نظر به این‌که برای بررسی حدیث، مرور متن آن لازم است، از این‌رو عین آن‌را در این‌جا می‌آوریم: علی بن ابی‌طالب(ع) فرمود: «پیامبر(ص) ضمن سفارشی به من فرمود: یا علی! به راستی که من نام تو را در چهار مورد با نام خودم دیدم و به دیدن آن آرامش خاطر یافتم؛ هنگامی که به معراج آسمان می‌رفتم وقتی به بیت المقدس رسیدم بر سنگ آن نوشته یافتم:" لا اله الا الله محمّد رسول الله"‏ او را با وزیرش تأیید نمودم و با وزیرش یاری کردم. از جبرئیل پرسیدم: وزیر من کیست؟ گفت: علی بن ابی‌طالب و وقتی به سدرة المنتهی رسیدم بر آن نوشته دیدم: همانا منم خداوندی که معبودی به جز من یکتا نیست، محمد از میان همه خلق برگزیده من است که او را با وزیرش تأیید و یاری نمودم. به جبرئیل گفتم: وزیر من کیست؟ گفت: علی‏ بن ابی‌طالب. وقتی از آن‌جا گذشتم و به عرش پروردگار جهانیان رسیدم دیدم بر پایه‌های عرش نوشته است: منم خداوند و به جز تنها خودم معبودی نیست، محمد دوست من است او را با وزیرش تأیید و یاری نمودم. وقتی سر برداشتم دیدم بر طاق عرش نوشته شده: منم الله و جز من معبودی یکتا نیست، محمد بنده و فرستاده من است که او را با وزیرش تأیید و یاری نمودم‏».[i] توضیح این روایت در نکاتی بیان می‌شود: 1. حدیثی که در پرسش آمده، بخشی از روایتی طولانی است که در منابع متقدم آمده است. 2. آنچه بر اساس این روایت، پیامبر اسلام(ص) در شب معراج از جبرئیل پرسید، برای برطرف شدن تردید و ابهامشان نبود، بلکه با مراجعه به متن روشن می‌شود که آن‌حضرت می‌دانستند که وزیرشان کیست، لذا در موارد پیشین اصلاً سؤالی مطرح نکردند و اگر برای دانستن بود با پرسش اول پاسخ را دریافت کردند پس لازم نبود برای بار دوم بپرسند، امّا می‌بینیم که در مورد دوم هم باز سؤال می‌کنند. از این‌رو؛ به نظر می‌رسد این پرسش در حقیقت برای فهم کسانی است که در زمان‌های بعد به این حدیث برخورد می‌کنند تا با برخورد به نام امام علی(ع) تردیدی برایشان باقی نماند و دشمنان آنان نیز به بهانه این‌که نامی از علی(ع) در این حدیث برده نشده است، ایجاد شک و تردید نکنند. 3. با توجه به این‌که پیامبر اسلام(ص) علاقه بسیاری به علی(ع) داشت و از وزارت و وصایت آن‌حضرت شادمان بود، چه بسا شنیدن نام او نیز برایش خوشایند بود و می‌خواست با طرح پرسش، نام او برده شود. 4. می‌توان گفت با این پاسخ‌های مکرر، لحظه به لحظه، برای پیامبر(ص) اطمینان قلبی بیشتری پیدا می‌شد. همان‌طور که حضرت ابراهیم(ع) با این‌که ایمان به زنده شدن مردگان داشتند، امّا باز برای اطمینان قلبی از پروردگار - عزّ و جلّ- پرسیدند «چگونه مردگان را زنده می‌کنی؟!».[ii] [i] . «یَا عَلِیُّ إِنِّی رَأَیْتُ اسْمَکَ مَقْرُوناً بِاسْمِی فِی أَرْبَعَةِ مَوَاطِنَ فَآنَسْتُ بِالنَّظَرِ إِلَیْهِ إِنِّی لَمَّا بَلَغْتُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ فِی مَعَارِجِی إِلَی السَّمَاءِ وَجَدْتُ عَلَی صَخْرَتِهَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ أَیَّدْتُهُ بِوَزِیرِهِ وَ نَصَرْتُهُ بِهِ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَنْ وَزِیرِی فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ فَلَمَّا انْتَهَیْتُ إِلَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی وَجَدْتُ مَکْتُوباً لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ أَنَا وَحْدِی وَ مُحَمَّدٌ صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی أَیَّدْتُهُ بِوَزِیرِهِ وَ نَصَرْتُهُ بِهِ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَنْ وَزِیرِی فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ فَلَمَّا جَاوَزْتُ السِّدْرَةَ وَ انْتَهَیْتُ إِلَی عَرْشِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَجَدْتُ مَکْتُوباً عَلَی قَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ أَنَا وَحْدِی مُحَمَّدٌ حَبِیبِی وَ صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی أَیَّدْتُهُ بِوَزِیرِهِ وَ أَخِیهِ وَ نَصَرْتُهُ بِه‏»؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص 643، قم، انتشارات دارالثقافة، 1414ق؛ شیخ صدوق، الخصال، ج ‏1، ص 207، قم، جامعه مدرسین‏، چاپ اول، 1362ش‏.‏ [ii] . بقره، 260: «ابراهیم گفت: ای پروردگار من! به من بنمای که مردگان را چگونه زنده می‌سازی. گفت: آیا هنوز ایمان نیاورده‌ای؟ گفت: بلی، و لکن می‌خواهم که دلم آرام یابد. گفت: چهار پرنده برگیر و گوشت آنها را به هم بیامیز، و هر جزئی از آنها را بر کوهی بنه. پس آنها را فراخوان. شتابان نزد تو می‌آیند، و بدان که خدا پیروزمند و حکیم است».
پاسخهای ممکن به این شبهه چیست: پیامبر اسلام(ص) در یوم الدار سال سوم بعثت وزارت و وصایت علی(ع) را اعلام نمود؛ پس چرا در معراج سال دهم بعثت از جبرئیل سؤال میکند که وزیر من کیست؟
نظر به اینکه برای بررسی حدیث، مرور متن آن لازم است، از اینرو عین آنرا در اینجا میآوریم:
علی بن ابیطالب(ع) فرمود: «پیامبر(ص) ضمن سفارشی به من فرمود: یا علی! به راستی که من نام تو را در چهار مورد با نام خودم دیدم و به دیدن آن آرامش خاطر یافتم؛ هنگامی که به معراج آسمان میرفتم وقتی به بیت المقدس رسیدم بر سنگ آن نوشته یافتم:" لا اله الا الله محمّد رسول الله" او را با وزیرش تأیید نمودم و با وزیرش یاری کردم. از جبرئیل پرسیدم: وزیر من کیست؟ گفت: علی بن ابیطالب و وقتی به سدرة المنتهی رسیدم بر آن نوشته دیدم: همانا منم خداوندی که معبودی به جز من یکتا نیست، محمد از میان همه خلق برگزیده من است که او را با وزیرش تأیید و یاری نمودم. به جبرئیل گفتم: وزیر من کیست؟ گفت: علی بن ابیطالب. وقتی از آنجا گذشتم و به عرش پروردگار جهانیان رسیدم دیدم بر پایههای عرش نوشته است: منم خداوند و به جز تنها خودم معبودی نیست، محمد دوست من است او را با وزیرش تأیید و یاری نمودم. وقتی سر برداشتم دیدم بر طاق عرش نوشته شده: منم الله و جز من معبودی یکتا نیست، محمد بنده و فرستاده من است که او را با وزیرش تأیید و یاری نمودم».[i]
توضیح این روایت در نکاتی بیان میشود:
1. حدیثی که در پرسش آمده، بخشی از روایتی طولانی است که در منابع متقدم آمده است.
2. آنچه بر اساس این روایت، پیامبر اسلام(ص) در شب معراج از جبرئیل پرسید، برای برطرف شدن تردید و ابهامشان نبود، بلکه با مراجعه به متن روشن میشود که آنحضرت میدانستند که وزیرشان کیست، لذا در موارد پیشین اصلاً سؤالی مطرح نکردند و اگر برای دانستن بود با پرسش اول پاسخ را دریافت کردند پس لازم نبود برای بار دوم بپرسند، امّا میبینیم که در مورد دوم هم باز سؤال میکنند. از اینرو؛ به نظر میرسد این پرسش در حقیقت برای فهم کسانی است که در زمانهای بعد به این حدیث برخورد میکنند تا با برخورد به نام امام علی(ع) تردیدی برایشان باقی نماند و دشمنان آنان نیز به بهانه اینکه نامی از علی(ع) در این حدیث برده نشده است، ایجاد شک و تردید نکنند.
3. با توجه به اینکه پیامبر اسلام(ص) علاقه بسیاری به علی(ع) داشت و از وزارت و وصایت آنحضرت شادمان بود، چه بسا شنیدن نام او نیز برایش خوشایند بود و میخواست با طرح پرسش، نام او برده شود.
4. میتوان گفت با این پاسخهای مکرر، لحظه به لحظه، برای پیامبر(ص) اطمینان قلبی بیشتری پیدا میشد. همانطور که حضرت ابراهیم(ع) با اینکه ایمان به زنده شدن مردگان داشتند، امّا باز برای اطمینان قلبی از پروردگار - عزّ و جلّ- پرسیدند «چگونه مردگان را زنده میکنی؟!».[ii]
[i] . «یَا عَلِیُّ إِنِّی رَأَیْتُ اسْمَکَ مَقْرُوناً بِاسْمِی فِی أَرْبَعَةِ مَوَاطِنَ فَآنَسْتُ بِالنَّظَرِ إِلَیْهِ إِنِّی لَمَّا بَلَغْتُ بَیْتَ الْمَقْدِسِ فِی مَعَارِجِی إِلَی السَّمَاءِ وَجَدْتُ عَلَی صَخْرَتِهَا لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللهِ أَیَّدْتُهُ بِوَزِیرِهِ وَ نَصَرْتُهُ بِهِ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَنْ وَزِیرِی فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ فَلَمَّا انْتَهَیْتُ إِلَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی وَجَدْتُ مَکْتُوباً لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ أَنَا وَحْدِی وَ مُحَمَّدٌ صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی أَیَّدْتُهُ بِوَزِیرِهِ وَ نَصَرْتُهُ بِهِ فَقُلْتُ یَا جَبْرَئِیلُ وَ مَنْ وَزِیرِی فَقَالَ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ فَلَمَّا جَاوَزْتُ السِّدْرَةَ وَ انْتَهَیْتُ إِلَی عَرْشِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَجَدْتُ مَکْتُوباً عَلَی قَائِمَةٍ مِنْ قَوَائِمِ الْعَرْشِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ أَنَا وَحْدِی مُحَمَّدٌ حَبِیبِی وَ صَفْوَتِی مِنْ خَلْقِی أَیَّدْتُهُ بِوَزِیرِهِ وَ أَخِیهِ وَ نَصَرْتُهُ بِه»؛ شیخ طوسی، الأمالی، ص 643، قم، انتشارات دارالثقافة، 1414ق؛ شیخ صدوق، الخصال، ج 1، ص 207، قم، جامعه مدرسین، چاپ اول، 1362ش. [ii] . بقره، 260: «ابراهیم گفت: ای پروردگار من! به من بنمای که مردگان را چگونه زنده میسازی. گفت: آیا هنوز ایمان نیاوردهای؟ گفت: بلی، و لکن میخواهم که دلم آرام یابد. گفت: چهار پرنده برگیر و گوشت آنها را به هم بیامیز، و هر جزئی از آنها را بر کوهی بنه. پس آنها را فراخوان. شتابان نزد تو میآیند، و بدان که خدا پیروزمند و حکیم است».
- [سایر] معراج حضرت رسول (ص) در سال چندم بعثت بود؟
- [سایر] به روایت ابن هشام: به هنگام مرگ حضرت محمد(ص)، عباس (عموی پیامبر) از حضرت علی(ع) خواست که نزد پیامبر(ص) برود و درباره جانشین آینده وی، نظر خواهی کند، اما حضرت علی از اینکار پرهیز کرد و گفت: (مرا با این سؤال کاری نیست و اگر سید(حضرت محمد) ما را منع کند یقین میباید دانست که هیچکس بعد از وی چیزی به ما ندهد). (سیرت رسول الله، ج 2، ص 1112). سؤال این است که؛ اگر حضرت محمد(ص)، حضرت علی(ع) را به جانشینی خود در غدیر خم انتخاب کرده بود، دلیل این سؤال چه بوده است؟ چرا حضرت علی در پاسخ اشارهای به ماجرای غدیر خم نکرد؟
- [سایر] رسول اکرم(ص)، چگونه حضرت علی(ع) را معرفی کردند؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] پیامبر اکرم(ص) فرمود: (مجالس خود را به ذکر علی(ع) زینت دهید)، همچنین این حدیث: که رسول خدا فرمود: (کلام علی بالاترین کلامها است) صحیح است؟ متن کامل و منبع را ذکر نمایید.
- [سایر] محمد بن حنفیه در روایتی از امام علی (ع) نقل می کند که ایشان فرمودند: "إن رسول الله (ص) یوم القیامة أخذ بحجزة الله و نحن آخذون بحجزة نبینا و شیعتنا آخذون بحجزتنا". معنای الحجزه چیست؟
- [سایر] لطفاً این روایت را اجمالاً توضیح دهید: (مُحَمَّدُ بْنُ یعْقُوبَ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ الْعَاصِمِی عَنْ عَلِی بْنِ الْحَسَنِ التَّمِیمِی عَنْ عَلِی بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ ذَکرْتُ لَهُ مِصْرَ فَقَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) اطْلُبُوا بِهَا الرِّزْقَ وَ لَا تَطْلُبُوا بِهَا الْمَکثَ ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع) مِصْرُ الْحُتُوفِ یقَیضُ لَهَا قَصِیرَةُ الْأَعْمَارِ).
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [سایر] چه دلیلی بر همسانی پیامبراکرم(ص) و حضرت علی(ع) در شهود عرفانی وجود دارد؟
- [سایر] فلسفه زندگی زاهدانه رسول خدا(ص) و علی مرتضی(ع) چیست؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اشْهد انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له: گواهی می دهم هیچ کس شایسته پرستش جز خداوند نیست، یگانه است و شریک ندارد. و اشْهد ان محمداً عبْده و رسوله: و گواهی می دهم محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و فرستاده اوست. اللهم صل علی محمد و آل محمد: خداوندا! درود بفرست بر محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت او(علیهم السلام).
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.