
 پرسیدم کسی که بر مذهب... است. فرمود: خیر.
 گفتم کسی که بر مذهب... فرمود نه.
دختران جوانی که نه بر مخالفت با حق پافشاری دارند و نه مانند شما شناخت کاملی نسبت به دین دارند.
(یعنی کسانی که مستضعف در دین هستند. در محیط بسته بوده و نتوانستند به حقیقت دست یابند.)
امام باقر(ع) در روایتی دیگر در سؤال از مستضعفان چنین می‌فرماید: مستضعفان بَلهاء هستند، بَلهاء کسانی هستند که به آنها بگویید نماز بخوانید می‌خوانند، هیچ چیز نمی‌دانند مگر آنچه را شما به آنها می‌گویید؛ برده‌ای که هیچ چیز نمی‌داند، مگر آنچه را شما به آنها می‌گویید؛ پیر مرد؛ طفل و بچه کوچک، از مستضعفان‌اند.[8]
گفتنی است؛ با توجه به این‌که بیشتر مردم بهشت از بُله هستند و مستضعفان نیز در شمار بُله قرار می‌گیرند، می‌توان گفت روایت «اکثر أهل الجنّة البُله»، تأییدی بر بهشتی بودن بسیاری از مستضعفان است.   [1] . ر. ک: حمیری، عبد الله بن جعفر،  قرب الاسناد، ص 75، مؤسسه آل البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1413ق؛ بیهقی، احمد بن حسین، شعب الایمان، ج 2، ص 497، مکتبة الرشد، للنشر و التوزیع، ریاض، چاپ اول، 1423ق. [2] . قادری هندی، علاء الدین علی بن حسام الدین، کنز العمال فی سنن الأقوال و الأفعال، محقق، بکری حیانی، صفوة السقا، ج 14، ص 467، مؤسسة الرسالة، بیروت، چاپ پنجم، 1401ق؛ امالی، سید مرتضی، ج 1، ص 38، دار الفکر العربی، قاهره، چاپ اول، 1998م؛ ابن بطریق، یحیی بن حسن، عمدة عیون صحاح الاخبار، ص 159، دفتر نشر اسلامی، قم، چاپ اول، 1407ق. [3] . ابن منظور، لسان العرب، ج ‏13، ص 477، واژه «بله»، دار صادر، بیروت، 1414ق؛ ابن اثیر جزری، مبارک بن محمد، النهایة فی غریب الحدیث و الاثر، ج 1، ص 155، اسماعیلیان، قم، چاپ اول بی‌تا. [4] . ابن منظور، لسان العرب، ج ‏13، ص 477، واژه «بله»، دار صادر، بیروت، 1414ق. [5] . طریحی، فخر الدین، مجمع البحرین، ج ‏6، ص 343، کتابفروشی مرتضوی، تهران، 1375ش. [6] . ابن ادریس، محمد بن احمد، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی (و المستطرفات)، محقق، مصحح، الموسوی، حسن بن احمد، ابن مسیح، ابو الحسن ، ج ‏3، ص 566، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ دوم، 1410ق‏.‏ [7] . کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج ‏2، ص 402- 403، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1407.ق‏ [8] . عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر العیاشی، محقق، مصحح، رسولی محلاتی، سید هاشم، ج ‏1، ص 270، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق.‏ «عن سلیمان بن خالد عن أبی جعفر (ع) قال سألته عن المستضعفین فقال: البلهاء فی خدرها و الخادم- تقول لها صلی فتصلی لا تدری إلا ما قلت لها- و الجلیب الذی لا یدری إلا ما قلت له، و الکبیر الفانی و الصبی و الصغیر هؤلاء المستضعفون».





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین