«اصل یا دلیل عقلانی» با «دلیل یا اصل عقلایی» تفاوت‌هایی دارد، هر چند ممکن است گاهی با مسامحه به جای یکدیگر به کار روند. به نظر می‌رسد منشأ اصلی تفاوت عقل و عقلا همان چیزی است که حکیمان گفته‌اند که انسان از دو نیروی عقل نظری و عقل عملی بهره‌مند است و حوزه فعالیت عقل نظری در بود و نبود است و میدان کار عقل عملی در باید و نباید.[1] اساسی‌ترین پشتیبان دلیل عقلی مسئله استحاله اجتماع یا ارتفاع نقیضین است. به عبارت دیگر، دلیل عقلی به دلیلی گفته می‌شود که اگر آن‌را نپذیریم مستلزم اجتماع یا ارتفاع نقیضین گردد. بنابراین در صورتی دلیلی را عقلی یا عقلانی می‌نامیم که نپذیرفتن آن سر از اجتماع یا ارتفاع نقیضین در بیاورد.[2] بیشترین کاربرد دلیل عقلی در فلسفه و منطق است. البته این‌گونه نیست که علوم دیگر از دلیل عقلی بی‌نیاز باشند. دلایل و اصول عقلی و عقلانی در تمام علوم نیز به نوعی کاربرد دارد. به عنوان نمونه؛ علم فقه با این‌که علمی نقلی است و بیشترین منابع آن متون مقدس (کتاب و سنت) است؛ اما در عین حال بی‌نیاز از عقل نیست. فقها بسیاری از تعارضات بین متون و قواعد فقهی را با راه‌کارهای عقلی حل می‌کنند. مثلاً مسئله «انتقال آناً ما» که در مباحث معاملات فقه زیاد به کار می‌رود، در واقع یکی از موارد پشتیبانی عقل از نقل است که فقیهان از این طریق تعارض دلایل و قواعد نقلی و فقهی را بر طرف می‌کنند. اما دلیل عقلایی دلیلی است که سند اصلی آن اجتماع و اتفاق نظر عقلا و مردم است. حکیمان از اجتماع و اتفاق نظر عقلا به «آراء محموده» یاد می‌کنند و بر این باورند اساسی‌ترین سند عقل عملی در زیبا یا زشت خواندن اعمال و کارها (تحسین و تقبیح) آراء محموده است.[3] به بیان دیگر، دلایل عقلایی اموری هستند که عمده پشتوانه آن بنا عملی مردم در زندگی فردی و اجتماعی است. البته باید توجه داشت منظور از بنا عملی مردم، اموری نیست که مردم بر اساس تسامح و بدون دقت و از روی بی‌اعتنایی انجام می‌دهند، بلکه مقصود مرتکزات ذهنی مردم است که در فطرت و نهاد همه انسان‌ها نهفته است و مردم بر آن اساس امور زندگی اجتماعی و فردی خود را تنظیم می‌کنند. به دیگر سخن، کشف دلیل عقلایی در واقع کشف مرتکزات عرفی مردم است. بیشترین کاربرد دلیل عقلایی در علومی مانند علم اصول فقه، فقه و اخلاق است. نکته‌ای باید توجه داشت این است که شناخت دلیل و اصل عقلایی نیازمند دقت و تأمل است و به آسانی به دست نمی‌آید؛ زیرا از یک سو نباید منتهی به دقت‌های فلسفی گردد و از سوی دیگر سر از تسامح بی‌دقتی عرفی در نیاورد. به جهت همین در بسیاری از موارد شناخت حوزه عقل و تمایز آن با حوزه عقلا یکی از مشکلات برای پژوهش‌گران است؛ از این‌رو در مباحث معاملات فقه، فقیهی از همه تواناتر است که توانایی بیشتری در استخراج مرتکزات عرفی را از رفتارهای گوناگون مردم داشته باشد.[4] برای اطلاع بیشتر از اقسام دلیل عقلایی رجوع شود به: پاسخ 49710 (اصل عقلایی). [1] . ر. ک: ابن سینا، النفس من کتاب الشفاء، تحقیق، حسن زاده آملی، حسن، ص 63 - 64، قم، مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی، الطبعة الاولی، 1417ق، 1375ش؛ طوسی، نصیرالدین محمد بن محمد بن حسن، شرح الاشارات و التنبیهات مع المحاکمات، ج 2، ص 352 - 353، قم، نشر البلاغة، چاپ اول، 1375ش. [2] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 252 به بعد، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق. [3] . ر. ک: مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ص 231- 232و 243- 244، قم، بوستان کتاب، چاپ هفتم، 1389ش؛ المنطق، ص 342 - 344، مؤسسة النشر الاسلامی، 1428ش. [4] . با استفاده از دروس فقه آیت الله جوادی آملی، مباحث بیع.
«اصل یا دلیل عقلانی» با «دلیل یا اصل عقلایی» تفاوتهایی دارد، هر چند ممکن است گاهی با مسامحه به جای یکدیگر به کار روند.
به نظر میرسد منشأ اصلی تفاوت عقل و عقلا همان چیزی است که حکیمان گفتهاند که انسان از دو نیروی عقل نظری و عقل عملی بهرهمند است و حوزه فعالیت عقل نظری در بود و نبود است و میدان کار عقل عملی در باید و نباید.[1]
اساسیترین پشتیبان دلیل عقلی مسئله استحاله اجتماع یا ارتفاع نقیضین است. به عبارت دیگر، دلیل عقلی به دلیلی گفته میشود که اگر آنرا نپذیریم مستلزم اجتماع یا ارتفاع نقیضین گردد. بنابراین در صورتی دلیلی را عقلی یا عقلانی مینامیم که نپذیرفتن آن سر از اجتماع یا ارتفاع نقیضین در بیاورد.[2] بیشترین کاربرد دلیل عقلی در فلسفه و منطق است. البته اینگونه نیست که علوم دیگر از دلیل عقلی بینیاز باشند. دلایل و اصول عقلی و عقلانی در تمام علوم نیز به نوعی کاربرد دارد. به عنوان نمونه؛ علم فقه با اینکه علمی نقلی است و بیشترین منابع آن متون مقدس (کتاب و سنت) است؛ اما در عین حال بینیاز از عقل نیست. فقها بسیاری از تعارضات بین متون و قواعد فقهی را با راهکارهای عقلی حل میکنند. مثلاً مسئله «انتقال آناً ما» که در مباحث معاملات فقه زیاد به کار میرود، در واقع یکی از موارد پشتیبانی عقل از نقل است که فقیهان از این طریق تعارض دلایل و قواعد نقلی و فقهی را بر طرف میکنند.
اما دلیل عقلایی دلیلی است که سند اصلی آن اجتماع و اتفاق نظر عقلا و مردم است. حکیمان از اجتماع و اتفاق نظر عقلا به «آراء محموده» یاد میکنند و بر این باورند اساسیترین سند عقل عملی در زیبا یا زشت خواندن اعمال و کارها (تحسین و تقبیح) آراء محموده است.[3]
به بیان دیگر، دلایل عقلایی اموری هستند که عمده پشتوانه آن بنا عملی مردم در زندگی فردی و اجتماعی است. البته باید توجه داشت منظور از بنا عملی مردم، اموری نیست که مردم بر اساس تسامح و بدون دقت و از روی بیاعتنایی انجام میدهند، بلکه مقصود مرتکزات ذهنی مردم است که در فطرت و نهاد همه انسانها نهفته است و مردم بر آن اساس امور زندگی اجتماعی و فردی خود را تنظیم میکنند. به دیگر سخن، کشف دلیل عقلایی در واقع کشف مرتکزات عرفی مردم است. بیشترین کاربرد دلیل عقلایی در علومی مانند علم اصول فقه، فقه و اخلاق است. نکتهای باید توجه داشت این است که شناخت دلیل و اصل عقلایی نیازمند دقت و تأمل است و به آسانی به دست نمیآید؛ زیرا از یک سو نباید منتهی به دقتهای فلسفی گردد و از سوی دیگر سر از تسامح بیدقتی عرفی در نیاورد. به جهت همین در بسیاری از موارد شناخت حوزه عقل و تمایز آن با حوزه عقلا یکی از مشکلات برای پژوهشگران است؛ از اینرو در مباحث معاملات فقه، فقیهی از همه تواناتر است که توانایی بیشتری در استخراج مرتکزات عرفی را از رفتارهای گوناگون مردم داشته باشد.[4]
برای اطلاع بیشتر از اقسام دلیل عقلایی رجوع شود به: پاسخ 49710 (اصل عقلایی). [1] . ر. ک: ابن سینا، النفس من کتاب الشفاء، تحقیق، حسن زاده آملی، حسن، ص 63 - 64، قم، مرکز النشر التابع لمکتب الاعلام الاسلامی، الطبعة الاولی، 1417ق، 1375ش؛ طوسی، نصیرالدین محمد بن محمد بن حسن، شرح الاشارات و التنبیهات مع المحاکمات، ج 2، ص 352 - 353، قم، نشر البلاغة، چاپ اول، 1375ش. [2] . ر. ک: طباطبائی، سید محمد حسین، نهایة الحکمة، ص 252 به بعد، قم، مؤسسه نشر اسلامی، چاپ پنجم، 1404ق. [3] . ر. ک: مظفر، محمد رضا، اصول الفقه، ص 231- 232و 243- 244، قم، بوستان کتاب، چاپ هفتم، 1389ش؛ المنطق، ص 342 - 344، مؤسسة النشر الاسلامی، 1428ش. [4] . با استفاده از دروس فقه آیت الله جوادی آملی، مباحث بیع.
- [سایر] تشریع و تکوین هر کدام از نظر لغوی و مفهومی به چه معنا هستند و چه تفاوتها و شباهتهایی با یکدیگر دارند؟
- [سایر] لطفاً دلایل عقلانی لزوم و ضرورت وجود امام و دلایل عقلانی اثبات امامت را بیان کنید.
- [سایر] معنای لغوی روح چیست؟
- [سایر] لطفاً دلایل عقلانی لزوم و ضرورت وجود امام و دلایل عقلانی اثبات امامت را بیان کنید.
- [سایر] معنای لغوی روح چیست؟
- [سایر] معنای لغوی روح چیست؟
- [سایر] معنای لغوی بدعت چیست؟
- [سایر] آیا ولایت فقیه ، نظریه ای عقلانی است؟
- [سایر] معنای لغوی کلمه (الله) چیست؟
- [سایر] معنای لغوی کلمه «الله» چیست؟
- [آیت الله مظاهری] خرید و فروش چیزهایی که در میان مردم مال محسوب نمیشود نظیر مار و عقرب و حشرات اگر داعی عقلایی روی آن باشد جایز است.
- [آیت الله اردبیلی] خرید و فروش آلاتی که برای خصوص لهو به کار میروند و استفاده عقلایی حلالی برای آنها وجود ندارد، حرام و باطل است.
- [آیت الله مظاهری] خرید و فروش عین نجس مثل بول و غائط و مسکرات و خون و مانند آنها اگر منفعت عقلایی داشته باشد جایز است.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که تصمیم دارد؛ ده روز در محلی بماند؛ اگر احتمال بدهد که برای ماندن او مانعی برسد و احتمال او عقلائی باشد؛ باید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله خوئی] کسی که تصمیم دارد، ده روز در محلی بماند. اگرچه احتمال بدهد که برای ماندن او مانعی برسد در احتمال او عقلائی باشد، اید نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله سیستانی] اگر موقع غسل احتمال عقلائی بدهد چیزی که مانع از رسیدن آب باشد در بدن او هست ، باید وارسی کند تا مطمئن شود که مانعی نیست .
- [آیت الله سیستانی] بعد از جداکردن زکات لازم نیست فوراً آن را به مستحق بدهد ، و اگر برای غرض عقلائی تأخیر بیاندازد ، اشکال ندارد .
- [آیت الله جوادی آملی] .اجاره دهنده و اجاره کننده باید بالغ، عاقل، با اختیار و در مال یا کار خود حقّ تصرف داشته باشد. اجاره سفیه، نیز اجاره سفیهانه که هیچ جهت عقلانی ندارد, باطل است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] کاری را که جاعل می گوید برای او انجام دهند، باید حرام نباشد، و نیز باید بی فایده نباشد بطوری که غرض عقلایی به آن تعلق نگرفته باشد، یا از واجباتی که شرعاً لازم است مجاناً آورده شود نباشد مگر در موردیکه یک غرض عقلائی نسبت به جاعل در آن وجود داشته باشد پس اگر بگوید هر کس شراب بخورد، یا در شب به جای تاریکی برود ده تومان به او می دهم، جعاله صحیح نیست.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مسائلی را که انسان احتمال عقلایی میدهد به آنها احتیاج پیدا کند و نتواند احتیاط کند، باید پیش از عمل آنها را یاد بگیرد تا در هنگام عمل برخلاف وظیفه شرعی خود رفتار نکند.