انسان در تمام عمر خود مشغول چنین کاری است و همه عاقلان این راه را می روند. کشاورز به جای آنکه یک گونی گندم خود را آرد کرده و نان بخورد و از آن لذت ببرد، آن یک گونی را زیر خاک می کند تا در فصل درو بتواند محصولی به دست آورد. تاجر به جای آنکه پول خود را صرف لذت بردن کند، با آن وارد تجارت شده و ریسک ضرر را می پذیرد تا شاید بتواند سود خوبی به دست آورد. کارگران به جای بهره بردن از خواب خوش، یک ماه کار می کنند تا آخر ماه بتوانند مزدی دریافت کنند. داروی تلخ و بدمزه را می خوریم و برای خوشی آینده، زمان حال خود را ناخوشایند می کنیم. همان گونه که از غذای سمی پرهیز می کنیم و به دلیل خطر آینده آن، از لذت زودگذرش صرف نظر می کنیم. خلاصه اینکه در جای جای زندگی ما مشغول این عمل هستیم که حال خود را فدای آینده می کنیم و این عمل ما کاملا عاقلانه و منطقی است. حال چگونه رها کردن لذت نقد دنیا در مقابل بهشت بی معنا باشد، آن هم بهشتی که در وصف آن گفته شده: بهشت جایی است که در آن نعمت هایی موجود است که هیچ چشمی نظیر آن را ندیده و هیچ گوشی مثل آن را نشنیده.[1] اتفاقا با دیدن عظمت بهشت و نعمت های آن، و فانی و زودگذر بودن دنیا هیچ عاقلی نمی تواند نسبت به کسب بهشت بی تفاوت باشد و هر کسی نسبت به این امر بی تفاوت باشد، بی تردید باید در عقل او شک کرد. و چنین بهشتی است که باید در کسب آن سبقت جست: (إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ * عَلیَ الْأَرَائکِ یَنظُرُونَ * تَعْرِفُ فیِ وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ * یُسْقَوْنَ مِن رَّحِیقٍ مَّخْتُومٍ * خِتَمُهُ مِسْکٌ وَ فیِ ذَالِکَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ[مطففین/22 تا 26] مسلّماً نیکان در انواع نعمت اند: * بر تختهای زیبای بهشتی تکیه کرده و (به زیباییهای بهشت) می نگرند! * در چهره هایشان طراوت و نشاط نعمت را می بینی و می شناسی! * آنها از شراب )طهور) زلال دستنخورده و سربسته ای سیراب می شوند! * مهری که بر آن نهاده شده از مشک است رقابت کنندگان و مسابقه گران باید به سوی این نعمت ها بر یکدیگر پیشی گیرند.) خصوصا با توجه به اینکه: اولا: لذت دنیا در حلال الهی نیز قابل کسب است و شیطان انسان را این گونه فریب می دهد که برای بهره بری از دنیا به سراغ حرام ها برود. ثانیا: آنکه به آخرت بی توجهی می کند، تنها از یک سود عظیم بی نصیب نگشته، بلکه خسرانی بسیار عظیم به نام جهنم نیز گریبان گیرش می شود. [1]. صحیفة الإمام الرضا علیه السلام، ص: 92.
انسان در تمام عمر خود مشغول چنین کاری است و همه عاقلان این راه را می روند. کشاورز به جای آنکه یک گونی گندم خود را آرد کرده و نان بخورد و از آن لذت ببرد، آن یک گونی را زیر خاک می کند تا در فصل درو بتواند محصولی به دست آورد. تاجر به جای آنکه پول خود را صرف لذت بردن کند، با آن وارد تجارت شده و ریسک ضرر را می پذیرد تا شاید بتواند سود خوبی به دست آورد. کارگران به جای بهره بردن از خواب خوش، یک ماه کار می کنند تا آخر ماه بتوانند مزدی دریافت کنند.
داروی تلخ و بدمزه را می خوریم و برای خوشی آینده، زمان حال خود را ناخوشایند می کنیم. همان گونه که از غذای سمی پرهیز می کنیم و به دلیل خطر آینده آن، از لذت زودگذرش صرف نظر می کنیم.
خلاصه اینکه در جای جای زندگی ما مشغول این عمل هستیم که حال خود را فدای آینده می کنیم و این عمل ما کاملا عاقلانه و منطقی است.
حال چگونه رها کردن لذت نقد دنیا در مقابل بهشت بی معنا باشد، آن هم بهشتی که در وصف آن گفته شده: بهشت جایی است که در آن نعمت هایی موجود است که هیچ چشمی نظیر آن را ندیده و هیچ گوشی مثل آن را نشنیده.[1]
اتفاقا با دیدن عظمت بهشت و نعمت های آن، و فانی و زودگذر بودن دنیا هیچ عاقلی نمی تواند نسبت به کسب بهشت بی تفاوت باشد و هر کسی نسبت به این امر بی تفاوت باشد، بی تردید باید در عقل او شک کرد. و چنین بهشتی است که باید در کسب آن سبقت جست:
(إِنَّ الْأَبْرَارَ لَفِی نَعِیمٍ * عَلیَ الْأَرَائکِ یَنظُرُونَ * تَعْرِفُ فیِ وُجُوهِهِمْ نَضْرَةَ النَّعِیمِ * یُسْقَوْنَ مِن رَّحِیقٍ مَّخْتُومٍ * خِتَمُهُ مِسْکٌ وَ فیِ ذَالِکَ فَلْیَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ[مطففین/22 تا 26] مسلّماً نیکان در انواع نعمت اند: * بر تختهای زیبای بهشتی تکیه کرده و (به زیباییهای بهشت) می نگرند! * در چهره هایشان طراوت و نشاط نعمت را می بینی و می شناسی! * آنها از شراب )طهور) زلال دستنخورده و سربسته ای سیراب می شوند! * مهری که بر آن نهاده شده از مشک است رقابت کنندگان و مسابقه گران باید به سوی این نعمت ها بر یکدیگر پیشی گیرند.)
خصوصا با توجه به اینکه:
اولا: لذت دنیا در حلال الهی نیز قابل کسب است و شیطان انسان را این گونه فریب می دهد که برای بهره بری از دنیا به سراغ حرام ها برود.
ثانیا: آنکه به آخرت بی توجهی می کند، تنها از یک سود عظیم بی نصیب نگشته، بلکه خسرانی بسیار عظیم به نام جهنم نیز گریبان گیرش می شود.
[1]. صحیفة الإمام الرضا علیه السلام، ص: 92.
- [سایر] آیا در بهشت لذت های روحانی هم وجود دارد؟
- [سایر] اگر لذت های بهشت ملال آور نیست چگونه بهشتییان از لذتی دست کشیده و به لذت دیگر می پردازند؟
- [آیت الله خامنه ای] ج: خرید و فروش نسیه کالا به مبلغی بیشتر از قیمت نقدی آن اشکال ندارد و تفاوت نقد و نسیه ربا محسوب نمی شود.
- [سایر] خرید و فروش ارز با تفاوت قیمت، به صورت نقد و نسیه چه حکمی دارد؟
- [آیت الله سیستانی] فروش نسیه می تواند فروشنده صریح به مشتری بگوید نقد فلان مبلغ اما غیر نقد با تأخیر مثلاً دو ماه می شود فلان مبلغ؟
- [سایر] چرا انسان نقد را کنار بگذارد و به نسیه بچسبد ما با همین دنیا داریم حال میکنیم؟
- [سایر] آیا در بهشت تنوع لذّت و تعدّد ازدواج برای خانم ها هم وجود دارد؟
- [سایر] چرا انسان نقد را کنار بگذارد و به نسیه بچسبد ما با همین دنیا داریم حال میکنیم؟
- [آیت الله بهجت] آیا مغازه داران بدون تعیین وقت می توانند اجناس مورد نیاز مشتری را به صورت نسیه در اختیار آن ها قرار دهند؟ و آیا اجناس نسیه را می توان از اجناس نقد آن گران تر فروخت؟
- [آیت الله بهجت] اگر جنسی را که به طور نقد خریده شده، دوباره به همان شخص به صورت نسیه با قیمت بیشتر بفروشیم جایز است؟
- [آیت الله جوادی آملی] .داد و ستد ممکن است به چهار صورت انجام شود که سه قسم آن صحیح و یک صورت آن باطل است و اقسام آن چنیناند : 1 .کالا و بها هر دو نقد باشد؛ 2 .کالا نقد و بها نسیه باشد؛ 3 .کالا نسیه (سَلَف) و بها نقد باشد که این سه قسم صحیح است؛ 4 .کالا و بها هر دو نسیه باشند که این قسم باطل است.
- [آیت الله فاضل لنکرانی] قیمت جنس در معامله نسیه باید دقیقاً معلوم باشد بنابراین: 1 اگر مشتری قیمت جنس را نداند و آن را نسیه بخرد معامله باطل است. 2 اگر بگوید این جنس را نقد به فلان مبلغ و نسیه به فلان مبلغ می فروشم و تعیین نکند که نقد فروخته یا نسیه، معامله باطل است. 3 اگر بگوید این جنس را فلان مبلغ خریده ام و نسیه به ازای هر ماه تأخیر در پرداخت فلان مبلغ اضافه می دهم معامله باطل است.
- [آیت الله مکارم شیرازی] هرگاه کسی جنسی را نسیه بفروشد ولی بعداً مقداری از طلب خود را کم کند و بقیه را نقد بگیرد اشکال ندارد.
- [آیت الله مظاهری] اگر جنسی را نسیه بفروشد بعد از تمام شدن مدّتی که قرار گذاشتهاند میتواند عوض آن را از خریدار مطالبه نماید ولی اگر خریدار نتواند بپردازد باید او را مهلت دهد. مسئله 1660 - اگر به کسی که قیمت جنس را نمیداند مقداری نسیه بدهد و قیمت آن را به او نگوید معامله صحیح است و نیز اگر به کسی که قیمت نقدی جنس را میداند نسیه بدهد و گرانتر حساب کند، مثلاً بگوید جنسی را که به تو نسیه میدهم تومانی یک ریال از قیمتی که نقد میفروشم گرانتر حساب میکنم و او قبول کند، اشکال ندارد.
- [آیت الله علوی گرگانی] اگر بکسی که قیمت جنس را نمیداند، مقداری نسیه بدهد وقیمت آن را نگوید، معامله باطل است ولی اگر بکسی که قیمت نقدی جنس را میداند نسیه بدهد و گرانتر حساب کند، مثلاً بگوید جنسی را به تو نسیه میدهم تومانی یک ریال از قیمتی که نقد میفروشم گرانتر حساب میکنم و او قبول کند، اشکال ندارد.
- [آیت الله نوری همدانی] اگر خوشة گندم و جو را بعد از آنکه دانه بسته ، به چیز دیگری غیر از گندم و جو بفروشد اشکال ندارد . نقد و نسیه
- [آیت الله سبحانی] اگر خوشه گندم و جو را بعد از آنکه دانه بسته، به چیز دیگری غیر گندم و جو بفروشند اشکال ندارد. نقد و نسیه
- [آیت الله سیستانی] اگر خوشه گندم را بعد از آنکه دانه بسته ، به گندمی که از خودش حاصل میآید ، یا از خوشه دیگری بفروشند ، معامله صحیح نیست . نقد و نسیه
- [آیت الله صافی گلپایگانی] . اگر به کسی که قیمت جنس را نمیداند، مقداری نسیه بدهد و قیمت آن را به او نگوید معامله باطل است، ولی اگر به کسی که قیمت نقدی جنس را میداند نسیه بدهد و گرانتر حساب کند، مثلاً بگوید: جنسی را که به تو نسیه میدهم تومانی یک ریال از قیمتی که نقد میفروشم گرانتر حساب میکنم و او قبول کند، اشکال ندارد.
- [آیت الله سیستانی] اگر به کسی که قیمت جنس را نمیداند ، مقداری نسیه بدهد و قیمت آن را به او نگوید ، معامله باطل است . ولی اگر به کسی که قیمت نقدی جنس را میداند نسیه بدهد و گرانتر حساب کند ، مثلاً بگوید جنسی را که به تو نسیه میدهم ، تومانی یک ریال از قیمتی که نقد میفروشم گرانتر حساب میکنم و او قبول کند ، اشکال ندارد .