پاسخ اجمالی: طرز تفکر (نقد بودن دنیا و نسیه بودن آخرت)، در گذشته و زمان پیامبران نیز وجود داشته و افرادی همچون قارون این گونه بودند، اما سرانجام چنین کسانی جز هلاکت و بدبختی دنیا و آخرت ، چیزی دیگری نبود. اگر کسی واقعاً در اعماق فطرت خویش، عقیدهای به آخرت ندارد، مانند قارون در همین دنیا تنها به خوشگذرانی و شهوترانی بگذراند تا ببیند سرانجام او چه میشود؟! در حالی که آخرت امری است یقینی که عقل و قلب سلیم بر یقینی بودن آن گواهی میدهد و میداند که دنیا مزرعه آخرت است. بهعلاوه؛ اینگونه نیست که هرکار نیک و پسندیدهای که انسان انجام دهد در این دنیا هیچ اثر و ثوابی نداشته باشد و تنها در آخرت ثواب و اثرش را ببیند و نسیه باشد، بلکه خداوند برای هر عمل خوب و پسندیدهای که انسان انجام میدهد و یا گناهی را ترک میکند، آثار و ثوابی قرار داده که این آثار -متناسب با حدود و وسعت جهان مادی- نصیب انسان در همین دنیا میشود؛ چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است. پاسخ تفصیلی: در اینباره باید به دو نکته توجه شود: یک. کلید سعادت، بیداری و تیز هوشی و منشأ شقاوت، غفلت و غرور است. غرور عبارت است از سکون و آرامش نفس به چیزی که با هوا و هوس نفس امّاره موافق است و طبعش با شبهات و خدعهها و فریب شیطان به آن مایل شده است. منشأ این گرایش جهالت یا وسوسههای شیطانی است.[1] بنابر این، کسی که دنیا را بهتر از آخرت میداند مغرور و فریب خورده دنیا و وسوسههای شیطانی است. خدای تعالی در قرآن کریم میفرماید: (یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ)؛[2] ای مردم! تقوای الهی پیشه کنید و بترسید از روزی که نه پدر کیفر اعمال فرزندش را تحمّل میکند، و نه فرزند چیزی از کیفر (اعمال) پدرش را؛ به یقین وعده الهی حقّ است؛ پس مبادا زندگانی دنیا شما را بفریبد، و مبادا (شیطان) فریبکار شما را (به کرم) خدا مغرور سازد! (یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ)؛[3] ای مردم! وعده خداوند حقّ است؛ مبادا زندگی دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را فریب دهد و به (کرم) خدا مغرور سازد! (إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسی‌ فَبَغی‌ عَلَیْهِمْ وَ آتَیْناهُ مِنَ الْکُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحین)؛[4]‌ قارون از قوم موسی بود، اما بر آنان ستم کرد؛ ما آن قدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود! (به خاطر آورید) هنگامی را که قومش به او گفتند: (این همه شادی مغرورانه مکن، که خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد! طرز تفکر (نقد بودن دنیا و نسیه بودن آخرت)، در گذشته و زمان پیامبران نیز وجود داشته و افرادی همچون قارون این گونه بودند، اما سرانجام چنین کسانی معلوم است که چه شد: (وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسی‌ بِالْبَیِّناتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ما کانُوا سابِقین‌)؛[5] و (قارون) و (فرعون) و (هامان) را نیز هلاک کردیم؛ موسی با دلایل روشن به سراغشان آمد، امّا آنان در زمین برتریجویی کردند، ولی نتوانستند بر خدا پیشی گیرند! اگر کسی واقعاً در اعماق فطرت خویش، عقیدهای به آخرت ندارد، مانند قارون در همین دنیا تنها به خوشگذرانی و شهوترانی بگذراند تا ببیند سرانجام او چه میشود؟! در حالی که آخرت امری است یقینی که عقل و قلب سلیم بر یقینی بودن آن گواهی میدهد و میداند که زندگی آخرت بهتر از زندگی در دنیا است و اینکه دنیا مزرعه آخرت است.[6] دو. هر رفتار و گفتاری که از انسان سر میزند، از بینرفتنی نیست و آثاری دارد که به صاحبش برمیگردد. این آثار، چه خیر و چه شرّ، در جهان دیگر به نحو کامل و بدون نقص به انجام دهنده آن میرسد، اما برخی آثار، در همین دنیا منعکس میگردد و صاحبش تلخی یا شیرینی آنرا میچشد. به همین جهت، اینگونه نیست که هرکار نیک و پسندیدهای که انسان انجام دهد در این دنیا هیچ اثر و ثوابی نداشته باشد و تنها در آخرت ثواب و اثرش را ببیند و نسیه باشد، بلکه خداوند برای هر عمل خوب و پسندیدهای که انسان انجام میدهد و یا گناهی را ترک میکند، آثار و ثوابی قرار داده که این آثار -متناسب با حدود و وسعت جهان مادی- نصیب انسان در همین دنیا میشود؛ چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است،[7] چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است. از قرآن کریم و سخنان پیشوایان دین(ع) به روشنی چنین واقعیتی به دست میآید؛ همانطور که در قرآن کریم میخوانیم: (فساد، در خشکی و دریا به سبب کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است خدا میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به سوی حق) بازگردند).[8] این آیه شریفه صریح است در اینکه: نتیجه اعمال زشت بدکاران، در صحرا و دریا اثر گذاشته است؛ و خداوند متعال، همه آثار و نتیجه اعمال را پنهان نمیکند، بلکه مقداری از آنها را در این زندگی دنیا، بیرون مینماید تا بدکاران، مزه اعمال بد و قبیح خود را بچشند و تلخی آنرا احساس کنند تا شاید از عواقب بسیار وحشتناک آنها ترسیده و به درگاه خداوند پروردگار روی آورده و در ما بقی عمر خود، از انجام اعمال بد پرهیز کنند.[9] (و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم ولی (آنها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم).[10] همچنین طبق روایات؛ برخی از اعمال، به تناسب، دارای اثر وضعی دنیوی و روحی هستند؛ مانند کارهایی که موجب زیاد شدن رزق و روزی میشوند؛ مانند خواندن نماز، خوش اخلاقی، صدقه دادن و ... .[11] پی نوشتها: [1]. شبر، سید عبد الله، الاخلاق، ص 195 – 196، مکتبة العزیزی، قم، 1374ش؛ دیلمی، احمد، اخلاق اسلامی، ص 104، دفتر نشر معارف، قم، چاپ دوم، 1380ش. [2]. لقمان، 33. [3]. فاطر، 5. [4]. قصص، 76. [5]. عنکبوت، 39. [6]. ر.ک: islamquest.net/fa/archive/question/fa22784 ؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa3112 ؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa2130. [7]. ر.ک:islamquest.net/fa/archive/question/fa12835. [8]. روم، 41: (ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون). [9]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج‌16، ص: 450 – 452، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش. [10]. اعراف، 96: (وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری‌ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون). [11]. ر.ک: islamquest.net/fa/archive/question/fa13772 ؛ islamquest.net/fa/archive/question/th21354 ؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa3242 ؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa14615 ؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa10797 ؛ islamquest.net/fa/archive/question/id22034. منبع: www.islamquest.net
پاسخ اجمالی:
طرز تفکر (نقد بودن دنیا و نسیه بودن آخرت)، در گذشته و زمان پیامبران نیز وجود داشته و افرادی همچون قارون این گونه بودند، اما سرانجام چنین کسانی جز هلاکت و بدبختی دنیا و آخرت ، چیزی دیگری نبود. اگر کسی واقعاً در اعماق فطرت خویش، عقیدهای به آخرت ندارد، مانند قارون در همین دنیا تنها به خوشگذرانی و شهوترانی بگذراند تا ببیند سرانجام او چه میشود؟! در حالی که آخرت امری است یقینی که عقل و قلب سلیم بر یقینی بودن آن گواهی میدهد و میداند که دنیا مزرعه آخرت است.
بهعلاوه؛ اینگونه نیست که هرکار نیک و پسندیدهای که انسان انجام دهد در این دنیا هیچ اثر و ثوابی نداشته باشد و تنها در آخرت ثواب و اثرش را ببیند و نسیه باشد، بلکه خداوند برای هر عمل خوب و پسندیدهای که انسان انجام میدهد و یا گناهی را ترک میکند، آثار و ثوابی قرار داده که این آثار -متناسب با حدود و وسعت جهان مادی- نصیب انسان در همین دنیا میشود؛ چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است.
پاسخ تفصیلی:
در اینباره باید به دو نکته توجه شود:
یک. کلید سعادت، بیداری و تیز هوشی و منشأ شقاوت، غفلت و غرور است. غرور عبارت است از سکون و آرامش نفس به چیزی که با هوا و هوس نفس امّاره موافق است و طبعش با شبهات و خدعهها و فریب شیطان به آن مایل شده است. منشأ این گرایش جهالت یا وسوسههای شیطانی است.[1] بنابر این، کسی که دنیا را بهتر از آخرت میداند مغرور و فریب خورده دنیا و وسوسههای شیطانی است. خدای تعالی در قرآن کریم میفرماید:
(یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ)؛[2] ای مردم! تقوای الهی پیشه کنید و بترسید از روزی که نه پدر کیفر اعمال فرزندش را تحمّل میکند، و نه فرزند چیزی از کیفر (اعمال) پدرش را؛ به یقین وعده الهی حقّ است؛ پس مبادا زندگانی دنیا شما را بفریبد، و مبادا (شیطان) فریبکار شما را (به کرم) خدا مغرور سازد!
(یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ)؛[3] ای مردم! وعده خداوند حقّ است؛ مبادا زندگی دنیا شما را بفریبد، و مبادا شیطان شما را فریب دهد و به (کرم) خدا مغرور سازد!
(إِنَّ قارُونَ کانَ مِنْ قَوْمِ مُوسی فَبَغی عَلَیْهِمْ وَ آتَیْناهُ مِنَ الْکُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِی الْقُوَّةِ إِذْ قالَ لَهُ قَوْمُهُ لا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْفَرِحین)؛[4] قارون از قوم موسی بود، اما بر آنان ستم کرد؛ ما آن قدر از گنجها به او داده بودیم که حمل کلیدهای آن برای یک گروه زورمند مشکل بود! (به خاطر آورید) هنگامی را که قومش به او گفتند: (این همه شادی مغرورانه مکن، که خداوند شادیکنندگان مغرور را دوست نمیدارد!
طرز تفکر (نقد بودن دنیا و نسیه بودن آخرت)، در گذشته و زمان پیامبران نیز وجود داشته و افرادی همچون قارون این گونه بودند، اما سرانجام چنین کسانی معلوم است که چه شد: (وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسی بِالْبَیِّناتِ فَاسْتَکْبَرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ما کانُوا سابِقین)؛[5] و (قارون) و (فرعون) و (هامان) را نیز هلاک کردیم؛ موسی با دلایل روشن به سراغشان آمد، امّا آنان در زمین برتریجویی کردند، ولی نتوانستند بر خدا پیشی گیرند!
اگر کسی واقعاً در اعماق فطرت خویش، عقیدهای به آخرت ندارد، مانند قارون در همین دنیا تنها به خوشگذرانی و شهوترانی بگذراند تا ببیند سرانجام او چه میشود؟! در حالی که آخرت امری است یقینی که عقل و قلب سلیم بر یقینی بودن آن گواهی میدهد و میداند که زندگی آخرت بهتر از زندگی در دنیا است و اینکه دنیا مزرعه آخرت است.[6]
دو. هر رفتار و گفتاری که از انسان سر میزند، از بینرفتنی نیست و آثاری دارد که به صاحبش برمیگردد. این آثار، چه خیر و چه شرّ، در جهان دیگر به نحو کامل و بدون نقص به انجام دهنده آن میرسد، اما برخی آثار، در همین دنیا منعکس میگردد و صاحبش تلخی یا شیرینی آنرا میچشد. به همین جهت، اینگونه نیست که هرکار نیک و پسندیدهای که انسان انجام دهد در این دنیا هیچ اثر و ثوابی نداشته باشد و تنها در آخرت ثواب و اثرش را ببیند و نسیه باشد، بلکه خداوند برای هر عمل خوب و پسندیدهای که انسان انجام میدهد و یا گناهی را ترک میکند، آثار و ثوابی قرار داده که این آثار -متناسب با حدود و وسعت جهان مادی- نصیب انسان در همین دنیا میشود؛ چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است،[7] چه متوجه این آثار شود و چه نشود، هر چند آثار و ثواب اعمال در جهان آخرت به مراتب از عالم دنیا آشکارتر و بالاتر است. از قرآن کریم و سخنان پیشوایان دین(ع) به روشنی چنین واقعیتی به دست میآید؛ همانطور که در قرآن کریم میخوانیم:
(فساد، در خشکی و دریا به سبب کارهایی که مردم انجام دادهاند آشکار شده است خدا میخواهد نتیجه بعضی از اعمالشان را به آنان بچشاند، شاید (به سوی حق) بازگردند).[8] این آیه شریفه صریح است در اینکه: نتیجه اعمال زشت بدکاران، در صحرا و دریا اثر گذاشته است؛ و خداوند متعال، همه آثار و نتیجه اعمال را پنهان نمیکند، بلکه مقداری از آنها را در این زندگی دنیا، بیرون مینماید تا بدکاران، مزه اعمال بد و قبیح خود را بچشند و تلخی آنرا احساس کنند تا شاید از عواقب بسیار وحشتناک آنها ترسیده و به درگاه خداوند پروردگار روی آورده و در ما بقی عمر خود، از انجام اعمال بد پرهیز کنند.[9]
(و اگر اهل شهرها و آبادیها، ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنها میگشودیم ولی (آنها حق را) تکذیب کردند ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم).[10]
همچنین طبق روایات؛ برخی از اعمال، به تناسب، دارای اثر وضعی دنیوی و روحی هستند؛ مانند کارهایی که موجب زیاد شدن رزق و روزی میشوند؛ مانند خواندن نماز، خوش اخلاقی، صدقه دادن و ... .[11]
پی نوشتها:
[1]. شبر، سید عبد الله، الاخلاق، ص 195 – 196، مکتبة العزیزی، قم، 1374ش؛ دیلمی، احمد، اخلاق اسلامی، ص 104، دفتر نشر معارف، قم، چاپ دوم، 1380ش.
[2]. لقمان، 33.
[3]. فاطر، 5.
[4]. قصص، 76.
[5]. عنکبوت، 39.
[6]. ر.ک: islamquest.net/fa/archive/question/fa22784
؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa3112
؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa2130.
[7]. ر.ک:islamquest.net/fa/archive/question/fa12835.
[8]. روم، 41: (ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذیقَهُمْ بَعْضَ الَّذی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُون).
[9]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج16، ص: 450 – 452، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1374ش.
[10]. اعراف، 96: (وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُون).
[11]. ر.ک: islamquest.net/fa/archive/question/fa13772
؛ islamquest.net/fa/archive/question/th21354
؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa3242
؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa14615
؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa10797
؛ islamquest.net/fa/archive/question/id22034.
منبع: www.islamquest.net
- [سایر] چرا انسان نقد را کنار بگذارد و به نسیه بچسبد ما با همین دنیا داریم حال میکنیم؟
- [آیت الله خامنه ای] ج: خرید و فروش نسیه کالا به مبلغی بیشتر از قیمت نقدی آن اشکال ندارد و تفاوت نقد و نسیه ربا محسوب نمی شود.
- [سایر] آیا معقول است که لذت نقد را با بهشت نسیه عوض کنیم؟
- [سایر] خرید و فروش ارز با تفاوت قیمت، به صورت نقد و نسیه چه حکمی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] فروش نسیه می تواند فروشنده صریح به مشتری بگوید نقد فلان مبلغ اما غیر نقد با تأخیر مثلاً دو ماه می شود فلان مبلغ؟
- [آیت الله بهجت] آیا مغازه داران بدون تعیین وقت می توانند اجناس مورد نیاز مشتری را به صورت نسیه در اختیار آن ها قرار دهند؟ و آیا اجناس نسیه را می توان از اجناس نقد آن گران تر فروخت؟
- [آیت الله بهجت] اگر جنسی را که به طور نقد خریده شده، دوباره به همان شخص به صورت نسیه با قیمت بیشتر بفروشیم جایز است؟
- [آیت الله فاضل لنکرانی] شخصی مقداری طلا بطور نقد و نسیه می خرد و مقدار نقد را می پردازد و توافق می کنند که بقیّه را در سه قسط و هر قسطی را درزمان معین بپردازد، آیا این معامله اشکال دارد؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] اجناس مغازه ام را نقدی با قیمتی و نسیه با قیمتی گرانتر میفروشم. یکی از اجناسم را برای 5 ماه نسیه فروختم، حال شخص دیگری میخواهد قیمت نقد این جنس را به من پرداخت نموده و میزان گرانتر شده این جنس به خاطر نسیه را خودش بردارد. آیا این معامله درست است؟
- [آیت الله مکارم شیرازی] یک سیر چای به طور نسیه به مبلغی فروختم، بعد از نیم ساعت به طور نقد از همان مشتری خریداری کردم. آیا جایز است؟
- [آیت الله جوادی آملی] .داد و ستد ممکن است به چهار صورت انجام شود که سه قسم آن صحیح و یک صورت آن باطل است و اقسام آن چنیناند : 1 .کالا و بها هر دو نقد باشد؛ 2 .کالا نقد و بها نسیه باشد؛ 3 .کالا نسیه (سَلَف) و بها نقد باشد که این سه قسم صحیح است؛ 4 .کالا و بها هر دو نسیه باشند که این قسم باطل است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] قیمت جنس در معامله نسیه باید دقیقاً معلوم باشد بنابراین: 1 اگر مشتری قیمت جنس را نداند و آن را نسیه بخرد معامله باطل است. 2 اگر بگوید این جنس را نقد به فلان مبلغ و نسیه به فلان مبلغ می فروشم و تعیین نکند که نقد فروخته یا نسیه، معامله باطل است. 3 اگر بگوید این جنس را فلان مبلغ خریده ام و نسیه به ازای هر ماه تأخیر در پرداخت فلان مبلغ اضافه می دهم معامله باطل است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی جنسی را نسیه بفروشد ولی بعداً مقداری از طلب خود را کم کند و بقیه را نقد بگیرد اشکال ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر بکسی که قیمت جنس را نمیداند، مقداری نسیه بدهد وقیمت آن را نگوید، معامله باطل است ولی اگر بکسی که قیمت نقدی جنس را میداند نسیه بدهد و گرانتر حساب کند، مثلاً بگوید جنسی را به تو نسیه میدهم تومانی یک ریال از قیمتی که نقد میفروشم گرانتر حساب میکنم و او قبول کند، اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر خوشة گندم و جو را بعد از آنکه دانه بسته ، به چیز دیگری غیر از گندم و جو بفروشد اشکال ندارد . نقد و نسیه
- [آیت الله سبحانی] اگر خوشه گندم و جو را بعد از آنکه دانه بسته، به چیز دیگری غیر گندم و جو بفروشند اشکال ندارد. نقد و نسیه
- [آیت الله سیستانی] اگر خوشه گندم را بعد از آنکه دانه بسته ، به گندمی که از خودش حاصل میآید ، یا از خوشه دیگری بفروشند ، معامله صحیح نیست . نقد و نسیه
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر به کسی که قیمت جنس را نمیداند، مقداری نسیه بدهد و قیمت آن را به او نگوید معامله باطل است، ولی اگر به کسی که قیمت نقدی جنس را میداند نسیه بدهد و گرانتر حساب کند، مثلاً بگوید: جنسی را که به تو نسیه میدهم تومانی یک ریال از قیمتی که نقد میفروشم گرانتر حساب میکنم و او قبول کند، اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر به کسی که قیمت جنس را نمیداند ، مقداری نسیه بدهد و قیمت آن را به او نگوید ، معامله باطل است . ولی اگر به کسی که قیمت نقدی جنس را میداند نسیه بدهد و گرانتر حساب کند ، مثلاً بگوید جنسی را که به تو نسیه میدهم ، تومانی یک ریال از قیمتی که نقد میفروشم گرانتر حساب میکنم و او قبول کند ، اشکال ندارد .
- [آیت الله اردبیلی] اگر به کسی که قیمت کالایی را نمیداند، مقداری نسیه بدهد و قیمت آن را به او نگوید، معامله باطل است؛ ولی اگر به کسی که قیمت نقدی کالایی را میداند نسیه بدهد و گرانتر حساب کند، مثلاً بگوید: (کالایی را که به تو نسیه میدهم تومانی یک ریال از قیمتی که نقد میفروشم گرانتر حساب میکنم) و او قبول کند، اشکال ندارد.