شرح پرسش: برای فردی که فرضاً دانشمند و عالم است، آیا غیر اخلاقی نیست که خود را به همین عنوان (دانشمند بودن یا عالم بودن) معرفی کند؟ به عنوان مثال: یک آیت الله در معرفی خویش عنوان کند، من آیت الله هستم، یا یک روحانی عنوان کند من حجة الاسلام هستم و ...آیا امامان (ع) در معرفی نمودن خویش خود را امام می نامیدند؟ آیا معرفی نمودن به این طرق مذکور صفت خودبینی و تکبر را به ذهن متبادر نمی سازد؟ پاسخ اجمالی: تواضع یکی از صفات بسیار پسندیده است که موجب رشد انسان می شود. در مقابل تکبر و خود بزرگ بینی بسیار مذموم و ناپسند است. تکبر یعنی این که انسان خود را بیشتر و بزرگ تر از آنچه که هست در مقابل دیگران وانمود کند. بنابراین، اگر انسانی خود را در حد واقعیت معرفی کند تکبر نورزیده، بلکه تنها تواضع را ترک کرده است. در بسیاری از موارد بر علما و دانشمندان و متخصصان لازم است که خود را به مردم معرفی کنند تا مردم با توانایی های آنان آشنا شوند و بتوانند به کمک آنان مشکلات خود را حل نمایند. در مورد پیامبران چون مسئله بسیار مهم و حیاتی بوده است. آنان از طرف خداوند مأمور بودند که خود را به جامعه معرفی کنند، و برای اثبات ادعای نبوت خود معجزه داشته باشند. همچنین امامان معصوم (ع) با این که از طرف پیامبر اکرم (ص) و امام قبل از خود به مردم معرفی می شدند، اما در بسیاری از موارد که به جهت ضرورت هایی خود آنان شخصاً به معرفی خود و سوابق و توانایی های خود می پرداختند و خود را به عنوان امام و رهبر جامعه معرفی می کردند. پاسخ تفصیلی: تواضع و فرو تنی یکی از صفات بسیار پسندیده است که موجب رشد و ارتقای انسان می شود. امام جعفر صادق (ع) فرمود: "کسی که برای خدا تواضع کند خداوند مقام او را بالا می برد".[1] انسان های بزرگ معمولاً نا شناخته اند؛ زیرا شخصیت و توانایی های خود را کتمان می کنند و گاه حتی بعد از مرگ نیز جز تعدادی اندک، کسی آنان را نمی شناسد. در مقابل تکبر و خود بزرگ بینی بسیار مذموم و ناپسند است. امام علی در این باره (ع) فرمود: "کسی که بر مردم تکبر کند خداوند او را ذلیل می گرداند".[2] تکبر یعنی این که انسان خود را بیشتر و بزرگ تر از آنچه که هست معرفی کند و انتظار داشته باشد دیگران بیش از مقام او به او احترام بگذارند. بنابراین، اگر انسانی خود را در حد واقعیت معرفی کند تکبر نورزیده، بلکه تنها تواضع را ترک کرده است. البته، در بسیاری از موارد بر علما و دانشمندان و متخصصان لازم است که خود را به مردم معرفی کنند تا مردم با توانایی های آنان آشنا شوند و بتوانند به کمک آنان مشکلات خود را حل نمایند. به عنوان مثال اگر یک پزشک متخصص و توان مند در جلو مطب خود تابلو نصب نکند و تحصیلات و تخصص خود را در آن منعکس نکند، چطور بیمارانی که محتاج به کمک او هستند می توانند او را شناخته و از او کمک بگیرند؟ در این موارد باید علما و دانشمندان و متخصصان تواضع را کنار گذاشته و خود را معرفی نمایند. چه بسا که اگر یک متخصص واقعی خود را به مردم معرفی نکند مردم در دام مدعیان دروغین گرفتار آیند. در مورد علمای اسلام عیناً این قضیه صادق است که اگر مردم عالمان واقعی را نشناسند و در مسائل دین خود به آنها مراجعه نکنند ممکن است در دام مدعیان دین بیفتند و گمراه شوند. بنابراین، باید دانشمندان و علما و متخصصان واقعی را تشویق و ترغیب کرد تا خود را به جامعه معرفی کنند تا مردم آنها را بشناسد و در دام درغگویان گرفتار نشوند. البته نمی توان انکار که اگر معرفی دانشمندان و علما و متخصصان واقعی توسط خود آنها نباشد، بلکه نهاد های دیگری متکفل این کار باشند زمینه بسیاری از اتهامات بر طرف خواهد شد. در مورد پیامبران چون مسئله بسیار مهم و حیاتی بوده است. آنان از طرف خداوند مأمور بودند که خود را به جامعه معرفی کنند، و برای اثبات ادعای نبوت خود معجزه داشته باشند تا مردم به واسطه معجزه بتوانند پیامبران واقعی را از مدعیان نبوت تشخیص دهند. همچنین امامان معصوم (ع) با این که از طرف پیامبر اکرم (ص) و امام قبل از خود به مردم معرفی می شدند، اما در بسیاری از موارد که افراد مدعی قد علم می کردند خود آنان شخصاً به معرفی خود و سوابق و توانایی های خود می پرداختند تا حجت را بر مردم تمام کرده و وظیفه خود را در حمایت و اطاعت از امام خود انجام دهند. امام علی (ع) در معرفی خود چنین می فرماید:" من وصی پیامبر شما ، خلیفه او ، امام متقین و مؤمنین و امیر و مولای آنانم ...".[3] پی نوشتها: [1]. کلینی، الکافی، ج 2، ص 122، ح 3، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365، "قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ وَ مَنْ تَکَبَّرَ وَضَعَهُ اللَّهُ". [2]. الکافی، ج 8، ص18 ، ح 4، "قَالَ علی (ع): َ مَنْ تَکَبَّرَ عَلَی النَّاسِ ذَلَّ". [3] ابن شاذان قمی، مئة منقبة، ص 59، چاپ مدرسه امام مهدی، قم، 1407، المنقبة الثانیة و الثلاثون: "أمیر المؤمنین ع قال و الله لقد خلفنی رسول الله ص فی أمته فأنا حجة الله علیهم بعد نبیه و إن ولایتی لتلزم أهل السماء کما تلزم أهل الأرض و إن الملائکة لتتذاکر فضلی و ذلک تسبیحها عند الله أیها الناس اتبعونی أهدکم سبیل الرشاد لا تأخذوا یمینا و شمالا فتضلوا أنا وصی نبیکم و خلیفته و إمام المتقین و المؤمنین و أمیرهم و مولاهم و أنا قائد شیعتی إلی الجنة". منبع: www.islamquest.net
شرح پرسش:
برای فردی که فرضاً دانشمند و عالم است، آیا غیر اخلاقی نیست که خود را به همین عنوان (دانشمند بودن یا عالم بودن) معرفی کند؟ به عنوان مثال: یک آیت الله در معرفی خویش عنوان کند، من آیت الله هستم، یا یک روحانی عنوان کند من حجة الاسلام هستم و ...آیا امامان (ع) در معرفی نمودن خویش خود را امام می نامیدند؟ آیا معرفی نمودن به این طرق مذکور صفت خودبینی و تکبر را به ذهن متبادر نمی سازد؟
پاسخ اجمالی:
تواضع یکی از صفات بسیار پسندیده است که موجب رشد انسان می شود. در مقابل تکبر و خود بزرگ بینی بسیار مذموم و ناپسند است. تکبر یعنی این که انسان خود را بیشتر و بزرگ تر از آنچه که هست در مقابل دیگران وانمود کند. بنابراین، اگر انسانی خود را در حد واقعیت معرفی کند تکبر نورزیده، بلکه تنها تواضع را ترک کرده است. در بسیاری از موارد بر علما و دانشمندان و متخصصان لازم است که خود را به مردم معرفی کنند تا مردم با توانایی های آنان آشنا شوند و بتوانند به کمک آنان مشکلات خود را حل نمایند.
در مورد پیامبران چون مسئله بسیار مهم و حیاتی بوده است. آنان از طرف خداوند مأمور بودند که خود را به جامعه معرفی کنند، و برای اثبات ادعای نبوت خود معجزه داشته باشند. همچنین امامان معصوم (ع) با این که از طرف پیامبر اکرم (ص) و امام قبل از خود به مردم معرفی می شدند، اما در بسیاری از موارد که به جهت ضرورت هایی خود آنان شخصاً به معرفی خود و سوابق و توانایی های خود می پرداختند و خود را به عنوان امام و رهبر جامعه معرفی می کردند.
پاسخ تفصیلی:
تواضع و فرو تنی یکی از صفات بسیار پسندیده است که موجب رشد و ارتقای انسان می شود. امام جعفر صادق (ع) فرمود: "کسی که برای خدا تواضع کند خداوند مقام او را بالا می برد".[1] انسان های بزرگ معمولاً نا شناخته اند؛ زیرا شخصیت و توانایی های خود را کتمان می کنند و گاه حتی بعد از مرگ نیز جز تعدادی اندک، کسی آنان را نمی شناسد.
در مقابل تکبر و خود بزرگ بینی بسیار مذموم و ناپسند است. امام علی در این باره (ع) فرمود: "کسی که بر مردم تکبر کند خداوند او را ذلیل می گرداند".[2] تکبر یعنی این که انسان خود را بیشتر و بزرگ تر از آنچه که هست معرفی کند و انتظار داشته باشد دیگران بیش از مقام او به او احترام بگذارند. بنابراین، اگر انسانی خود را در حد واقعیت معرفی کند تکبر نورزیده، بلکه تنها تواضع را ترک کرده است.
البته، در بسیاری از موارد بر علما و دانشمندان و متخصصان لازم است که خود را به مردم معرفی کنند تا مردم با توانایی های آنان آشنا شوند و بتوانند به کمک آنان مشکلات خود را حل نمایند. به عنوان مثال اگر یک پزشک متخصص و توان مند در جلو مطب خود تابلو نصب نکند و تحصیلات و تخصص خود را در آن منعکس نکند، چطور بیمارانی که محتاج به کمک او هستند می توانند او را شناخته و از او کمک بگیرند؟ در این موارد باید علما و دانشمندان و متخصصان تواضع را کنار گذاشته و خود را معرفی نمایند. چه بسا که اگر یک متخصص واقعی خود را به مردم معرفی نکند مردم در دام مدعیان دروغین گرفتار آیند. در مورد علمای اسلام عیناً این قضیه صادق است که اگر مردم عالمان واقعی را نشناسند و در مسائل دین خود به آنها مراجعه نکنند ممکن است در دام مدعیان دین بیفتند و گمراه شوند. بنابراین، باید دانشمندان و علما و متخصصان واقعی را تشویق و ترغیب کرد تا خود را به جامعه معرفی کنند تا مردم آنها را بشناسد و در دام درغگویان گرفتار نشوند. البته نمی توان انکار که اگر معرفی دانشمندان و علما و متخصصان واقعی توسط خود آنها نباشد، بلکه نهاد های دیگری متکفل این کار باشند زمینه بسیاری از اتهامات بر طرف خواهد شد.
در مورد پیامبران چون مسئله بسیار مهم و حیاتی بوده است. آنان از طرف خداوند مأمور بودند که خود را به جامعه معرفی کنند، و برای اثبات ادعای نبوت خود معجزه داشته باشند تا مردم به واسطه معجزه بتوانند پیامبران واقعی را از مدعیان نبوت تشخیص دهند. همچنین امامان معصوم (ع) با این که از طرف پیامبر اکرم (ص) و امام قبل از خود به مردم معرفی می شدند، اما در بسیاری از موارد که افراد مدعی قد علم می کردند خود آنان شخصاً به معرفی خود و سوابق و توانایی های خود می پرداختند تا حجت را بر مردم تمام کرده و وظیفه خود را در حمایت و اطاعت از امام خود انجام دهند. امام علی (ع) در معرفی خود چنین می فرماید:" من وصی پیامبر شما ، خلیفه او ، امام متقین و مؤمنین و امیر و مولای آنانم ...".[3]
پی نوشتها:
[1]. کلینی، الکافی، ج 2، ص 122، ح 3، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1365، "قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ (ع): مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ وَ مَنْ تَکَبَّرَ وَضَعَهُ اللَّهُ".
[2]. الکافی، ج 8، ص18 ، ح 4، "قَالَ علی (ع): َ مَنْ تَکَبَّرَ عَلَی النَّاسِ ذَلَّ".
[3] ابن شاذان قمی، مئة منقبة، ص 59، چاپ مدرسه امام مهدی، قم، 1407، المنقبة الثانیة و الثلاثون: "أمیر المؤمنین ع قال و الله لقد خلفنی رسول الله ص فی أمته فأنا حجة الله علیهم بعد نبیه و إن ولایتی لتلزم أهل السماء کما تلزم أهل الأرض و إن الملائکة لتتذاکر فضلی و ذلک تسبیحها عند الله أیها الناس اتبعونی أهدکم سبیل الرشاد لا تأخذوا یمینا و شمالا فتضلوا أنا وصی نبیکم و خلیفته و إمام المتقین و المؤمنین و أمیرهم و مولاهم و أنا قائد شیعتی إلی الجنة".
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] برای فردی که فرضاً دانشمند و عالم است، آیا غیر اخلاقی نیست که خود را به همین عنوان (دانشمند بودن یا عالم بودن) معرفی کند؟ به عنوان مثال: یک آیت الله در معرفی خویش عنوان کند، من آیت الله هستم، یا یک روحانی عنوان کند من حجة الاسلام هستم و ...آیا امامان (ع) در معرفی نمودن خویش خود را امام می نامیدند؟ آیا معرفی نمودن به این طرق مذکور صفت خودبینی و تکبر را به ذهن متبادر نمی سازد؟
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که در گذشته حج واجبش را انجام داده و بنا دارد حج مستحبی بجا اورد ولی از روی نااگاهی و یا فراموشی در نیت احرام عمره می گوید احرام عمره تمتع از حج تمتع از حجه الاسلام می بندم قربه الی الله ایا اوردن و در نیت داشتن حجه الاسلام در حالی که حج مستحبی است اشکال دارد یا خیر
- [آیت الله مکارم شیرازی] آیا انجام حجی که به وسیله نذر واجب شده کفایت از حجة الاسلام می کند؟
- [سایر] سلام بر شما.آیا مقام حجت الاسلام با آیت الله فرق میکند یا بر حسب احترام به کسی این القاب را نسبت میدهند؟آیت العظمی چطور؟مثلا من خیلی جاها شنیده ام که به آقای هاشمی میگویند حجت الاسلام و در برخی دیگر جاهای دیگر آیت الله میگویند.با تشکر
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] شرکتی شخصی را با تمام مخارج به حج میبرد، آیا مجزی از حجة الاسلام است؟
- [آیت الله سیستانی] اگر شخصی ناقص العضو باشد، آیا می توان او را برای حجة الاسلام و جز آن نایب گرفت؟
- [آیت الله سبحانی] در حج نیابتی غیر ازنیت نیابت، تعیین نوع حج مثل حجة الاسلام یا حج مستحبی لازم است؟
- [سایر] انتخاب حضرت آیت الله خامنه ای در میان این همه نایب عام به عنوان رهبر مورد تأیید کدام یکی از علما بوده است؟
- [سایر] سلام.برخی از علما رهبری شورایی را شرعی نمی دانند.آیا این نظر درست است یا خیر اگر درست است چرا آیت الله خامنه ای رهبری شورایی را قبول داشتند؟
- [آیت الله اردبیلی] آیا کسی که با قرض کردن حج به جا میآورد، کفایت از حَجّة الاسلام میکند یا خیر؟
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . مسلمانان باید در مورد اشخاص مجهول که ملبس به لباس علما و طلاب هستند تحقیق نمایند اگر به مقامی دیگر غیر از مقام علما و مجتهدین که نواب حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه می باشند ارتباط داشته باشند از آنها کناره گرفته و از ضلالت و اضلال آن ها بپرهیزند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] کسی که خمس یا زکاه بدهکار است و حجه الاسلام بر او واجب است و قرض هم دارد؛ اگر بمیرد و مال او برای همه آنها کافی نباشد؛ چنانچه مالی که خمس و زکاه آن واجب شده از بین نرفته باشد؛ باید خمس و زکاه را بدهند و بقیه مال او را بر حج و قرض قسمت نمایند و اگر مالی که خمس و زکاه آن واجب شده از بین رفته باشد؛ باید مال او را به خمس و زکاه و قرض و حج قسمت نمایند.
- [آیت الله سیستانی] کسی که خمس یا زکات بدهکار است ، و حجة الإسلام بر او واجب است و قرض هم دارد ، اگر بمیرد و مال او برای همه آنها کافی نباشد ، چنانچه مالی که خمس و زکات آن واجب شده از بین نرفته باشد ، باید خمس یا زکات را بدهند و بقیه مال او را صرف ادای قرضش نمایند ، و اگر مالی که خمس و زکات آن واجب شده از بین رفته باشد ، باید مال او را صرف ادای قرضش بنمایند ، و در صورتی که چیزی باقی باشد صرف حج کنند ، و اگر چیزی زیاد آمد به خمس و زکات قسمت نمایند .
- [آیت الله خوئی] کسی که خمس یا زکات بدهکار است و حجة الاسلام بر او واجب است و قرض هم دارد، اگر بمیرد و مال او برای هم آنها کافی نباشد چنانچه مالی که خمس و زکات آن واجب شده از بین نرفته باشد، باید خمس یا زکات را بدهند و بقی مال او را بر حج و قرض قسمت نمایند، و اگر مالی که خمس و زکات آن واجب شده از بین رفته باشد باید مال او را صرف حج بنمایند و درصورتی که چیزی باقی باشد به خمس و زکات و قرض قسمت نمایند.
- [آیت الله وحید خراسانی] کسی که خمس یا زکات بدهکار است و حجه الاسلام بر او واجب است و قرض هم دارد اگر بمیرد و مال او برای همه انها کافی نباشد چنانچه مالی که خمس و زکات به ان تعلق گرفته از بین نرفته باشد باید خمس یا زکات را بدهند و بقیه مال او را بر حج و قرض قسمت نمایند و اگر مالی که خمس و زکات ان واجب شده از بین رفته باشد در صورتی که صروره باشد یعنی اولین مرتبه رفتن او به حج باشد و در راه حج قبل از احرام مرده باشد باید مال او را صرف حج بنمایند و اگر چیزی باقی ماند بر خمس و زکات و قرض به نسبت قسمت نمایند و در غیر این صورت حج بر خمس و زکات مقدم است ولی تقدم ان بر قرض محل اشکال است
- [امام خمینی] خوب است به امید آنکه مطلوب پروردگار باشد قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر آنکه قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا می روند و نیز جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آنکه لحد را بپوشانند دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزد یک گوش او ببرند و به شدت حرکت دهند و سه مرتبه بگویند : "اسمع افهم یا فلان بن فلان". و بجای فلان، اسم میت و پدرش را بگویند. مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است، سه مرتبه بگویند: "اسمع افهم یا محمد بن علی". پس از آن بگویند: "هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهادة ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه و آله عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المؤمنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القائم الحجة المهدی صلوات الله علیهم ائمة المؤمنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ائمتک ائمة هدی بک ابرار یا فلان بن فلان" و بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. و بعد بگوید: "اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سالاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ائمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه و آله نبیی و الاسلام دینی و القرآن کتابی و الکعبة قبلتی و امیر المؤمنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجة المنتظر امامی هؤلاء صلوات الله علیهم اجمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی بهم اتولی و من اعدائهم اتبرا فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان" بجای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید. بعد بگوید: "ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمد صلی الله علیه و آله نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الائمة الاثنی عشر نعم الائمة و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه و آله حق و ان الموت حق و سؤال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنة حق و النار حق و ان الساعة آتیة لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور" پس بگوید: "ا فهمت یا فلان" و بجای فلان اسم میت را بگوید.پس از آن بگوید: "ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیائک فی مستقر من رحمته" پس بگوید: "اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک".
- [آیت الله وحید خراسانی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند مگر ان که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد مثل ان که مردمان خوب در ان جا دفن شده باشند یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به ان جا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند و نیز مستحب است جنازه را به ارامی از تابوت بگیرند و وارد قبر نمایند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از ان که میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از ان که لحد را بپوشانند کسی دست راست را به شانه راست میت بزند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارد و دهان را نزدیک گوش او ببرد و به شدت حرکتش دهد و سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگوید اسمع افهم یا محمد بن علی پس از ان بگوید هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهاده ان لا اله الا الله وحده لا شریک له و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المومنین و سید الوصیین و امام افترض الله طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القایم الحجه المهدی صلوات الله علیهم ایمه المومنین و حجج الله علی الخلق اجمعین و ایمتک ایمه هدی ابرار یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید اذا اتاک الملکان المقربان رسولین من عند الله تبارک و تعالی و سیلاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن ایمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما الله ربی و محمد صلی الله علیه واله وسلم نبیی و الاسلام دینی و القران کتابی و الکعبه قبلتی و امیر المومنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجه المنتظر امامی هولاء صلوات الله علیهم ایمتی و سادتی و قادتی و شفعایی بهم اتولی و من اعدایهم اتبرء فی الدنیا و الاخره ثم اعلم یا فلان بن فلان و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید ان الله تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمدا صلی الله علیه واله وسلم نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الایمه الاثنی عشر نعم الایمه و ان ما جاء به محمد صلی الله علیه واله وسلم حق و ان الموت حق و سوال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعه اتیه لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور پس بگوید افهمت یافلان و به جای فلان اسم میت را بگوید و پس از ان بگوید ثبتک الله بالقول الثابت و هداک الله الی صراط مستقیم عرف الله بینک و بین اولیایک فی مستقر من رحمته پس بگوید اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک
- [آیت الله مکارم شیرازی] مساله 588 _مستحب است به امید این که مطلوب پروردگار باشد امور زیر را در دفن میت رعایت کنند: 1: قبر را به اندازه قامت انسان متوسط گود کنند. 2: میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر، از جهتی بهتر باشد، مثل این که افراد خوب در آنجا دفن شده اند، یا مردم برای فاتحه بیشتر به آنجا می روند. 3: هنگام دفن، جنازه را در چند قدمی قبر بر زمین بگذارند و تا سه مرتبه، کم کم نزدیک ببرند و در مرتبه چهارم وارد قبر کنند. 4: اگر میت مرد است او را از طرف سر وارد قبر کنند و اگر زن است از طرف عرض بدن و به هنگام وارد کردن او پارچه ای روی قبر بگیرند. 5: جنازه را با آرامی از تابوت بردارند و با آرامی وارد قبر کنند، و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند. 6: قبر لحد داشته باشد، یعنی آن راطوری بسازند که خاک روی بدن میت نریزد،به این ترتیب که قسمت پایین قبررا باریکتر کنند و بعد از گذاشتن میت در قبر، بالای آن خشت یا آجر بچینند و یا طرف قبله قبر را کمی از پایین توسعه دهند به اندازه ای که میت در آن قرار بگیرد. 7: پشت سر میت مقداری خاک یا خشت بگذارند که وقتی او را به طرف راست می خوابانند به عقب برنگردد. 8: بعد از گذاشتن در قبر، گره کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او قرار دهند. 9: کسی که میت را در قبر می گذارد با طهارت و سربرهنه و پا برهنه باشد و غیر از خویشان میت، با پشت دست خاک بر قبر بریزند و بگویند: (انا لله و انا الیْه راجعون) و اگر میت زن است کسی که با او محرم است او را در قبر بگذارد و اگر محرم نباشد خویشانش او را در قبر بگذارند. 10: پیش از آن که (لحد) را بپوشانند دست راست به شانه میت بزنند و او را حرکت دهند و سه مرتبه بگویند:اسْمعْ افْهمْ یا فلان ابْن فلان (و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را ببرند) مثلاً سه مرتبه بگویند: (اسْمعْ افْهمْ یا محمد بْن علی) سپس به ترتیب زیر او را به عقاید حقه اسلامی تلقین دهند و بگویند:(هلْ انْت علی الْعهْد الذی فارقْتنا علیْه منْ شهادة انْ لا اله إلا الله وحْده لا شریک له و ان محمداً صلی الله علیْه و آله عبْده و رسوله و سید النبیین و خاتم الْمرْسلین و ان علیاً امیر الْمؤمنین و سید الْوصیین و امامٌ افْترض الله طاعته علی الْعالمین، و ان الْحسن والْحسیْن و علی بْن الْحسیْن و محمد بْن علیٍ و جعْفر بْن محمد و موسی بْن جعْفر و علی بْن موسی و محمد بْن علیٍ و علی بْن محمد و الْحسن بْن علیٍ و الْقائم الحجة الْمهْدی صلوات الله علیْهمْ ائمة الْمؤمنین و حجج الله علی الْخلْق اجْمعین، و ائمتک ائمة هدیً ابْرارٌ یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) و بعد بگویند: اذا اتاک الْملکان الْمقربان رسولیْن منْ عنْد الله تبارک و تعالی و سئلاک عنْ ربک و عنْ نبیک و عنْ دینک و عنْ کتابک و عنْ قبْلتک و عنْ ائمتک فلاْ تخفْ و لا تحْزنْ و قلْ فی جوابهما: الله ربی و محمدٌ صلی الله علیْه و آله نبیی و الاْسْلام دینی و الْقرآن کتابی و الْکعْبة قبْلتی و امیرالْمؤمنین علی بْن ابی طالب امامی و الْحسن بْن علیٍ الْمجْتبی امامی و الْحسیْن بْن علیٍ الشهید بکرْبلاء امامی و علیٌ زیْن الْعابدین امامی و محمدٌ الْباقر امامی و جعْفرٌ الصادق امامی و موسی الْکاظم امامی و علیٌ الرضا امامی و محمدٌ الْجواد امامی و علیٌ الْهادی امامی و الْحسن الْعسْکری امامی و الْحجة الْمنْتظر امامی هؤلآء صلوات الله علیْهمْ اجْمعین ائمتی و سادتی و قادتی و شفعائی، بهمْ اتولی و منْ اعْدآئهمْ اتبرء فی الدنْیا و الاْخرة، ثم اعْلم یا فلان بْن فلان (و به جای فلان بن فلان، اسم میت و پدرش را بگویند) بعد بگویند: إن الله تبارک و تعالی نعْم الرب و ان محمداً صلی الله علیْه و آله نعْم الرسول و ان علی بْن ابیطالب و اوْلاده الْمعْصومین الاْئمة الإثْنی عشر نعْم الاْئمة و أن ما جاء به محمدٌ صلی الله علیْه و آله حقٌ و أن الْموْت حقٌ و سؤال منْکر و نکیر فی الْقبْر حقٌ و الْبعْث حقٌ و النشور حقٌ و الصراط حقٌ و الْمیزان حقٌ و تطایر الْکتب حقٌ و أن الْجنة حقٌ و النار حقٌ و أن الساعة آتیةٌ لا ریْب فیها و أن الله یبْعث منْ فی الْقبور. پس بگویند: افهمْت یا فلان (و به جای فلان اسم میت را بگوید) پس از آن بگویند: ثبتک الله بالْقوْل الثابت و هداک الله الی صراط مسْتقیم عرف الله بیْنک و بیْن اولیائک فی مسْتقرٍ منْ رحْمته. پس بگویند: اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیْه و اصْعدْ بروحه الیْک و لقه منْک برْهاناً اللهم عفْوک عفْوک). 11: قبر را به صورت مربع مستطیل بسازند به اندازه چهار انگشت از زمین بلند کنند و نشانه ای روی آن بگذارند که شناخته شود و روی قبر آب بپاشند و بعد از پاشیدن آب، کسانی که حاضرند دستها را بر قبر گذارند انگشتها را باز کرده در خاک فرو برند و هفت مرتبه سوره (إنا انزلناه) بخوانند وبرای میت طلب آمرزش کنند. 12: :این دعا را بعد از آن بخوانند: (اللهم جاف الاْرْض عنْ جنْبیه و اصْعدْ الیْک روحه و لقه منْک رضْواناً و اسْکنْ قبْره منْ رحْمتک ما تغْنیه به عنْ رحْمة منْ سواک). و سزاوار است چنانچه میت زن باشد ضمیرها و اسماء را به صورت مؤنث ذکر کند.
- [آیت الله میرزا جواد تبریزی] مستحب است قبر را به اندازه قد انسان متوسط؛ گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند؛ مگر آنکه قبرستان دورتر؛ از جهتی بهتر باشد؛ مثل آنکه مردمان خوب در آنجا دفن شده باشند؛ یا مردم برای فاتحه اهل قبور بیشتر به آنجا بروند و نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر؛ زمین بگذارند و سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعه سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پائین قبر باشد و در دفعه چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعه سوم طرف قبله قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند. و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و وارد قبر کنند و دعاهائی که دستور داده شده؛ پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آنکه میت را در لحد گذاشتند گره های کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت نگردد و پیش از آنکه لحد را پوشانند؛ دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند اسمع افهم یا فلان ابن فلان و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را بگویند؛ مثلا اگر اسم او محمد و اسم پدرش علی است سه مرتبه بگویند اسمع افهم یا محمد بن علی؛ پس از آن بگویند: هل انت علی العهد الذی فارقتنا علیه من شهاده ان لا اله الا اللّه وحده لا شریک له و ان محمدا صلی اللّه علیه و آله عبده و رسوله و سید النبیین و خاتم المرسلین و ان علیا امیر المؤمنین و سید الوصیین و امام افترض اللّه طاعته علی العالمین و ان الحسن و الحسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و الحسن بن علی و القائم الحجه المهدی صلوات اللّه علیهم ائمه المؤمنین و حجج اللّه علی الخلق اجمعین و أئمتک أئمه هدی بک ابرار؛ یا فلان ابن فلان و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: اذا أتاک الملکان المقربان رسولین من عند اللّه تبارک و تعالی و سألاک عن ربک و عن نبیک و عن دینک و عن کتابک و عن قبلتک و عن أئمتک فلا تخف و لا تحزن و قل فی جوابهما: اللّه ربی و محمد (ص) نبیی و الاسلام دینی و القرآن کتابی و الکعبه قبلتی و امیر المؤمنین علی بن ابی طالب امامی و الحسن بن علی المجتبی امامی و الحسین بن علی الشهید بکربلا امامی و علی زین العابدین امامی و محمد الباقر امامی و جعفر الصادق امامی و موسی الکاظم امامی و علی الرضا امامی و محمد الجواد امامی و علی الهادی امامی و الحسن العسکری امامی و الحجه المنتظر امامی؛ هؤلاء صلوات اللّه علیهم أئمتی و سادتی و قادتی و شفعائی؛ به هم اتولی و من اعدائهم اتبرا فی الدنیا و الاخره. ثم اعلم یا فلان ابن فلان و به جای فلان ابن فلان اسم میت و پدرش را بگوید و بعد بگوید: ان اللّه تبارک و تعالی نعم الرب و ان محمدا (ص) نعم الرسول و ان علی بن ابی طالب و اولاده المعصومین الائمه الاثنی عشر نعم الائمه و ان ما جاء به محمد (ص) حق و ان الموت حق و سؤال منکر و نکیر فی القبر حق و البعث حق و النشور حق و الصراط حق و المیزان حق و تطایر الکتب حق و ان الجنه حق و النار حق و ان الساعه آتیه لا ریب فیها و ان اللّه یبعث من فی القبور پس بگوید: افهمت یا فلان و به جای فلان اسم میت را بگوید؛ پس از آن بگوید: ثبتک اللّه بالقول الثابت و هداک اللّه الی صراط مستقیم عرف اللّه بینک و بین اولیائک فی مستقر من رحمته پس بگوید: اللهم جاف الارض عن جنبیه و اصعد بروحه الیک و لقه منک برهانا اللهم عفوک عفوک. و اگر میت زن است تمام خطابها و ضمیرها و افعال؛ مؤنث ذکر شود.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است قبر را به اندازهی قد انسان متوسط گود کنند و میت را در نزدیکترین قبرستان دفن نمایند، مگر آن که قبرستان دورتر از جهتی بهتر باشد، مثل آن که مردمان خوب در آن جا دفن شده باشند، یا مردم برای فاتحة اهل قبور بیشتر به آن جا بروند.نیز مستحب است جنازه را در چند ذرعی قبر زمین بگذارند و تا سه مرتبه کم کم نزدیک ببرند و در هر مرتبه زمین بگذارند و بردارند و در نوبت چهارم وارد قبر کنند و اگر میت مرد است در دفعهی سوم طوری زمین بگذارند که سر او طرف پایین قبر باشد و در دفعهی چهارم از طرف سر وارد قبر نمایند و اگر زن است در دفعهی سوم طرف قبلة قبر بگذارند و به پهنا وارد قبر کنند و در موقع وارد کردن پارچه ای روی قبر بگیرند.و نیز مستحب است جنازه را به آرامی از تابوت بگیرند و واردِ قبر کنند و دعاهایی که دستور داده شده پیش از دفن و موقع دفن بخوانند و بعد از آن که میت را در لحد گذاشتند، گرههای کفن را باز کنند و صورت میت را روی خاک بگذارند و بالشی از خاک زیر سر او بسازند و پشت میت خشت خام یا کلوخی بگذارند که میت به پشت برنگردد و پیش از آن که لحد را بپوشانند، دست راست را به شانه راست میت بزنند و دست چپ را به قوّت بر شانه چپ میت بگذارند و دهان را نزدیک گوش او ببرند و به شدّت حرکتش دهند و سه مرتبه بگویند:(اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا فُلانَ بنَ فُلانْ) و به جای (فلان بن فلان) اسم میت و پدرش را بگویند، مثلاً اگر اسم او محمّد و اسم پدرش علیست سه مرتبه بگویند:(اِسْمَعْ اِفْهَمْ یا محمّد بن عَلِی).پس از آن بگویند:(هَلْ اَنْتَ عَلَی الْعَهْدِ الَّذِی فارَقْتَنا عَلَیهِ مِنْ شَهادَة اَنْ لا اِلهَ اِلا اللهُ وَحْدَهُ لا شَریکَ لَهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً صَلّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسوُلُهُ وَ سَیدُ النّبِیینَ وَ خاتَمُ الْمُرْسَلِینَ وَ اَنَّ عَلیاً اَمِیرُ الْمُؤمِنینَ وَ سَیدُ الوَصِیینَ وَ اِمامٌ اِفْتَرَضَ اللهُ طاعَتَهَ عَلَی الْعالَمینَ وَ اَنَّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَینَ وَ عَلِی بْنَ الْحُسَینِ وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ وَ موُسَی بْنَ جَعْفَرٍ وَ علی بْنَ موُسی وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِی وَ عَلِی بْنَ مُحَمّدٍ وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِی وَ الْقائِمَ الْحُجَّة الْمَهْدِی صَلَواتُ الله عَلَیهِمْ اَئِمَّة الْمُؤْمِنینَ وَ حُجَجُ اللهِ عَلَی الخَلْقِ اَجْمَعینَ وَ اَئِمَّتکَ اَئِمَّة هُدی بِکَ اَبْرارٌ یا فُلانَ بْنَ فُلان).و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید.و بعد بگوید:(اِذا اَتاکَ الْمَلَکانِ المُقَرَّبانِ رَسوُلَینِ مِنْ عِنْدِ اللهِ تَبارَکَ وَ تَعالی وَ سَئَلاکَ عَنْ رَبِّکَ و عَنْ نَبِیکَ وَ عَنْ دِینِکَ وَ عَنْ کِتابِکَ وَ عَنْ قِبْلَتِکَ وَ عَنْ اَئِمَّتِکَ فَلاْ تَخَفْ وَ لا تَحْزَنْ وَ قُلْ فِی جَوابِهِما: اللهُ رَبّی وَ مُحَمَّدٌ / نَبِیی وَ الاِْسْلامُ دِینِی وَ الْقُر آنُ کِتابِی وَ الْکَعْبَة قِبْلَتِی وَ اَمِیرُ الْمُؤمِنینَ عَلی بْنُ اَبِی طالبٍ اِمامِی وَ الْحَسَنُ بْنُ عَلی الْمُجْتَبی اِمامی وَ الْحُسَینُ بْنُ عَلِی الشَّهیدُ بِکَرْبَلا اِمامِی وَ علِی زَینُ الْعابِدینَ اِمامِی وَ مُحَمَّدٌ الْباقِرُ اِمامِی وَ جَعْفَرٌ الصّادِقُ اِمامِی وَ مُوسَی الْکاظِمُ اِمامِی وَ عَلی الرِّضا اِمامِی وَ مَحَمّدٌ الْجَوادُ اِمامِی وَ عَلِی الْهادِی اِمامِی وَ الْحَسنُ الْعَسْکَری اِمامِی وَ الْحُجَّة الْمُنْتَظَرُ اِمامِی هؤُلاءِ صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِمْ اَجْمَعینَ اَئِمَّتِی وَ سادَتِی وَ قادَتِی وَ شُفَعْایی بِهِمْ اَتَوَلَّی وَ مِنْ اَعْدائِهِمْ اَتَبَرَّءُ فِی الدُّنْیا وَ الآخِرَة، ثُمَّ اعْلَمْ یا فُلانَ بْنَ فُلان).و به جای فلان بن فلان اسم میت و پدرش را بگوید.و بعد بگوید:(اِنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی نِعْمَ الرَّبُّ وَ اَنَّ مُحَمَّداً / نِعْمَ الرَّسوُلُ وَ اَنَّ عَلِی بْنَ اَبی طالِبٍ وَ أوْلادَهُ الْمَعْصوُمینَ الاَْئِمَّة الاِْثنی عَشَرَ نِعْمَ الائَمَّة وَ اَنَّ ما جاءَ بِهِ مُحَمَّدٌ / حَقٌّ وَ اَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ وَ سُؤالَ مُنْکَرٍ وَ نَکِیرٍ فی القَبْرِ حَقُّ وَ الْبَعْثَ حَقٌ و النُشُورَ حَقٌ وَ الصِّراطَ حَقٌّ وَ الْمِیزانَ حَقٌّ وَ تَطایرَ الکُتُبِ حَقٌّ وَ اَنَّ الْجَنَّة حَقُّ وَ النّارَ حَقُّ وَ اَنَّ السّاعَة آتِیة لا رَیبَ فیها وَ اَنَّ اللهَ یبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبوُرِ).پس بگوید:(اَفَهِمْتَ یا فُلانُ) و به جای فلان اسم میت را بگوید.پس از آن بگوید:(ثَبَّتَکَ اللهُ بِالْقوُلِ الثّابِتِ و هَداکَ اللهُ اِلی صِراطٍ مُسْتَقیمٍ عَرَّفَ اللهُ بَینَکَ وَ بَینَ أَوْلِیائِکَ فِی مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِهِ).پس بگوید:(اللّهُمَّ جافِ الاَْرْضَ عَنْ جَنْبَیهِ وَ اصْعدْ بِروُحِهِ اِلَیکَ وَ لَقَِّهِ مِنْکَ بُرْهاناً اللّهُمَّ عَفْوَکَ عَفْوَک).