آیا (دعای عدیله) دارای سند است؟ و اگر سند دارد خواندن آن چه ثوابی دارد؟
دعای «عَدیلَه» مشهور، در «مفاتیح الجنان» شیخ عباس قمی آمده است.[1] «عدیله»؛ کلمه‌ای عربی و از ریشه «ع د ل» بوده و اینجا معنایش بازگشتن از حق به باطل است و منظور آن است که در وقت مرگ، شیطان نزد فردی که در حال جان دادن است حاضر شده، تلاش می‌کند با وسوسه، ایمان را از او بگیرد تا انسان با حال کفر از دنیا برود.[2] شیخ عباس قمی، بعد از آنکه از استادش میرزا حسین نوری چنین نقل می‌کند که «دعای معروف به "عدیله"، تألیف یکی از اهل علم است و مأثور نیست و در کتاب‌های حاملان حدیث و حدیث شناسان، موجود نیست»، نظرش را در مورد این دعا اینگونه بیان می‌دارد: «اما به هر حال؛ خواندن آن به امید ثواب و تثبیت اعتقادات حق و برای حفظ ایمان، خوب و مناسب است».[3] البته صرف نظر از اینکه این دعا مأثور باشد یا نه، دعاهای دیگری در منابع کهن وجود دارند که در آنها نیز از همین تعبیر «العدیلة عند الموت» استفاده شده و از خدا درخواست می‌شود تا آنان را این خطر نگهبانی کند که هنگام مرگ از اعتقادات حق برگشت نکرده و با اعتقاد باطل نمیرند.[4] از طرفی، این دعا را می‌توان در راستای آیاتی از قرآن دانست که در آنها از خدا درخواست می‌شود که بعد از شناخت حق، باطل دوباره بر انسان چیره نشود؛ مانند این آیه شریفه: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا»[5] خدایا بعد از آنکه هدایتمان کردی، دوباره دل‌هایمان را منحرف نکن! نگاهی به محتوای دعای عدیله مشهور: به هر حال، دعای «عدیله»، دعایی است که در آن یک دوره عقاید صحیح شیعه بیان شده است. بنابر محتوای این دعا، شخص مؤمن، عقاید خود را با توصیفی که قرائت می‌کند، در حالت سلامت نزد خداوند به امانت می‌گذارد و از او می‌خواهد که در هنگام مرگ آنها را به او بازگرداند تا با ایمان صحیح از دنیا برود. وقت خواندن این دعا در طول عمر است تا این اعتقادات در جان شخص تثبیت شود، خواندن این دعا بر بالین محتضر نیز سفارش شده بخصوص اگر شخص محتضر هم بتواند آن‌را بخواند و تکرار کند. این دعا با شهادت به وحدانیت خدا آغاز می‌شود و این‌که تنها دین مقبول نزد خدا اسلام است. اقرار می‌کنیم به اینکه خدایا من بنده‌ای هستم که در مقابل الطاف بیکران تو کوتاهی کرده‌ام. خدایی که موانع تکلیف را برطرف کرد تا همه بتوانند واجبات الهی را انجام دهند و راه ترک حرام را نیز آسان کرد. اقرار به این‌که ایمان داریم خداوند رسولانش را فرستاد تا عدل را محقق کنند و نعمت‌های خدا را برای بندگانش روشن نمایند. ایمان به پیامبر خاتم و قرآن نازل شده بر او، ایمان به وصی او که در روز غدیر، پیامبر او را نصب کرد. ایمان به تک تک ائمه تا امام زمان که انتظارش را می‌کشیم. با بودن او دنیا برقرار است به برکت او هست که آسمان و زمین روزی می‌خورند. به واسطه او زمین پُر از عدل و داد خواهد شد. کلامشان بر من حجت است و تبعیت از آنها واجب. مودّت آنها لازم است و پیروی از آنها نجات‌بخش و مخالفتشان هلاک کننده. سؤال قبر، حق است، برانگیخته شدن از قبور حق است. بر این اساس، محتوای دعا مورد تأیید بوده و حتی اگر مأثور هم نباشد، خواندن آن بی‌پاداش نخواهد بود و به همین دلیل است که تعدادی از علما شرح‌هایی نیز بر آن نگاشته‌اند: 1. شرح دعاء العدیلة، از محمّد بن عبد النبی اخباری (م 1232ق). شارح، آن‌را به طور کامل در کتاب «میزان التمیز»، به فارسی آورده است.[6] 2. شرح دعاء العدیلة، از ملّا علی خداوردی تبریزی (م بعد از 1246ق).[7] شارح، در سال 1246 ق، در نجف اشرف از نگارش آن، فراغت یافته است. 3. شرح دعاء العدیلة، از محمّد تقی بن میر مؤمن حسینی قزوینی (م 1270ق). ترجمه و شرح کوتاهی است.[8] 4. العقائد الناجیة، از حسین بن جهانگیر میرزا (قرن 13 قمری). این اثر، ترجمه و شرح دعای عدیله است.[9] 5. شرح دعاء العدیلة (نجاة المؤمنین)، از محمّد علی بن صادق نجفی نیشابوری (قرن 13 قمری).[10]   [1] . قمی، عباس، کلیات مفاتیح الجنان، ص 84 – 85، قم، اسوه. [2] . همان، ص 85 – 86؛ آملی، میرزا محمد تقی، مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، ج ‌5، ص 359، تهران، مؤلف، چاپ اول، 1380ق. [3] . ر. ک: کلیات مفاتیح الجنان، ص 85 – 86. [4] . مانند «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْعَدِیلَةِ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ مِنْ شَرِّ الْمَرْجِعِ فِی الْقُبُورِ وَ مِنَ النَّدَامَةِ یَوْمَ الْقِیَامَة...»؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، محقق: موسوی خرسان، حسن، ج ‏3، ص 89، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ [5] . آل عمران، 8. [6] . آقا بزرگ تهرانی‏، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج ‏13، ص 258، قم، اسماعیلیان‏، 1408ق. [7] . الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج ‏13، ص 257. [8] . فهرست نسخ خطّی کتاب‌خانه مجلس شورای اسلامی، ج 35، ص 420(شماره 12466)؛ صفره، حسین، تاریخ حدیث شیعه در سده‌های دوازدهم و سیزدهم هجری، ص 235، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1385ش. [9] . فهرست نسخ خطّی کتاب‌خانه مجلس شورای اسلامی، ج 35، ص 421 (شماره 12468)؛ تاریخ حدیث شیعه در سده‌های دوازدهم و سیزدهم هجری، ص 235. [10] . فهرست نسخ خطّی کتاب‌خانه آیة الله مرعشی، ج 12، ص 39 (شماره 4446).
عنوان سوال:

آیا (دعای عدیله) دارای سند است؟ و اگر سند دارد خواندن آن چه ثوابی دارد؟


پاسخ:

دعای «عَدیلَه» مشهور، در «مفاتیح الجنان» شیخ عباس قمی آمده است.[1] «عدیله»؛ کلمه‌ای عربی و از ریشه «ع د ل» بوده و اینجا معنایش بازگشتن از حق به باطل است و منظور آن است که در وقت مرگ، شیطان نزد فردی که در حال جان دادن است حاضر شده، تلاش می‌کند با وسوسه، ایمان را از او بگیرد تا انسان با حال کفر از دنیا برود.[2] شیخ عباس قمی، بعد از آنکه از استادش میرزا حسین نوری چنین نقل می‌کند که «دعای معروف به "عدیله"، تألیف یکی از اهل علم است و مأثور نیست و در کتاب‌های حاملان حدیث و حدیث شناسان، موجود نیست»، نظرش را در مورد این دعا اینگونه بیان می‌دارد: «اما به هر حال؛ خواندن آن به امید ثواب و تثبیت اعتقادات حق و برای حفظ ایمان، خوب و مناسب است».[3]
البته صرف نظر از اینکه این دعا مأثور باشد یا نه، دعاهای دیگری در منابع کهن وجود دارند که در آنها نیز از همین تعبیر «العدیلة عند الموت» استفاده شده و از خدا درخواست می‌شود تا آنان را این خطر نگهبانی کند که هنگام مرگ از اعتقادات حق برگشت نکرده و با اعتقاد باطل نمیرند.[4]
از طرفی، این دعا را می‌توان در راستای آیاتی از قرآن دانست که در آنها از خدا درخواست می‌شود که بعد از شناخت حق، باطل دوباره بر انسان چیره نشود؛ مانند این آیه شریفه: «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا»[5] خدایا بعد از آنکه هدایتمان کردی، دوباره دل‌هایمان را منحرف نکن!
نگاهی به محتوای دعای عدیله مشهور:
به هر حال، دعای «عدیله»، دعایی است که در آن یک دوره عقاید صحیح شیعه بیان شده است. بنابر محتوای این دعا، شخص مؤمن، عقاید خود را با توصیفی که قرائت می‌کند، در حالت سلامت نزد خداوند به امانت می‌گذارد و از او می‌خواهد که در هنگام مرگ آنها را به او بازگرداند تا با ایمان صحیح از دنیا برود. وقت خواندن این دعا در طول عمر است تا این اعتقادات در جان شخص تثبیت شود، خواندن این دعا بر بالین محتضر نیز سفارش شده بخصوص اگر شخص محتضر هم بتواند آن‌را بخواند و تکرار کند.
این دعا با شهادت به وحدانیت خدا آغاز می‌شود و این‌که تنها دین مقبول نزد خدا اسلام است. اقرار می‌کنیم به اینکه خدایا من بنده‌ای هستم که در مقابل الطاف بیکران تو کوتاهی کرده‌ام. خدایی که موانع تکلیف را برطرف کرد تا همه بتوانند واجبات الهی را انجام دهند و راه ترک حرام را نیز آسان کرد.
اقرار به این‌که ایمان داریم خداوند رسولانش را فرستاد تا عدل را محقق کنند و نعمت‌های خدا را برای بندگانش روشن نمایند. ایمان به پیامبر خاتم و قرآن نازل شده بر او، ایمان به وصی او که در روز غدیر، پیامبر او را نصب کرد. ایمان به تک تک ائمه تا امام زمان که انتظارش را می‌کشیم. با بودن او دنیا برقرار است به برکت او هست که آسمان و زمین روزی می‌خورند. به واسطه او زمین پُر از عدل و داد خواهد شد. کلامشان بر من حجت است و تبعیت از آنها واجب. مودّت آنها لازم است و پیروی از آنها نجات‌بخش و مخالفتشان هلاک کننده. سؤال قبر، حق است، برانگیخته شدن از قبور حق است.
بر این اساس، محتوای دعا مورد تأیید بوده و حتی اگر مأثور هم نباشد، خواندن آن بی‌پاداش نخواهد بود و به همین دلیل است که تعدادی از علما شرح‌هایی نیز بر آن نگاشته‌اند:
1. شرح دعاء العدیلة، از محمّد بن عبد النبی اخباری (م 1232ق). شارح، آن‌را به طور کامل در کتاب «میزان التمیز»، به فارسی آورده است.[6]
2. شرح دعاء العدیلة، از ملّا علی خداوردی تبریزی (م بعد از 1246ق).[7] شارح، در سال 1246 ق، در نجف اشرف از نگارش آن، فراغت یافته است.
3. شرح دعاء العدیلة، از محمّد تقی بن میر مؤمن حسینی قزوینی (م 1270ق). ترجمه و شرح کوتاهی است.[8]
4. العقائد الناجیة، از حسین بن جهانگیر میرزا (قرن 13 قمری). این اثر، ترجمه و شرح دعای عدیله است.[9]
5. شرح دعاء العدیلة (نجاة المؤمنین)، از محمّد علی بن صادق نجفی نیشابوری (قرن 13 قمری).[10]   [1] . قمی، عباس، کلیات مفاتیح الجنان، ص 84 – 85، قم، اسوه. [2] . همان، ص 85 – 86؛ آملی، میرزا محمد تقی، مصباح الهدی فی شرح العروة الوثقی، ج ‌5، ص 359، تهران، مؤلف، چاپ اول، 1380ق. [3] . ر. ک: کلیات مفاتیح الجنان، ص 85 – 86. [4] . مانند «اللَّهُمَّ إِنِّی أَعُوذُ بِکَ مِنَ الْعَدِیلَةِ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ مِنْ شَرِّ الْمَرْجِعِ فِی الْقُبُورِ وَ مِنَ النَّدَامَةِ یَوْمَ الْقِیَامَة...»؛ طوسی، محمد بن حسن، تهذیب الاحکام، محقق: موسوی خرسان، حسن، ج ‏3، ص 89، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق؛ [5] . آل عمران، 8. [6] . آقا بزرگ تهرانی‏، الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج ‏13، ص 258، قم، اسماعیلیان‏، 1408ق. [7] . الذریعة إلی تصانیف الشیعة، ج ‏13، ص 257. [8] . فهرست نسخ خطّی کتاب‌خانه مجلس شورای اسلامی، ج 35، ص 420(شماره 12466)؛ صفره، حسین، تاریخ حدیث شیعه در سده‌های دوازدهم و سیزدهم هجری، ص 235، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1385ش. [9] . فهرست نسخ خطّی کتاب‌خانه مجلس شورای اسلامی، ج 35، ص 421 (شماره 12468)؛ تاریخ حدیث شیعه در سده‌های دوازدهم و سیزدهم هجری، ص 235. [10] . فهرست نسخ خطّی کتاب‌خانه آیة الله مرعشی، ج 12، ص 39 (شماره 4446).





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین