عوامل دنیا زدگی چه می‌باشد؟
در دین اسلام ترک دنیا و لذت‌‌های حلال و مشروع آن، کار پسندیده‌‏ای نیست و رهبانیت از نظر اسلام ممنوع است. انسان باید در میان مردم باشد؛ با مردم زندگی کند؛ تشکیل خانواده دهد؛ از لذایذ حلال و مشروع بهره‌جویی کند و اگر در بعضی از متون اسلامی، حبّ دنیا مذمت شده است، منظور از آن دلبستگی به دنیا و دنیازدگی است و این‌که انسان دنیا و لذت‌‌های آن‌را هدف خود قرار دهد و از آخرت و معنویات غفلت کند و این خود گمراهی بزرگی است و انسان را به سوی آلودگی‌ها و دوری از خدا می‏‌کشاند. در همین راستا چیزهای بسیاری می‌‌توانند از عوامل دلبستگی به دنیا و دنیازدگی باشند، چنانچه دنیازدگی هم خود عامل انحرافات فراوانی خواهد. 1. نداشتن ایمان قوی: یکی از بهترین راه‌‌ها برای دلبسته‌نشدن به دنیا، ایمان قوی و راسخ به مبدأ هستی است. کسی که مبدأ و سرآغاز هستی را بشناسد و به او ایمان داشته باشد، به دنیا دل نمی‌بندد؛ زیرا تمام هستی و دنیا تحت قدرت او است و اگر او اراده کند ممکن نیست کسی بتواند خود را در بیرون از قدرت او قرار دهد.   2. فراموشی هدف از آفرینش: بر اساس آموزه‌های دینی، انسان برای این چند روز دنیا و عبث آفریده نشده است، بلکه خداوند حکیم انسان را برای رسیدن به تعالی و کمال خلق کرده است؛ بنابر این اگر کسی با هدف آفرینش آشنا باشد هرگز دلبستگی به لهو و لعب دنیا پیدا نمی‌کند.  3. فراموشی آخرت: همان‌طور که جنین در شکم مادرش نمی‌تواند نعمت‌‌های دنیا را بفهمد، ما نیز هرگز نمی‌توانیم نعمت‌‌های آخرت را درک کنیم، قرآن و روایات تنها کاری که انجام داده‌‌اند این بوده است که به اندازه درکمان، تصویری اجمالی از آخرت را برای ما عرضه کنند. در این میان برخی به دنیای نقد چسبیده‌ و به آن دلبستگی پیدا نموده‌‌اند، از این لحاظ جزو محرومان قرار گرفته‌‌اند و برخی نیز آخرت، قرب الهی و بهشت را باور کردند و سعادت‌مند شدند.  به عنوان نمونه همسر فرعون جوار رحمت پروردگارش را خواسته و قرب خدا را بر جلب رضایت فرعون ترجیح داده، با این‌‌که اطاعت او از فرعون می‌توانست همه لذات دنیایی را برایش در پی داشته باشد زیرا در دربار او آنچه از نعمت‌های مادی آن روز را که در دل آرزو می‌کرد یافت می‌شد، پس معلوم می‌شود همسر فرعون چشم از تمامی لذات زندگی دنیا دوخته بود، آن هم نه به دلیل این‌‌که دستش به آنها نمی‌رسید، بلکه در عین این‌‌که همه آن لذات برایش فراهم بود، در عین حال از آنها چشم پوشید، و به کراماتی که نزد خدا است، و به قرب خدا دل بسته بود، و به غیب ایمان آورده، و در برابر ایمان خود استقامت ورزیده، تا از دنیا رفته است. این قدمی که همسر فرعون در راه بندگی خدا برداشت، قدمی است که می‌تواند برای همه پویندگان این راه، الگو باشد، و به همین جهت خدای سبحان حال او و آرزوی او و عمل در طول زندگی او را در دعایی مختصر خلاصه کرد، دعایی که جز این معنا نمی‌دهد که او از تمامی سرگرمی‌های دنیا و هر چیزی که آدمی را از خدا بی‌خبر می‌کند قطع رابطه کرد، و به پروردگار خود پناهنده شد، و جز این آرزویی نداشت که به خدا نزدیک باشد، و در دار کرامت او منزل گزیند.[1] قرآن می‌فرماید: و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانه ‌‏ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستم‌گران رهایی بخش!»[2] 4. عدم انس با معنویات و نچشیدن لذت عبادت: برخی نخواسته و یا نتوانسته‌‌اند با معنویات انس بگیرند و رابطه برقرار کنند، به این دلیل دنیازده شده‌‌اند. کسانی ‌که با خدا رابطه برقرار کرده‌‌اند هرگز حاضر نیستند یک لحظه از این ارتباط را با تمام دنیا عوض کنند؛ این افراد چنان از ترک نفسانیات لذت می‌برند که هرگز دنیاگرایان از خود آن نفسانیت لذت نخواهند برد. امام حسین(ع) در دعای عرفه به خداوند عرض می‌کند: «] إِلَهِی‏] مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَک»؛‏[3] خدایا هرکس تو را دارد پس چه چیزی ندارد و کسی که تو را ندارد چه چیزی دارد. یعنی خدایا هر کس تو را دارد همه چیز دارد و هر کس که تو را از دست دهد هیچ چیز ندارد.   [1] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، مترجم، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏19، ص 577 - 578، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش. [2] . «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‏ عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ». تحریم، 11. [3] . سید بن طاووس، علی بن موسی، إقبال الأعمال، ج‏1، ص 349‏، تهران، دار الکتب الإسلامیه‏، چاپ دوم، 1409ق‏.‏
عنوان سوال:

عوامل دنیا زدگی چه می‌باشد؟


پاسخ:

در دین اسلام ترک دنیا و لذت‌‌های حلال و مشروع آن، کار پسندیده‌‏ای نیست و رهبانیت از نظر اسلام ممنوع است. انسان باید در میان مردم باشد؛ با مردم زندگی کند؛ تشکیل خانواده دهد؛ از لذایذ حلال و مشروع بهره‌جویی کند و اگر در بعضی از متون اسلامی، حبّ دنیا مذمت شده است، منظور از آن دلبستگی به دنیا و دنیازدگی است و این‌که انسان دنیا و لذت‌‌های آن‌را هدف خود قرار دهد و از آخرت و معنویات غفلت کند و این خود گمراهی بزرگی است و انسان را به سوی آلودگی‌ها و دوری از خدا می‏‌کشاند.
در همین راستا چیزهای بسیاری می‌‌توانند از عوامل دلبستگی به دنیا و دنیازدگی باشند، چنانچه دنیازدگی هم خود عامل انحرافات فراوانی خواهد.
1. نداشتن ایمان قوی: یکی از بهترین راه‌‌ها برای دلبسته‌نشدن به دنیا، ایمان قوی و راسخ به مبدأ هستی است. کسی که مبدأ و سرآغاز هستی را بشناسد و به او ایمان داشته باشد، به دنیا دل نمی‌بندد؛ زیرا تمام هستی و دنیا تحت قدرت او است و اگر او اراده کند ممکن نیست کسی بتواند خود را در بیرون از قدرت او قرار دهد.  
2. فراموشی هدف از آفرینش: بر اساس آموزه‌های دینی، انسان برای این چند روز دنیا و عبث آفریده نشده است، بلکه خداوند حکیم انسان را برای رسیدن به تعالی و کمال خلق کرده است؛ بنابر این اگر کسی با هدف آفرینش آشنا باشد هرگز دلبستگی به لهو و لعب دنیا پیدا نمی‌کند. 
3. فراموشی آخرت: همان‌طور که جنین در شکم مادرش نمی‌تواند نعمت‌‌های دنیا را بفهمد، ما نیز هرگز نمی‌توانیم نعمت‌‌های آخرت را درک کنیم، قرآن و روایات تنها کاری که انجام داده‌‌اند این بوده است که به اندازه درکمان، تصویری اجمالی از آخرت را برای ما عرضه کنند. در این میان برخی به دنیای نقد چسبیده‌ و به آن دلبستگی پیدا نموده‌‌اند، از این لحاظ جزو محرومان قرار گرفته‌‌اند و برخی نیز آخرت، قرب الهی و بهشت را باور کردند و سعادت‌مند شدند. 
به عنوان نمونه همسر فرعون جوار رحمت پروردگارش را خواسته و قرب خدا را بر جلب رضایت فرعون ترجیح داده، با این‌‌که اطاعت او از فرعون می‌توانست همه لذات دنیایی را برایش در پی داشته باشد زیرا در دربار او آنچه از نعمت‌های مادی آن روز را که در دل آرزو می‌کرد یافت می‌شد، پس معلوم می‌شود همسر فرعون چشم از تمامی لذات زندگی دنیا دوخته بود، آن هم نه به دلیل این‌‌که دستش به آنها نمی‌رسید، بلکه در عین این‌‌که همه آن لذات برایش فراهم بود، در عین حال از آنها چشم پوشید، و به کراماتی که نزد خدا است، و به قرب خدا دل بسته بود، و به غیب ایمان آورده، و در برابر ایمان خود استقامت ورزیده، تا از دنیا رفته است.
این قدمی که همسر فرعون در راه بندگی خدا برداشت، قدمی است که می‌تواند برای همه پویندگان این راه، الگو باشد، و به همین جهت خدای سبحان حال او و آرزوی او و عمل در طول زندگی او را در دعایی مختصر خلاصه کرد، دعایی که جز این معنا نمی‌دهد که او از تمامی سرگرمی‌های دنیا و هر چیزی که آدمی را از خدا بی‌خبر می‌کند قطع رابطه کرد، و به پروردگار خود پناهنده شد، و جز این آرزویی نداشت که به خدا نزدیک باشد، و در دار کرامت او منزل گزیند.[1]
قرآن می‌فرماید: و خداوند برای مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است، در آن هنگام که گفت: «پروردگارا! خانه ‌‏ای برای من نزد خودت در بهشت بساز، و مرا از فرعون و کار او نجات ده و مرا از گروه ستم‌گران رهایی بخش!»[2]
4. عدم انس با معنویات و نچشیدن لذت عبادت: برخی نخواسته و یا نتوانسته‌‌اند با معنویات انس بگیرند و رابطه برقرار کنند، به این دلیل دنیازده شده‌‌اند. کسانی ‌که با خدا رابطه برقرار کرده‌‌اند هرگز حاضر نیستند یک لحظه از این ارتباط را با تمام دنیا عوض کنند؛ این افراد چنان از ترک نفسانیات لذت می‌برند که هرگز دنیاگرایان از خود آن نفسانیت لذت نخواهند برد.
امام حسین(ع) در دعای عرفه به خداوند عرض می‌کند: «] إِلَهِی‏] مَا ذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَکَ وَ مَا الَّذِی فَقَدَ مَنْ وَجَدَک»؛‏[3] خدایا هرکس تو را دارد پس چه چیزی ندارد و کسی که تو را ندارد چه چیزی دارد.
یعنی خدایا هر کس تو را دارد همه چیز دارد و هر کس که تو را از دست دهد هیچ چیز ندارد.   [1] . طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، مترجم، موسوی همدانی، سید محمد باقر، ج ‏19، ص 577 - 578، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، 1374ش. [2] . «وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً لِلَّذینَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قالَتْ رَبِّ ابْنِ لی‏ عِنْدَکَ بَیْتاً فِی الْجَنَّةِ وَ نَجِّنی‏ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ عَمَلِهِ وَ نَجِّنی‏ مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمینَ». تحریم، 11. [3] . سید بن طاووس، علی بن موسی، إقبال الأعمال، ج‏1، ص 349‏، تهران، دار الکتب الإسلامیه‏، چاپ دوم، 1409ق‏.‏





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین