آیا روایت ابوسعید خدری در مورد سرزنش حضرت زهرا(س) از سوی زنان قریش و ناراحتی و گریه ایشان صحیح است. اگر صحیح است، آیا گریه از سرزنش زنان با مقام حضرت زهرا در تضاد نیست.
«...قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ لِفَاطِمَةَ وَ قَدْ جَاءَتْهُ ذَاتَ یَوْمٍ تَبْکِی وَ تَقُولُ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَیَّرَتْنِی نِسَاءُ قُرَیْشٍ بِفَقْرِ عَلِی ...»؛[1] راوی می‌گوید روزی فاطمه(س) با چشم گریان حضور پیامبر(ص) آمد و می‌گفت زن‌های قریش مرا از فقر و ناداری علی(ع) سرزنش می‌کنند. پیامبر فرمود به سخن آنان اعتنا نکن؛ زیرا ترا همسری بزرگوار داده‌‏ام که پیش از همه ایمان آورده و دانش او از همه بیشتر است. خدای متعال به تمام اهل زمین توجه کرد و پدرت را از میان آنها برگزید و او را به نبوت برگزید. و بار دیگر بدان‌ها توجهی کرد و از آنها شوهرت را برگزید و او را جانشین من قرار داد، و به من وحی نمود تا ترا به ازدواج او درآوردم. ای فاطمه مگر نمی‌دانی بر اثر اهمیتی که در پیشگاه خدا داری، او ترا به همسری مردی درآورد که از همه بردبارتر و داناتر و پیش‌قدم‌تر به اسلام است. این‌جا بود که فاطمه(س) سلام خندید و خوشحال شد. آنچه در مورد این روایت - صرف نظر از سند آن – می‌توان گفت این است که هر گریه‌ای نشان از نارضایتی ندارد، بلکه گاهی انسان با آن‌که به راه درستش اطمینان دارد، اما از زیادی سرزنش دیگران اندوهناک شده، بویژه بانوان که روح لطیف‌تری دارند، ممکن است این اندوه در آنان به جاری شدن اشک چشمان نیز شود. علاوه بر آن‌که شاید راوی، همین گلایه محزونانه حضرت زهرا(س) را به گریه تعبیر کرده باشد.   [1] . شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏1، ص 36، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.
عنوان سوال:

آیا روایت ابوسعید خدری در مورد سرزنش حضرت زهرا(س) از سوی زنان قریش و ناراحتی و گریه ایشان صحیح است. اگر صحیح است، آیا گریه از سرزنش زنان با مقام حضرت زهرا در تضاد نیست.


پاسخ:

«...قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ لِفَاطِمَةَ وَ قَدْ جَاءَتْهُ ذَاتَ یَوْمٍ تَبْکِی وَ تَقُولُ یَا رَسُولَ اللَّهِ عَیَّرَتْنِی نِسَاءُ قُرَیْشٍ بِفَقْرِ عَلِی ...»؛[1] راوی می‌گوید روزی فاطمه(س) با چشم گریان حضور پیامبر(ص) آمد و می‌گفت زن‌های قریش مرا از فقر و ناداری علی(ع) سرزنش می‌کنند. پیامبر فرمود به سخن آنان اعتنا نکن؛ زیرا ترا همسری بزرگوار داده‌‏ام که پیش از همه ایمان آورده و دانش او از همه بیشتر است. خدای متعال به تمام اهل زمین توجه کرد و پدرت را از میان آنها برگزید و او را به نبوت برگزید. و بار دیگر بدان‌ها توجهی کرد و از آنها شوهرت را برگزید و او را جانشین من قرار داد، و به من وحی نمود تا ترا به ازدواج او درآوردم.
ای فاطمه مگر نمی‌دانی بر اثر اهمیتی که در پیشگاه خدا داری، او ترا به همسری مردی درآورد که از همه بردبارتر و داناتر و پیش‌قدم‌تر به اسلام است. این‌جا بود که فاطمه(س) سلام خندید و خوشحال شد.
آنچه در مورد این روایت - صرف نظر از سند آن – می‌توان گفت این است که هر گریه‌ای نشان از نارضایتی ندارد، بلکه گاهی انسان با آن‌که به راه درستش اطمینان دارد، اما از زیادی سرزنش دیگران اندوهناک شده، بویژه بانوان که روح لطیف‌تری دارند، ممکن است این اندوه در آنان به جاری شدن اشک چشمان نیز شود. علاوه بر آن‌که شاید راوی، همین گلایه محزونانه حضرت زهرا(س) را به گریه تعبیر کرده باشد.   [1] . شیخ مفید، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج ‏1، ص 36، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، 1413ق.





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین