در برخی از منابع چنین نقل شده است، علی اکبر(ع) پس از مدتی جنگیدن پیش پدر خود امام حسین(ع) آمد و گفت: «یَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی‏ فَهَلْ إِلَی شَرْبَةٍ مِنَ‏ الْمَاءِ سَبِیل»؛‏[1] پدرم! شدّت تشنگی جانم را به لب رسانده، و سنگینی تجهیزات جنگی، مرا به زحمت انداخته، آیا این امکان وجود دارد که به آبی دسترسی پیدا کنم؟! در ارتباط با این نقل تاریخی، این پرسش وجود دارد که علی اکبر(ع) می‌دانست که در خیمه‌گاه آب نیست و زنان و کودکان از تشنگی رنگشان زرد شده است، پس چرا از پدر بزرگوارشان تقاضای آب کرد؟! درباره علت این تقاضا دیدگاه‌هایی بیان شده است؛ مانند این‌که گفته‌اند: 1. با این سخن، علی اکبر(ع) با توجه به علاقه شدیدی که به پدرش داشت، می‌خواست با دیدن پدر نیروی بیشتری بگیرد و بهتر بتواند با دشمنان بجنگد؛[2] لذا وقتی حضرت علی اکبر به خیمه‌ها می‌آید و از خستگی و تشنگی گلایه می‌کند گویا امام حسین(ع) منظور علی اکبر را می‌فهمد و می‌داند که علی اکبر می‌خواهد در این لحظات با پدر تجدید دیدار کند؛ از این‌رو امام حسین(ع) گریست و فرمود: «وا غوثاه! پسر جان! اندکی بجنگ و به همین زودی جدّت محمد را دیدار کنی و از جام لبالب او بنوشی و هرگز تشنه نشوی».[3] پس آب خواستن نیز اگر بهانه مراجعت به خیمه‌ها باشد تا پدر را دوباره ببیند دارای ایراد شرعی و عقلی نیست. 2. شاید معنایش آن باشد که از پدرشان اجازه بخواهد تا برای نوشیدن و آوردن آب به سمت فرات برود. 3. این احتمال هم وجود داشت که در گیر و داری که ایشان مشغول نبرد بودند، افرادی مقدار اندکی آب به خیمه‌ها رسانده باشند و ایشان فقط پرسشی را مطرح کردند که آیا چنین اتفاقی رخ داده است؟ 4. این عبارت تنها دردلی نزد پدر بود که خیلی تشنه‌ام. [1] . ابن طاووس، علی بن موسی،‏ اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 113، تهران، جهان‏، چاپ اول‏، 1348ش؛ ابن أعثم کوفی، ابو محمد احمد بن علی‏، الفتوح، ج ‏5، ص 115، بیروت، دار الأضواء، چاپ اول‏، 1411ق. [2] . ر. ک: عالمی، محمد علی، حسین(ع) نفس مطمئنه، ص 259 – 258، تهران، هاد، چاپ اول، 1372ش. [3] . اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 113.
چرا با وجود اینکه علی اکبر(ع) میدانست آب نیست، رفت پیش امام حسین(ع) و گفت: (پدر به من آب بده)؟!
در برخی از منابع چنین نقل شده است، علی اکبر(ع) پس از مدتی جنگیدن پیش پدر خود امام حسین(ع) آمد و گفت: «یَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی فَهَلْ إِلَی شَرْبَةٍ مِنَ الْمَاءِ سَبِیل»؛[1] پدرم! شدّت تشنگی جانم را به لب رسانده، و سنگینی تجهیزات جنگی، مرا به زحمت انداخته، آیا این امکان وجود دارد که به آبی دسترسی پیدا کنم؟!
در ارتباط با این نقل تاریخی، این پرسش وجود دارد که علی اکبر(ع) میدانست که در خیمهگاه آب نیست و زنان و کودکان از تشنگی رنگشان زرد شده است، پس چرا از پدر بزرگوارشان تقاضای آب کرد؟!
درباره علت این تقاضا دیدگاههایی بیان شده است؛ مانند اینکه گفتهاند:
1. با این سخن، علی اکبر(ع) با توجه به علاقه شدیدی که به پدرش داشت، میخواست با دیدن پدر نیروی بیشتری بگیرد و بهتر بتواند با دشمنان بجنگد؛[2] لذا وقتی حضرت علی اکبر به خیمهها میآید و از خستگی و تشنگی گلایه میکند گویا امام حسین(ع) منظور علی اکبر را میفهمد و میداند که علی اکبر میخواهد در این لحظات با پدر تجدید دیدار کند؛ از اینرو امام حسین(ع) گریست و فرمود: «وا غوثاه! پسر جان! اندکی بجنگ و به همین زودی جدّت محمد را دیدار کنی و از جام لبالب او بنوشی و هرگز تشنه نشوی».[3] پس آب خواستن نیز اگر بهانه مراجعت به خیمهها باشد تا پدر را دوباره ببیند دارای ایراد شرعی و عقلی نیست.
2. شاید معنایش آن باشد که از پدرشان اجازه بخواهد تا برای نوشیدن و آوردن آب به سمت فرات برود.
3. این احتمال هم وجود داشت که در گیر و داری که ایشان مشغول نبرد بودند، افرادی مقدار اندکی آب به خیمهها رسانده باشند و ایشان فقط پرسشی را مطرح کردند که آیا چنین اتفاقی رخ داده است؟
4. این عبارت تنها دردلی نزد پدر بود که خیلی تشنهام.
[1] . ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 113، تهران، جهان، چاپ اول، 1348ش؛ ابن أعثم کوفی، ابو محمد احمد بن علی، الفتوح، ج 5، ص 115، بیروت، دار الأضواء، چاپ اول، 1411ق. [2] . ر. ک: عالمی، محمد علی، حسین(ع) نفس مطمئنه، ص 259 – 258، تهران، هاد، چاپ اول، 1372ش. [3] . اللهوف علی قتلی الطفوف، ص 113.
- [سایر] چرا فرزندان امام حسن مجتبی (ع) مانند قاسم و عبد الله کوچک تر از فرزندان امام حسین (ع) مانند امام سجاد (ع) و علی اکبر هستند، با وجود آن که امام مجتبی بزرگ تر از امام حسین (ع) می باشند؟
- [سایر] چرا در زیارت اول مطلقه امام حسین (ع) به حضرت علی اکبر (ع) خطاب می شود: "السلام علیک یابن الحسن و الحسین"؟
- [سایر] می گویند که حضرت اباعبدالله (ع) به جوان خود حضرت علی اکبر (ع) بی معطلی اذن میدان داده است، اما مشاهده شده است که پس از رفتن علی اکبر ، امام حسین تا آنجا که می شد او را بدرقه کرد، آیا این مطلب صحیح است؟
- [سایر] آیا امام حسین(ع)؛ حضرت عباس(ع) را تنها برای آوردن آب فرستاده بود و اجازه جنگیدن نداد؟ یا اینکه حضرت عباس(ع) در کربلا برای جنگ به غیر از آوردن آب نیز رفته بود؟
- [سایر] آیا امام حسین(ع) کلمه (مُنّوا عَلَیّ) را برای طلب آب برای علی اصغر(ع) به کار بردند؟
- [سایر] چرا اسم امام حسین(ع) را حسین گذاشتند؟ چرا اسم امام علی(ع) را علی گذاشتند؟
- [سایر] زیارت علی اکبر (ع) چگونه است؟
- [سایر] آیا درست است که امام حسین(ع) از کودکی عطش داشته و امام علی(ع) به حضرت عباس(ع) سفارش کرده بود که همیشه مواظب تشنگی برادرت باش و به او آب برسان و سقای او باش؟
- [سایر] شواهد موجود بر سنخیت روحی لازم امام علی(ع)، حضرت فاطمه(س)، امام حسن(ع) و امام حسین (ع) برای اهل بیت پیامبر اکرم(ص) بودن کدامند؟
- [سایر] آیا حدیثی از حضرت علی اکبر(ع) نقل شده است؟
- [آیت الله شبیری زنجانی] اذان هیجده جمله دارد: (اللَّهُ أکبَر) چهار مرتبه، (أَشْهَدُ أَنْ لا إلهَ إلّا اللَّهُ)، (أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه)، (حَیَّ علی الصَّلاةِ)، (حَیَّ علی الفَلاحِ)، (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ)، (اللَّه أکبَر)، (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه (اللَّه أکبَر) از اول اذان و یک مرتبه (لا إلهَ إلّا اللَّهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَیَّ علی خَیْرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَدْ قامَتِ الصّلاة) اضافه نمود.
- [آیت الله وحید خراسانی] اذان هیجده جمله است الله اکبر چهار مرتبه اشهد ان لا اله الا الله اشهد ان محمدا رسول الله حی علی الصلاه حی علی الفلاح حی علی خیر العمل الله اکبر لا اله الا الله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبر از اول اذان و یک مرتبه لا اله الا الله از اخر ان کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] اذان هیجده جمله است: اللّه اکبر چهار مرتبه؛ اشهد ان لا اله الا اللّه؛ اشهد ان محمدا رسول اللّه؛ حی علی الصلاه؛ حی علی الفلاح؛ حی علی خیر العمل؛ اللّه اکبر؛ لا اله الا اللّه هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است؛ یعنی دو مرتبه اللّه اکبر از اول اذان و یک مرتبه لااله الا اللّه از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حی علی خیر العمل باید دو مرتبه قد قامت الصلاه اضافه نمود.
- [آیت الله بروجردی] اذان هیجده جمله است:(اَللهُ اَکبرُ)؛ چهار مرتبه.(اَشهّدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللهُ - اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللهِ حَی عَلَی الصَّلوة حَی عَلَی الفَلاحِ حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ اَللهُ اَکبرُ لا اِلَهَ اِلا اللهُ)؛ هر یک دو مرتبه.و اقامه هفده جمله است:یعنی دو مرتبه (اَللهُ اَکبرُ) از اوّل اذان و یک مرتبه (لا اِلهَ اِلا اللهُ) از آخر آن کم میشود و بعد از گفتن (حَی عَلَی خَیرِ العَمَلِ) باید دو مرتبه (قَد قامَتِ الصَّلوة) اضافه نمود.
- [آیت الله نوری همدانی] اذان هیجده جمله است : اللهً اکبرُ چهار مرتبه اشهدً ان لا الهَ الا اللهً ، اشهدً انّ محّمداً رسولً اللهِ ، حیّ علی الصلاهِ، حیَّ علی الفلاحِ ، حیّ علی خیرِ العملِ ، الله اکبرُ ، لا الهَ الا اللهً هر یک دو مرتبه ، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اول اذان و یک مرتبه لا اِلَه الّا اللهً از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حیّ علی خیرِ العملِ باید دو مرتبه قد قامتِ الصلاهً اضافه نمود .
- [آیت الله سبحانی] اذان هیجده جمله است: اللّهُ أَکْبَر چهار مرتبه. أَشْهَدُ أَنْ لا اِلَهَ اِلاَّ اللّهُ، أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ، حَیَّ عَلَی الصَّلاَةِ، حَیَّ عَلَی الفَلاَح، حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ، اللّهُ أَکْبَر، لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه اللّهُ أَکْبَر از اول اذان و یک مرتبه لاَ اِلهَ اِلاَّ اللّهُ از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَلِ باید دو مرتبه قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ اضافه نمود.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اذان هیجده جمله است: "اللهُ أکْبَرُ" چهار مرتبه؛ "أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلاَّ اللهُ" "أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسوُلُ الله" "حَیَّ عَلی الصّلاة" "حَیَّ عَلَی الْفَلاَح" "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل" "اللهُ أَکْبَرُ" "لاَ إِلَهَ إِلاَّ الله" هر یک دو مرتبه. اقامه هفده جمله است یعنی: دو مرتبه "اللهُ أکْبَرُ" از اول اذان و یک مرتبه "لا إِلَهَ إِلاَّ الله" از آخر آن کم می شود وبعد از گفتن "حَیَّ عَلی خَیْرِ الْعَمَل"باید دو مرتبه "قَدْ قامَتِ الصَّلاة" اضافه نمود.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اذان هیجده جمله است: اَلله اکبرُ چهار مرتبه اَشهدُ اَنْ لا الهَ اِلاّاللهُ، اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رسولُ الله حیَّ عَلَی الصَّلوةِ حَیَّ عَلَی الفَلاحِ حَیَّ عَلی خیرِ العملِ، الله اکبرُ لااِلَه اِلاّالله هر یک دو مرتبه و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه الله اکبرُ از اوّل اذان و یک مرتبه لااِلهَ اِلاّالله از آخر آن کم می شود و بعد از گفتن حَیَّ عَلَی خیرِ العَمَل باید دو مرتبه قَد قامَتِ الصَّلوةُ اضافه نمود.
- [آیت الله خوئی] اذان هیجده جمله است:" الله اکبر" چهار مرتبه،" اشهد ان لا اله الا الله، أشهد ان محمداً رسول الله، حی علی الصلاة، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه، و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه" الله اکبر" از اوّل اذان، و یک مرتبه" لا اله الا الله" از آخر آن کم میشود، و بعداز گفتن" حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه" قد قامت الصلاه" اضافه نمود.
- [امام خمینی] اذان هیجده جمله است: "الله اکبر" چهار مرتبه، "اشهد ان لا اله الا الله،اشهد ان محمدا رسول الله، حی علی الصلاه، حی علی الفلاح، حی علی خیر العمل، الله اکبر، لا اله الا الله"، هر یک دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است یعنی دو مرتبه"الله اکبر" از اول اذان، و یک مرتبه "لا اله الا الله" از آخر آن کم می شود، و بعداز گفتن "حی علی خیر العمل" باید دو مرتبه "قد قامت الصلاه" اضاضه نمود.