امامان از کجا و چگونه می‌دانستند به امامت رسیده‌اند، با این‌که بر آنان که وحی نمی‌شد؟
امامت از نگاه شیعه عبارت است از: ریاست عمومی دینی که عهده‌دار ترغیب همه مردم در حفظ و حراست از مصالح دینی و دنیایی بوده و آنان را بر حسب همان مصالح از آنچه برایشان ضرر دارد برحذر می‌نماید.[1] بنابراین امامت دارای دو بعد ظاهری و معنوی است. از آن‌جا که بعد معنوی امامت در حقیقت از امور تکوینی است، به بیان دیگر از نظر قرآن مجید، امامت، آخرین مرحله سیر تکاملی انسان است که شخص پس از پشت سر گذاشتن آزمایش‌های سخت بدان نائل و مفتخر می‌گردد؛[2] از این‌رو برای تحقق امامت باید در نفس امام، حالت خاص معنوی به وجود آید. در روایات این حالت خاص به شکل‌های متعددی بیان شده است: 1.  در برخی روایات این‌گونه آمده است که ستون و مناره‌ای از نور برای آنها بر پا می‌شود که با آن نور اعمال مردم را می‌‌بینند. حسن بن راشد گوید: شنیدم امام صادق(ع) می‌‌فرمود: زمانی که خدای تبارک و تعالی بخواهد امام را خلق کند به فرشته‌ای دستور دهد که شربتی از آب زیر عرش گرفته به پدر امام بیاشاماند، پس آفرینش امام از آن شربت است، آن‌گاه چهل شبانه روز در شکم مادر است و صدا نمی‌‌شنود و بعد از آن گوشش برای شنیدن سخن باز می‌‏شود، و چون متولد شود همان فرشته مبعوث شود ... و چون امام پیش از وی درگذرد، برای او مناره‌ای از نور افراشته شود که به وسیله آن کردار همه مردم را ببیند، و خدا بر خلقش بدان احتجاج کند.[3] یونس بن ظبیان می‌گوید: شنیدم امام صادق(ع) می‌‏فرمود: چون [امام]به امر امامت قیام کند خدا در هر شهری برایش مناره‌ای برافرازد که به وسیله آن اعمال بندگان را بنگرد.[4] 2. در برخی روایات نیز این حالت معنوی به صورت فروتنی و خضوعی خاص در برابر پروردگار بیان شده است. هارون بن فضیل می‌گوید: روز وفات امام جواد) ع)، امام هادی(ع) را دیدم که می‌فرمود: إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ!‏ (پدرم)ابو جعفر(ع) درگذشت، به حضرت عرض شد: از کجا دانستید؟ فرمود: زیرا فروتنی و خضوعی نسبت به خدا در دلم افتاد که برایم سابقه نداشت.[5] نکته‌ای که توجه به آن لازم است؛ این است وحی دارای اقسامی است و وحی به عنوان نبوت مخصوص پیامبران و وحی قرآنی مخصوص رسول گرامی اسلام است؛ اما اقسام دیگر وحی را غیر پیامبر نیز می‌توانند دریافت کنند؛[6] چنان‌که در برخی روایات آمده است امام، امامت خود را با الهام الهی دریافت می‌کند: صفوان گوید به حضرت رضا(ع) عرض کردم: به من بفرما امام چه زمانی می‌‌داند که او امام است؟ ... فرمود: همان زمانی که همراهش (امام سابق) می‌میرد، آگاه می‌شود: عرض کردم: به چه وسیله؟ فرمود: خدا به او الهام می‌‌کند.[7] در پایان متذکر می‌شویم که ائمه از راه‌های ظاهری و ساده‌تری نیز از امامت خود اطلاع پیدا می‌‌کردند؛ مانند گزارش امام پیشین.[8]   [1] . «الامامة رئاسة عامة دینیة مشتملة علی ترغیب عموم الناس فی حفظ مصالحهم الدینیة و الدنیویه و زجرهم عما یضرهم بحسبها»، خواجه نصیر طوسی، قواعد العقائد، ص 83، لبنان، دار الغربه، چاپ اول، 1413ق. برای اطلاع بیشتر، ر. ک: پاسخ 258. [2] . «و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماماً قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین». بقره، 124. برای اطلاع بیشتر ر. ک: پاسخ 321. [3] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 378، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [4] . همان. [5] . همان، ص 381. عَنْ هَارُونَ بْنِ الْفَضْلِ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ فِی الْیَوْمِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقَالَ‏ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏ مَضَی أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقِیلَ لَهُ وَ کَیْفَ عَرَفْتَ قَالَ لِأَنَّهُ تَدَاخَلَنِی ذِلَّةٌ لِلَّهِ لَمْ أَکُنْ أَعْرِفُهَا. [6] . ر. ک: پاسخ 88 (وحی و کیفیت آن). [7] . کافی، ج 1، ص 381، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [8] . ر. ک: پاسخ 321(دلایل اعتقاد به امامت و امامان).
عنوان سوال:

امامان از کجا و چگونه می‌دانستند به امامت رسیده‌اند، با این‌که بر آنان که وحی نمی‌شد؟


پاسخ:

امامت از نگاه شیعه عبارت است از: ریاست عمومی دینی که عهده‌دار ترغیب همه مردم در حفظ و حراست از مصالح دینی و دنیایی بوده و آنان را بر حسب همان مصالح از آنچه برایشان ضرر دارد برحذر می‌نماید.[1] بنابراین امامت دارای دو بعد ظاهری و معنوی است.
از آن‌جا که بعد معنوی امامت در حقیقت از امور تکوینی است، به بیان دیگر از نظر قرآن مجید، امامت، آخرین مرحله سیر تکاملی انسان است که شخص پس از پشت سر گذاشتن آزمایش‌های سخت بدان نائل و مفتخر می‌گردد؛[2] از این‌رو برای تحقق امامت باید در نفس امام، حالت خاص معنوی به وجود آید.
در روایات این حالت خاص به شکل‌های متعددی بیان شده است:
1.  در برخی روایات این‌گونه آمده است که ستون و مناره‌ای از نور برای آنها بر پا می‌شود که با آن نور اعمال مردم را می‌‌بینند.
حسن بن راشد گوید: شنیدم امام صادق(ع) می‌‌فرمود: زمانی که خدای تبارک و تعالی بخواهد امام را خلق کند به فرشته‌ای دستور دهد که شربتی از آب زیر عرش گرفته به پدر امام بیاشاماند، پس آفرینش امام از آن شربت است، آن‌گاه چهل شبانه روز در شکم مادر است و صدا نمی‌‌شنود و بعد از آن گوشش برای شنیدن سخن باز می‌‏شود، و چون متولد شود همان فرشته مبعوث شود ... و چون امام پیش از وی درگذرد، برای او مناره‌ای از نور افراشته شود که به وسیله آن کردار همه مردم را ببیند، و خدا بر خلقش بدان احتجاج کند.[3]
یونس بن ظبیان می‌گوید: شنیدم امام صادق(ع) می‌‏فرمود: چون [امام]به امر امامت قیام کند خدا در هر شهری برایش مناره‌ای برافرازد که به وسیله آن اعمال بندگان را بنگرد.[4]
2. در برخی روایات نیز این حالت معنوی به صورت فروتنی و خضوعی خاص در برابر پروردگار بیان شده است.
هارون بن فضیل می‌گوید: روز وفات امام جواد) ع)، امام هادی(ع) را دیدم که می‌فرمود: إِنَّا لِله وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ!‏ (پدرم)ابو جعفر(ع) درگذشت، به حضرت عرض شد: از کجا دانستید؟ فرمود: زیرا فروتنی و خضوعی نسبت به خدا در دلم افتاد که برایم سابقه نداشت.[5]
نکته‌ای که توجه به آن لازم است؛ این است وحی دارای اقسامی است و وحی به عنوان نبوت مخصوص پیامبران و وحی قرآنی مخصوص رسول گرامی اسلام است؛ اما اقسام دیگر وحی را غیر پیامبر نیز می‌توانند دریافت کنند؛[6] چنان‌که در برخی روایات آمده است امام، امامت خود را با الهام الهی دریافت می‌کند:
صفوان گوید به حضرت رضا(ع) عرض کردم: به من بفرما امام چه زمانی می‌‌داند که او امام است؟ ... فرمود: همان زمانی که همراهش (امام سابق) می‌میرد، آگاه می‌شود: عرض کردم: به چه وسیله؟ فرمود: خدا به او الهام می‌‌کند.[7]
در پایان متذکر می‌شویم که ائمه از راه‌های ظاهری و ساده‌تری نیز از امامت خود اطلاع پیدا می‌‌کردند؛ مانند گزارش امام پیشین.[8]   [1] . «الامامة رئاسة عامة دینیة مشتملة علی ترغیب عموم الناس فی حفظ مصالحهم الدینیة و الدنیویه و زجرهم عما یضرهم بحسبها»، خواجه نصیر طوسی، قواعد العقائد، ص 83، لبنان، دار الغربه، چاپ اول، 1413ق. برای اطلاع بیشتر، ر. ک: پاسخ 258. [2] . «و اذا ابتلی ابراهیم ربه بکلمات فاتمهن قال انی جاعلک للناس اماماً قال و من ذریتی قال لا ینال عهدی الظالمین». بقره، 124. برای اطلاع بیشتر ر. ک: پاسخ 321. [3] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 1، ص 378، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [4] . همان. [5] . همان، ص 381. عَنْ هَارُونَ بْنِ الْفَضْلِ قَالَ: رَأَیْتُ أَبَا الْحَسَنِ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ فِی الْیَوْمِ الَّذِی تُوُفِّیَ فِیهِ أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقَالَ‏ إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ‏ مَضَی أَبُو جَعْفَرٍ ع فَقِیلَ لَهُ وَ کَیْفَ عَرَفْتَ قَالَ لِأَنَّهُ تَدَاخَلَنِی ذِلَّةٌ لِلَّهِ لَمْ أَکُنْ أَعْرِفُهَا. [6] . ر. ک: پاسخ 88 (وحی و کیفیت آن). [7] . کافی، ج 1، ص 381، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [8] . ر. ک: پاسخ 321(دلایل اعتقاد به امامت و امامان).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین