پاسخ اجمالی: تمام موجودات محسوس هستی ریشه ماده اولیه واحدی به نام " آب" دارند. در این میان انسان این گل سرسبد جهان هستی نیز هم از آب تکوّن یافته است. آب نطفه ماده اولیه خلقت انسان است و از طرفی 80 % از کلّ بدن انسان را نیز آب تشکیل می دهد، که این مطلب هم در قرآن و روایات و هم در علم روز به اثبات رسیده است. البته اولین انسان که حضرت آدم و حوّاء باشند به تصریح قرآن از خاک آفریند. پاسخ تفصیلی: از نظر اسلام انسان موجودی والا و ارجمند و دارای کرامتی عظیم است و این کرامت و ارزش الهی انسان به خاطر تن مادی او نیست، بلکه به خاطر ارزش و جایگاهی است که در نظام هستی بر اساس روح الهی خویش دارا ست. انسان از دو جنبه روح و جسم برخوردار است. روحی که کیفیّت و چگونگی آن بر انسان نامعلوم و کاملاً مخفی است، چنان که خدا می فرماید: "وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلا". [1] قرآن با این بیان عجز انسان را در شناخت روح به وضوح بیان می دارد، ولی در مورد ماده اولیه جسم انسان این گونه نبوده. خدا در قرآن و معصومین در احادیث رسیده و یا ادعیه منقوله با بیانات متفاوت، ماده اولیه آن را به روشنی بیان داشته اند. البته این بحث دامنه زیادی دارد. توضیح کامل آن در حد کتاب مفصلی می تواند باشد که ما ذیلاً به اجمالی از آن تفصیل بسنده خواهیم نمود. قرآن و ماده خلقت تمام موجوادات در این که ماده خلقت تمام موجودات هستی از چیست، قرآن به صراحت اعلام می دارد که همه از آب آفریده شده اند. چنان که می فرماید: "و هر موجود زنده ‌ای را از آب آفریدیم". [2] نیز فرمود: "و خداوند هر جنبنده‌ای را از آبی آفرید". [3] البته منظور از تمام موجودات تنها موجودات مادی و محسوس اند نه موجوداتی؛ مانند ملائکه و ... . [4] و چون انسان نیز جزو موجودات زنده هستی است، پس او نیز از آب آفریده شده است. قرآن و ماده خلقت انسان از آن جهت که انسان گل سرسبد خلقت است، در ماده حیاتی او بالخصوص آیاتی وارد شده است: الف. ماده خلقت انسان اولیه در مورد ماده خلقت اولین انسان (حضرت آدم و حوّاء)، در ظاهر تعبیرات قرآن اختلاف هایی وجود دارد و قرآن تعبیر واحدی در مورد آن به کار نبرده است که ذیلا به آنها می پردازیم. 1. خاک قرآن می فرماید ما آدم و حوّاء را از خاک آفریدیم . "ای مردم! اگر نسبت به رستاخیز شک دارید، (به این نکته توجّه کنید که:) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از "مضغه" [چیزی شبیه گوشت جویده شده‌]، که بعضی دارای شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل تا برای شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم)"!. [5] این آیه با اشاره به امکان معاد این گونه استدلال نموده است که: "ما همانیم که شما را (در ابتدای خلقت) از خاک آفریدیم". هر چند در این آیه فرموده: "شما" و نفرمود: "آنها یعنی آدم و حواء را"، ولی از آن جا که خلقت همه انسان ها نیز از آن دو بزرگ وار بوده است، این تعبیر قرآن صحیح خواهد بود. [6] 2. گِل خدا در رابطه با این که انسان از گل آفریده شده است، می فرماید: "از آنان بپرس: آیا آفرینش (و معاد) آنان سخت‌تر است یا آفرینش فرشتگان (و آسمانها و زمین)؟! ما آنان را از گل چسبندهای آفریدیم!". [7] ‌ باز در جای دیگر می فرماید: "او کسی است که شما را از گل آفرید". [8] همچنین در آیه ای دیگر می فرماید: "او همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد". [9] توجه به این نکته لازم است که گل ماده ای است که از خاک تشکیل شده است. منظور از خلقت انسان که از گِل می باشد، اولین انسان ها یعنی حضرت آدم و حوا (ع) هستند. [10] 3. گِل متعفّن سوّمین ماده ای که منشأ خلقت مادّی انسان شمرده شده است ( گِلِ متعفّن ) است: "وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ‌ ما انسان را از گِل خشکیده‌ای (هم چون سفال) که از گِل بد بوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم"! [11] هر چند در این آیه انسان خاصی را خلق شده از گل متعفن ذکر ننموده است، ولی با توجه به آیات دیگر روشن می شود که منظور انسان اولیه است. چنان که فرمود: "نگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشری را از گل خشکیده‌ای که از گل بدبویی گرفته شده، می‌آفرینم". [12] که این خلقت را مربوط به دوره سجده ملائکه می نماید که معلوم است منظور آفرینش حضرت آدم و حواء (ع) است. چنان که از قول شیطان در علت عدم سجده نکردن بر حضرت آدم آورده است: "گفت: (من هرگز برای بشری که او را از گل خشکیده‌ای که از گل بدبویی گرفته شده است آفریده‌ای، سجده نخواهم کرد"! [13] و در این جا تصریح می نماید به این که بشری که از خاک آفریده شده است ( به طور مستقیم ) حضرت آدم و حواء (ع) می باشند. 4. گِل خشک چهارمین و آخرین مادّه ای که خلقت انسان اولیه را به آن نسبت داده است گل خشک است. چنان که می فرماید: "انسان را از گِل خشکیده‌ای همچون سفال آفرید". [14] و روشن است که منظور خلقت حضرت آدم و حوا هستند، نه تمام انسان ها و این نسبت دادن به تمام و نوع انسان به این جهت است که بقیه از ایشان منشعب شده اند. [15] علت اختلاف در تعبیر چیست؟ اما علت این اختلاف در تعبیر تناقض گویی قرآن نیست. چنان که شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان می گوید: اصل آدم از خاک بوده، چون قرآن می ‌فرماید: " آدم را از خاک خلق کرد"، چیزی که هست خاک مذکور را گل کرد، هم چنان که فرموده: "تو آدم را از گل آفریدی"، آن گاه آن گل را گذاشت تا متعفن شد، هم چنان که فرموده: " آدمی را از گل گندیده خلق کردم" آن گاه آن گل را گذاشت تا خشک شد: "از گل خشکیده" بنابراین، تناقضی در این تعبیرهای مختلف قرآن نیست؛ زیرا حالات مختلف مبدأ خلقت آدمی را بیان می‌کند". [16] ب. ماده خلقت انسان های بعدی در مورد منشأ پیدایش انسان های بعد از حضرت آدم و حوّاء (ع) نیز می فرماید: "او کسی است که از آب، انسانی را آفرید". [17] در آیه ای دیگر فرمود: ( همان کسی که هر چیزی را که آفریده است نیکو آفریده، و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد سپس نسل او را از عصاره‌ای از آب ناچیز و بی‌قدر آفرید". [18] و در جای دیگر فرمود: "آیا شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم". [19] در آیاتی دیگر نیز به این مسئله اشاره نموده و می فرماید: "پس انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده؟ از آبی جهنده (مختلط از زوجین) آفریده شده است. که از میان صلب (مرد) و استخوان‌های سینه (زن) بیرون می ‌آید". [20] پس قرآن با آیات خویش به روشنی بیان می کند که؛ اولاً: تمام موجودات محسوس از آب خلق شده اند و ثانیاً: انسان اولیه از خاک و گِل آفریده شده است و بقیه انسان ها نیز از آب (نطفه) آفریده شده اند، ولی منظور از این آب چه آبی است ؟ که در ادامه باید به آن بپردازیم. منظور از آبی که ماده حیاتی انسان شمرده شده است منظور از این آبی که قرآن آن را منشأ خلقت انسان معرفی نموده است، سه چیز می تواند باشد. یکی: آب معمولی که از اکسیژن و هیدروژن تشکیل یافته است. دیگری: آب نطفه و منی انسان. سوم : منظور هر دو باشد؛ چرا که 80 % کلّ بدن انسان را آب تشکیل می دهد و همو به توسط آب منی تکوّن یافته است. [21] ماده خلقت انسان در روایات آب نطفه چنان که در روایاتی در رابطه با آیه 54 از سوره فرقان که قبلا بحث شد، آمده است که منظور از آب در این آیه، آب نطفه است. [22] یَا مَنْ "خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرا ". این جمله قسمتی از جمله 84 دعای شریف جوشن کبیر است که در واقع برگرفته از قسمتی از آیه شریفه 54 سوره فرقان است. پس بنابراین منظور از این دعا نیز با توجه به تفاسیری که ذیل این آیه و آیات مشابه قبلا گذشت و تایید روایات موجود که در چند سطر قبل بیان گردید، روشن می شود منظور از این آبی که در این دعا وارد شده است، آب نطفه است. توضیحی مختصر در مورد دعای شریف جوشن کبیر از امام زین العابدین و ایشان از پدر بزرگوارش امام حسین و ایشان از رسول اکرم (ص) نقل کرده اند که این دعا را حضرت جبرئیل (ع) برای پیامبر گرامی (ص) آورد. پیامبر گرامی (ص) در یکی از غزوات جوشن و لباس نظامی بسیار سنگینی پوشیده بود که بدن مبارک آن حضرت را به درد آورده بود. حضرت جبرائیل نازل گشته و عرض نمود: یا محمد پروردگارت تو را سلام می ‌رساند و م ی‌فرماید این جوشن را از تن آر و بخوان این دعا را که او امان است از برای تو و امت تو". [23] نتیجه: جمله ای که در دعای شریف جوشن کبیر آمده است، در واقع برگرفته از آیه 54 از سوره فرقان است و با آیات دیگر قرآن و روایات و علم روز کاملا همخوانی داشته و منظور از آبی که در آن ماده اولیه خلقت انسان معرفی شده است، آب نطفه است. پی نوشتها: [1] - الاسراء، 85، و در باره روح از تو می ‌پرسند، بگو: "روح از [سنخ‌] فرمان پروردگار من است، و به شما از دانش جز اندکی داده نشده است". [2] - الانبیاء، 30. [3] - نور، 45. [4] - طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ پنجم، 1417 ق ، ج 14، ص 279. [5] - الحج، 5. [6] - مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ اول، 1374 ش ، ج 14 ، ص 23 ؛ طباطبائی ، محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القرآن ، همان ، ج 8 ، ص 21. [7] - الصافات، 11. [8] - الانعام، 2. [9] - السجده، 7. [10] - طباطبائی ، محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القرآن ، ج 12 ، ص 151. [11] - الحجر، 26. [12] - الحجر ، 28. [13] - الحجر، 33. [14] - الرحمن، 14. [15] - مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، همان، ج 5 ، ص 148. [16] - المیزان، همان، ج 12، ص 151. به نقل از : طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسرو - تهران، چاپ سوم، 1372 ش ، ج 16 ، ص 517. [17] - الفرقان، 54. [18] - سجده، 7 و 8. [19] - المرسلات، 20. [20] - الطارق، 5 و 6 و 7. [21] - المیزان فی تفسیر القرآن، همان، ج 15، ص 229 ؛ تفسیر نمونه، همان، ج 15، ص 126 و ج 14، ص 508 و 509. [22] - علامه مجلسی، بحار الأنوار، 110 جلد، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجری قمری ، ج 35 ، ص 360 الی 363 ، جمعا 6 حدیث. [23] - قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، انتشارات اسوه ، ص 86. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
تمام موجودات محسوس هستی ریشه ماده اولیه واحدی به نام " آب" دارند. در این میان انسان این گل سرسبد جهان هستی نیز هم از آب تکوّن یافته است. آب نطفه ماده اولیه خلقت انسان است و از طرفی 80 % از کلّ بدن انسان را نیز آب تشکیل می دهد، که این مطلب هم در قرآن و روایات و هم در علم روز به اثبات رسیده است. البته اولین انسان که حضرت آدم و حوّاء باشند به تصریح قرآن از خاک آفریند.
پاسخ تفصیلی:
از نظر اسلام انسان موجودی والا و ارجمند و دارای کرامتی عظیم است و این کرامت و ارزش الهی انسان به خاطر تن مادی او نیست، بلکه به خاطر ارزش و جایگاهی است که در نظام هستی بر اساس روح الهی خویش دارا ست. انسان از دو جنبه روح و جسم برخوردار است. روحی که کیفیّت و چگونگی آن بر انسان نامعلوم و کاملاً مخفی است، چنان که خدا می فرماید: "وَ یَسْئَلُونَکَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّی وَ ما أُوتیتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلاَّ قَلیلا". [1] قرآن با این بیان عجز انسان را در شناخت روح به وضوح بیان می دارد، ولی در مورد ماده اولیه جسم انسان این گونه نبوده. خدا در قرآن و معصومین در احادیث رسیده و یا ادعیه منقوله با بیانات متفاوت، ماده اولیه آن را به روشنی بیان داشته اند. البته این بحث دامنه زیادی دارد. توضیح کامل آن در حد کتاب مفصلی می تواند باشد که ما ذیلاً به اجمالی از آن تفصیل بسنده خواهیم نمود.
قرآن و ماده خلقت تمام موجوادات
در این که ماده خلقت تمام موجودات هستی از چیست، قرآن به صراحت اعلام می دارد که همه از آب آفریده شده اند. چنان که می فرماید: "و هر موجود زنده ای را از آب آفریدیم". [2] نیز فرمود: "و خداوند هر جنبندهای را از آبی آفرید". [3] البته منظور از تمام موجودات تنها موجودات مادی و محسوس اند نه موجوداتی؛ مانند ملائکه و ... . [4] و چون انسان نیز جزو موجودات زنده هستی است، پس او نیز از آب آفریده شده است.
قرآن و ماده خلقت انسان
از آن جهت که انسان گل سرسبد خلقت است، در ماده حیاتی او بالخصوص آیاتی وارد شده است:
الف. ماده خلقت انسان اولیه
در مورد ماده خلقت اولین انسان (حضرت آدم و حوّاء)، در ظاهر تعبیرات قرآن اختلاف هایی وجود دارد و قرآن تعبیر واحدی در مورد آن به کار نبرده است که ذیلا به آنها می پردازیم.
1. خاک
قرآن می فرماید ما آدم و حوّاء را از خاک آفریدیم . "ای مردم! اگر نسبت به رستاخیز شک دارید، (به این نکته توجّه کنید که:) ما شما را از خاک آفریدیم، سپس از نطفه، و بعد از خون بسته شده، سپس از "مضغه" [چیزی شبیه گوشت جویده شده]، که بعضی دارای شکل و خلقت است و بعضی بدون شکل تا برای شما روشن سازیم (که بر هر چیز قادریم)"!. [5] این آیه با اشاره به امکان معاد این گونه استدلال نموده است که: "ما همانیم که شما را (در ابتدای خلقت) از خاک آفریدیم". هر چند در این آیه فرموده: "شما" و نفرمود: "آنها یعنی آدم و حواء را"، ولی از آن جا که خلقت همه انسان ها نیز از آن دو بزرگ وار بوده است، این تعبیر قرآن صحیح خواهد بود. [6]
2. گِل
خدا در رابطه با این که انسان از گل آفریده شده است، می فرماید: "از آنان بپرس: آیا آفرینش (و معاد) آنان سختتر است یا آفرینش فرشتگان (و آسمانها و زمین)؟! ما آنان را از گل چسبندهای آفریدیم!". [7] باز در جای دیگر می فرماید: "او کسی است که شما را از گل آفرید". [8] همچنین در آیه ای دیگر می فرماید: "او همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد". [9] توجه به این نکته لازم است که گل ماده ای است که از خاک تشکیل شده است. منظور از خلقت انسان که از گِل می باشد، اولین انسان ها یعنی حضرت آدم و حوا (ع) هستند. [10]
3. گِل متعفّن
سوّمین ماده ای که منشأ خلقت مادّی انسان شمرده شده است ( گِلِ متعفّن ) است: "وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ صَلْصالٍ مِنْ حَمَإٍ مَسْنُونٍ ما انسان را از گِل خشکیدهای (هم چون سفال) که از گِل بد بوی (تیره رنگی) گرفته شده بود آفریدیم"! [11] هر چند در این آیه انسان خاصی را خلق شده از گل متعفن ذکر ننموده است، ولی با توجه به آیات دیگر روشن می شود که منظور انسان اولیه است. چنان که فرمود: "نگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشری را از گل خشکیدهای که از گل بدبویی گرفته شده، میآفرینم". [12] که این خلقت را مربوط به دوره سجده ملائکه می نماید که معلوم است منظور آفرینش حضرت آدم و حواء (ع) است. چنان که از قول شیطان در علت عدم سجده نکردن بر حضرت آدم آورده است: "گفت: (من هرگز برای بشری که او را از گل خشکیدهای که از گل بدبویی گرفته شده است آفریدهای، سجده نخواهم کرد"! [13] و در این جا تصریح می نماید به این که بشری که از خاک آفریده شده است ( به طور مستقیم ) حضرت آدم و حواء (ع) می باشند.
4. گِل خشک
چهارمین و آخرین مادّه ای که خلقت انسان اولیه را به آن نسبت داده است گل خشک است. چنان که می فرماید: "انسان را از گِل خشکیدهای همچون سفال آفرید". [14] و روشن است که منظور خلقت حضرت آدم و حوا هستند، نه تمام انسان ها و این نسبت دادن به تمام و نوع انسان به این جهت است که بقیه از ایشان منشعب شده اند. [15]
علت اختلاف در تعبیر چیست؟
اما علت این اختلاف در تعبیر تناقض گویی قرآن نیست. چنان که شیخ طبرسی در تفسیر مجمع البیان می گوید: اصل آدم از خاک بوده، چون قرآن می فرماید: " آدم را از خاک خلق کرد"، چیزی که هست خاک مذکور را گل کرد، هم چنان که فرموده: "تو آدم را از گل آفریدی"، آن گاه آن گل را گذاشت تا متعفن شد، هم چنان که فرموده: " آدمی را از گل گندیده خلق کردم" آن گاه آن گل را گذاشت تا خشک شد: "از گل خشکیده" بنابراین، تناقضی در این تعبیرهای مختلف قرآن نیست؛ زیرا حالات مختلف مبدأ خلقت آدمی را بیان میکند". [16]
ب. ماده خلقت انسان های بعدی
در مورد منشأ پیدایش انسان های بعد از حضرت آدم و حوّاء (ع) نیز می فرماید: "او کسی است که از آب، انسانی را آفرید". [17] در آیه ای دیگر فرمود: ( همان کسی که هر چیزی را که آفریده است نیکو آفریده، و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد سپس نسل او را از عصارهای از آب ناچیز و بیقدر آفرید". [18] و در جای دیگر فرمود: "آیا شما را از آبی پست و ناچیز نیافریدیم". [19] در آیاتی دیگر نیز به این مسئله اشاره نموده و می فرماید: "پس انسان باید بنگرد که از چه چیز آفریده شده؟ از آبی جهنده (مختلط از زوجین) آفریده شده است. که از میان صلب (مرد) و استخوانهای سینه (زن) بیرون می آید". [20] پس قرآن با آیات خویش به روشنی بیان می کند که؛ اولاً: تمام موجودات محسوس از آب خلق شده اند و ثانیاً: انسان اولیه از خاک و گِل آفریده شده است و بقیه انسان ها نیز از آب (نطفه) آفریده شده اند، ولی منظور از این آب چه آبی است ؟ که در ادامه باید به آن بپردازیم.
منظور از آبی که ماده حیاتی انسان شمرده شده است
منظور از این آبی که قرآن آن را منشأ خلقت انسان معرفی نموده است، سه چیز می تواند باشد. یکی: آب معمولی که از اکسیژن و هیدروژن تشکیل یافته است. دیگری: آب نطفه و منی انسان. سوم : منظور هر دو باشد؛ چرا که 80 % کلّ بدن انسان را آب تشکیل می دهد و همو به توسط آب منی تکوّن یافته است. [21]
ماده خلقت انسان در روایات
آب نطفه
چنان که در روایاتی در رابطه با آیه 54 از سوره فرقان که قبلا بحث شد، آمده است که منظور از آب در این آیه، آب نطفه است. [22]
یَا مَنْ "خَلَقَ مِنَ الْمَاءِ بَشَرا ". این جمله قسمتی از جمله 84 دعای شریف جوشن کبیر است که در واقع برگرفته از قسمتی از آیه شریفه 54 سوره فرقان است. پس بنابراین منظور از این دعا نیز با توجه به تفاسیری که ذیل این آیه و آیات مشابه قبلا گذشت و تایید روایات موجود که در چند سطر قبل بیان گردید، روشن می شود منظور از این آبی که در این دعا وارد شده است، آب نطفه است.
توضیحی مختصر در مورد دعای شریف جوشن کبیر
از امام زین العابدین و ایشان از پدر بزرگوارش امام حسین و ایشان از رسول اکرم (ص) نقل کرده اند که این دعا را حضرت جبرئیل (ع) برای پیامبر گرامی (ص) آورد. پیامبر گرامی (ص) در یکی از غزوات جوشن و لباس نظامی بسیار سنگینی پوشیده بود که بدن مبارک آن حضرت را به درد آورده بود. حضرت جبرائیل نازل گشته و عرض نمود: یا محمد پروردگارت تو را سلام می رساند و م یفرماید این جوشن را از تن آر و بخوان این دعا را که او امان است از برای تو و امت تو". [23]
نتیجه:
جمله ای که در دعای شریف جوشن کبیر آمده است، در واقع برگرفته از آیه 54 از سوره فرقان است و با آیات دیگر قرآن و روایات و علم روز کاملا همخوانی داشته و منظور از آبی که در آن ماده اولیه خلقت انسان معرفی شده است، آب نطفه است.
پی نوشتها:
[1] - الاسراء، 85، و در باره روح از تو می پرسند، بگو: "روح از [سنخ] فرمان پروردگار من است، و به شما از دانش جز اندکی داده نشده است".
[2] - الانبیاء، 30.
[3] - نور، 45.
[4] - طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم - قم، چاپ پنجم، 1417 ق ، ج 14، ص 279.
[5] - الحج، 5.
[6] - مکارم شیرازی ناصر، تفسیر نمونه، دار الکتب الإسلامیة - تهران، چاپ اول، 1374 ش ، ج 14 ، ص 23 ؛ طباطبائی ، محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القرآن ، همان ، ج 8 ، ص 21.
[7] - الصافات، 11.
[8] - الانعام، 2.
[9] - السجده، 7.
[10] - طباطبائی ، محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القرآن ، ج 12 ، ص 151.
[11] - الحجر، 26.
[12] - الحجر ، 28.
[13] - الحجر، 33.
[14] - الرحمن، 14.
[15] - مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، همان، ج 5 ، ص 148.
[16] - المیزان، همان، ج 12، ص 151. به نقل از : طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، انتشارات ناصر خسرو - تهران، چاپ سوم، 1372 ش ، ج 16 ، ص 517.
[17] - الفرقان، 54.
[18] - سجده، 7 و 8.
[19] - المرسلات، 20.
[20] - الطارق، 5 و 6 و 7.
[21] - المیزان فی تفسیر القرآن، همان، ج 15، ص 229 ؛ تفسیر نمونه، همان، ج 15، ص 126 و ج 14، ص 508 و 509.
[22] - علامه مجلسی، بحار الأنوار، 110 جلد، مؤسسة الوفاء بیروت - لبنان، 1404 هجری قمری ، ج 35 ، ص 360 الی 363 ، جمعا 6 حدیث.
[23] - قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، انتشارات اسوه ، ص 86.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] چرا در بند 85 دعای جوشن کبیر گفته شده انسان از آب آفریده شده است؟
- [سایر] چرا در بند 85 دعای جوشن کبیر گفته شده انسان از آب آفریده شده است؟
- [سایر] آیا دعای جوشن کبیر نشان دهنده توحید صفاتی است؟
- [سایر] آیا هرچیزی از آب آفریده شده است؟
- [سایر] چرا خدا بعضی از انسان ها را بدبخت آفریده؟
- [سایر] اینکه گفته شده انسان از خاک آفریده شده آیا منظور حضرت آدم است یا اینکه ما نیز از خاک آفریده شده ایم؟
- [سایر] چرا خداوند چیزهایی آفریده که برای انسان خطرناک است ؟
- [سایر] قبل از این که انسان آفریده شود در دنیا چه بود و خدا چه می کرد؟
- [سایر] چرا خداوند انسان ها را متفاوت آفریده و آیا این تفاوت ها ظلم نیست؟
- [سایر] چرا خداوند انسان ها را متفاوت آفریده و آیا این تفاوت ها ظلم نیست ؟
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر در صورت یا دستها بریدگی یا زخم است که خون آن بند نمیآید و آب برای آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید، بعد به دستوری که گفته شد وضوی ارتماسی بگیرد. شرط هفتم آن که وقت برای وضو و نماز کافی باشد.
- [آیت الله سبحانی] اگر در صورت یا دست ها بریدگی یا زخمی است که خون آن بند نمی آید و آب برای آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جاری فرو ببرد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید، بعد به شیوه ای که در وضوی ارتماسی گفته شد، وضو بگیرد. شرط هفتم آنکه وقت برای وضو و نماز کافی باشد.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] اگر در صورت یا دستها بریدگی یا زخمی است که خون آن بند نمی آید و آب برای آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید، بعد به دستوری که گفته شد وضوی ارتماسی بگیرد. شرط هفتم: وقت برای نماز و وضو کافی باشد.
- [امام خمینی] اگر در صورت یا دستها بریدگی یا زخمی است که خون آن بند نمیآید و آب برای آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید، بعد به دستوری که گفته شد وضوی ارتماسی بگیرد. شرط هفتم: آن که وقت برای وضو و نماز کافی باشد.
- [آیت الله اردبیلی] اگر بریدگی یا زخمی در صورت یا دست باشد که خون آن بند نمیآید و آب برای آن ضرر نداشته باشد، باید آن را در آب کُر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید و بعد به دستوری که گفته شد، وضوی ارتماسی بگیرد. * شرط هفتم:وقت برای وضو و نماز کافی باشد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر در صورت یا دستها بریدگی یا زخمی است که خون آن بند نمی آید ، و آب برای آن ضرر ندارد ، باید در آب کر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید ، و انگشت خود را روی زخم یا بریدگی در زیر آب از بالا به پائین بکشد تا آب بر آن جاری شود . شرط هفتم – آنکه وقت برای وضو و نماز کافی باشد .
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه در صورت یا دستها بریدگی است که خون آن بند نمی آید و آب برای آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جاری فرو برد، یا زیر شیر آب بگیرد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید و بعد به دستوری که قبلاً گفته شد وضوی ارتماسی بگیرد، اما اگر آب ضرر دارد باید به دستور وضوی جبیره که بعداً می آید، عمل کند.
- [آیت الله شبیری زنجانی] اگر در صورت یا دستها بریدگی یا زخمیست که خون آن به طور کامل بند نمیآید و آب برای آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید، بعد به دستوری که گفته شد وضوی ارتماسی بگیرد.
- [آیت الله مظاهری] اگر در صورت یا دستها بریدگی یا زخمی است که خون آن بند نمیآید و آب برای آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید بعد به نیّت وضوی ارتماسی بیرون بیاورد. شرط هفتم: وقت برای وضو و نماز کافی باشد.
- [آیت الله بروجردی] اگر در صورت یا دستها بریدگی یا زخمیست که خون آن بند نمیآید و آب برای آن ضرر ندارد، باید در آب کر یا جاری فرو برد و قدری فشار دهد که خون بند بیاید، بعد به دستوری که گفته شد وضوی ارتماسی بگیرد.