اصل تقسیم‌بندی گناهان به کبیره و صغیره از قرآن سرچشمه گرفته است؛ چنان‌که در آیاتی به آن اشاره شده است: 1. «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً»؛[1] اگر از گناهان بزرگی که از آن‏[ها] نهی شده‌اید دوری گزینید، بدی‌های شما را از شما می‌زداییم، و شما را در جایگاهی ارجمند درمی‌آوریم. 2. «وَ الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُون‏»؛[2] و کسانی که از گناهان بزرگ و زشتکاری‌ها خود را به دور می‌دارند و چون به خشم درمی‌آیند درمی‌گذرند. 3. «الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فی‏ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی»؛[3] ‏ آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاری‌ها - جز لغزش‌های کوچک- خودداری می‌ورزند، پروردگارت [نسبت به آنها] فراخ‌آمرزش است. وی از آن دم که شما را از زمین پدید آورد و از همان‌گاه که در شکم‌های مادرانتان [در زهدان‏] نهفته بودید به [حال‏] شما داناتر است، پس خودتان را پاک مشمارید. او به [حال‏] کسی که پرهیزگاری نموده داناتر است. بعدها در روایات نیز مصادیق هر کدام از گناهان کبیره و صغیره مشخص شده است.[4] مانند این‌که در روایتی چنین می‌خوانیم: عبید بن زراره می‌گوید: در مورد گناهان کبیره، نظر امام صادق(ع) را جویا شدم. ایشان فرمود که در نوشته‌های امیرالمؤمنین(ع) هفت گناه کبیره ثبت شده است: «کفر به پروردگار، آدم‌کشی، آنچه به عاق والدین بیانجامد، رباخواری، تصرف ظالمانه در اموال یتیمان، فرار از جنگ و بازگشتن از هجرت». عبید گوید که پرسیدم: آیا اینها گناهان کبیره‌اند؟ فرمود: «بلی!»... .[5] [1] . نساء، 31. [2] . شوری 37. [3] . نجم، 32. [4] . برای آگاهی بیشتر درباره گناهان کبیره و صغیره ر. ک به این کتاب: دستغیب، عبد الحسین، گناهان کبیره، قم، دفتر انتشارات اسلامی‏، چاپ بیست و دوم، 1388ش. همچنین ر. ک: «آمرزش گناه کبیره»، سؤال 843؛ «گناه کبیره بودن ترک نماز»، سؤال 52533. [5] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 279، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق.
اطلاعاتی درباره تاریخچه بحث تقسیمبندی گناهان به صغیره و کبیره میخواستم؟ همراه با منبع.
اصل تقسیمبندی گناهان به کبیره و صغیره از قرآن سرچشمه گرفته است؛ چنانکه در آیاتی به آن اشاره شده است:
1. «إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً»؛[1] اگر از گناهان بزرگی که از آن[ها] نهی شدهاید دوری گزینید، بدیهای شما را از شما میزداییم، و شما را در جایگاهی ارجمند درمیآوریم.
2. «وَ الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ وَ إِذا ما غَضِبُوا هُمْ یَغْفِرُون»؛[2] و کسانی که از گناهان بزرگ و زشتکاریها خود را به دور میدارند و چون به خشم درمیآیند درمیگذرند.
3. «الَّذینَ یَجْتَنِبُونَ کَبائِرَ الْإِثْمِ وَ الْفَواحِشَ إِلاَّ اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّکَ واسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِکُمْ إِذْ أَنْشَأَکُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَ إِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فی بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ فَلا تُزَکُّوا أَنْفُسَکُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقی»؛[3] آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاریها - جز لغزشهای کوچک- خودداری میورزند، پروردگارت [نسبت به آنها] فراخآمرزش است. وی از آن دم که شما را از زمین پدید آورد و از همانگاه که در شکمهای مادرانتان [در زهدان] نهفته بودید به [حال] شما داناتر است، پس خودتان را پاک مشمارید. او به [حال] کسی که پرهیزگاری نموده داناتر است.
بعدها در روایات نیز مصادیق هر کدام از گناهان کبیره و صغیره مشخص شده است.[4] مانند اینکه در روایتی چنین میخوانیم:
عبید بن زراره میگوید: در مورد گناهان کبیره، نظر امام صادق(ع) را جویا شدم. ایشان فرمود که در نوشتههای امیرالمؤمنین(ع) هفت گناه کبیره ثبت شده است: «کفر به پروردگار، آدمکشی، آنچه به عاق والدین بیانجامد، رباخواری، تصرف ظالمانه در اموال یتیمان، فرار از جنگ و بازگشتن از هجرت». عبید گوید که پرسیدم: آیا اینها گناهان کبیرهاند؟ فرمود: «بلی!»... .[5] [1] . نساء، 31. [2] . شوری 37. [3] . نجم، 32. [4] . برای آگاهی بیشتر درباره گناهان کبیره و صغیره ر. ک به این کتاب: دستغیب، عبد الحسین، گناهان کبیره، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ بیست و دوم، 1388ش. همچنین ر. ک: «آمرزش گناه کبیره»، سؤال 843؛ «گناه کبیره بودن ترک نماز»، سؤال 52533. [5] . کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 2، ص 279، تهران، دار الکتب الإسلامیة، 1407ق.
- [آیت الله اردبیلی] فرق بین گناه صغیره و کبیره که در بحث عدالت مطرح میشود، چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] آیا رعایت نکردن حجاب مقرر شرعی گناه محسوب میگردد؟ اگر گناه میباشد گناه کبیره است یا صغیره؟ در هر فرضی (کبیره یا صغیره بودن) آیا قابل تعزیر میباشد؟
- [آیت الله علوی گرگانی] استمناء یا خودارضائی زنان از گناهان کبیره است یا صغیره؟
- [سایر] عیار شناخت گناهان کبیره و صغیره در چیست؟
- [آیت الله جوادی آملی] آیا رعایت نکردن حجاب مقرر شرعی گناه محسوب می گردد؟ اگر گناه می باشد گناه کبیره است یا صغیره؟ در هر فرضی (کبیره یا صغیره بودن) آیا قابل تعزیر می باشد؟
- [آیت الله جوادی آملی] آیا رعایت نکردن حجاب مقرر شرعی گناه محسوب می گردد؟ اگر گناه می باشد گناه کبیره است یا صغیره؟ در هر فرضی (کبیره یا صغیره بودن) آیا قابل تعزیر می باشد؟
- [آیت الله جوادی آملی] آیا رعایت نکردن حجاب مقرر شرعی گناه محسوب می گردد؟ اگر گناه می باشد گناه کبیره است یا صغیره؟ در هر فرضی (کبیره یا صغیره بودن) آیا قابل تعزیر می باشد؟
- [سایر] گناه و اصرار بر آن چه پیامدهایی دارد توبه و پشیمانی از گناه چگونه حاصل می شود؟ گناهان کبیره و صغیره چیست؟
- [سایر] آیا عرف، مکان یا محل کار در میزان حدود شرعی مقرر برای حجاب مؤثر می باشد؟ مثلاً زنان عشایر لرستانی که موهایشان در سن و سال خاصی بافته شده بیرون است یا زنان جنوب ایران که در عرف آنجا جوراب نمی پوشند یا زنان شمالی که در هنگام کار در زمین کشاورزی مقداری از شلوار خود را بالا می زنند یا زنان کارمند که در هنگام کار مقداری از دستانشان پیدا می گردد؟ آیا رعایت نکردن حجاب مقرر شرعی گناه محسوب می گردد؟ اگر گناه می باشد گناه کبیره است یا صغیره؟ در هر فرضی ( کبیره یا صغیره بودن) آیا قابل تعزیر می باشد و حاکم شرع می تواند زنانی را که در اجتماع یا انظار عمومی موی سرشان پیدا است یا زنانی که لباسی به تن دارند که برجستگی های بدن را نشان می دهد یا زنانی که پوشش نامناسب دارند یا زنانی که آرایش کرده باشند کیفر نماید؟
- [سایر] میخواستم بدانم که آیا احادیث زیر معتبر هستند: 1. (قال الامام الصّادق(ع): بیتُ الغناء لا تُؤمَنُ فیه الفجیعةُ و لا تُجابُ فیه الدَّعوةُ و لا تَدخلُه الملائکة)؛ امام صادق(ع) فرمود: (خانهای که در آن غنا و ساز و آواز نواخته شود، از مصیبتها و بلاهای دردناک در امان نیست و دعا در آن خانه مستجاب نمیگردد و فرشتگان به آن خانه وارد نمیشوند). 2. قال الامام الرضا(ع): اِستماع الاَوتار مِنَ الکبائر. امام رضا(ع) فرمود: گوش دادن به صدای تارهای موسیقی از گناهان کبیره است.
- [آیت الله سبحانی] عدالت یک حالت خداترسی باطنی در انسان است که او را از ارتکاب گناهان کبیره و اصرار بر صغیره باز می دارد و اگر هم گناهی از او سر زد فوراً نادم شده و استغفار می کند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] (عدالت) یک حالت خداترسی باطنی است که انسان را از انجام گناه کبیره و تکرار گناه صغیره باز می دارد و همین اندازه که با کسی معاشرت داشته باشیم و گناهی از او نبینیم نشانه وجود عدالت است و این را حسن ظاهر که حاکی از ملکه باطن است می گویند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مجتهدی که از او تقلید می کند باید دارای صفات زیر باشد: مرد، بالغ، عاقل، شیعه¬ی دوازده امامی، حلال زاده و همچنین بنابراحتیاط واجب عادل و زنده باشد. (عادل کسی است که دارای حالت خداترسی باطنی است که او را از انجام گناه کبیره و اصرار بر گناه صغیره باز می دارد).
- [آیت الله شبیری زنجانی] تقلید به معنای پیروی کردن از دیگری در عقیده یا عمل است و در احکام دینی از کسی باید تقلید کرد که دارای این شرایط باشد: 1 - مرد باشد. 2 - بالغ باشد. 3 - عاقل باشد. 4 - شیعه دوازده امامی باشد. 5 - حلالزاده باشد. 6 - عادل باشد، یعنی از گناهان کبیره، مانند: دروغ، غیبت، تهمت، آدمکشی، رباخواری، ترک نماز و ترک روزه …، از روی ملکه اجتناب کند و مراد از ملکه؛ حالت نفسانیست که انسان را به ترک گناه وادار میکند، گناه صغیره نیز با اصرار بر آن، گناه کبیره محسوب میگردد و نشانه عدالت این است که در ظاهر شخص خوبی باشد؛ یعنی اگر از اهل محل یا همسایگان او یا کسانی که با او معاشرت دارند حال او را بپرسند، بگویند: ما خلاف شرعی از او سراغ نداریم. 7 - مجتهد باشد. 8 - اعلم باشد و این در صورتیست که احتمال اختلاف بین مجتهدین را در مسائل مورد ابتلا بدهد. مجتهد اعلم کسیست که از تمام مجتهدهای زمان خود حکم خدا را بهتر بفهمد و برتری این مجتهد از سایر مجتهدین باید به گونهای باشد که متعارف افراد اهل فضل بتوانند آن را تشخیص دهند و اگر هیچ یک از مجتهدین چنین برتری روشنی نداشته باشند از هر یک از مجتهدین طراز اوّل میتوان تقلید نمود. 9 - موثّق باشد، یعنی اشتباهش از متعارف بیشتر نباشد و کسی که حریص به دنیا باشد غالبا موثّق نیست، زیرا حبّ شدید به دنیا باعث اشتباه زیاد در تشخیص میگردد. 10 - زنده باشد (با تفصیلی که در مسأله دهم خواهد آمد).
- [آیت الله وحید خراسانی] خاتمه هرچند هر گناهی بزرگ است چون عظمت و جلال و کبریای خداوند محدود به حدی نیست پس نافرمانی خداوند متعال هم با توجه به این که معصیت خداوند علی عظیم است بزرگ است و روایت شده نظر نکن به انچه معصیت کردی بلکه ببین چه کسی را معصیت کردی ولی در مقایسه گناهان به یکدیگر بعضی بزرگتر و عذاب ان شدیدتر است و بر برخی از گناهان به طور صریح یا ضمنی تهدید و وعید به عذاب و اتش شده و یا در روایات وارده از اهل بیت عصمت علیهم السلام از انها تعبیر به کبیره شده است و به مقتضای ایه کریمه ان تجتنبوا کبایر ما تنهون عنه نکفر عنکم سییاتکم اگر دوری کنید از گناهان کبیره ای که نهی شده اید از ان می پوشانیم از شما بدیها و سییات شما را اجتناب از انها موجب امرزش گناهان دیگر است و بعضی از فقهاء اعلی الله مقامهم انها را تا هفتاد و بعضی بیشتر از ان شمرده اند و قسمتی از انها که بیشتر مورد ابتلاست ذکر می شود شرک و کفر به خداوند متعال که با هیچ گناه کبیره ای قابل قیاس نیست یاس و ناامیدی از روح و رحمت خداوند متعال امن از مکر خداوند متعال قسم دروغ به خداوند متعال انکار انچه خداوند نازل فرموده است محاربه با اولیای خداوند متعال محاربه با خدا و رسول به قطع طریق و افساد در زمین حکم به غیر انچه خداوند نازل فرموده است دروغ بستن بر خدا و رسول و اوصیا منع از ذکر خداوند در مساجد و سعی در خراب کردن انها منع زکاتی که واجب است تخلف از جهاد واجب فرار از جنگ مسلمین با کفار اضلال گمراه کردن از راه خداوند متعال اصرار بر گناهان صغیره ترک عمدی نماز و سایر واجبات الهیه ریا اشتغال به لهو مانند غنا و تار زدن ولایت ظالم اعانه کمک کردن ظالم شکستن عهد و قسم تبذیر فاسد کردن مال و بیهوده خرج کردن ان اسراف شرب خمر سحر ظلم غنا عقوق والدین اذیت و بدرفتاری با پدر و مادر قطع رحم لواط زنا نسبت دادن زنا به زن محصنه قیادت جمع کردن بین مرد و زن به زنا یا دو مرد به لواط دزدی ربا خوردن سحت خوردن حرام مانند بهای خمر و اجرت زن زناکار و رشوه ای که حاکم برای حکم می گیرد کم فروشی غش مسلمین خوردن مال یتیم به ظلم شهادت دادن به ناحق کتمان شهادت اشاعه فاحشه و گناه بین مومنین فتنه سخن چینی کردن که موجب تفرقه بین مومنین شود ناسزا گفتن به مومن و اهانت به مومن و ذلیل کردن او بهتان بر مومن تهمت زدن به مومن غیبت و ان ذکر عیب مستور و پوشیده مومن در غیاب او است چه ان عیب را به گفتار بیان کند یا به رفتار بفهماند هرچند در اظهار عیب مومن قصد اهانت و هتک حیثیت نداشته باشد و اگر به قصد اهانت عیب مومن را اظهار نماید دو گناه مرتکب شده است