درباره علامت‌های وقف باید گفت؛ عموم این علامات، مخفّف کلمات یا عبارت‌های مخصوصی هستند. برای نمونه؛ حرف «ج» مخفف کلمه «جائز»، «صلی» برگرفته از عبارت «الوصل اولی» و «ط» اختصار کلمه «مطلق» است.[1] اما درباره علامت وقف معانقه یا مراقبه که چرا به صورت سه نقطه است(:.)، مطلبی در منابع مرتبط نیافتیم و به نظر می‌رسد که این علامت، برخلاف علامت‌های دیگر، از کلمه یا عبارت خاصی گرفته نشده باشد؛ بلکه فقط یک علامت برای نوع خاصی از وقف است. از این جهت که این علامت به صورت مزدوج و در نزدیک هم استفاده می‌شود به آن وقف معانقه می‌گویند و از این جهت که قاری قرآن پس از دیدن اولین علامت باید منتظر و مراقب دومی آن باشد، به آن وقف مراقبه هم می‌گویند.[2] [1] . ر.ک معنای علامت‌های وقف و ابتدا در آیات قرآن- 72762 [2] . غوثانی، یحیی عبدالرزاق، علم التجوید، ص 137، دمشق، دار الغوثانی، چاپ چهارم، 1425ق.
درباره علامتهای وقف باید گفت؛ عموم این علامات، مخفّف کلمات یا عبارتهای مخصوصی هستند. برای نمونه؛ حرف «ج» مخفف کلمه «جائز»، «صلی» برگرفته از عبارت «الوصل اولی» و «ط» اختصار کلمه «مطلق» است.[1] اما درباره علامت وقف معانقه یا مراقبه که چرا به صورت سه نقطه است(:.)، مطلبی در منابع مرتبط نیافتیم و به نظر میرسد که این علامت، برخلاف علامتهای دیگر، از کلمه یا عبارت خاصی گرفته نشده باشد؛ بلکه فقط یک علامت برای نوع خاصی از وقف است. از این جهت که این علامت به صورت مزدوج و در نزدیک هم استفاده میشود به آن وقف معانقه میگویند و از این جهت که قاری قرآن پس از دیدن اولین علامت باید منتظر و مراقب دومی آن باشد، به آن وقف مراقبه هم میگویند.[2] [1] . ر.ک معنای علامتهای وقف و ابتدا در آیات قرآن- 72762 [2] . غوثانی، یحیی عبدالرزاق، علم التجوید، ص 137، دمشق، دار الغوثانی، چاپ چهارم، 1425ق.
- [سایر] چرا در همه قرآنها، علامت "لا" که در پایان آیات، نشانه عدم وقف است، به یک شکل اعمال نشده و در پایان برخی از آیات این علامت نیامده است؟
- [سایر] فلسفه اینکه مادران ائمه(ع) کنیز هستند چیست و چرا آنها رومی و اروپایی هستند؟
- [سایر] توضیح کاملی در مورد فلسفه مشایی و فلسفه اشراق با ذکر تفاوت این دو و اصولا علل شکل گیری آنها می خواستم ... مطالعه چه کتاب هایی را در این زمینه پیشنهاد می دهید؟
- [سایر] لطفا یک سیر مطالعاتی برای مطالعه مباحث زیر ارائه دهید: کلام اسلامی- فلسفه اسلامی عرفان اسلامی -فقه اسلامی -فلسفه غرب.
- [سایر] فلسفه ایجاد نظام اسلامی چیست ؟
- [سایر] تفاوت فلسفه اسلامی با غیر اسلامی کدامند؟
- [سایر] فلسفه نماز چیست؟ و آیا این فلسفه در نظر شیعه و اهل سنت تفاوت دارد؟
- [سایر] فلسفه پیدایش فرق مختلف اسلامی چیست؟
- [سایر] نقطه اساسی نزاع انقلاب اسلامی ایران و ضدّ انقلاب چیست؟
- [سایر] نقطه عطف روند بیداری اسلامی در ادردن چیست؟
- [آیت الله اردبیلی] کسی که در کشور غیر اسلامی اقامت دارد، جایز است با کفّار بر اساس مَنِش انسانی معاشرت داشته باشد و میتواند برای کفّار به شکل اجاره، وکالت و امثال آن کار کند، به شرط آن که عمل او مستلزم انجام حرام یا موجب ضرری یا ذلّتی برای خود او یا سایر مسلمانان و یا کشورهای اسلامی نباشد.
- [آیت الله سبحانی] کسی که به یکی از عناوین سه گانه باید نماز خود را تمام بخواند اگر ده روز یا بیشتر در وطن خود بماند یا در نقطه ای ده روز قصد اقامه کند باید در سفر اولی که بعد از ده روز می رود، نماز را شکسته بخواند.
- [آیت الله مکارم شیرازی] کسی که شغلش مسافرت نیست، ولی مسافرت مقدّمه شغل اوست، مانند معلّم و کارگر و کارمندی که خودش ساکن شهری است و همه روز برای انجام کار به نقطه دیگری می رود که رفت و آمد او هشت فرسخ یا بیشتر است، باید نماز را تمام بخواند و روزه را بگیرد، ولی در آغاز کار بنابر احتیاط، دو سه روز اوّل را جمع بخوانند.
- [آیت الله مظاهری] یکی از گناهان بزرگ در اسلام، تعرّب پس از هجرت است، و معنای آن این است که انسان جایی رود که نتواند دین خود را حفظ کند؛ نظیر اینکه جایی رود که از معنویات و مسائل اسلامی دور بماند و نتواند او و وابستگان به او برخوردار از آشنائی با اسلام و مسائل دینی و معنویات انسانی شوند، و نظیر اینکه جایی رود که میداند خود او یا وابستگان به او فاسد میشوند، و اگر در چنین جاهایی باشد، خروج از آنجا را قرآن شریف واجب مؤکّد میداند.
- [آیت الله مظاهری] از گناهان بزرگ در اسلام احتکار است، و در روایات آمده است که پروردگار عالم از محتکر بیزار است، و گناه آن در حدّ قتل نفس است، و معنای آن این است که چیزی را که امّت اسلامی به آن احتیاج دارند نگاه دارد و آن را در معرض فروش قرار ندهد، و آن اقسامی دارد: الف) نگاهداری چیزی برای اینکه بازار سیاه درست شود و آن را به قیمت گران بفروشد. و این قسم، فرد بارز احتکار است و قطعاً روایات حرمت، شامل آن میشود. ب) نگاهداری برای اینکه مردم یا حکومت اسلامی را در مضیقه قرار دهد و یا ضرر به اقتصاد مملکت اسلامی بزند، و معلوم است که این قسم گناهش خیلی بالاتر از گناه قسم اوّل است و گاهی محتکر مصداق مفسد فی الارض محسوب میشود. ج) نگاهداشتن چیزی که بازار آن کساد است، گرچه مردم احتیاج به آن هم دارند، برای اینکه آن چیز رونقی پیدا کند، این قسم نیز حرام است، گرچه حرمت آن به اندازه قسم اوّل و دوّم نیست. د) نگاه داشتن چیزی که به اندازه تقاضای مردم موجود است و عرضه نکردن آن، ضرر اقتصادی یا غیراقتصادی ندارد، این قسم حرام نیست، گرچه سزاوار است از این قسم هم پرهیز نماید. ه) نگاه داشتن چیزی که خود احتیاج به آن دارد، نظیر نگاهداشتن گندم برای مصرف سال خود، و این قسم نیز حرام نیست، گرچه مردم به آن احتیاج داشته باشند؛ ولی در صورت احتیاج شدید مردم، سزاوار نیست که نگاه دارد، زیرا ایثار و فداکاری باید از جمله سجایای مسلمان باشد.
- [آیت الله وحید خراسانی] بانکها بر دو نوعند اسلامی و غیر اسلامی بانکهای اسلامی بر سه قسمند بانکهای شخصی بانکهای دولتی بانکهایی که به شرکت دولت و مردم تاسیس می شود و اظهر این است که معاملات مشروعه با بانکهای دولتی و بانکهایی که به شرکت دولت و مردم تاسیس می شود جایز است ولی احتیاط واجب ان است که یک پنجم فواید حاصله ان را به نیت ما فی الذمه به سادات فقیر بدهد و بقیه از منافع حاصل ان سال می باشد که اگر صرف در موونه ان سال نشود خمس ان را باید بپردازد
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر وارث میّت فقط پدر یا مادر و پسر و دختر باشند، 16 مال را پدر یا مادر میبرد و 56 باقیمانده را بین پسر و دختر به گونهای تقسیم میکنند که هر پسری دو برابر دختر ببرد، بنابراین اگر پدر و یک پسر و یک دختر باشند، سهم پدر 318 و سهم پسر 1018 و سهم دختر 518 خواهد بود و اگر پدر و دو پسر و سه دختر باشند، سهم پدر742، سهم هر یک از دو پسر 1042 (بر روی هم 2042) و سهم هر یک از سه دختر 542 (بر روی هم 1542) خواهد بود، مسائل مشابه هم به همین شکل محاسبه میگردد.
- [آیت الله شبیری زنجانی] زنی که عادت عددیه دارد، اگر بیشتر از شماره عادت خود، خون یک شکل ببیند، پس اگر همه زرد رنگ یا قرمز روشن بود، مستحاضه است و اگر همه قرمز تیره یا سیاه بود، به شماره روزهای عادتش حیض قرار میدهد و مستحب است تا ده روز استظهار نماید و بقیه را استحاضه قرار میدهد و بنا بر احتیاط مقدار حیض را از روزهای اول خون، قرار دهد. و اگر خونی که دیده یک شکل نبوده است، بلکه چند روز از آن نشانه حیض و چند روز نشانه استحاضه را داشته باشد، چنانچه روزهایی که خون نشانه حیض را دارد با شماره عادت او یک اندازه است، باید همان روزها را حیض قرار داده و مستحب است بعد از آن تا ده روز استظهار نماید و بقیه خونها، استحاضه میباشد و اگر خونی که نشانه حیض را دارد از روزهای عادت او بیشتر است، فقط به اندازه روزهای عادت از خونهای نشانهدار حیض قرار میدهد (و بنا بر احتیاط این مقدار را از روزهای اول قرار دهد) و مستحب است تا ده روز استظهار کند (هر چند خون زرد رنگ باشد) و بقیه را استحاضه قرار میدهد؛ و اگر مقدار روزهایی که خون نشانه حیض را دارد از روزهای عادت او کمتر، ولی حداقل سه روز باشد، این مقدار را حیض قرار داده و مقداری از خونهای دیگر را نیز حیض قرار میدهد تا به اندازه عادت شود (و بنا بر احتیاط اگر میتواند مکمل عدد عادت را از بعد حساب میکند) و اگر از سه روز نیز کمتر باشد، بنا بر احتیاط واجب به مقدار سه روز به احکام حائض رفتار مینماید و بعد از پاک شدن، نماز و سایر عبادتهای واجبی که در این سه روز بجا نیاورده، قضا مینماید (بنابر احتیاط مکمل سه روز را از بعد حساب میکند) و در بقیه روزها مستحاضه میباشد.
- [آیت الله مظاهری] زنا دادن و زنا کردن از گناهان بزرگ در اسلام است و قرآن شریف میفرماید اگر بدون توبه از دنیا بروند، در حالی که سالها در جهنّم میباشند، لجام شده و خوار و ذلیل نیز هستند، و کیفر آنها در دنیا اگر نزد حاکم اسلامی اثبات شود، صد تازیانه در میان مردم است، و اگر زن زنا کار، شوهر داشته یا مرد زانی، زن داشته باشد و این عمل زشت را انجام دهد، علاوه بر اینکه حدّ او سنگسار است- که نظیر این کیفر در اسلام کمنظیر یا بینظیر است- اگر بدون توبه از دنیا برود، مطابق آنچه در روایات آمده، در جهنّم بوی بد عورتین او اهل جهنّم را آزرده میکند.
- [آیت الله اردبیلی] در صورت تحقق دولت عدل اسلامیِ جامع الشرایط، احیای زمین موات مشروط به اجازه حکومت است هرچند اجازه به طور عام باشد پس قبل از اجازه حکومت کسی حقّ تصرّف در زمینهای موات را ندارد و تنها افراد و گروههایی که به آنان اجازه داده شده میتوانند کارهای مقدّماتی را از قبیل دیوار کشی، تسطیح و خاکبرداری شروع کنند، ولی به مجرّد به ثبت رساندن زمین بدون احیای آن، حقّی برای ثبت دهنده ثابت نمیشود و ثبت دهنده حقّ ندارد آن را بفروشد یا وقف نماید و یا معاملات دیگری بر روی آن انجام دهد.