حضرت ابراهیم(ع)از جمله پیامبرانی است که در قرآن و روایات، داستان‌ها و گفتارهای بسیاری از او نقل شده است. یکی از این داستان‌ها در مورد نجات یافتن او از دست آتش نمرودیان می‌باشد. دو روایت ذیل نیز به همین موضوع می‌پردازند: 1. «زمانی که ابراهیم را به آتش افکندند گفت: خدایا! به حق محمد و آل محمد مرا از آن نجات ده، و خداوند آن آتش را برای او سرد و سلامت گرداند».[1] 2. امام صادق(ع) فرمود: «ابراهیم(ع) پروردگار خود را چنین خواند: مرا به رحمتت از این آتش نمرودیان رهایی بخش. پس در این هنگام که او در منجنیق بود، جبرئیل بر او نازل شد و خطاب به او گفت: ای ابراهیم! آیا حاجتی داری که برای تو برآورده کنم؟ ابراهیم: از تو حاجتی ندارم اما از پروردگار حاجتی دارم. پس جبرئیل به او انگشتری داد که بر روی آن نوشته شده بود: "لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ أَلْجَأْتُ ظَهْرِی إِلَی اللَّهِ أَسْنَدْتُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ وَ فَوَّضْتُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ" پروردگاری جز الله نیست، و محمد(ص) رسول خداوند است، به خداوند تکیه می‌کنم، کار خود را به او می‌سپارم. پس خداوند به آتش دستور داد که بر ابراهیم سرد شود».[2] از دیدگاه سندی، در سند روایت اول، «احمد بن هلال» وجود دارد که علمای علم رجال او را از افراد ضعیف[3] و اهل غلوّ[4] دانسته‌اند و «مَعمر بن راشد» نیز مهمل است. روایت دوم نیز مرسل است. اما صرف نظر از سند، در بررسی محتوایی ممکن است چنین اشکالی برای انسان پدید آید که ابراهیمی که از جبرئیل هیچ خواسته‌ای نداشته و خود را به خداوند وا می‌گذارد، چگونه از پیامبر اسلام و اهل بیتش کمک و یاری می‌خواهد؟ اما این اشکال وارد نخواهد بود؛ زیرا ابراهیم(ع) نه تنها از جبرئیل بلکه از هیچ مخلوقی حتی پیامبر(ص) به صورت مستقل درخواستی نداشت و این‌که در روایت دوم آمده که از جبرئیل خواسته‌ای ندارد، اشاره به همین خواسته مستقیم است. اما از زاویه دیگر بحث توسل وجود دارد؛ به این‌که در درخواست از خدا، می‌توان افرادی معتبر و آبرومند را واسطه قرار داد و فقرات موجود در روایت اول: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» نیز اشاره به همین توسل دارد. [1] . شیخ صدوق، محمد بن علی‏، الامالی، ص 218، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق؛ شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 8، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بی‌تا؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 48، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق. [2] . قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب،‏ ج 2، ص 73، قم، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق. [3] . علامه حلی‏، خلاصة الاقوال‏، ص 202، قم، دار الذخائر، 1411ق. [4] . شیخ طوسی‏،‌ رجال شیخ طوسی‏، ص 384، حیدریه، نجف‏، 1381 ق.‏
در جایی آمده که حضرت ابراهیم(ع) به هنگام پرتاب شدن به طرف آتش از واسطه قرار دادن جبرئیل خودداری کرد و حاجت خود را از خداوند خواسته است و در جایی دیگر آمده که ایشان پیامبر(ص) و اهل بیتشان را واسطه قرار دادند؛ این تناقض چگونه قابل رفع است؟
حضرت ابراهیم(ع)از جمله پیامبرانی است که در قرآن و روایات، داستانها و گفتارهای بسیاری از او نقل شده است. یکی از این داستانها در مورد نجات یافتن او از دست آتش نمرودیان میباشد.
دو روایت ذیل نیز به همین موضوع میپردازند:
1. «زمانی که ابراهیم را به آتش افکندند گفت: خدایا! به حق محمد و آل محمد مرا از آن نجات ده، و خداوند آن آتش را برای او سرد و سلامت گرداند».[1]
2. امام صادق(ع) فرمود: «ابراهیم(ع) پروردگار خود را چنین خواند: مرا به رحمتت از این آتش نمرودیان رهایی بخش. پس در این هنگام که او در منجنیق بود، جبرئیل بر او نازل شد و خطاب به او گفت: ای ابراهیم! آیا حاجتی داری که برای تو برآورده کنم؟ ابراهیم: از تو حاجتی ندارم اما از پروردگار حاجتی دارم. پس جبرئیل به او انگشتری داد که بر روی آن نوشته شده بود: "لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ أَلْجَأْتُ ظَهْرِی إِلَی اللَّهِ أَسْنَدْتُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ وَ فَوَّضْتُ أَمْرِی إِلَی اللَّهِ" پروردگاری جز الله نیست، و محمد(ص) رسول خداوند است، به خداوند تکیه میکنم، کار خود را به او میسپارم. پس خداوند به آتش دستور داد که بر ابراهیم سرد شود».[2]
از دیدگاه سندی، در سند روایت اول، «احمد بن هلال» وجود دارد که علمای علم رجال او را از افراد ضعیف[3] و اهل غلوّ[4] دانستهاند و «مَعمر بن راشد» نیز مهمل است.
روایت دوم نیز مرسل است.
اما صرف نظر از سند، در بررسی محتوایی ممکن است چنین اشکالی برای انسان پدید آید که ابراهیمی که از جبرئیل هیچ خواستهای نداشته و خود را به خداوند وا میگذارد، چگونه از پیامبر اسلام و اهل بیتش کمک و یاری میخواهد؟
اما این اشکال وارد نخواهد بود؛ زیرا ابراهیم(ع) نه تنها از جبرئیل بلکه از هیچ مخلوقی حتی پیامبر(ص) به صورت مستقل درخواستی نداشت و اینکه در روایت دوم آمده که از جبرئیل خواستهای ندارد، اشاره به همین خواسته مستقیم است.
اما از زاویه دیگر بحث توسل وجود دارد؛ به اینکه در درخواست از خدا، میتوان افرادی معتبر و آبرومند را واسطه قرار داد و فقرات موجود در روایت اول: «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ» نیز اشاره به همین توسل دارد. [1] . شیخ صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص 218، بیروت، اعلمی، چاپ پنجم، 1400ق؛ شعیری، محمد بن محمد، جامع الاخبار، ص 8، نجف، مطبعة حیدریة، چاپ اول، بیتا؛ طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 48، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق. [2] . قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق، مصحح، موسوی جزائری، سید طیب، ج 2، ص 73، قم، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق. [3] . علامه حلی، خلاصة الاقوال، ص 202، قم، دار الذخائر، 1411ق. [4] . شیخ طوسی، رجال شیخ طوسی، ص 384، حیدریه، نجف، 1381 ق.
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا مقام پیامبر(ص) بالات از حضرت ابراهیم (ع) است؟ به چه دلایلی پیامبر(ص) مقام امامت هم داشت؟
- [سایر] مگر مقام امامت بالاتر از رسالت است که خداوند بر ابراهیم (ع ) منت می گذارد ومی گوید تو را امام و رهبر مردم قرار دادم ؟
- [سایر] چرا پیامبر (ص) از جبرئیل خواست که درمعرفی امام علی (ع) او را معاف دارد؟
- [سایر] آیا نسوختن ابراهیم (ع) در آتش، با اصل علیت تعارضی ندارد؟
- [سایر] آیا برگی از درخت زیتون، عامل خاموش شدن آتش حضرت ابراهیم(ع) بوده است؟
- [سایر] حضرت جبرئیل در محضر حضرت زهرا(س) بعد از رحلت نبی اکرم چه حکمتی داشته است؟ آیا در این هنگام امیرالمومنین(ع) نیز جبرئیل را می دیدند؟
- [سایر] چرا خداوند به جای وحی به حضرت ابراهیم(ع) برای ذبح حضرت اسماعیل(ع) در خواب به او الهام کرد؟
- [سایر] آیا به عنوان مثال امام جواد متوسّل به امام حسین(ع) یا حضرت محمد(ص) میشدند؟ یا حضرت محمد(ص) متوسّل به حضرت ابراهیم(ع) میشدند؟ لطفاً هر دو مورد را کامل توضیح دهید.
- [سایر] آیا غیر از پیامبر خاتم(ص) پیامبر دیگری از نسل حضرت اسماعیل(ع) وجود داشت؟
- [سایر] حضرت علی(ع) در نزد پیامبر اکرم(ص) چه جایگاهی داشت و پیامبر(ص) چقدر وقت برای حضرت علی(ع) می گذاشت؟
- [آیت الله وحید خراسانی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه واله وسلم یا معاد است یا شاک در خدا و رسول است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا در و حدانیت خدا شک دارد نجس است و همچنین است خوارج یعنی کسانی که بر امام معصوم علیه السلام خروج کنند و غلات یعنی انهایی که قایل به خدایی یکی از ایمه علیهم السلام می باشند یا بگویند خدا در او حلول کرده است و نواصب یعنی کسانی که دشمن یکی از ایمه علیهم السلام یا حضرت فاطمه زهراء علیها السلام باشند و کسی که یکی از ضروریات دین را مثل نماز و روزه با علم به این که ضروری دین است منکر شود و اما اهل کتاب یعنی یهود و نصاری اقوی طهارت انها است هر چند احوط اجتناب است
- [آیت الله اردبیلی] کافر (یعنی کسی که منکر خدا است و یا برای خدا شریک قرار میدهد یا پیامبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبداللّه صلیاللهعلیهوآلهوسلم را قبول ندارد و همچنین کسی که در یکی از اینها شک داشته باشد) نجس است ولی بنابر اقوی اهل کتاب (یهودیان، مسیحیان و زرتشتیان) پاک هستند؛ و کسی که ضروری دین (یعنی چیزی مثل نماز و روزه که مسلمانان جزء دین اسلام میدانند) را منکر شود، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیز به انکار خدا، توحید یا نبوت بازگشت داشته باشد، کافر ونجس میباشد و در غیر این صورت نجس نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] کافر ، یعنی کسی که منکر خدا است یا برای خدا شریک قرار می دهد یا رسالت حضرت خاتم الانبیاء ، محمّد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله ) را قبول ندارد مگر اهل کتاب که درآخر مساله ذکر میشود و هخمچنین است اگر در یکی از اینها شک داشته باشد و نیز کسی که ضروری دین ، یعنی چیزی را که مسلمانان جزء دین اسلام می دانند منکر شود ، چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است و انکار آن چیزبرگردد به انکار خدا ، یا توحید ، یا نبوت ، نجس می باشد و اگر ضروری دین بودن آن را نداند ، به طوری که انکار آن به انکار خدا یا توحید یا نبوت برنگردد ، بهتر آن است که از او اجتناب کنند . کفاری که مانند یهود و نصاری اهل کتاب می باشند و تا هنگامی که علم به ملاقات بدن آنها با یکی از نجاسات که ذکر شد و می شود حاصل نشده است ، اجتناب لازم نیست .
- [آیت الله خوئی] کافر یعنی کسی که منکر خدا یا معاد است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، و همچنین غلاة (یعنی آنهایی که یکی از ائمه علیهم السلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی آنهائی که با ائمه علیم السلام اظهار دشمنی مینمایند) نجساند، و همچنین است کسی که به نبوت یا یکی از ضروری دین یعنی چیزی را که مثل نماز و روزه مسلمانان جزو دین اسلام میدانند چنانچه بداند آن چیز ضروری دین است منکر شود. و أما اهل کتاب (یعنی یهود و نصاری) که پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمد بن عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) را قبول ندارند نیز بنابر مشهور نجس میباشند. و این قول موافق احتیاط است، پس اجتناب از آنها نیز لازم است.
- [آیت الله جوادی آملی] ) .االله اکبر) یعنی خدای سبحان بزرگتر از آن است که وصف شود. (أشهد أن لا إله الاّ االله ), یعنی شهادت می دهم که غیر خدای یکتا و یگانه خدای دیگری نیست . (أشهد أنّ محمداً رسول االله ); یعنی شهادت میدهم که حضرت محمدبن عبداالله(ص) پیامبر و فرستاده خداست . (أشهد أنّ علیاً امیرالمؤمنین و ولیّ االله)؛ یعنی شهادت میدهم که حضرت علی(ع)امیر مؤمنان و ولیّ خدا بر همه خلق است . (حیّ علی الصلاة )؛ یعنی بشتاب برای اقامه نماز، (حیّ علی الفلاح)؛ یعنی بشتاب برای رستگاری، (حیّ علی خیر العمل )؛ یعنی بشتاب برای بهترین کار که نماز است، (قد قامت الصلاة)؛ یعنی به تحقیق نماز برپا شد، (لا إله الاّ االله )؛ یعنی خدایی؛ جز خدای یکتا و یگانه, سزاوار پرستش نیست.
- [آیت الله مظاهری] کسی که نماز میّت را به جماعت میخواند باید تکبیرها و دعاهای آن را هم بخواند. ______ 1) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال و اینکه محمد(ص) پیام آور خداوند است. 2) پروردگارا دورد فرست بر محمد و آل محمد. 3) پروردگارا رحمت آور بر مردان با ایمان و بر زنان با ایمان. 4) خداوندا رحمت آور بر این مرد میت. 5) خداوندا رحمت آور بر این زن میت. 6) شهادت میدهم به اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال که یکتاست و هیچ شریکی برای او نیست و شهادت میدهم به اینکه محمدصلی الله علیه وآله وسلم بنده خداوند و پیام آور اوست که خداوند او را در حالی که بشارت دهنده و بیم دهنده به حقمیباشد، در پیشاپیش قیامت به پیامبری مبعوث فرموده است. 7) پروردگارا درود فرست بر محمد و آل محمد و برکت آور بر محمد و آل محمد و رحمت آور بر محمد و آل محمد، همانند بهترین درود و برکت و رحمت که بر ابراهیم و آل ابراهیم فرستادی، به درستی که تو ستایش شده بزرگواری. و درود فرست بر همه پیامبران و شهیدان و صدّیقین و همه بندگان صالح خداوند. 8) خداوندا رحمت آور بر مردان با ایمان و زنان با ایمان و بر مردان مسلمان و زنان مسلمان، آنان که زندهاند و آنان که مردهاند، و میان ما و آنان به وسیله نیکیها وابستگی ایجاد فرما، به درستی که تو اجابت کننده همه دعاهایی و به تحقیق که تو بر هر امری قادری. 9) پروردگارا بدرستی که این میّت، بنده تو و فرزند بنده تو و فرزند خادمه توست که اینک بر تو وارد شده است و تو بهترین میزبانی. خداوندا بدرستی که ما به جز نیکی از این میّت چیزی نمیدانیم و تو از ما به او آگاهتری. خداوندا اگر او در زمره نیکوکاران است پس بر نیکی او بیافزا و اگر در شمار گناهکاران است پس از او در گذر و او را ببخش. بار الها او را در بالاترین مقامات در نزد خودت قرار ده و برای بازماندگان او در میان خاکیان، جانشین باش و با او مهربانی کن بحقّ رحمتت ای مهربانترین مهربانان. 10) به پاورقی ( 2 ) مراجعه شود.
- [آیت الله مظاهری] پیش از داخل شدن در حرم مکّه، شهر مکّه، مسجد الحرام، کعبه، حرم مدینه، شهر مدینه، مسجد پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم و حرم امامانعلیهم السلام، مستحب است انسان غسل کند، و اگر در یک روز چند مرتبه مشرف شود یک غسل کافی است، و کسی که میخواهد در یک روز داخل حرم مکّه و مسجدالحرام و کعبه شود، اگر به نیّت همه یک غسل کند کافی است. و نیز اگر در یک روز بخواهد داخل حرم مدینه و شهر مدینه و مسجد پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم شود، یک غسل برای همه کفایت میکند و برای زیارت پیغمبر و امامان از دور یا نزدیک و برای حاجت خواستن از خداوند عالم و همچنین برای توبه و نشاط به جهت عبادت و برای سفر رفتن خصوصاً سفر زیارت حضرت سیّد الشهداءعلیه السلام مستحب است انسان غسل کند و اگر یکی از غسلهایی را که در این مسئله گفته شد به جا آورد و بعد کاری کند که وضو را باطل مینماید مثلاً بخوابد، غسل او تا یک شبانه روز باطل نمیشود ولی برای نماز و مانند آن باید وضو بگیرد. _______ 1) شهادت میدهم بر اینکه نیست خدایی غیر از خداوند متعال، او که یکتاست و شریکی برای او نیست، و بر اینکه محمد صلی الله علیه وآله وسلم بنده خداوند و پیامبر اوست. خداوندا درود فرست بر محمد و آل محمد و مرا از توبه کنندگان و پاکان قرار ده.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مشرک یعنی افرادی که خدایی غیر از خدای یگانه را بپرستند (بت پرست) یا برای خدا شریک قائل باشند و دو یا چند خدا را بپرستند، نجس می باشند ولی کسانی که وحدت خدای سبحان را قبول دارند و یکی از پیامبران الهی را قبول داشته باشند (یهودیان، مسیحیان، زرتشتیان و صابئیان) پاک می باشند. و اهل کتاب اگر به واسطه تحریف در دین خود مشرک شده باشند حکم سایر مشرکین را دارند و نجس می باشند و همچنین کسانی که بی دین بوده و هیچ خدایی را قبول ندارند نجس می باشند. ناصبی ها نیز که دشمن ائمه اطهار(علیهم السلام) هستند نجس می باشند. خوارج و نیز مسلمانانی که مشرک شده باشند و حضرت علی(علیه السلام) را خدا بدانند یا یکی از ضروریات دین را انکار کنند به نحوی که به انکار خدا و رسول خدا برگردد نجس می باشند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] کافر؛ یعنی کسی که منکر خدا است، یا برای خدا شریک قرار میدهد، یا پیغمبری حضرت خاتم الانبیاء محمّد بن عبد اللَّه صلی الله علیه و آله را قبول ندارد نجس است و انکار چه به قلب باشد و چه به زبان سبب کفر میگردد و همچنین غلات (یعنی کسانی که یکی از معصومین علیهمالسلام را خدا خوانده یا بگویند خدا در او حلول کرده است) و خوارج و نواصب (یعنی کسانی که دشمنی اهل بیت علیهمالسلام را دین خود قرار دهند) نجسند و لکن اهل کتاب (یعنی یهودیان و مسیحیان) و زردشتیان بنا بر احتیاط نجس میباشند. و کسی که یکی از ضروریات دین مانند نماز و روزه را که تمام مسلمانان آنها را جزء دین اسلام میدانند انکار کند، شرعاً کافر به شمار میآید، مگر در دو صورت: اوّل: بدانیم که انکار وی از روی شبهه است، مثلاً تازه مسلمانیست که از احکام اسلامی آگاهی چندانی ندارد؛ دوم: بدانیم که انکارکننده به خدا و پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایمان قلبی دارد، در این دو صورت اگر انکارکننده شهادتین را بر زبان جاری ساخته، مسلمان میباشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] پنج چیز بر جنب حرام است اول رساندن جایی از بدن خود به خط قران یا به اسم مبارک ذات خداوند متعال به هر لغتی که باشد و سایر اسماء حسنی و بنابر احتیاط مستحب اسمای انبیا و ایمه و حضرت زهرا علیهم السلام را مس ننماید دوم رفتن در مسجدالحرام و مسجد پیغمبر صلی الله علیه واله وسلم اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود سوم توقف در مساجد دیگر ولی اگر از یک در مسجد داخل و از در دیگر خارج شود مانعی ندارد و همچنین توقف در حرم امامان علیهم السلام حرام است و احتیاط واجب ان است که از رفتن در حرم ایمه علیهم السلام خودداری کند اگر چه از یک در داخل و از در دیگر خارج شود چهارم گذاشتن چیزی در مسجد و همچنین بنابر احتیاط واجب داخل شدن در مسجد برای برداشتن چیزی پنجم خواندن هر یک از ایات سجده واجب و ان ایات در چهار سوره است اول سوره سی و دوم قران الم تنزیل دوم سوره چهل و یکم حم سجده فصلت سوم سوره پنجاه و سوم والنجم چهارم سوره نود و ششم اقرا و بنابر احتیاط واجب از خواندن بقیه این چهار سوره حتی از خواندن بسم الله الرحمن الرحیم بلکه بعض ان به قصد این سوره ها نیز خودداری کند