حضرت علی(ع) می‌فرماید: (اگر عمر، با زور سرنیزه پیش نمی‌رفت؛ اسلام، یاران و پیروان بیشتری می‌داشت)، که البته فقط مضمون این روایت در خاطرم هست، سؤالم این است که؛ 1. آیا این روایت، دارای سند صحیح است؟ 2. در صورت صحیح بودن و ثقه بودن راویان آن؛ چطور این روایت با مشاوره‌ای که حضرت علی(ع) به عمر می‌دهد قابل جمع و توجیه است؟
امام علی(ع) در کلامی، خلیفه دوم و دوران حکومتش را چنین توصیف می‌کند: «ابوبکر با نصب عمر به خلافت، این مقام را در فضایی خشن قرار داد و به کسی منتقل کرد که کلامش درشت، همراهی با او دشوار، لغزش‌هایش فراوان، و معذرت‌خواهیش زیاد بود. بودن با حکومت او کسی را می‌ماند که بر شتر چموش سوار است، که اگر مهارش را بکشد بینی‌اش زخم شود، و اگر رهایش کند خود و راکب را به هلاکت اندازد! به خدا قسم امت در زمان او دچار اشتباه و ناآرامی، و تلوّن مزاج و انحراف از راه خدا شدند».[1] اما تمام این انتقادات به این معنا نبود که امام از کمک کردن و مشاوره دادن پرهیز کند. درباره علت این همکاری می‌توان گفت: با تمام انتقاداتی که بر خلفای سه‌گانه وارد است، اما واقعیت آن بود که آنان در ابتدای شکل‌گیری جامعه اسلامی، حکومت مسلمانان را در اختیار داشتند و بسیاری از تصمیمات آنان به عموم جامعه اسلامی برگشت ‌کرده و حتی در بقای اصل اسلام نیز تأثیرگذار بود؛ لذا امام علی(ع) به حسب وظیفه شرعی و دینی خود مشورت‌ها و کمک‌هایی ارائه می‌کرد تا برخی ضررها از جامعه اسلامی دور شده و نفع بیشتری به مسلمانان برسد؛ لذا چنین مشورت‌هایی بیشتر برای اصل اسلام و جامعه اسلامی بوده، نه برای منفعت شخصی خلفا.   [1] . سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه 3،ص 48، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.
عنوان سوال:

حضرت علی(ع) می‌فرماید: (اگر عمر، با زور سرنیزه پیش نمی‌رفت؛ اسلام، یاران و پیروان بیشتری می‌داشت)، که البته فقط مضمون این روایت در خاطرم هست، سؤالم این است که؛ 1. آیا این روایت، دارای سند صحیح است؟ 2. در صورت صحیح بودن و ثقه بودن راویان آن؛ چطور این روایت با مشاوره‌ای که حضرت علی(ع) به عمر می‌دهد قابل جمع و توجیه است؟


پاسخ:

امام علی(ع) در کلامی، خلیفه دوم و دوران حکومتش را چنین توصیف می‌کند: «ابوبکر با نصب عمر به خلافت، این مقام را در فضایی خشن قرار داد و به کسی منتقل کرد که کلامش درشت، همراهی با او دشوار، لغزش‌هایش فراوان، و معذرت‌خواهیش زیاد بود. بودن با حکومت او کسی را می‌ماند که بر شتر چموش سوار است، که اگر مهارش را بکشد بینی‌اش زخم شود، و اگر رهایش کند خود و راکب را به هلاکت اندازد! به خدا قسم امت در زمان او دچار اشتباه و ناآرامی، و تلوّن مزاج و انحراف از راه خدا شدند».[1]
اما تمام این انتقادات به این معنا نبود که امام از کمک کردن و مشاوره دادن پرهیز کند. درباره علت این همکاری می‌توان گفت: با تمام انتقاداتی که بر خلفای سه‌گانه وارد است، اما واقعیت آن بود که آنان در ابتدای شکل‌گیری جامعه اسلامی، حکومت مسلمانان را در اختیار داشتند و بسیاری از تصمیمات آنان به عموم جامعه اسلامی برگشت ‌کرده و حتی در بقای اصل اسلام نیز تأثیرگذار بود؛ لذا امام علی(ع) به حسب وظیفه شرعی و دینی خود مشورت‌ها و کمک‌هایی ارائه می‌کرد تا برخی ضررها از جامعه اسلامی دور شده و نفع بیشتری به مسلمانان برسد؛ لذا چنین مشورت‌هایی بیشتر برای اصل اسلام و جامعه اسلامی بوده، نه برای منفعت شخصی خلفا.   [1] . سید رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغة، محقق، صبحی صالح، خطبه 3،ص 48، قم، هجرت، چاپ اول، 1414ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین