پاسخ اجمالی: طبق روایات دینی، کهانت و نبوت در طول تاریخ در مسیری بر عکس هم حرکت کرده و شیاطین که در امر پیش گویی و اخبار غیبی در محدوده ای خاص به پرستندگان خود الهام می کردند به ترتیب از آسمان ها رانده شدند تا در زمان ختم نبوت و هم زمان با نزول حقیقت قرآن از آسمان ها به کلی طرد شدند و آنجا را پر از فرشتگان نگهبانی دیدند که مانع نفوذ اجنه و شیاطین می شدند. این مطلب در سوره "جن" ذکر شده است. پاسخ تفصیلی: طبق روایات دینی، کهانت و نبوت در طول تاریخ در مسیری بر عکس هم حرکت کرده و شیاطین به ترتیب از آسمان ها رانده شده اند تا در زمان ختم نبوت و هم زمان با ظهور جمال حق و نزول حقیقت قرآن، شیاطین هم به کلی از فضای وحی و آسمان ها طرد شدند و حتی از آسمان اول هم که جایگاه هایی برای دزدیدن وحی برای خود نگه داشته بودند محروم شدند.[1] طبق برخی روایات همچنان که در تاریخ هم شاهدیم، در دوره های پیشین، کهانت و تنجم و ... حضور گسترده ای در میان بشر داشته است چرا که اجنه و شیاطین به آسمان ها راه یافته و مطالبی را برای پرستندگان خود می آوردند. ولی هم زمان با ظهور حضرت عیسی(ع) نتوانستند از آسمان چهارم به بالاتر راه یابند و در نهایت در زمان ختم نبوت به کلی از نفوذ در آسمان ها ممنوع شدند یا با حفاظت شدیدی مواجه شدند[2] و این نبود مگر به خاطر واقعه بزرگی که در شرف وقوع بود که اگر این موجودات شیطانی و پلید به آسمان ها راه می یافتند بی شک به اطلاعاتی دست می یافتند که باعث گمراهی شدید مردم در کنار ظهور این واقعه مهم می گردید و لذا حجت کامله بر مردم اقامه نمی شد.[3] حال آنکه برعکس شیاطین و کاهنان و اجنه و .... که همگی با طمع ورزی های شیطانی در آسمانها نفوذ می کردند و دیگر از این دزدی منع شده بودند، راه های آسمان برای انسان های مؤمن و عارف بیشتر گشوده شده و معراج برای پیامبر و اهالی سلوک و صلاة عرفانی محقق گردید و حجاب ها کنار رفت. بنابراین با ملاحظه این دو واقعه می بینیم که در آخر الزمان و دوره ختم نبوت همان اندازه که شیاطین از استراق سمع منع شدند انسان های عارف و مؤمن هم به همان اندازه به این تماشای بزرگ معنوی دعوت شدند. که ظهور امر امامت در امت پیامبر اسلام و آشکار شدن خیل کثیری از عرفای بی همتا در این دوره و بعد از آن همگی شاهد بر این حقیقت است. پی نوشتها: [1]. (آنان از آسمانی پس از آسمان دیگر محجوب می‌شدند تا این که خاتم المرسلین به دنیا آمد که بر اثر آن از همه آسمان ها محجوب و رانده ماندند. و از امام علی (ع) روایت شده است که گفت: (ابلیس در آن شب، به سبب شگفتی هایی که در آن دید- شب ولادت رسول اللَّه- آهنگ کوچ کردن به آسمان کرد، و جایگاهی در آسمان سوم داشت، و شیطان ها گوش دزدی می‌کردند، پس چون عجایب را دیدند در صدد استراق سمع برآمدند، ولی متوجه شدند که از همه آسمان ها محجوب مانده‌اند). تفسیر هدایت، ج 16، ص468، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی‌. و نیز ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق. [2] . (و در اخبار داریم که از زمان آدم تا قبل از ولادت مسیح شیاطین در آسمان ها می رفتند و مطالب و اموری از ملائکه اخذ می کردند و خبر به کاهنان می دادند و چون مسیح متولد شد از آسمان چهارم به بالا ممنوع شدند، و چون پیغمبر اکرم متولد شد از کلیه آسمان ها ممنوع شدند و می رفتند تا نزدیک آسمان و خداوند تیر شهاب آنها را می سوزانیدند که دیگر نزدیک هم نمی‌توانستند بروند : پس آیه "وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِیداً وَ شُهُباً" بعد از ولادت مسیح بوده لکن تا نزدیک آسمان می رفتند و جای گیر می شدند که صدای ملائکه را می شنیدند که مفاد آیه : "وَ أَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ" مربوط به همان دوره است. اما پس از ولادت حضرت رسول که مفاد : "فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ" است، از این هم ممنوع شدند). طیب، سید عبد الحسین‌، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج13، ص 229، انتشارات اسلام. [3] . (امام صادق (ع) می‌فرماید: (و امّا اخبار آسمان ها را شیاطینی که در جایگاه های استراق سمع می‌نشستند، می‌شنیدند، و هیچ مانعی در برابر کار آنان نبود و تیرهای شهاب بر ایشان فرود نمی‌آمد، و از آن روی این کار ممنوع شد که مبادا از این راه حوادثی پیش آید و مشکلی برای وحی و رسیدن خبر آسمان فراهم آید، و مردم زمین درباره آنچه از جانب خدا به ایشان می‌رسد و مایه پیدا شدن حجت و از بین رفتن شبهه می‌شود گرفتاری پیدا کنند) طبرسی، الاحتجاج، ج2، ص 339 ، نشر مرتضی. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
طبق روایات دینی، کهانت و نبوت در طول تاریخ در مسیری بر عکس هم حرکت کرده و شیاطین که در امر پیش گویی و اخبار غیبی در محدوده ای خاص به پرستندگان خود الهام می کردند به ترتیب از آسمان ها رانده شدند تا در زمان ختم نبوت و هم زمان با نزول حقیقت قرآن از آسمان ها به کلی طرد شدند و آنجا را پر از فرشتگان نگهبانی دیدند که مانع نفوذ اجنه و شیاطین می شدند. این مطلب در سوره "جن" ذکر شده است.
پاسخ تفصیلی:
طبق روایات دینی، کهانت و نبوت در طول تاریخ در مسیری بر عکس هم حرکت کرده و شیاطین به ترتیب از آسمان ها رانده شده اند تا در زمان ختم نبوت و هم زمان با ظهور جمال حق و نزول حقیقت قرآن، شیاطین هم به کلی از فضای وحی و آسمان ها طرد شدند و حتی از آسمان اول هم که جایگاه هایی برای دزدیدن وحی برای خود نگه داشته بودند محروم شدند.[1]
طبق برخی روایات همچنان که در تاریخ هم شاهدیم، در دوره های پیشین، کهانت و تنجم و ... حضور گسترده ای در میان بشر داشته است چرا که اجنه و شیاطین به آسمان ها راه یافته و مطالبی را برای پرستندگان خود می آوردند.
ولی هم زمان با ظهور حضرت عیسی(ع) نتوانستند از آسمان چهارم به بالاتر راه یابند و در نهایت در زمان ختم نبوت به کلی از نفوذ در آسمان ها ممنوع شدند یا با حفاظت شدیدی مواجه شدند[2] و این نبود مگر به خاطر واقعه بزرگی که در شرف وقوع بود که اگر این موجودات شیطانی و پلید به آسمان ها راه می یافتند بی شک به اطلاعاتی دست می یافتند که باعث گمراهی شدید مردم در کنار ظهور این واقعه مهم می گردید و لذا حجت کامله بر مردم اقامه نمی شد.[3]
حال آنکه برعکس شیاطین و کاهنان و اجنه و .... که همگی با طمع ورزی های شیطانی در آسمانها نفوذ می کردند و دیگر از این دزدی منع شده بودند، راه های آسمان برای انسان های مؤمن و عارف بیشتر گشوده شده و معراج برای پیامبر و اهالی سلوک و صلاة عرفانی محقق گردید و حجاب ها کنار رفت.
بنابراین با ملاحظه این دو واقعه می بینیم که در آخر الزمان و دوره ختم نبوت همان اندازه که شیاطین از استراق سمع منع شدند انسان های عارف و مؤمن هم به همان اندازه به این تماشای بزرگ معنوی دعوت شدند. که ظهور امر امامت در امت پیامبر اسلام و آشکار شدن خیل کثیری از عرفای بی همتا در این دوره و بعد از آن همگی شاهد بر این حقیقت است.
پی نوشتها:
[1]. (آنان از آسمانی پس از آسمان دیگر محجوب میشدند تا این که خاتم المرسلین به دنیا آمد که بر اثر آن از همه آسمان ها محجوب و رانده ماندند. و از امام علی (ع) روایت شده است که گفت: (ابلیس در آن شب، به سبب شگفتی هایی که در آن دید- شب ولادت رسول اللَّه- آهنگ کوچ کردن به آسمان کرد، و جایگاهی در آسمان سوم داشت، و شیطان ها گوش دزدی میکردند، پس چون عجایب را دیدند در صدد استراق سمع برآمدند، ولی متوجه شدند که از همه آسمان ها محجوب ماندهاند). تفسیر هدایت، ج 16، ص468، بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی. و نیز ر.ک: مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، 1404 ه ق.
[2] . (و در اخبار داریم که از زمان آدم تا قبل از ولادت مسیح شیاطین در آسمان ها می رفتند و مطالب و اموری از ملائکه اخذ می کردند و خبر به کاهنان می دادند و چون مسیح متولد شد از آسمان چهارم به بالا ممنوع شدند، و چون پیغمبر اکرم متولد شد از کلیه آسمان ها ممنوع شدند و می رفتند تا نزدیک آسمان و خداوند تیر شهاب آنها را می سوزانیدند که دیگر نزدیک هم نمیتوانستند بروند : پس آیه "وَ أَنَّا لَمَسْنَا السَّماءَ فَوَجَدْناها مُلِئَتْ حَرَساً شَدِیداً وَ شُهُباً" بعد از ولادت مسیح بوده لکن تا نزدیک آسمان می رفتند و جای گیر می شدند که صدای ملائکه را می شنیدند که مفاد آیه : "وَ أَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْها مَقاعِدَ لِلسَّمْعِ" مربوط به همان دوره است. اما پس از ولادت حضرت رسول که مفاد : "فَمَنْ یَسْتَمِعِ الْآنَ" است، از این هم ممنوع شدند). طیب، سید عبد الحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج13، ص 229، انتشارات اسلام.
[3] . (امام صادق (ع) میفرماید: (و امّا اخبار آسمان ها را شیاطینی که در جایگاه های استراق سمع مینشستند، میشنیدند، و هیچ مانعی در برابر کار آنان نبود و تیرهای شهاب بر ایشان فرود نمیآمد، و از آن روی این کار ممنوع شد که مبادا از این راه حوادثی پیش آید و مشکلی برای وحی و رسیدن خبر آسمان فراهم آید، و مردم زمین درباره آنچه از جانب خدا به ایشان میرسد و مایه پیدا شدن حجت و از بین رفتن شبهه میشود گرفتاری پیدا کنند) طبرسی، الاحتجاج، ج2، ص 339 ، نشر مرتضی.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] آیا شیطان از آینده می تواند خبر دهد؟ قضیه قطع شدن دست آنها از اخبار غیبی بعد از رسول اکرم (ص) چیست؟
- [سایر] چرا پیامبر اجنه حضرت محمد (ص) بود و از جنس خودشان نبود؟
- [سایر] چرا زنان پیامبر اسلام (ص ) بعد از وفات پیامبر اکرم(ص ), نمی توانستند ازدواج کنند؟
- [سایر] آیا ارتباط پیامبر اکرم(ص) بعد از رحلتش با این دنیا قطع شده است؟
- [سایر] بهترین جملهای که محمد رسول الله(ص) به انسان فرمود، چیست؟
- [سایر] محمد بن عبدالوهاب چه توهینی به قبر مطهر رسول خدا ص کرد؟
- [سایر] آیا پیامبر اکرم(ص) و حضرت علی(ع) در اذان و اقامه شان ذکر اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علیا ولی الله را می گفتند؟
- [سایر] آیا انتخاب حضرت محمد(ص) به پیامبری اکتسابی بوده یا انتصابی، و یا اینکه هر دو قضیه را شامل میشود؟
- [سایر] برای اولین بار چه کسی حضرت محمد (ص) را یا رسول الله خطاب کرد؟
- [سایر] با توجه به روایات زیر، معنای اختیال چیست؟ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُوسَی بْنِ الْمُتَوَکلِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یحْیی عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ مُوسَی بْنِ عُمَرَ عَنِ ابْنِ فَضَّالٍ عَمَّنْ حَدَّثَهُ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ مَشَی علی الْأَرْضِ اخْتِیالًا لَعَنَتْهُ الْأَرْضُ وَ مَنْ تَحْتَهَا وَ مَنْ فَوْقَهَا. عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِیهِ رَفَعَهُ قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَیلٌ لِمَنْ یخْتَالُ فِی الْأَرْضِ یعَانِدُ جَبَّارَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ.
- [آیت الله نوری همدانی] مستحب است بعد از تکبیره الاحرام بگوید : یا مُحسنُ قداتاکَ المسیءُ و قد امَرتَ المحسنَ ان یتجاوَز عنِ المسی ءِ انتَ المحسنُ و انا المُسی ءُ بحقّ محمّدٍ و آلِ محّمدٍ صل عَلی محّمدِ و ال محّمدِ و تجاوَز عن قبیحِ ما تعلمُ منّی .یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بندة گنهکار به در خانة تو آمده و تو امر کرده ای که نییکوکار از گنهکار بگذرد ، تو نیکو کاری و من گناهکار بحقّ محّمدٍ و آل محّمدٍ صلی اللهُ علیه و آله و سّلم .رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیها یی که می دانی از من سر زده . بگذر .
- [امام خمینی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید: "یا محسن قد اتاک المسیی ء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیی ء انت المحسن و انا المسیی ء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان می کنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِیَیءُ وَقَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَاَناَ المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد صَلِّ عَلَی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی یعنی ای خدائی که به بندگان احسان می کنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کرده ای که نیکوکار از گنهکار بگذرد تو نیکوکاری و من گنهکار به حق محمد و آل محمد(صلی الله علیه وآله) رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدی هائی که می دانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله خوئی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:" یا محسن قد اتاک المسییء و قد امرت المحسن ان یتجاوز عن المسیء انت المحسن و انا المسیء بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوز عن قبیح ما تعلم منی"، یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله شبیری زنجانی] مستحب است قبل از تکبیرة الاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أَتَاکَ المُسیءُ وقَدْ أَمَرْتَ المُحْسِنَ أَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ، أَنْتَ المُحْسِنُ وأَنا المُسِیءُ، بحقِّ مُحمَّدٍ و آل محمّد صَلِّ علی مُحمَّدٍ و آلِ مُحمَّدٍ وتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی ای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حق محمد و آل محمد رحمت خود را بر محمد و آل محمد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سرزده بگذر.
- [آیت الله مکارم شیرازی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام به قصد رجاء این دعا را بخوانند: (یا محْسن قدْ اتاک الْمسیء و قدْ أمرْت الْمحْسن انْ یتجاوز عن الْمسیئ انت الْمحْسن و أنا الْمسیئ بحق محمد و آل محمد صل علی محمد و آل محمد و تجاوزْ عنْ قبیح ما تعْلم منی. یعنی: (ای خدای نیکوکار! بنده گنهکارت به در خانه تو آمده است تو امر کرده ای که نکوکار از گنهکار بگذرد،تو نیکو کاری و من گنهکارم، به حق محمد و آل محمد رحمتت را بر محمد و آل محمد بفرست و از کارهای زشتی که می دانی از من سرزده بگذر!)
- [آیت الله سیستانی] خوب است قبل از تکبیرة الاحرام به قصد رجأ بگوید : (یا مُحْسِنُ قَدْ اَتاکَ المُسِیءُ ، وَقَدْ اَمَرْتَ الُمحْسِنَ اَنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِیءِ ، اَنْتَ الُمحْسِنُ وَاَنَا المُسِیءُ ، بِحَقّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحمَّدٍ ، وَتَجاوَزْ عَنْ قَبِیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی : ای خدائی که به بندگان احسان میکنی ، بنده گنهکار به درِ خانه تو آمده ، و تو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد ، تو نیکوکاری و من گناهکار ، بحق محمّد و آل محمّد ، رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست ، و از بدیهائی که میدانی از من سر زده بگذر .
- [آیت الله علوی گرگانی] مستحبّ است بعد از تکبیرْ الاحرام بگوید: )یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ المُسِئُ وَقَدْ أمَرْتَ المُحْسِنَ أنْ یَتَجاوَزَ عَنِ المُسِئ أنْتَ المُحْسِنُ وَأنَا المُسِئُ بِحَقِّ مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً صَلِّ عَلَی مُحَمَّدً وَآلِ مُحَمَّدً وَتَجاوَز عَنْ قَبیحِ ماتَعْلَمُ مِنّی(، یعنیای خدایی که به بندگان احسان میکنی بنده گنهکار بدر خانه تو آمده وتو امر کردهای که نیکوکار از گناهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، بحقّ محمّد وآل محمّد رحمت خود را بر محمّد وآل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله بروجردی] مستحب است بعد از تکبیرة الاحرام بگوید:(یا مُحْسِنُ قَدْ اَتَاکَ الْمُسِییءُ وَ قَد اَمَرْتَ الْمُحْسِنَ اَنْ یتَجاوَزَ عَنِ الْمُسِییء أنْتَ الْمُحْسِنُ وَ اَنا المُسِیءُ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ تَجاوَز عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنِّی)؛یعنی؛ ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بندهی گنهکار به در خانهی تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گنهکار، به حق محمّد و آل محمّد / رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده بگذر.
- [آیت الله اردبیلی] مستحب است بعد از تکبیرةالاحرام بگوید: (یا مُحْسِنُ قَدْ أتاکَ الْمُسیءُ وَقَدْ أمَرْتَ الْمُحْسِنَ أنْ یَتَجَاوَزَ عَنِ الْمُسیءِ، أنْتَ الْمُحْسِنُ وَأنَا الْمُسیءُ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَتَجاوَزْ عَنْ قَبیحِ ما تَعْلَمُ مِنّی) یعنی: (ای خدایی که به بندگان احسان میکنی، بنده گنهکار به در خانه تو آمده و تو امر کردهای که نیکوکار از گنهکار بگذرد، تو نیکوکاری و من گناهکار، به حقّ محمّد و آل محمّد صلیاللهعلیهوآلهوسلم رحمت خود را بر محمّد و آل محمّد بفرست و از بدیهایی که میدانی از من سر زده درگذر.)