«ویل» دو معنا دارد؛ یکی - بر اساس برخی روایات - اسم چاهی در قعر جهنم برای گروهی از گناه‌کاران است. معنای دیگر آن تأسف و اندوه بر حال بد فرد یا گروهی است. معادل فارسی آن، واژه «وای» است: «ویل له» یعنی وای بر او. «ویل» در لغت، در مواردی به کار می‌رود که فرد یا افرادی به هلاکت یا عذاب بیفتند.[1] و به گفته بعضی؛ به معنای بدی حال و ذمّ و نکوهش شدید است.[2] تعبیر «ویل» در قرآن مجید در موارد زیادی؛ مانند: درباره کفار،[3] مشرکان،[4] تحریف کنندگان کتاب‌های آسمانی،[5] افراد بسیار دروغ‌گو و بسیار گنه‌کار،[6] تکذیب ‏کنندگان،[7] کم‌فروشان،[8] عیب‌جویان مسخره‌گر[9] به کار رفته است. راغب اصفهانی می‌گوید: کسانی گفته‌اند «ویل نام مکانی در دوزخ است»، منظور این افراد این نیست که در لغت عرب، کلمه «ویل» برای نامیدن آن مکان دوزخی وضع شده است، بلکه منظورشان این است که وقتی خداوند این کلمه را در آیه‌ای به کار برده، معنایش این است که فلان افراد را در مکانی از دوزخ جای خواهد داد؛[10] یعنی یکی از مصادیق ویل، مکانی در جهنم است. به هر حال؛ در برخی روایات به این نکته اشاره شده است ‌که «وَیل» یک وادی یا یک چاه در دوزخ است،[11] اما این‌که چنین وادی و یا چاهی در کدام طبقه جهنم است، چیزی در روایات نیافتیم، مگر این‌که بگوییم از ظاهر بسیاری از روایات برداشت می‌شود که «ویل» در قعر جهنم قرار دارد. پیامبر اسلام(ص) در سخنانی می‌فرمایند: 1. «نماز، ستون دین است پس هرکس نماز خود را عمداً ترک کند، به تحقیق دین خود را خراب کرده است و هرکس وقت‌های آن‌را ترک کند، او را در "ویل" می‌اندازند و "ویل" یک وادی است در جهنم، چنانچه خداوند فرمود: فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون‏[12] ».[13] 2. «قاتل حسین(ع) در تابوتی از آتش است که نیمی از عذاب دنیا به او وارد می‌شود. و هر آینه دست‌ها و پاهای او با زنجیرهای آتشین محکم بسته شده است، با چنین حالتی او را به آتش می‌افکنند تا در ژرف‌ترین مکان جهنم قرار گیرد. پیکر او را عفونت بویناکی است که از گَند آن، اهل دوزخ به خدا پناه می‌برند. وی در حالی‌که عذاب خدا را می‌چشد برای همیشه خالد در جهنم است. ساعتی عذاب خدا از او دور نمی‌شود و به او از آب جوشان دوزخ داده می‏شود. "ویل"(وای) بر او از عذاب خدای عزّ و جلّ».[14] 3. «وَیل، پرتگاهی در جهنّم است که کافر در آن سقوط می‌کند و چهل سال طول می‌کشد تا به تهِ آن برسد».[15] همچنین امام علی(ع) می‌فرماید: پیامبر خدا(ص) روزی [به من] فرمود: «ای علی! دانستی که جبرئیل(ع) به من خبر داد که امّتم پس از من با تو پیمان می‌شکنند. پس ویل، ویل، ویل برای ایشان باد!». گفتم: «ای پیامبر خدا! ویل چیست؟» فرمود: «درّه‌ای است در جهنّم که بیشتر اهل آن‌را دشمنان تو و کُشندگان فرزندان تو و بیعت‌شکنانِ با تو، تشکیل می‌دهند. و طوبا، طوبا و طوبا برای آن‌که تو را دوست بدارد و با تو وفادار باشد». گفتم: «ای پیامبر خدا! طوبی‏ چیست؟» فرمود: «درختی است در خانه تو در بهشت، و هیچ خانه‌ای از خانه‌های شیعیان تو در بهشت نیست، مگر این‌که شاخه‌ای از آن درخت در آن وجود دارد و هر چه دلشان بخواهد، به آنان تقدیم می‌کند».[16] سید ابن طاووس درباره این‌گونه از روایات می‌گوید: چه این‌که ویل، وادی‌ای در جهنم باشد همان‌طور که ظاهراً چنین است یا کلمه‌ای برای مطلق عذاب باشد؛ تعدادی از روایات وجود دارند که از رسول خدا(ص) نقل شده‌اند که آن‌حضرت فرمود: «ویل، برای کسانی است که به اهل بیت من، ظلم کنند، آنها به همراه منافقان در دَرَک اسفل(قعر جهنم[17] ) از آتش جهنم عذاب می‌شوند»، و شبیه این روایات... .[18] [1] . ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 15، ص 326 – 327، بیروت، دار احیاء التراث العربی‏، چاپ اول، 1421ق؛ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، محقق: عطار، احمد عبد الغفور، ج 5، ص 1846، بیروت، دار العلم للملایین‏، چاپ اول، 1376ق. [2] . مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج ‏13، ص 220، بیروت، قاهره، لندن، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی‏، چاپ سوم، 1430ق. [3] . ابراهیم، 2. [4] . فصلت، 6. [5] . بقره، 79. [6] . جاثیه، 7. [7] . مرسلات، 15. [8] . مطففین، 1. [9] . همزه، 1. [10] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص 888، بیروت، دار القلم‏، چاپ اول، 1412ق. [11] . قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج ‏2، ص 410، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ سید ابن طاووس، علی بن موسی، طرف من الأنباء و المناقب، ص 387، مشهد، تاسوعا، چاپ اول، 1420ق؛ شریف شیرازی، محمد هادی، الکشف الوافی فی شرح أصول الکافی، محقق، مصحح، فاضلی، علی، ص 334، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1430ق. [12] . «پس وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافل‌اند».‏ [13] . شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 73، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی‌تا. [14] . حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین(ع)، ص 306، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول‏، 1411ق؛ [15] . حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، محقق، عبد القادر عطا، مصطفی، ج 2، ص 551، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق؛ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، محقق، شاکر، احمد محمد، عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 5، ص 320، مصر، شرکة مکتبة ومطبعة مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق؛ [16] . کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص 215 – 216، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، چاپ اول، 1410ق. [17] . ر. ک: «دوزخیان در قعر جهنم»، سؤال 51199. [18] . ابن طاووس، علی بن موسی، طرف من الأنباء و المناقب، ص 387، تاسوعا، مشهد، چاپ اول، 1420ق.
«ویل» دو معنا دارد؛ یکی - بر اساس برخی روایات - اسم چاهی در قعر جهنم برای گروهی از گناهکاران است. معنای دیگر آن تأسف و اندوه بر حال بد فرد یا گروهی است. معادل فارسی آن، واژه «وای» است: «ویل له» یعنی وای بر او.
«ویل» در لغت، در مواردی به کار میرود که فرد یا افرادی به هلاکت یا عذاب بیفتند.[1] و به گفته بعضی؛ به معنای بدی حال و ذمّ و نکوهش شدید است.[2]
تعبیر «ویل» در قرآن مجید در موارد زیادی؛ مانند: درباره کفار،[3] مشرکان،[4] تحریف کنندگان کتابهای آسمانی،[5] افراد بسیار دروغگو و بسیار گنهکار،[6] تکذیب کنندگان،[7] کمفروشان،[8] عیبجویان مسخرهگر[9] به کار رفته است.
راغب اصفهانی میگوید: کسانی گفتهاند «ویل نام مکانی در دوزخ است»، منظور این افراد این نیست که در لغت عرب، کلمه «ویل» برای نامیدن آن مکان دوزخی وضع شده است، بلکه منظورشان این است که وقتی خداوند این کلمه را در آیهای به کار برده، معنایش این است که فلان افراد را در مکانی از دوزخ جای خواهد داد؛[10] یعنی یکی از مصادیق ویل، مکانی در جهنم است.
به هر حال؛ در برخی روایات به این نکته اشاره شده است که «وَیل» یک وادی یا یک چاه در دوزخ است،[11] اما اینکه چنین وادی و یا چاهی در کدام طبقه جهنم است، چیزی در روایات نیافتیم، مگر اینکه بگوییم از ظاهر بسیاری از روایات برداشت میشود که «ویل» در قعر جهنم قرار دارد.
پیامبر اسلام(ص) در سخنانی میفرمایند:
1. «نماز، ستون دین است پس هرکس نماز خود را عمداً ترک کند، به تحقیق دین خود را خراب کرده است و هرکس وقتهای آنرا ترک کند، او را در "ویل" میاندازند و "ویل" یک وادی است در جهنم، چنانچه خداوند فرمود: فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلاتِهِمْ ساهُون[12] ».[13]
2. «قاتل حسین(ع) در تابوتی از آتش است که نیمی از عذاب دنیا به او وارد میشود. و هر آینه دستها و پاهای او با زنجیرهای آتشین محکم بسته شده است، با چنین حالتی او را به آتش میافکنند تا در ژرفترین مکان جهنم قرار گیرد. پیکر او را عفونت بویناکی است که از گَند آن، اهل دوزخ به خدا پناه میبرند. وی در حالیکه عذاب خدا را میچشد برای همیشه خالد در جهنم است. ساعتی عذاب خدا از او دور نمیشود و به او از آب جوشان دوزخ داده میشود. "ویل"(وای) بر او از عذاب خدای عزّ و جلّ».[14]
3. «وَیل، پرتگاهی در جهنّم است که کافر در آن سقوط میکند و چهل سال طول میکشد تا به تهِ آن برسد».[15]
همچنین امام علی(ع) میفرماید: پیامبر خدا(ص) روزی [به من] فرمود: «ای علی! دانستی که جبرئیل(ع) به من خبر داد که امّتم پس از من با تو پیمان میشکنند. پس ویل، ویل، ویل برای ایشان باد!».
گفتم: «ای پیامبر خدا! ویل چیست؟»
فرمود: «درّهای است در جهنّم که بیشتر اهل آنرا دشمنان تو و کُشندگان فرزندان تو و بیعتشکنانِ با تو، تشکیل میدهند. و طوبا، طوبا و طوبا برای آنکه تو را دوست بدارد و با تو وفادار باشد».
گفتم: «ای پیامبر خدا! طوبی چیست؟»
فرمود: «درختی است در خانه تو در بهشت، و هیچ خانهای از خانههای شیعیان تو در بهشت نیست، مگر اینکه شاخهای از آن درخت در آن وجود دارد و هر چه دلشان بخواهد، به آنان تقدیم میکند».[16]
سید ابن طاووس درباره اینگونه از روایات میگوید: چه اینکه ویل، وادیای در جهنم باشد همانطور که ظاهراً چنین است یا کلمهای برای مطلق عذاب باشد؛ تعدادی از روایات وجود دارند که از رسول خدا(ص) نقل شدهاند که آنحضرت فرمود: «ویل، برای کسانی است که به اهل بیت من، ظلم کنند، آنها به همراه منافقان در دَرَک اسفل(قعر جهنم[17] ) از آتش جهنم عذاب میشوند»، و شبیه این روایات... .[18] [1] . ازهری، محمد بن احمد، تهذیب اللغة، ج 15، ص 326 – 327، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، 1421ق؛ جوهری، اسماعیل بن حماد، الصحاح، محقق: عطار، احمد عبد الغفور، ج 5، ص 1846، بیروت، دار العلم للملایین، چاپ اول، 1376ق. [2] . مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج 13، ص 220، بیروت، قاهره، لندن، دار الکتب العلمیة، مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، چاپ سوم، 1430ق. [3] . ابراهیم، 2. [4] . فصلت، 6. [5] . بقره، 79. [6] . جاثیه، 7. [7] . مرسلات، 15. [8] . مطففین، 1. [9] . همزه، 1. [10] . راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات ألفاظ القرآن، ص 888، بیروت، دار القلم، چاپ اول، 1412ق. [11] . قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 410، قم، دار الکتاب، چاپ سوم، 1404ق؛ سید ابن طاووس، علی بن موسی، طرف من الأنباء و المناقب، ص 387، مشهد، تاسوعا، چاپ اول، 1420ق؛ شریف شیرازی، محمد هادی، الکشف الوافی فی شرح أصول الکافی، محقق، مصحح، فاضلی، علی، ص 334، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1430ق. [12] . «پس وای بر نمازگزارانی که از نمازشان غافلاند». [13] . شعیری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، ص 73، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا. [14] . حلی، حسن بن یوسف بن مطهر، کشف الیقین فی فضائل أمیر المؤمنین(ع)، ص 306، تهران، وزارت ارشاد، چاپ اول، 1411ق؛ [15] . حاکم نیشابوری، محمد بن عبد الله، المستدرک علی الصحیحین، محقق، عبد القادر عطا، مصطفی، ج 2، ص 551، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1411ق؛ ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، محقق، شاکر، احمد محمد، عبد الباقی، محمد فؤاد، ج 5، ص 320، مصر، شرکة مکتبة ومطبعة مصطفی البابی الحلبی، چاپ دوم، 1395ق؛ [16] . کوفی، فرات بن ابراهیم، تفسیر فرات الکوفی، ص 215 – 216، تهران، مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، چاپ اول، 1410ق. [17] . ر. ک: «دوزخیان در قعر جهنم»، سؤال 51199. [18] . ابن طاووس، علی بن موسی، طرف من الأنباء و المناقب، ص 387، تاسوعا، مشهد، چاپ اول، 1420ق.
- [سایر] در روایتی، چاه ویل عمیق ترین دانسته شده، پس باید در آن جا زمین باشد تا چاه داشته باشد، پس جهنم در دنیای زمینی مادی است، آیا این سخن درست است؟
- [سایر] نامهای درهای جهنم را با ذکر منبع مطرح بفرمایید. و آیا مقصود از درهای جهنم و بهشت، همان طبقه است یا خیر؟
- [سایر] ویل چیست؟
- [سایر] در یک روایت خواندم علی (ع) فرمود: مسلمانان شیعه به جهنم نمی روند. همچنین در کتابی خواندم طبقه اول جهنم مخصوص مسلمانان (امت پیامبر) گناهکار است! کدام درست است؟
- [سایر] تفسیر (ویل للمطففین) چیست؛ و آثار و پیامدهای کمفروشی در چه چیزهایی است؟
- [آیت الله سیستانی] اگر مسجد ? طبقه باشد ولی زمان خواندن صیغه مسجد یک طبقه بود و طبقه ? بعدا اضافه شده آیا طبقه ? هم حکم مسجد را دارد (برای خانمها)؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] شخصی ده ساعت از آب چاه عمیقی را یک ساله اجاره داده است. مالکین بعد از شش ماه، چاه دیگری با عمق بیشتر کنار آن چاه حفر کرده و دستگاه موتور و پمپ را از چاه اوّل برداشته و روی چاه دوّم گذاشتهاند. اکنون از چاه دوّم دو برابر چاه قبل آب خارج میشود. آیا مستأجر در شش ماه دوّم که از آب بیشتری استفاده کرده، باید اجاره بیشتری بدهد؟
- [آیت الله مظاهری] سوال : آیا لازم است چاه توالت و چاه آشپزخانه به جهت وارد نشدن ذرات غذا، برنج و نان به چاه توالت، جدا باشد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] شخصی پروانه چاه میگیرد، بعد به عللی چاه نمیزند، آیا این پروانه را میتواند 500 هزار تومان بفروشد و دیگری چاه بزند؟
- [آیت الله بهجت] آیا خرید چاه یا آب چاه از مؤونه زراعت است و کسر می شود؟
- [امام خمینی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند. و در صورتی که چاه، مال غیر باشد،باید به نحوی او را راضی کنند.
- [آیت الله اردبیلی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردن او ممکن نباشد، باید درِ چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند و در صورتی که چاه مال غیر باشد، باید به نحوی او را راضی کنند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند و در صورتی که چاه مال غیر باشد، باید به نحوی او را راضی کنند.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید درِ چاه را ببندند وهمان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند و بر او نماز بگذارند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله بروجردی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید درِ چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله خوئی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون آوردنش ممکن نباشد، باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند.
- [آیت الله وحید خراسانی] اگر کسی در چاه بمیرد و بیرون اوردنش ممکن نباشد باید در چاه را ببندند و همان چاه را قبر او قرار دهند