گناه و اصرار بر آن چه پیامدهایی دارد توبه و پشیمانی از گناه چگونه حاصل می شود؟ گناهان کبیره و صغیره چیست؟
گناه و اصرار بر آن گناه و اصرار بر آن، یعنی پشیمان نشدن از ارتکاب گناه است، و آن از موجب بدعاقبتی برای دنیا و آخرت است. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرماید: انّ العبد لیحبس علی ذنب من ذنوبه مأة عام و انّه لینظر الی ازواجه فی الجنة یتنعّمن[1]؛ به راستی ممکن است بنده ای بر یک گناه، صد سال زندانی شود؛ در حالی که نگاه می کند به زنان خود که در بهشت به نعمت های فراوان خوش گذرانی می کنند. امام باقر(علیه السلام) نیز می فرماید: ما من عبد الاّ و فی قلبه نکتة بیضآء فاذا أذنب ذنباً خرج فی النکتة نکتة سوداء فان تاب ذهب ذلک السودآء و ان تمادی فی الذنوب، زاد ذلک السواد حتّی یغطّی البیاض فاذا تغطّی البیاض لم یرجع صاحبه الی خیر ابداً و هو قول الله عزّوجّل لا کلاّ بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون[2]؛ هیچ بنده ای نیست، مگر آن که نقطه ی سفیدی در قلب او وجود دارد؛ پس هنگامی که گناهی انجام داد، یک نقطه ی سیاهی روی آن نقطه ی سفید را می گیرد، پس اگر توبه کرد، آن نقطه ی سیاه برطرف، و اگر به آن گناه ادامه داد، آن نقطه ی سیاهی زیادتر می شود، تا اندازه ای که تمام نقطه ی سفید را می پوشاند؛ و اگر چنین شد دیگر صاحب آن گناه هیچ خیر و نیکی نخواهد دید و همین فرمایش خدای عزّوجّل است که فرمود: بلکه بر دل آنان (گناهکاران) به واسطه ی نتیجه ی کار خودشان، مهر زده شده است و هرگز برگشت ندارد. پس باید مواظب باشیم که هیچ به سراغ گناه و معصیت نرویم. مگر نه این است که جدّ ما حضرت آدم را، فقط با یک ترک اولی از بهشت و نعمت های آن بیرون کردند، با آن که مسجود ملائکه و فرشتگان بود؛ دویست سال بعد از توبه گریست تا خدا توبه ی او را قبول نمود؛ پس دیگر حساب من و شما چه خواهد شد، شیخ بهاء می فرماید: جدّ تو آدم بهشتش جای بود *** قدسیان کردند بهر او سجود یک گنه ناکرده گفتندش تمام *** مذنبی مذنب برو بیرون حرام تو طمع داری که با چندین گناه *** داخل جنّت شوی ای رو سیاه توبه و پشیمانی از گناه ضدّ اصرار بر گناه، توبه و بازگشت است و مرحله ی اوّل آن پی بردن به بدی گناه است و این که گناه حجاب بین خلق و خالق، و بنده و محبوب است و پشیمان شدن از کرده ی خود و دل بریدن از گناه و عزم و تصمیم بر ترک آن در همه ی عمر و جبران و تلافی آن اگر قابل جبران باشد زیرا گناهی که انسان انجام داده اگر حق الله است و قابل جبران نیست، مثل شراب خواری، پس توبه ی آن، پشیمانی و تصمیم بر ترک ابدی است و اگر قابل جبران است، مثل نماز و روزه و حجّ و خمس و زکات، بعد از پشیمانی باید تدارک و در حدّ توان تلافی و جبران و قضا نماید و اگر حق الناس است، مانند ضربه زدن به مال یا بدن یا آبرویی، باید طرف را راضی کند به پرداخت مال یا گرفتن قصاص یا پرداخت دیه اگر توانایی مالی داشته باشد؛ و اگر دست رسی به طرف نباشد یا توانایی نداشته باشد، یا در مورد آبرو و عرض که اگر حلّیت بطلبد ممکن است فساد و کینه ایجاد شود، باید با تضرّع و زاری به درگاه خدا و طلب مغفرت و انجام کار خیر، کاری کند که طرف در روز قیامت از او راضی شود و بازخواست ننماید و این توبه انشاء الله موجب آمرزش گناه و مغفرت و بخشش بلکه محبّت و دوستی پروردگار عالم است. قال الله تعالی: (إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ)؛[3] به راستی خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست دارد. و قال تعالی: (وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُوراً رَحِیماً)؛[4]هر کس عمل بد انجام دهد یا به خود ستم کند (انجام گناه) سپس از خدا طلب مغفرت نماید، خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهد یافت. رسول الله(صلی الله علیه وآله) می فرماید: التائب حبیب الله و التائب من الذنب کمن لاذنب له[5]؛ توبه کننده دوست خداست و کسی که از گناه توبه کند همانند کسی است که گناه نکرده است. امام باقر(علیه السلام) می فرماید: انّ الله تعالی اشدّ فرحاً بتوبة عبده من رجل اضلّ راحلته وزاده فی لیلة ظلمآء فوجدها[6]؛ به راستی خداوند خوشحال تر می شود از توبه ی بنده اش از مردی که در بیابان وسیله ی سواری و توشه اش را در شب تاریک گم کند سپس آن را پیدا نماید. امام صادق(علیه السلام) می فرماید: انّ الله یحبّ العبد المفتّن التواب و من لا یکون ذلک منه کان افضل[7]؛ به راستی خداوند دوست دارد بنده ای را که پرگناه و پرتوبه باشد (و البته آن کسی که این جور نباشد (گناه نکند یا کمتر کند) افضل خواهد بود (یعنی عزیزتر است). بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ *** صد بار اگر توبه شکستی بازآ این درگه ما درگه نومیدی نیست *** گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ تا کنون کردی گنه دیگر مکن *** تیره کردی آب افزون تر مکن گناهان کبیره و صغیره بحث توبه بسیار بحث گسترده ای است. علما گناهان را به دو دسته کبیره و صغیره تقسیم نموده اند و در عدد کبایر اختلاف زیاد دارند.[8] مرحوم شیخ بهاء در کتاب اربعین[9] به آنها اشاره فرموده است. بعضی گفته اند کبیره آن گناهی است که در قرآن وعده ی عذاب به آن داده شده است. بعضی گفته اند کبایر گناهانی هستند که شرعاً حدّی برای آنها معیّن شده است. بعضی گفته اند کبیره و صغیره نداریم همه ی گناهان کبیره اند؛ چون سرکشی و مخالفت با خداست؛ و مرحوم شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان این قول را اختیار فرموده[10] و تعبیر به صغیره و کبیره را امری نسبی دانسته است؛ مثلا نگاه به نامحرم نسبت به زنا صغیره است؛ ولی خودش گناه بزرگی است، اگر به ریبه و چشم چرانی باشد؛ چون بالاخره مخالفت با خدای تعالاست. بعضی فرموده اند گناه کبیره هفت تا است: 1. شرک به خدا؛ 2. قتل نفس؛ 3. نسبت زنا به زن و مرد پاکدامن؛ 4. خوردن مال یتیم؛ 5. زنا؛ 6. فرار از جهاد با کفّار؛ 7. عاق والدین. و بعضی هفتاد و بعضی بیش تر فرموده اند. در هر حال نباید از رحمت خدا مأیوس شویم. خدای تعالی فرمود: (إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ)؛[11]خداوند نمی بخشد این که برای او شریک قائل شوند و می بخشد غیر از این را برای هر کس که بخواهد. و فرمود: (لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً)؛[12] از رحمت خدا مأیوس نشوید. به راستی خداوند تمام گناهان را می آمرزد.[13] صفت غفلت ملحق به بحث توبه است و ضدّ آن مراقبت و محاسبه ی نفس است که انسان از کار خود غافل نباشد و همه روزه حساب رفتار و گفتار خود را داشته باشد. امام کاظم(علیه السلام) فرمود: لیس منّا من لم یحاسب نفسه فی کلّ یوم فان عمل حسنة استزاد الله تعالی و ان عمل سیئة استغفرالله منها و تاب الیه[14]؛ از ما نیست هر کس که حساب خود را هر روز نداشته باشد؛ پس اگر کار خیری انجام داده از خدا توفیق افزایش آن را بکند و اگر کار بدی انجام داده است توبه کند و طلب آمرزش و بازگشت نماید. اگر مثلا شصت سال عمر کنیم، به حساب سال شمسی که 365 روز است، بیست و یک هزار و نهصد روز می شود. اگر خدای ناکرده روزی یک گناه (مثل غیبت و یا دروغ) کرده باشیم 21900 گناه کرده ایم. روی این محاسبه کارمان مشکل می شود. فقط باید به خدا پناه ببریم و هر دم و ساعت بگوییم استغفرالله و اتوب الیه. اندک اندک به هم شود بسیار *** دانه دانه است غلّه در انبار پی نوشتها: [1]. اصول کافی، ج 2، ص 272. [2]. اصول کافی، ج 2، ص 273، سوره ی مطففین، آیه ی 14. [3]. سوره ی بقره، آیه ی 222. [4]. سوره ی النساء، آیه ی 109. [5]. جامع السعادات، ج 3، ص 51. [6]. جامع السعادات، ج 3، ص 51. [7]. اصول کافی، ج 2، ص 435. [8]. بحار، ج 88، ص 25. [9]. ص 370. [10]. مجمع البیان، ج 3، ص 38. [11]. سوره ی نساء، آیه ی 48 و 116. [12]. سوره ی زمر، آیه ی 53. [13]. راجع به دقّت در حساب و محاسبه، ر.ک: نگارنده، اوصاف روزه داران، ص 137. [14]. جامع السعادات، ج 3، ص 73. منبع: دروس اخلاق اسلامی، سید محمد علی جزایری (آل غفور)، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه
عنوان سوال:

گناه و اصرار بر آن چه پیامدهایی دارد توبه و پشیمانی از گناه چگونه حاصل می شود؟ گناهان کبیره و صغیره چیست؟


پاسخ:

گناه و اصرار بر آن
گناه و اصرار بر آن، یعنی پشیمان نشدن از ارتکاب گناه است، و آن از موجب بدعاقبتی برای دنیا و آخرت است. رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
انّ العبد لیحبس علی ذنب من ذنوبه مأة عام و انّه لینظر الی ازواجه فی الجنة یتنعّمن[1]؛ به راستی ممکن است بنده ای بر یک گناه، صد سال زندانی شود؛ در حالی که نگاه می کند به زنان خود که در بهشت به نعمت های فراوان خوش گذرانی می کنند.
امام باقر(علیه السلام) نیز می فرماید:
ما من عبد الاّ و فی قلبه نکتة بیضآء فاذا أذنب ذنباً خرج فی النکتة نکتة سوداء فان تاب ذهب ذلک السودآء و ان تمادی فی الذنوب، زاد ذلک السواد حتّی یغطّی البیاض فاذا تغطّی البیاض لم یرجع صاحبه الی خیر ابداً و هو قول الله عزّوجّل لا کلاّ بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسبون[2]؛ هیچ بنده ای نیست، مگر آن که نقطه ی سفیدی در قلب او وجود دارد؛ پس هنگامی که گناهی انجام داد، یک نقطه ی سیاهی روی آن نقطه ی سفید را می گیرد، پس اگر توبه کرد، آن نقطه ی سیاه برطرف، و اگر به آن گناه ادامه داد، آن نقطه ی سیاهی زیادتر می شود، تا اندازه ای که تمام نقطه ی سفید را می پوشاند؛ و اگر چنین شد دیگر صاحب آن گناه هیچ خیر و نیکی نخواهد دید و همین فرمایش خدای عزّوجّل است که فرمود: بلکه بر دل آنان (گناهکاران) به واسطه ی نتیجه ی کار خودشان، مهر زده شده است و هرگز برگشت ندارد.
پس باید مواظب باشیم که هیچ به سراغ گناه و معصیت نرویم. مگر نه این است که جدّ ما حضرت آدم را، فقط با یک ترک اولی از بهشت و نعمت های آن بیرون کردند، با آن که مسجود ملائکه و فرشتگان بود؛ دویست سال بعد از توبه گریست تا خدا توبه ی او را قبول نمود؛ پس دیگر حساب من و شما چه خواهد شد، شیخ بهاء می فرماید:
جدّ تو آدم بهشتش جای بود *** قدسیان کردند بهر او سجود
یک گنه ناکرده گفتندش تمام *** مذنبی مذنب برو بیرون حرام
تو طمع داری که با چندین گناه *** داخل جنّت شوی ای رو سیاه
توبه و پشیمانی از گناه
ضدّ اصرار بر گناه، توبه و بازگشت است و مرحله ی اوّل آن پی بردن به بدی گناه است و این که گناه حجاب بین خلق و خالق، و بنده و محبوب است و پشیمان شدن از کرده ی خود و دل بریدن از گناه و عزم و تصمیم بر ترک آن در همه ی عمر و جبران و تلافی آن اگر قابل جبران باشد زیرا گناهی که انسان انجام داده اگر حق الله است و قابل جبران نیست، مثل شراب خواری، پس توبه ی آن، پشیمانی و تصمیم بر ترک ابدی است و اگر قابل جبران است، مثل نماز و روزه و حجّ و خمس و زکات، بعد از پشیمانی باید تدارک و در حدّ توان تلافی و جبران و قضا نماید و اگر حق الناس است، مانند ضربه زدن به مال یا بدن یا آبرویی، باید طرف را راضی کند به پرداخت مال یا گرفتن قصاص یا پرداخت دیه اگر توانایی مالی داشته باشد؛ و اگر دست رسی به طرف نباشد یا توانایی نداشته باشد، یا در مورد آبرو و عرض که اگر حلّیت بطلبد ممکن است فساد و کینه ایجاد شود، باید با تضرّع و زاری به درگاه خدا و طلب مغفرت و انجام کار خیر، کاری کند که طرف در روز قیامت از او راضی شود و بازخواست ننماید و این توبه انشاء الله موجب آمرزش گناه و مغفرت و بخشش بلکه محبّت و دوستی پروردگار عالم است. قال الله تعالی:
(إِنَّ اللّهَ یُحِبُّ التَّوّابِینَ وَ یُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِینَ)؛[3] به راستی خداوند توبه کاران و پاکیزگان را دوست دارد.
و قال تعالی:
(وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللّهَ یَجِدِ اللّهَ غَفُوراً رَحِیماً)؛[4]هر کس عمل بد انجام دهد یا به خود ستم کند (انجام گناه) سپس از خدا طلب مغفرت نماید، خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهد یافت.
رسول الله(صلی الله علیه وآله) می فرماید:
التائب حبیب الله و التائب من الذنب کمن لاذنب له[5]؛ توبه کننده دوست خداست و کسی که از گناه توبه کند همانند کسی است که گناه نکرده است.
امام باقر(علیه السلام) می فرماید:
انّ الله تعالی اشدّ فرحاً بتوبة عبده من رجل اضلّ راحلته وزاده فی لیلة ظلمآء فوجدها[6]؛ به راستی خداوند خوشحال تر می شود از توبه ی بنده اش از مردی که در بیابان وسیله ی سواری و توشه اش را در شب تاریک گم کند سپس آن را پیدا نماید.
امام صادق(علیه السلام) می فرماید:
انّ الله یحبّ العبد المفتّن التواب و من لا یکون ذلک منه کان افضل[7]؛ به راستی خداوند دوست دارد بنده ای را که پرگناه و پرتوبه باشد (و البته آن کسی که این جور نباشد (گناه نکند یا کمتر کند) افضل خواهد بود (یعنی عزیزتر است).
بازآ بازآ هر آنچه هستی بازآ *** صد بار اگر توبه شکستی بازآ
این درگه ما درگه نومیدی نیست *** گر کافر و گبر و بت پرستی بازآ
تا کنون کردی گنه دیگر مکن *** تیره کردی آب افزون تر مکن
گناهان کبیره و صغیره
بحث توبه بسیار بحث گسترده ای است. علما گناهان را به دو دسته کبیره و صغیره تقسیم نموده اند و در عدد کبایر اختلاف زیاد دارند.[8] مرحوم شیخ بهاء در کتاب اربعین[9] به آنها اشاره فرموده است. بعضی گفته اند کبیره آن گناهی است که در قرآن وعده ی عذاب به آن داده شده است. بعضی گفته اند کبایر گناهانی هستند که شرعاً حدّی برای آنها معیّن شده است. بعضی گفته اند کبیره و صغیره نداریم همه ی گناهان کبیره اند؛ چون سرکشی و مخالفت با خداست؛ و مرحوم شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان این قول را اختیار فرموده[10] و تعبیر به صغیره و کبیره را امری نسبی دانسته است؛ مثلا نگاه به نامحرم نسبت به زنا صغیره است؛ ولی خودش گناه بزرگی است، اگر به ریبه و چشم چرانی باشد؛ چون بالاخره مخالفت با خدای تعالاست. بعضی فرموده اند گناه کبیره هفت تا است: 1. شرک به خدا؛ 2. قتل نفس؛ 3. نسبت زنا به زن و مرد پاکدامن؛ 4. خوردن مال یتیم؛ 5. زنا؛ 6. فرار از جهاد با کفّار؛ 7. عاق والدین. و بعضی هفتاد و بعضی بیش تر فرموده اند. در هر حال نباید از رحمت خدا مأیوس شویم. خدای تعالی فرمود:
(إِنَّ اللّهَ لا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ وَ یَغْفِرُ ما دُونَ ذلِکَ لِمَنْ یَشاءُ)؛[11]خداوند نمی بخشد این که برای او شریک قائل شوند و می بخشد غیر از این را برای هر کس که بخواهد.
و فرمود:
(لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً)؛[12] از رحمت خدا مأیوس نشوید. به راستی خداوند تمام گناهان را می آمرزد.[13]
صفت غفلت ملحق به بحث توبه است و ضدّ آن مراقبت و محاسبه ی نفس است که انسان از کار خود غافل نباشد و همه روزه حساب رفتار و گفتار خود را داشته باشد. امام کاظم(علیه السلام) فرمود:
لیس منّا من لم یحاسب نفسه فی کلّ یوم فان عمل حسنة استزاد الله تعالی و ان عمل سیئة استغفرالله منها و تاب الیه[14]؛ از ما نیست هر کس که حساب خود را هر روز نداشته باشد؛ پس اگر کار خیری انجام داده از خدا توفیق افزایش آن را بکند و اگر کار بدی انجام داده است توبه کند و طلب آمرزش و بازگشت نماید.
اگر مثلا شصت سال عمر کنیم، به حساب سال شمسی که 365 روز است، بیست و یک هزار و نهصد روز می شود. اگر خدای ناکرده روزی یک گناه (مثل غیبت و یا دروغ) کرده باشیم 21900 گناه کرده ایم. روی این محاسبه کارمان مشکل می شود. فقط باید به خدا پناه ببریم و هر دم و ساعت بگوییم استغفرالله و اتوب الیه.
اندک اندک به هم شود بسیار *** دانه دانه است غلّه در انبار
پی نوشتها:
[1]. اصول کافی، ج 2، ص 272.
[2]. اصول کافی، ج 2، ص 273، سوره ی مطففین، آیه ی 14.
[3]. سوره ی بقره، آیه ی 222.
[4]. سوره ی النساء، آیه ی 109.
[5]. جامع السعادات، ج 3، ص 51.
[6]. جامع السعادات، ج 3، ص 51.
[7]. اصول کافی، ج 2، ص 435.
[8]. بحار، ج 88، ص 25.
[9]. ص 370.
[10]. مجمع البیان، ج 3، ص 38.
[11]. سوره ی نساء، آیه ی 48 و 116.
[12]. سوره ی زمر، آیه ی 53.
[13]. راجع به دقّت در حساب و محاسبه، ر.ک: نگارنده، اوصاف روزه داران، ص 137.
[14]. جامع السعادات، ج 3، ص 73.
منبع: دروس اخلاق اسلامی، سید محمد علی جزایری (آل غفور)، مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین