سلام؛ می‌خواستم تعریف ضمانت اجرایی حکم، تعلیل حکم، فایده حکم را بدانم و کتاب‌هایی که تعریف این عناوین در آنها آمده است را برایم معرفی کنید.
یک. با توجّه به این‌که تشویق‌ها و مجازات‌‌های اخروی در جوامع دینی و هم‌چنین اخلاق فطری و تربیتی در جوامع غیر دینی، راهکاری تمام عیار برای جلوگیری از تخلّف و جرم و گناه نیست، و تمام انسان‌ها را به انجام وظایف اجتماعی و فردی و انجام واجبات و الزامات دینی و اخلاقی سوق نمی‌‌دهد، چاره‌‌ای جز پیش‌‌بینی مجازات‌‌های دنیوی برای کسانی که از حد دین و قانون کشوری تجاوز کنند، و آن‌را نادیده بگیرند، باقی نمی‌‌ماند، و این، همان چیزی است که در اصطلاح حقوق‌‌دان‌‌ها «ضمانت اجرا» نامیده شده است.[1] بنابراین ضمانت اجرا در فقه و حقوق به معنای اجبار مکلف و افراد به التزام عملی در برابر دستورات الهی یا قانونی است.[2] گستره ضمانت اجرایی در حقوق، منحصر در دنیا و مجازات‌های[3] دنیویبه انواع و اقسامی است که ذکر خواهد شد، اما ضمانت اجرا در شریعت و دین در دو حوزه دنیا و آخرت با انواع و اقسام مختلف پیش بینی شده است؛ از این‌رو به طور اختصار انواع ضمانت اجرا در حوزه شریعت و حقوق را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم.     انواع ضمانت اجرا در حقوق 1. مجازات متخلفان با کیفرهای قانونی مانند حبس و اعدام، 2. اجبار مستقیم بر ترک یا انجام عملی مانند اخراج غاصب و الزام بدهکار به پرداختن دین، 3. ابطال عمل مخالف قانون، 4. جبران ضرر ناشی از تخلف قانون، 5. جریمه‌های مالی.[4] انواع ضمانت اجرا در شریعت 1. مجازات‌‌های دنیوی: مجازات‌های دنیوی بر دو قسم است: الف. عقابی که سنّت تکوینی الهی بر آن جاری است؛ مانند هلاکت و نابودی یک امت، گاه به شکل تفرقه و پراکندگی و مسلّط شدن دشمن بر آنها، یا به صورت نوعی خواری و ذلّت از راه‌های فشار، خوف، فقر، ناامنی، کمی جمعیت، کمبود محصولات و گونه‌‌های دیگری از عقاب و عذاب الهی که آیات بسیاری بر این نوع عذاب‌ها دلالت دارند.[5] ب. مجازات‌‌های منصوص در شریعت اسلامی؛‌ مانند حدود، دیات، تعزیرات، قصاص، که اجرای این دسته از مجازات‌‌ها بر عهده دولت اسلامی است.[6] 2. مجازات‌‌های اخروی؛ مانند عذاب‌‌هایی که در قرآن[7] و روایات[8] برای مجرمان در نظر گرفته شده است و اجرای این مجازات‌‌ها را نیز خود پروردگار در روز قیامت به عهده دارد.‌ [9] 3. تشویق‌‌ها و پاداش‌‌های مادی و معنوی در دنیا و آخرت، چنان‌که پروردگار متعال می‌فرماید: «و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها، ایمان می‌‏آوردند و تقوا پیشه می‌‏کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌‏گشودیم ولی (آنها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».[10]   و در آیه دیگر می‌فرماید: «و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ‌های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد».[11] این آیات و امثال آن که به نیکوکاران وعده پاداش‌های دنیوی و اخروی را می‌دهد نیز یکی دیگر از ضمانت اجرای احکام و دستورات دینی به شمار می‌‌آیند.[12] دو. هر چند ارتباطی بین بحث ضمانت اجرای احکام با تعلیل و فایده آن وجود ندارد، ولی با عنایت به پرسش کاربر که علاوه بر ضمانت اجرای احکام از معنای علت و فایده احکام پرسیده، ناگزیر به بررسی هر دو در یک مقاله شده‌ایم. معنای علّت و مراد از آن در احکام علت دارای معانی و اقسام متعدد می‌باشد که برای اطلاع از آن به کتاب‌های فلسفی رجوع شود، ولی «علّت حکم» که مورد پرسش قرار گرفته، آن چیزی است که حکم دایر مدار آن است؛ یعنی هر جا علّت باشد، حکم هم خواهد بود، و هر جا علّت نباشد، حکم هم نخواهد بود. گاهی اوقات برخی از افراد در تشخیص بین علت و حکمت حکم دچار اشتباه می‌شوند؛ از این‌رو لازم است حکمت حکم نیز بیان و فرق آن با علت روشن شود. «حکمت حکم» چیزی است که غالباً همراه حکم هست و گاهی هم از آن جدا می‌شود؛ یعنی بعضی از اوقات علی‌رغم این‌که حکمت وجود ندارد، حکم به قوّت خود باقی است، بر خلاف علت[13] که اگر نباشد معلولش که همان حکم است نیز وجود پیدا نمی‌کند.[14] مثال برای علت در جملۀ «لا تشرب الخمر لانّه مسکر»؛[15] مست کنندگی علّت حرمت نوشیدن شراب بیان شده است؛ بنابراین، هر جا که شراب، مست ‌کننده باشد خوردن آن حرام است و اگر این حالت از بین رفت،[16] حرام نخواهد بود؛ یعنی حکم نیز از بین می‌رود.[17] مثال برای حکمت گفته می‌شود که «حکمت عدّه»، برای زنانی که از شوهر خود طلاق می‌گیرند، یا شوهر آنان فوت کرده و هنوز یائسه نشده‌‌اند، روشن شدن وضعیّت حاملگی آنها است، تا معلوم باشد پدر آن بچّه کیست، ولی این مطلب، حکمت حکم است نه علت حکم؛ به همین جهت مسئلۀ عدّه، حتّی برای زنانی که به وسیلۀ جرّاحی، «رحم» خود را برمی‌دارند و دیگر قابلیّت بچه‌‌دار شدن را هم ندارند، لازم است.[18] سه. فایده احکام هر چند همه مسایل دینی، تعبدی محض نیستند،[19] ولی آن مسائل و احکامی که تعبدی محض هستند، عقل توان درک علت و حکمت و اسرار آنها را ندارد. بلکه عقل، آدمی را تنها تا در خانه شریعت همراهی می‌کند، ولی هیچ‌گاه خود به تنهایی نمی‌تواند از کالاها و گنجینه‌های درون خانه بهره گیرد. تنها چیزی که عقل در این زمینه درمی‌یابد مخالفت نداشتن این احکام با اصول کلی عقلانی است. در بسیاری از موارد ما نمی‌دانیم چه چیزهایی نیاز داریم و چه مشکلاتی از درون ما را تهدید می‌کند تا بفهمیم به چه علت خالقِ موجودات، این احکام را وضع کرده است. بدین‌رو، آنچه ما در احکام تعبدی محض می‌فهمیم، حداکثر جهت‌گیری‌های کلی و دستورات عام است، اما این‌که برای چه مصالحی و براساس چه ملاک و ویژگی‌هایی وضع شده، بر ما معلوم نیست. لذا تنها چاره این دسته از احکام، تسلیم شدن است و فقط روح تعبد و بندگی در این دسته از احکام می‌تواند پاسخ‌گوی این سؤالات باشد. پس، اگر بنده خدا هستیم و به صدور حکمی از طرف پروردگار اطمینان یافتیم باید بدان تعبد داشته باشیم. برای آگاهی بیشتر در باره فایده و چرایی احکام، ر. ک: پاسخ‌های: 8593 و 35479.   [1] . مکارم شیرازی، ناصر، تعزیر و گستره آن‌، محقق، مصحح، علیان‌نژادی‌، ابو القاسم، ص 137، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)،‌ چاپ اول‌، 1425ق. [2] . عمید زنجانی، عباس علی‌، فقه سیاسی،‌ ج 1، ص 61، تهران، امیر کبیر،‌ چاپ چهارم‌، 1421ق.‌ [3] . منظور از مجازات، فقط مجازات‌های کیفری نیست که فقط شامل حبس، اعدام، شلاق، قطع دست و...، شود، بلکه مراد از آن  یک معنای عامی است که حتی شامل مسئولیت مدنی و الزامات حقوقی نیز می‌شود. [4] . همان، ص 61 - 62‌. [5] . جمعی از مؤلفان‌، مجله فقه أهل البیت(ع)، ج 37، ص 112 - 113، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، چاپ اول، بی‌تا. [6] . همان، ص 114 – 115. [7] . «فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخٰالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ»؛ پس آنان که فرمان او را مخالفت می‌‏کنند، باید بترسند، از این‌که فتنه‌‏ای دامنشان را بگیرد، یا عذابی دردناک به آنها برسد. نور، 63؛ «وَ ذَرِ الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ ذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما کَسَبَتْ لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفیعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذْ مِنْها أُولئِکَ الَّذینَ أُبْسِلُوا بِما کَسَبُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمیمٍ وَ عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ»؛ و رها کن کسانی را که آیین (فطری) خود را به بازی و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآوری نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قیامت) جز خدا، نه یاوری دارند، و نه شفاعت ‏کننده‌‏ای! و (چنین کسی) هرگونه عوضی بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد آنها کسانی هستند که گرفتار اعمالی شده‌‏اند که خود انجام داده‌‏اند نوشابه‌‏ای از آب سوزان برای آنهاست و عذاب دردناکی به خاطر این‌که کفر می‌ورزیدند (و آیات الهی را انکار) می‌‏کردند. انعام، 70. [8] . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):‏ « إِیَّاکُمْ وَ سُوءَ الْخُلُقِ‏- فَإِنَّ سَیِّئَ الْخُلُقِ فِی النَّارِ لَا مُحَالَة»؛ از بد اخلاقی پرهیز کنید پس شخص بد اخلاق بدون تردید در آتش جهنم خواهد بود.، علی بن موسی، امام هشتم علیه السلام‏، صحیفة الإمام الرضا علیه السلام‏، محقق و مصحح: نجف، محمد مهدی‏، ص 88، مشهد، کنگره جهانی امام رضا علیه السلام‏، چاپ اول، 1406 ق. [9] . مجله فقه اهل بیت، ج ‌37، ص 111. [10] . اعراف، 96. [11] . نوح، 12. [12] . مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن‌، ص 81 - 82، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول‌، 1427ق.‌ [13] . ر. ک: پاسخ‌های: 11435؛ 4861. [14] . مکارم شیرازی، ناصر، بررسی طرق فرار از ربا‌، ص 78، قم، بی‌نا، چاپ اول، بی‌تا.‌ [15] . «شراب ننوش چون مست‌کننده است». [16] . «مثلا شراب، تبدیل به سرکه شد و مست کنندگی آن از بین رفت». [17] . بررسی طرق فرار از ربا، ص 78.‌ [18] . همان، ص 79.‌ [19] . هر چند ممکن است فواید فرد فرد احکام به طور تفصیل برای ما روشن نباشد، ولی به نحو کلی برخی از فایده‌‌های احکام، مانند بهینه شدن اخلاق فردی و اجتماعی و در نتیجه ایجاد نظم و امنیت و عدالت اجتماعی و فردی و برخوردار شدن از زندگی توأم با آرامش و رضایت خاطر و همچنین مصون ماندن از مفاسد دنیوی که در متعلقات احکام حرام و مکروه وجود دارد، و بالاتر از تمام اینها مصون ماندن از عذاب‌‌های پروردگار و رسیدن به بهشت و نعمت‌‌های جاودانه آن، برای ما روشن و غیر قابل انکار می‌باشد.
عنوان سوال:

سلام؛ می‌خواستم تعریف ضمانت اجرایی حکم، تعلیل حکم، فایده حکم را بدانم و کتاب‌هایی که تعریف این عناوین در آنها آمده است را برایم معرفی کنید.


پاسخ:

یک. با توجّه به این‌که تشویق‌ها و مجازات‌‌های اخروی در جوامع دینی و هم‌چنین اخلاق فطری و تربیتی در جوامع غیر دینی، راهکاری تمام عیار برای جلوگیری از تخلّف و جرم و گناه نیست، و تمام انسان‌ها را به انجام وظایف اجتماعی و فردی و انجام واجبات و الزامات دینی و اخلاقی سوق نمی‌‌دهد، چاره‌‌ای جز پیش‌‌بینی مجازات‌‌های دنیوی برای کسانی که از حد دین و قانون کشوری تجاوز کنند، و آن‌را نادیده بگیرند، باقی نمی‌‌ماند، و این، همان چیزی است که در اصطلاح حقوق‌‌دان‌‌ها «ضمانت اجرا» نامیده شده است.[1]
بنابراین ضمانت اجرا در فقه و حقوق به معنای اجبار مکلف و افراد به التزام عملی در برابر دستورات الهی یا قانونی است.[2]
گستره ضمانت اجرایی در حقوق، منحصر در دنیا و مجازات‌های[3] دنیویبه انواع و اقسامی است که ذکر خواهد شد، اما ضمانت اجرا در شریعت و دین در دو حوزه دنیا و آخرت با انواع و اقسام مختلف پیش بینی شده است؛ از این‌رو به طور اختصار انواع ضمانت اجرا در حوزه شریعت و حقوق را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم.    
انواع ضمانت اجرا در حقوق
1. مجازات متخلفان با کیفرهای قانونی مانند حبس و اعدام،
2. اجبار مستقیم بر ترک یا انجام عملی مانند اخراج غاصب و الزام بدهکار به پرداختن دین،
3. ابطال عمل مخالف قانون،
4. جبران ضرر ناشی از تخلف قانون،
5. جریمه‌های مالی.[4]
انواع ضمانت اجرا در شریعت
1. مجازات‌‌های دنیوی: مجازات‌های دنیوی بر دو قسم است:
الف. عقابی که سنّت تکوینی الهی بر آن جاری است؛ مانند هلاکت و نابودی یک امت، گاه به شکل تفرقه و پراکندگی و مسلّط شدن دشمن بر آنها، یا به صورت نوعی خواری و ذلّت از راه‌های فشار، خوف، فقر، ناامنی، کمی جمعیت، کمبود محصولات و گونه‌‌های دیگری از عقاب و عذاب الهی که آیات بسیاری بر این نوع عذاب‌ها دلالت دارند.[5]
ب. مجازات‌‌های منصوص در شریعت اسلامی؛‌ مانند حدود، دیات، تعزیرات، قصاص، که اجرای این دسته از مجازات‌‌ها بر عهده دولت اسلامی است.[6]
2. مجازات‌‌های اخروی؛ مانند عذاب‌‌هایی که در قرآن[7] و روایات[8] برای مجرمان در نظر گرفته شده است و اجرای این مجازات‌‌ها را نیز خود پروردگار در روز قیامت به عهده دارد.‌ [9]
3. تشویق‌‌ها و پاداش‌‌های مادی و معنوی در دنیا و آخرت، چنان‌که پروردگار متعال می‌فرماید: «و اگر اهل شهرها و آبادی‌ها، ایمان می‌‏آوردند و تقوا پیشه می‌‏کردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می‌‏گشودیم ولی (آنها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».[10]   و در آیه دیگر می‌فرماید: «و شما را با اموال و فرزندان فراوان کمک کند و باغ‌های سرسبز و نهرهای جاری در اختیارتان قرار دهد».[11] این آیات و امثال آن که به نیکوکاران وعده پاداش‌های دنیوی و اخروی را می‌دهد نیز یکی دیگر از ضمانت اجرای احکام و دستورات دینی به شمار می‌‌آیند.[12]
دو. هر چند ارتباطی بین بحث ضمانت اجرای احکام با تعلیل و فایده آن وجود ندارد، ولی با عنایت به پرسش کاربر که علاوه بر ضمانت اجرای احکام از معنای علت و فایده احکام پرسیده، ناگزیر به بررسی هر دو در یک مقاله شده‌ایم.
معنای علّت و مراد از آن در احکام
علت دارای معانی و اقسام متعدد می‌باشد که برای اطلاع از آن به کتاب‌های فلسفی رجوع شود، ولی «علّت حکم» که مورد پرسش قرار گرفته، آن چیزی است که حکم دایر مدار آن است؛ یعنی هر جا علّت باشد، حکم هم خواهد بود، و هر جا علّت نباشد، حکم هم نخواهد بود.
گاهی اوقات برخی از افراد در تشخیص بین علت و حکمت حکم دچار اشتباه می‌شوند؛ از این‌رو لازم است حکمت حکم نیز بیان و فرق آن با علت روشن شود.
«حکمت حکم» چیزی است که غالباً همراه حکم هست و گاهی هم از آن جدا می‌شود؛ یعنی بعضی از اوقات علی‌رغم این‌که حکمت وجود ندارد، حکم به قوّت خود باقی است، بر خلاف علت[13] که اگر نباشد معلولش که همان حکم است نیز وجود پیدا نمی‌کند.[14]
مثال برای علت
در جملۀ «لا تشرب الخمر لانّه مسکر»؛[15] مست کنندگی علّت حرمت نوشیدن شراب بیان شده است؛ بنابراین، هر جا که شراب، مست ‌کننده باشد خوردن آن حرام است و اگر این حالت از بین رفت،[16] حرام نخواهد بود؛ یعنی حکم نیز از بین می‌رود.[17]
مثال برای حکمت
گفته می‌شود که «حکمت عدّه»، برای زنانی که از شوهر خود طلاق می‌گیرند، یا شوهر آنان فوت کرده و هنوز یائسه نشده‌‌اند، روشن شدن وضعیّت حاملگی آنها است، تا معلوم باشد پدر آن بچّه کیست، ولی این مطلب، حکمت حکم است نه علت حکم؛ به همین جهت مسئلۀ عدّه، حتّی برای زنانی که به وسیلۀ جرّاحی، «رحم» خود را برمی‌دارند و دیگر قابلیّت بچه‌‌دار شدن را هم ندارند، لازم است.[18]
سه. فایده احکام
هر چند همه مسایل دینی، تعبدی محض نیستند،[19] ولی آن مسائل و احکامی که تعبدی محض هستند، عقل توان درک علت و حکمت و اسرار آنها را ندارد. بلکه عقل، آدمی را تنها تا در خانه شریعت همراهی می‌کند، ولی هیچ‌گاه خود به تنهایی نمی‌تواند از کالاها و گنجینه‌های درون خانه بهره گیرد. تنها چیزی که عقل در این زمینه درمی‌یابد مخالفت نداشتن این احکام با اصول کلی عقلانی است.
در بسیاری از موارد ما نمی‌دانیم چه چیزهایی نیاز داریم و چه مشکلاتی از درون ما را تهدید می‌کند تا بفهمیم به چه علت خالقِ موجودات، این احکام را وضع کرده است. بدین‌رو، آنچه ما در احکام تعبدی محض می‌فهمیم، حداکثر جهت‌گیری‌های کلی و دستورات عام است، اما این‌که برای چه مصالحی و براساس چه ملاک و ویژگی‌هایی وضع شده، بر ما معلوم نیست. لذا تنها چاره این دسته از احکام، تسلیم شدن است و فقط روح تعبد و بندگی در این دسته از احکام می‌تواند پاسخ‌گوی این سؤالات باشد. پس، اگر بنده خدا هستیم و به صدور حکمی از طرف پروردگار اطمینان یافتیم باید بدان تعبد داشته باشیم.
برای آگاهی بیشتر در باره فایده و چرایی احکام، ر. ک: پاسخ‌های: 8593 و 35479.   [1] . مکارم شیرازی، ناصر، تعزیر و گستره آن‌، محقق، مصحح، علیان‌نژادی‌، ابو القاسم، ص 137، قم، مدرسة الإمام علی بن أبی طالب(ع)،‌ چاپ اول‌، 1425ق. [2] . عمید زنجانی، عباس علی‌، فقه سیاسی،‌ ج 1، ص 61، تهران، امیر کبیر،‌ چاپ چهارم‌، 1421ق.‌ [3] . منظور از مجازات، فقط مجازات‌های کیفری نیست که فقط شامل حبس، اعدام، شلاق، قطع دست و...، شود، بلکه مراد از آن  یک معنای عامی است که حتی شامل مسئولیت مدنی و الزامات حقوقی نیز می‌شود. [4] . همان، ص 61 - 62‌. [5] . جمعی از مؤلفان‌، مجله فقه أهل البیت(ع)، ج 37، ص 112 - 113، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، چاپ اول، بی‌تا. [6] . همان، ص 114 – 115. [7] . «فَلْیَحْذَرِ الَّذِینَ یُخٰالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِیبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ یُصِیبَهُمْ عَذٰابٌ أَلِیمٌ»؛ پس آنان که فرمان او را مخالفت می‌‏کنند، باید بترسند، از این‌که فتنه‌‏ای دامنشان را بگیرد، یا عذابی دردناک به آنها برسد. نور، 63؛ «وَ ذَرِ الَّذینَ اتَّخَذُوا دینَهُمْ لَعِباً وَ لَهْواً وَ غَرَّتْهُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ ذَکِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِما کَسَبَتْ لَیْسَ لَها مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِیٌّ وَ لا شَفیعٌ وَ إِنْ تَعْدِلْ کُلَّ عَدْلٍ لا یُؤْخَذْ مِنْها أُولئِکَ الَّذینَ أُبْسِلُوا بِما کَسَبُوا لَهُمْ شَرابٌ مِنْ حَمیمٍ وَ عَذابٌ أَلیمٌ بِما کانُوا یَکْفُرُونَ»؛ و رها کن کسانی را که آیین (فطری) خود را به بازی و سرگرمی گرفتند، و زندگی دنیا، آنها را مغرور ساخته، و با این (قرآن)، به آنها یادآوری نما، تا گرفتار (عواقب شوم) اعمال خود نشوند! (و در قیامت) جز خدا، نه یاوری دارند، و نه شفاعت ‏کننده‌‏ای! و (چنین کسی) هرگونه عوضی بپردازد، از او پذیرفته نخواهد شد آنها کسانی هستند که گرفتار اعمالی شده‌‏اند که خود انجام داده‌‏اند نوشابه‌‏ای از آب سوزان برای آنهاست و عذاب دردناکی به خاطر این‌که کفر می‌ورزیدند (و آیات الهی را انکار) می‌‏کردند. انعام، 70. [8] . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):‏ « إِیَّاکُمْ وَ سُوءَ الْخُلُقِ‏- فَإِنَّ سَیِّئَ الْخُلُقِ فِی النَّارِ لَا مُحَالَة»؛ از بد اخلاقی پرهیز کنید پس شخص بد اخلاق بدون تردید در آتش جهنم خواهد بود.، علی بن موسی، امام هشتم علیه السلام‏، صحیفة الإمام الرضا علیه السلام‏، محقق و مصحح: نجف، محمد مهدی‏، ص 88، مشهد، کنگره جهانی امام رضا علیه السلام‏، چاپ اول، 1406 ق. [9] . مجله فقه اهل بیت، ج ‌37، ص 111. [10] . اعراف، 96. [11] . نوح، 12. [12] . مکارم شیرازی، ناصر، دائرة المعارف فقه مقارن‌، ص 81 - 82، قم، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، چاپ اول‌، 1427ق.‌ [13] . ر. ک: پاسخ‌های: 11435؛ 4861. [14] . مکارم شیرازی، ناصر، بررسی طرق فرار از ربا‌، ص 78، قم، بی‌نا، چاپ اول، بی‌تا.‌ [15] . «شراب ننوش چون مست‌کننده است». [16] . «مثلا شراب، تبدیل به سرکه شد و مست کنندگی آن از بین رفت». [17] . بررسی طرق فرار از ربا، ص 78.‌ [18] . همان، ص 79.‌ [19] . هر چند ممکن است فواید فرد فرد احکام به طور تفصیل برای ما روشن نباشد، ولی به نحو کلی برخی از فایده‌‌های احکام، مانند بهینه شدن اخلاق فردی و اجتماعی و در نتیجه ایجاد نظم و امنیت و عدالت اجتماعی و فردی و برخوردار شدن از زندگی توأم با آرامش و رضایت خاطر و همچنین مصون ماندن از مفاسد دنیوی که در متعلقات احکام حرام و مکروه وجود دارد، و بالاتر از تمام اینها مصون ماندن از عذاب‌‌های پروردگار و رسیدن به بهشت و نعمت‌‌های جاودانه آن، برای ما روشن و غیر قابل انکار می‌باشد.





مسئله مرتبط یافت نشد
1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین