پاسخ اجمالی: بر اساس باور شیعه، لقب فاروق و صدیق از القابی است که رسول خدا (ص) برای علی (ع) ذکر کرده، و فاروق از ریشه "فرق" به معنای جدا کننده بین حق و باطل است و صدیق صیغه مبالغه از "صدق" به معنای بسیار راست گو می باشد. البته عده ای از اهل تسنن "بنا به استناد روایاتی به پیامبر (ص)"، این القاب را برای عمر و ابوبکر ذکر کرده اند که به عقیده امامیه این احادیث ساختگی بوده و مورد پذیرش نیست. پاسخ تفصیلی: پیش از ورود به پاسخ، یادآوری این نکته ضروری است، روایاتی که از رسول خدا (ص) در باره حضرت علی (ع) نقل شده، بسیار فراوان است و طبق گفته ابن ابی الحدید معتزلی: اسبابی که دشمنان به وسیله آن خواستند نور فضایل آن حضرت را خاموش کنند خداوند همان را علتی برای انتشار آوازه اش در شرق و غرب عالم قرار داد.[1] مخالفان علی (ع) زمانی که نتوانستند از نشر فضایل حضرت جلوگیری کنند، در صدد چاره دیگر بر آمدند و با ساختن احادیث جعلی تصمیم گرفتند که اذهان را از ایشان منصرف کنند که این کار دو نتیجه اساسی برای آنها در بر داشت: اول، کم اهمیت جلوه دادن مناقب و فضایلی که از رسول خدا (ص) در باره امام علی (ع) رسیده است، با القای این معنا که این فضایل از مختصات ایشان نبوده بلکه در باره دیگران نیز بیان شده است. دوم، شخصیت موازی و همگون ساختن، در قبال آن حضرت است. در روایات متعدد از امامیه و اهل سنت، لقب فاروق (جدا کننده حق از باطل) و صدّیق (راست گو) از القاب امام علی (ع) شمرده شده است. در آغاز به تعدادی از روایات که از طریق امامیه در این زمینه رسیده است اشاره می کنیم و سپس به بررسی روایات اهل سنت می پردازیم: الف. روایات از طریق امامیه: 1. امام علی (ع) در فرازی از حدیثی طولانی که بعد از جریان ثقیفه ایراد کرده اند، فرمودند: من راست گوی بزرگ و فرق گذارنده بین حق و باطل هستم... .[2] 2. هم چنین فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا (ص) هستم، منم صدیق اکبر و هر کس پس از من مدّعی این مقام شود دروغ گو و بهتان زننده است، من پیش از این که مردم نماز بخوانند مدت هفت سال با حضرت رسول نماز می‌خواندم.[3] 3. از ابوذر غفاری (ره) روایت شده است که وی گفت: از پیغمبر شنیدم در باره علی بن ابی طالب (ع) می‌فرمود: ای علی تو اولین کسی هستی که به من ایمان آوردی و اولین فردی خواهی بود که در روز قیامت با من مصافحه می‌کنی و تویی بزرگ ترین راست گویان، و تویی فاروق، که بین حق و باطل را از هم جدا می کنی، و تو پیشوای اهل ایمانی و ... .[4] ب. روایات از طریق اهل سنت: عقیلی از دانشمندان اهل سنت از علی (ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا (ص) هستم، منم صدیق اکبر و هر کس پس از من مدّعی این مقام شود دروغ گو و بهتان زننده است. [5] البته عده ای از اهل تسنن "با استناد به روایاتی از پیامبر (ص)"، این القاب را برای عمر و ابوبکر ذکر کرده اند که به عقیده امامیه این احادیث ساختگی بوده و مورد پذیرش نیست. علامه امینی در کتاب الغدیر می گوید: از جمله احادیث ساختگی که به عبد الله فرزند عمر نسبت می دهند این حدیث است -که ذهبی و نیز سیوطی در تاریخ الخلفاء ثبت کرده اند-: پسر عمر می‌گوید: (ابو بکر را به درستی صدیق خوانده‌اید. عمر را به درستی فاروق نامیده‌اید که چون تیر آهنی است. علامه امینی بعد از نقل این روایت و ساختگی بودن آن، روایات جعلی دیگری از او نقل کرده، سپس به نقد آن می پردازد.[6] در حدیث دیگری از ابن عباس نقل شده است: هیچ درختی در بهشت نیست، مگر روی برگ های آن نوشته شده "لا إله إلّا اللَّه، محمد رسول اللَّه، أبو بکر الصدّیق، عمر الفاروق، عثمان ذو النورین" هیچ خدایی نیست جز خدای یگانه، محمد رسول خداست، ابوبکر راست گو است، عمر فاروق است، و عثمان صاحب دو نور است. علامه امینی می فرماید: این حدیث از جعلیات علی بن جمیل رقی است و از طرق مختلف از کتب عامه کذاب بودن او به اثبات رسیده است.[7] پی نوشتها: [1]. ابن ابی الحدید، عبد الحمید، شرح نهج البلاغة، ج 4، ص 111، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 ق. [2]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج، ص 73، نشر مرتضی، مشهد، 1403 ق. [3]. شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 402، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1403 ق. [4]. شیخ طوسی، الأمالی، ص 148، انتشارات دار الثقافة، قم، 1414 ق. [5]. عقیلی، الضعفاء الکبیر، ج 5، ص 428. [6]. ر.ک: امینی، عبد الحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 10، ص 54 به بعد. [7]. همان، ج 5، ص 476 -478. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
بر اساس باور شیعه، لقب فاروق و صدیق از القابی است که رسول خدا (ص) برای علی (ع) ذکر کرده، و فاروق از ریشه "فرق" به معنای جدا کننده بین حق و باطل است و صدیق صیغه مبالغه از "صدق" به معنای بسیار راست گو می باشد. البته عده ای از اهل تسنن "بنا به استناد روایاتی به پیامبر (ص)"، این القاب را برای عمر و ابوبکر ذکر کرده اند که به عقیده امامیه این احادیث ساختگی بوده و مورد پذیرش نیست.
پاسخ تفصیلی:
پیش از ورود به پاسخ، یادآوری این نکته ضروری است، روایاتی که از رسول خدا (ص) در باره حضرت علی (ع) نقل شده، بسیار فراوان است و طبق گفته ابن ابی الحدید معتزلی: اسبابی که دشمنان به وسیله آن خواستند نور فضایل آن حضرت را خاموش کنند خداوند همان را علتی برای انتشار آوازه اش در شرق و غرب عالم قرار داد.[1]
مخالفان علی (ع) زمانی که نتوانستند از نشر فضایل حضرت جلوگیری کنند، در صدد چاره دیگر بر آمدند و با ساختن احادیث جعلی تصمیم گرفتند که اذهان را از ایشان منصرف کنند که این کار دو نتیجه اساسی برای آنها در بر داشت: اول، کم اهمیت جلوه دادن مناقب و فضایلی که از رسول خدا (ص) در باره امام علی (ع) رسیده است، با القای این معنا که این فضایل از مختصات ایشان نبوده بلکه در باره دیگران نیز بیان شده است. دوم، شخصیت موازی و همگون ساختن، در قبال آن حضرت است.
در روایات متعدد از امامیه و اهل سنت، لقب فاروق (جدا کننده حق از باطل) و صدّیق (راست گو) از القاب امام علی (ع) شمرده شده است.
در آغاز به تعدادی از روایات که از طریق امامیه در این زمینه رسیده است اشاره می کنیم و سپس به بررسی روایات اهل سنت می پردازیم:
الف. روایات از طریق امامیه:
1. امام علی (ع) در فرازی از حدیثی طولانی که بعد از جریان ثقیفه ایراد کرده اند، فرمودند: من راست گوی بزرگ و فرق گذارنده بین حق و باطل هستم... .[2]
2. هم چنین فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا (ص) هستم، منم صدیق اکبر و هر کس پس از من مدّعی این مقام شود دروغ گو و بهتان زننده است، من پیش از این که مردم نماز بخوانند مدت هفت سال با حضرت رسول نماز میخواندم.[3]
3. از ابوذر غفاری (ره) روایت شده است که وی گفت: از پیغمبر شنیدم در باره علی بن ابی طالب (ع) میفرمود: ای علی تو اولین کسی هستی که به من ایمان آوردی و اولین فردی خواهی بود که در روز قیامت با من مصافحه میکنی و تویی بزرگ ترین راست گویان، و تویی فاروق، که بین حق و باطل را از هم جدا می کنی، و تو پیشوای اهل ایمانی و ... .[4]
ب. روایات از طریق اهل سنت:
عقیلی از دانشمندان اهل سنت از علی (ع) نقل می کند که آن حضرت فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا (ص) هستم، منم صدیق اکبر و هر کس پس از من مدّعی این مقام شود دروغ گو و بهتان زننده است. [5]
البته عده ای از اهل تسنن "با استناد به روایاتی از پیامبر (ص)"، این القاب را برای عمر و ابوبکر ذکر کرده اند که به عقیده امامیه این احادیث ساختگی بوده و مورد پذیرش نیست.
علامه امینی در کتاب الغدیر می گوید: از جمله احادیث ساختگی که به عبد الله فرزند عمر نسبت می دهند این حدیث است -که ذهبی و نیز سیوطی در تاریخ الخلفاء ثبت کرده اند-: پسر عمر میگوید: (ابو بکر را به درستی صدیق خواندهاید. عمر را به درستی فاروق نامیدهاید که چون تیر آهنی است.
علامه امینی بعد از نقل این روایت و ساختگی بودن آن، روایات جعلی دیگری از او نقل کرده، سپس به نقد آن می پردازد.[6]
در حدیث دیگری از ابن عباس نقل شده است: هیچ درختی در بهشت نیست، مگر روی برگ های آن نوشته شده "لا إله إلّا اللَّه، محمد رسول اللَّه، أبو بکر الصدّیق، عمر الفاروق، عثمان ذو النورین" هیچ خدایی نیست جز خدای یگانه، محمد رسول خداست، ابوبکر راست گو است، عمر فاروق است، و عثمان صاحب دو نور است.
علامه امینی می فرماید: این حدیث از جعلیات علی بن جمیل رقی است و از طرق مختلف از کتب عامه کذاب بودن او به اثبات رسیده است.[7]
پی نوشتها:
[1]. ابن ابی الحدید، عبد الحمید، شرح نهج البلاغة، ج 4، ص 111، کتابخانه آیت الله مرعشی، قم، 1404 ق.
[2]. طبرسی، احمد بن علی، الإحتجاج، ص 73، نشر مرتضی، مشهد، 1403 ق.
[3]. شیخ صدوق، الخصال، ج 2، ص 402، انتشارات جامعه مدرسین، قم، 1403 ق.
[4]. شیخ طوسی، الأمالی، ص 148، انتشارات دار الثقافة، قم، 1414 ق.
[5]. عقیلی، الضعفاء الکبیر، ج 5، ص 428.
[6]. ر.ک: امینی، عبد الحسین، الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب، ج 10، ص 54 به بعد.
[7]. همان، ج 5، ص 476 -478.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] فاروق و صدیق به چه معنا است و از چه زمانی رایج شده است؟
- [سایر] فاروق اعظم و صدیق اکبر لقب کیست؟
- [سایر] فاروق اعظم و صدیق اکبر لقب کیست ؟
- [سایر] سلام. آیا صحت دارد که پیامبر(ص) به ابوبکر و عمر لقب صدیق و فاروق را داده اند؟
- [سایر] چرا به امیر المومنین علی(صلوات الله علیه) فاروق اعظم میگویند؟
- [سایر] آیا لقب صدیق از القاب ابوبکر است؟
- [سایر] کدام پیامبر در سوره های یوسف و مریم ملقّب به صدّیق نشده اند؟
- [سایر] کدام پیامبر در سوره های یوسف و مریم ملقّب به صدّیق نشده اند؟
- [سایر] کدام پیامبر در سوره های یوسف و مریم ملقّب به صدّیق نشده اند؟
- [سایر] سلام فیلمی از تلاوت استاد محمد صدیق منشاوی وجود داره؟ اگه هست لطفا راهنمایی فرمایید
- [آیت الله اردبیلی] طلا و نقره سکّهداری که زنها برای زینت به کار میبرند، زکات ندارد، اگرچه رایج باشد.
- [آیت الله مکارم شیرازی] احتیاط مستحب آن است که از سایر پولهای رایج مانند اسکناس اگر شرایط دیگر در آن جمع باشد زکات بدهند.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] لازم نیست سرمایه، طلا و نقره سکّه دار باشد بلکه با اسکناس و سایر و پولهای رایج نیز صحیح است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] طلا و نقره سکّه داری که زنها برای زینت بکار می برند در صورتی که معامله با آن رایج باشد، یعنی مثل پول با آن معامله شود، بنابر احتیاط زکات آن واجب است. ولی اگر معامله با آن رایج نباشد، زکات آن واجب نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . طلا و نقره سکه داری که زن برای زینت بکار می برد در صورتی که معامله با آن رایج باشد، بنابر احتیاط زکات آن واجب است. و اگر معامله با آن رایج نباشد اگر چه پول طلا و نقره به آن بگویند، زکات آن واجب نیست.
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . طلا و نقره سکهداری که زن برای زینت به کار میبرد در صورتی که معامله با آن رایج باشد، بنابر احتیاط، زکات آن واجب است، و اگر معامله با آن رایج نباشد اگر چه پول طلا و نقره به آن بگویند، زکات آن واجب نیست.
- [آیت الله نوری همدانی] طلا و نقره سکّه داری که زنها برای زینت بکار میروند ، در صورتی که معامله با آن رایج باشد بنا بر احتیاط زکوه آن واجب است و اگر معامله با آن رایج نباشد زکوه آن واجب نیست هر چند به آن پول طلا و نقره بگویند .
- [آیت الله سیستانی] صحت جُعاله، اجاره، حواله و دیگر معاملات مشروعی که در بانکهای دولتی در کشورهای اسلامی رایج است، نیازمند به اجازه حاکم شرع است، و بدون اجازه او این معاملات صحیح نیست، و همچنین است معاملات مشروعی که در بانکهای مشترک بین دولت و مردم در کشورهای اسلامی رایج است که نسبت به سهم دولت، صحّت معاملات متوقف بر اجازه حاکم شرع (مرجع) است.
- [آیت الله اردبیلی] بنابر احتیاط واجب نمیتواند جنس معیوب را حتّی به عنوان قیمت فطره بدهد؛ بلکه یا باید جنس صحیح بدهد و یا قیمت آن را با پول رایج بپردازد.
- [آیت الله علوی گرگانی] طلا ونقره سکه داری که زنها برای زینت بکار میبرند حتی در صورتی که معامله با آن رایج باشد، زکاْ آن واجب نیست در صورتی که حقیقتاً به آن نیاز داشته باشد و به جهت فرار از زکاْ نباشد وگرنه زکاْ را باید بدهد، بلکه اگر معامله با آن رایج نباشد ولی پول طلا ونقره به آن بگویند، بنابر احتیاط واجب زکاْ آن باید داده شود.