چرا در قرآن کریم ایمان به فرشتگان بر ایمان به پیامبر مقدم است؟ آیا فرشتگان بر پیامبران برتری دارند؟
پاسخ اجمالی: ایمان به فرشتگان الهی از مصادیق ایمان به غیب و اظهار عبودیت و بندگی است. ایمان به فرشتگان؛ یعنی تصدیق به وجود، اعمال و کردار آنها که در دنیا و آخرت انجام می‌دهند. درباره فضیلت و برتری انبیا بر ملائکه یا ملائکه بر پیامبران، میان متکلمان مسلمان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی از اشاعره و همه متکلمان شیعی -با توجه به دلایل نقلی و عقلی- می‌گویند پیامبران بر فرشتگان فضیلت و برتری دارند. این‌که در برخی آیات، نام فرشتگان قبل از پیامبران ذکر شده است، مقتضی برتری فرشتگان نیست؛ زیرا همان‌طور که گفته شد پیامبران بر فرشتگان برتری دارند؛ اما این برتری موجب چندان فاصله‌ای نمی‌شود که نتوان در استعمالات، غیر افضل را بر افضل، مقدم داشت. همان‌طور که در ذکر نام فرشتگان نیز جبرئیل و میکائیل در انتها و بعد از تمام فرشتگان ذکر شده است، در حالی‌که آنها از فرشتگان بزرگ الهی هستند. بنابراین، ترتیب ذکر فرشتگان و انبیا دلالت بر ترتیب مقام و جایگاه وجودی آنها ندارد. به‌علاوه؛ در ادبیات عرب، (واو) عطف همیشه بیان‌گر ترتیب نیست. پاسخ تفصیلی: در تعدادی از آیات قرآن کریم، فرشتگان قبل از پیامبران ذکر شده‌اند؛ مانند آیات زیر: (مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْریلَ وَ میکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ)؛[1] کسی که دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئیل و میکائیل باشد [کافر است و] خداوند دشمن کافران است. (آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیر)؛[2] پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. [و او، به تمام سخنان خود، کاملاً مؤمن می‌باشد.] و همه مؤمنان [نیز]، به خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و فرستادگانش، ایمان آورده‌اند [و می‌گویند:] ما در میان هیچ‌یک از پیامبران او، فرق نمی‌گذاریم [و به همه ایمان داریم]. و [مؤمنان] گفتند: (ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! [انتظارِ] آمرزش تو را [داریم] و بازگشت [ما] به سوی توست. برای این‌که تفسیر آیات ذکر شده روشن شوند، لازم است که درباره دو موضوع کلامی توضیح داده شود: ایمان به فرشتگان و افضلیت و برتری پیامبران بر فرشتگان. الف. ایمان به فرشتگان ایمان به فرشتگان الهی از مصادیق ایمان به غیب و اظهار عبودیت و بندگی است. ایمان به فرشتگان؛ یعنی تصدیق به وجود آنان و به اعمال و کردار آنها است که در دنیا و آخرت انجام می‌دهند. و این‌که فرشتگان خلقی از مخلوقات خدایند، خداوند آنان را برای عبادت خود و انجام دستورهایش در جهان هستی آفریده است. آنان را برای اجرای دستورات خود می‌فرستد، و آنان مخلوقاتی از عالم غیب هستند[3] که ما آنها را با چشم مشاهده نمی‌کنیم، اما به آنها ایمان قطعی داریم که هیچ شک و تردیدی در آن راه ندارد؛ زیرا خداوند و رسول خدا(ص) از آنها خبر داده‌اند. خداوند در قرآن کریم ایمان‌ به‌ فرشتگان‌ را بر ما واجب کرده و فرموده است: (نیکی، [تنها] این نیست که [به هنگام نماز،] رویِ خود را به سوی مشرق و [یا] مغرب کنید [و تمام گفتگوی شما، درباره قبله و تغییر آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازید] بلکه نیکی [و نیکوکار] کسی است که به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و کتاب [آسمانی]، و پیامبران، ایمان آورد...).[4] خداوند ایمان‌ به‌ فرشتگان‌ را در ردیف ایمان به خدا و روز قیامت و کتاب‌های آسمانی و پیامبران قرار داده است. (کسی که خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است).[5] این موضوع که قرآن، ایمان به ملائکه را در ردیف ایمان به خدا و انبیا و کتب آسمانی قرار داده است، دلیل بر اهمیت بنیادی این مسئله است. پس بدون شک وجود فرشتگان از امور غیبیه‌ای است که برای اثبات آن با صفات و ویژگی‌ها راهی جز ادله نقلیه نیست،[6] و به حکم ایمان به غیب آنها را باید پذیرفت. ب. برتری پیامبران بر فرشتگان درباره فضیلت و برتری انبیا بر ملائکه یا ملائکه بر پیامبران، میان متکلمان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد؛ شیعیان و برخی از اشاعره معتقدند که پیامبران بر ملائکه فضیلت و برتری دارند.[7] معتزله و برخی دیگر از اشاعره؛ مانند قاضی ابو بکر باقلانی و ابو عبد اللّه حلبی معتقدند که ملائکه بر پیامبران فضیلت و برتری دارند.[8] در مورد برتری پیامبران بر فرشتگان دلایلی نقلی و عقلی ارائه شده است؛ مانند (امر ملائکه به سجود آدم) و (تعلیم آدم، اسما را به ملائکه) و (برگزیدن خدای تعالی انبیا را از موجودات که ملائکه از آن جمله‌اند) و مانند وجود قوای متضاد شهوت و غضب در پیامبران، اما فقدان این قوا در ملائکه و ...[9] به دیگر سخن؛ پیامبران از فرشتگان برتر و بهتر هستند و علت برتری انبیا آن است که شهوت و غضب و ملکاتی ضد قوه عقلیه دارند و آن ملکات را مقهور و فرمانبردار عقل ساختند و معصوم ماندند، اما فرشتگان که معصومند ملکاتی از قبیل شهوت و غضب ندارند و عصمت فرشتگان مانند بی‌گناهی کودکان است و عصمت پیامبر مانند عفت جوان سالم و نیرومندی است با شهوت و غضب.[10] امام رضا(ع) به نقل از پدران بزرگوارشان و آنها از پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: (خدای تعالی نیافریده است خلقی را افضل و گرامی‌تر از من. امام علی(ع) فرمود: ای رسول خدا! تو افضل خواهی بود یا جبرئیل؟ پیامبر فرمود: ای علی! حق تعالی پیامبران مرسل خود را به ملائکه مقرّبین فضیلت و برتری داده است و مرا از جمیع پیامبران -از مرسل و غیر مرسل- فضیلت داده است. ای علی! فضیلت، بعد از من‌ برای تو و ائمه بعد از تو است و ملائکه خدمت‌گزاران ما و خدمت‌گزاران کسانی هستند که ما را دوست داشته باشند...).[11] پیامبر اکرم(ص) فرمود: من افضل و برتر از جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و از تمام ملائکه مقرّب هستم و من بهترین مردم و برترین فرزند آدمم).[12]‌ امام حسن عسکری(ع) فرمود: (منافقان از پیامبر اکرم(ص) پرسیدند: آیا علی افضل است یا ملائکه مقرّب خدا؟ پیامبر فرمود: آیا غیر از این است که ملائکه، محترم و مقرّب شدند جز به‌واسطه محبت با محمّد و علی و قبول ولایت آن دو؟! هر یک از محبین علی که دل از کثافت غش و دغلبازی و فریبکاری و نجاست گناه پاک کنند پاک‌تر و افضل از ملائکه هستند. مگر جز این بود که ملائکه را دستور دادند که سجده آدم کنند چون آنها با خود خیال می‌کردند کسی بهتر از آنها نیست و هر کسی بیاید خود را از او برتر می‌دانستند از نظر فضیلت دینی و شناخت خدا و اطلاعات دینی. خداوند خواست به آنها بفهماند که در این خیال اشتباه کرده‌اند، آدم را آفرید و به او تعلیم تمام اسما را نمود سپس بر ملائکه عرضه داشت آنها از جواب عاجز شدند، به حضرت آدم دستور داد به ایشان اطلاع دهد و بفهماند که در علم از ملائکه برتر است سپس از صلب آدم ذریه‌ای خارج نمود که گروهی از آنها انبیاء و رسل و بندگان برجسته خدا بودند، بهترین ایشان محمّد و پس از او آلش بودند و شخصیت‌های برجسته از این میان اصحاب محمّد و افراد شایسته امت او بودند).[13] شیخ صدوق(ره) گوید: اعتقاد ما در شأن پیامبران و رسولان و حجت‌های خدا آن است که ایشان افضل از ملائکه‌اند، و این‌که وقتی حق تعالی به ملائکه فرمود: (به‌درستی که من خلیفه‌ای در زمین قرار خواهم داد)، ملائکه گفتند: آیا قرار می‌دهی در زمین کسی را که فساد می‌کند در آن و خون‌ها را می‌ریزد و ما تسبیح به حمد تو می‌نمائیم و تقدیس برای تو می‌کنیم،[14] خلاصه آنچه فرشتگان به دنبال آن بودند، آرزوی جایگاه آدم(ع) بود و معلوم است که آنان آرزوی جایگاهی را نداشتند مگر جایگاهی والاتر از جایگاه خویش![15] علم موجب مزیت و برتری است، خدای تعالی در قرآن فرموده: (سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات‌] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می‌گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید! فرشتگان گفتند: منزّهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده‌ای، نمی‌دانیم تو دانا و حکیمی. فرمود: ای آدم! آنان را از اسامی [و اسرار] این موجودات آگاه کن. هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمان‌ها و زمین را می‌دانم؟! و نیز می‌دانم آنچه را شما آشکار می‌کنید، و آنچه را پنهان می‌داشتید!).[16] اینها همه موجب تفضل و برتری حضرت آدم(ع) بر ملائکه است؛ به دلیل آن‌که حق تعالی فرموده: (أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ‌)؛ یعنی ای آدم خبر ده ملائکه را به نام‌های آن اشخاص.[17] از جمله دلیل‌هایی که اثبات برتری آدم(ع) بر ملائکه می‌نماید این است که خدای تعالی ملائکه را به سجود برای آدم(ع) امر کرد و معلوم است که امر نفرموده به سجود مگر برای کسی که افضل از آنها باشد و سجود مذکور ملائکه بندگی بود برای حق تعالی و احترام بود برای آدم(ع) جهت آنچه در صلب او سپرده شده بود از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع).[18] نتیجه ‌این‌که: 1. به اعتقاد متکلمان شیعی پیامبران و ائمّه طاهرین بر فرشتگان برتری و فضیلت دارند. 2. این‌که در برخی آیات، نام ملائکه بعد از انبیاء ذکر شده است، مقتضی برتری فرشتگان نیست؛ زیرا همان‌طور که گفته شد پیامبران بر فرشتگان برتری دارند؛ اما این برتری موجب چندان فاصله‌ای نمی‌شود که نتوان در استعمالات، غیر افضل را بر افضل، مقدم داشت.[19] همان‌طور که در ذکر نام فرشتگان نیز جبرئیل و میکائیل در انتها و بعد از تمام فرشتگان ذکر شده است، در حالی که آنها از فرشتگان بزرگ الهی هستند. بنابراین، ترتیب ذکر فرشتگان و انبیا دلالت بر ترتیب مقام و جایگاه وجودی آنها ندارد. به‌علاوه؛ در ادبیات عرب، (واو) عطف همیشه بیان‌گر ترتیب نیست.[20] پی نوشتها: [1]. بقره، 98. [2]. بقره، 285. [3]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج ‌14، ص 16، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، قم، چاپ اول، 1421ق؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa17157. [4]. بقره، 177. [5]. (... وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً)؛ نساء، 136. [6]. درباره صفات، ویژگی‌ها و مأموریت‌های فرشتگان ر.ک: انبیاء، 26؛ حاقه، 17؛ نازعات، 5؛ اعراف، 37؛ انفطار، 10 – 13؛ انعام،61؛ هود، 77؛ احزاب، 9؛ نحل، 2؛ شوری، 5؛ صافات، 164 – 166. [7]. فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص 427، نشر سایه، تهران، چاپ اول، 1383ش. [8]. همان، ص 427. [9]. همان، ص 427؛ سعد الدین تفتازانی‌، شرح المقاصد، مقدمه، تحقیق و تعلیق: عمیره‌، عبد الرحمن، ج 5، ص 65 – 66، الشریف الرضی‌، افست قم‌، چاپ اول، 1409ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، ج ‌1، ص 150، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا. [10]. ابو الحسن شعرانی‌، شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ص 506، انتشارات اسلامیه‌، تهران، بی‌تا. [11]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج ‌1، ص 262، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق. [12]. شیخ صدوق‌، الاعتقادات، ص 90، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، چاپ دوم، 1414ق‌. [13]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‌11، ص 136 – 137، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق. [14]. بقره، 28: (وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ). [15]. الاعتقادات‌، ص 89، [16]. بقره، 31 – 33. [17]. الاعتقادات، ص 89 – 90. [18]. همان، ص 90. [19]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‌، محمد جواد، ج ‌3، ص 225، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش. [20]. دمشقی علائی، صلاح الدین أبو سعید خلیل بن کیکلدی، الفصول المفیدة فی الواو المزیدة، ص 85، دار البشیر، عمان، چاپ اول، 1410ق. منبع: www.islamquest.net
عنوان سوال:

چرا در قرآن کریم ایمان به فرشتگان بر ایمان به پیامبر مقدم است؟ آیا فرشتگان بر پیامبران برتری دارند؟


پاسخ:

پاسخ اجمالی:
ایمان به فرشتگان الهی از مصادیق ایمان به غیب و اظهار عبودیت و بندگی است. ایمان به فرشتگان؛ یعنی تصدیق به وجود، اعمال و کردار آنها که در دنیا و آخرت انجام می‌دهند.
درباره فضیلت و برتری انبیا بر ملائکه یا ملائکه بر پیامبران، میان متکلمان مسلمان اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی از اشاعره و همه متکلمان شیعی -با توجه به دلایل نقلی و عقلی- می‌گویند پیامبران بر فرشتگان فضیلت و برتری دارند.
این‌که در برخی آیات، نام فرشتگان قبل از پیامبران ذکر شده است، مقتضی برتری فرشتگان نیست؛ زیرا همان‌طور که گفته شد پیامبران بر فرشتگان برتری دارند؛ اما این برتری موجب چندان فاصله‌ای نمی‌شود که نتوان در استعمالات، غیر افضل را بر افضل، مقدم داشت. همان‌طور که در ذکر نام فرشتگان نیز جبرئیل و میکائیل در انتها و بعد از تمام فرشتگان ذکر شده است، در حالی‌که آنها از فرشتگان بزرگ الهی هستند. بنابراین، ترتیب ذکر فرشتگان و انبیا دلالت بر ترتیب مقام و جایگاه وجودی آنها ندارد. به‌علاوه؛ در ادبیات عرب، (واو) عطف همیشه بیان‌گر ترتیب نیست.

پاسخ تفصیلی:
در تعدادی از آیات قرآن کریم، فرشتگان قبل از پیامبران ذکر شده‌اند؛ مانند آیات زیر:
(مَنْ کانَ عَدُوًّا لِلَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جِبْریلَ وَ میکالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِلْکافِرینَ)؛[1] کسی که دشمن خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئیل و میکائیل باشد [کافر است و] خداوند دشمن کافران است.
(آمَنَ الرَّسُولُ بِما أُنْزِلَ إِلَیْهِ مِنْ رَبِّهِ وَ الْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ لا نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَ قالُوا سَمِعْنا وَ أَطَعْنا غُفْرانَکَ رَبَّنا وَ إِلَیْکَ الْمَصیر)؛[2] پیامبر، به آنچه از سوی پروردگارش بر او نازل شده، ایمان آورده است. [و او، به تمام سخنان خود، کاملاً مؤمن می‌باشد.] و همه مؤمنان [نیز]، به خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و فرستادگانش، ایمان آورده‌اند [و می‌گویند:] ما در میان هیچ‌یک از پیامبران او، فرق نمی‌گذاریم [و به همه ایمان داریم]. و [مؤمنان] گفتند: (ما شنیدیم و اطاعت کردیم. پروردگارا! [انتظارِ] آمرزش تو را [داریم] و بازگشت [ما] به سوی توست.
برای این‌که تفسیر آیات ذکر شده روشن شوند، لازم است که درباره دو موضوع کلامی توضیح داده شود: ایمان به فرشتگان و افضلیت و برتری پیامبران بر فرشتگان.
الف. ایمان به فرشتگان
ایمان به فرشتگان الهی از مصادیق ایمان به غیب و اظهار عبودیت و بندگی است. ایمان به فرشتگان؛ یعنی تصدیق به وجود آنان و به اعمال و کردار آنها است که در دنیا و آخرت انجام می‌دهند. و این‌که فرشتگان خلقی از مخلوقات خدایند، خداوند آنان را برای عبادت خود و انجام دستورهایش در جهان هستی آفریده است. آنان را برای اجرای دستورات خود می‌فرستد، و آنان مخلوقاتی از عالم غیب هستند[3] که ما آنها را با چشم مشاهده نمی‌کنیم، اما به آنها ایمان قطعی داریم که هیچ شک و تردیدی در آن راه ندارد؛ زیرا خداوند و رسول خدا(ص) از آنها خبر داده‌اند.
خداوند در قرآن کریم ایمان‌ به‌ فرشتگان‌ را بر ما واجب کرده و فرموده است: (نیکی، [تنها] این نیست که [به هنگام نماز،] رویِ خود را به سوی مشرق و [یا] مغرب کنید [و تمام گفتگوی شما، درباره قبله و تغییر آن باشد و همه وقت خود را مصروف آن سازید] بلکه نیکی [و نیکوکار] کسی است که به خدا، و روز رستاخیز، و فرشتگان، و کتاب [آسمانی]، و پیامبران، ایمان آورد...).[4] خداوند ایمان‌ به‌ فرشتگان‌ را در ردیف ایمان به خدا و روز قیامت و کتاب‌های آسمانی و پیامبران قرار داده است.
(کسی که خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است).[5]
این موضوع که قرآن، ایمان به ملائکه را در ردیف ایمان به خدا و انبیا و کتب آسمانی قرار داده است، دلیل بر اهمیت بنیادی این مسئله است. پس بدون شک وجود فرشتگان از امور غیبیه‌ای است که برای اثبات آن با صفات و ویژگی‌ها راهی جز ادله نقلیه نیست،[6] و به حکم ایمان به غیب آنها را باید پذیرفت.
ب. برتری پیامبران بر فرشتگان
درباره فضیلت و برتری انبیا بر ملائکه یا ملائکه بر پیامبران، میان متکلمان اسلامی اختلاف نظر وجود دارد؛ شیعیان و برخی از اشاعره معتقدند که پیامبران بر ملائکه فضیلت و برتری دارند.[7]
معتزله و برخی دیگر از اشاعره؛ مانند قاضی ابو بکر باقلانی و ابو عبد اللّه حلبی معتقدند که ملائکه بر پیامبران فضیلت و برتری دارند.[8]
در مورد برتری پیامبران بر فرشتگان دلایلی نقلی و عقلی ارائه شده است؛ مانند (امر ملائکه به سجود آدم) و (تعلیم آدم، اسما را به ملائکه) و (برگزیدن خدای تعالی انبیا را از موجودات که ملائکه از آن جمله‌اند) و مانند وجود قوای متضاد شهوت و غضب در پیامبران، اما فقدان این قوا در ملائکه و ...[9]
به دیگر سخن؛ پیامبران از فرشتگان برتر و بهتر هستند و علت برتری انبیا آن است که شهوت و غضب و ملکاتی ضد قوه عقلیه دارند و آن ملکات را مقهور و فرمانبردار عقل ساختند و معصوم ماندند، اما فرشتگان که معصومند ملکاتی از قبیل شهوت و غضب ندارند و عصمت فرشتگان مانند بی‌گناهی کودکان است و عصمت پیامبر مانند عفت جوان سالم و نیرومندی است با شهوت و غضب.[10]
امام رضا(ع) به نقل از پدران بزرگوارشان و آنها از پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: (خدای تعالی نیافریده است خلقی را افضل و گرامی‌تر از من. امام علی(ع) فرمود: ای رسول خدا! تو افضل خواهی بود یا جبرئیل؟ پیامبر فرمود: ای علی! حق تعالی پیامبران مرسل خود را به ملائکه مقرّبین فضیلت و برتری داده است و مرا از جمیع پیامبران -از مرسل و غیر مرسل- فضیلت داده است. ای علی! فضیلت، بعد از من‌ برای تو و ائمه بعد از تو است و ملائکه خدمت‌گزاران ما و خدمت‌گزاران کسانی هستند که ما را دوست داشته باشند...).[11]
پیامبر اکرم(ص) فرمود: من افضل و برتر از جبرئیل، میکائیل، اسرافیل و از تمام ملائکه مقرّب هستم و من بهترین مردم و برترین فرزند آدمم).[12]‌
امام حسن عسکری(ع) فرمود: (منافقان از پیامبر اکرم(ص) پرسیدند: آیا علی افضل است یا ملائکه مقرّب خدا؟ پیامبر فرمود: آیا غیر از این است که ملائکه، محترم و مقرّب شدند جز به‌واسطه محبت با محمّد و علی و قبول ولایت آن دو؟! هر یک از محبین علی که دل از کثافت غش و دغلبازی و فریبکاری و نجاست گناه پاک کنند پاک‌تر و افضل از ملائکه هستند. مگر جز این بود که ملائکه را دستور دادند که سجده آدم کنند چون آنها با خود خیال می‌کردند کسی بهتر از آنها نیست و هر کسی بیاید خود را از او برتر می‌دانستند از نظر فضیلت دینی و شناخت خدا و اطلاعات دینی. خداوند خواست به آنها بفهماند که در این خیال اشتباه کرده‌اند، آدم را آفرید و به او تعلیم تمام اسما را نمود سپس بر ملائکه عرضه داشت آنها از جواب عاجز شدند، به حضرت آدم دستور داد به ایشان اطلاع دهد و بفهماند که در علم از ملائکه برتر است سپس از صلب آدم ذریه‌ای خارج نمود که گروهی از آنها انبیاء و رسل و بندگان برجسته خدا بودند، بهترین ایشان محمّد و پس از او آلش بودند و شخصیت‌های برجسته از این میان اصحاب محمّد و افراد شایسته امت او بودند).[13]
شیخ صدوق(ره) گوید: اعتقاد ما در شأن پیامبران و رسولان و حجت‌های خدا آن است که ایشان افضل از ملائکه‌اند، و این‌که وقتی حق تعالی به ملائکه فرمود: (به‌درستی که من خلیفه‌ای در زمین قرار خواهم داد)، ملائکه گفتند: آیا قرار می‌دهی در زمین کسی را که فساد می‌کند در آن و خون‌ها را می‌ریزد و ما تسبیح به حمد تو می‌نمائیم و تقدیس برای تو می‌کنیم،[14] خلاصه آنچه فرشتگان به دنبال آن بودند، آرزوی جایگاه آدم(ع) بود و معلوم است که آنان آرزوی جایگاهی را نداشتند مگر جایگاهی والاتر از جایگاه خویش![15]
علم موجب مزیت و برتری است، خدای تعالی در قرآن فرموده: (سپس علم اسماء [علم اسرار آفرینش و نامگذاری موجودات‌] را همگی به آدم آموخت. بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: اگر راست می‌گویید، اسامی اینها را به من خبر دهید! فرشتگان گفتند: منزّهی تو! ما چیزی جز آنچه به ما تعلیم داده‌ای، نمی‌دانیم تو دانا و حکیمی. فرمود: ای آدم! آنان را از اسامی [و اسرار] این موجودات آگاه کن. هنگامی که آنان را آگاه کرد، خداوند فرمود: آیا به شما نگفتم که من، غیب آسمان‌ها و زمین را می‌دانم؟! و نیز می‌دانم آنچه را شما آشکار می‌کنید، و آنچه را پنهان می‌داشتید!).[16]
اینها همه موجب تفضل و برتری حضرت آدم(ع) بر ملائکه است؛ به دلیل آن‌که حق تعالی فرموده: (أَنْبِئْهُمْ بِأَسْمائِهِمْ‌)؛ یعنی ای آدم خبر ده ملائکه را به نام‌های آن اشخاص.[17]
از جمله دلیل‌هایی که اثبات برتری آدم(ع) بر ملائکه می‌نماید این است که خدای تعالی ملائکه را به سجود برای آدم(ع) امر کرد و معلوم است که امر نفرموده به سجود مگر برای کسی که افضل از آنها باشد و سجود مذکور ملائکه بندگی بود برای حق تعالی و احترام بود برای آدم(ع) جهت آنچه در صلب او سپرده شده بود از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع).[18]
نتیجه ‌این‌که:
1. به اعتقاد متکلمان شیعی پیامبران و ائمّه طاهرین بر فرشتگان برتری و فضیلت دارند.
2. این‌که در برخی آیات، نام ملائکه بعد از انبیاء ذکر شده است، مقتضی برتری فرشتگان نیست؛ زیرا همان‌طور که گفته شد پیامبران بر فرشتگان برتری دارند؛ اما این برتری موجب چندان فاصله‌ای نمی‌شود که نتوان در استعمالات، غیر افضل را بر افضل، مقدم داشت.[19] همان‌طور که در ذکر نام فرشتگان نیز جبرئیل و میکائیل در انتها و بعد از تمام فرشتگان ذکر شده است، در حالی که آنها از فرشتگان بزرگ الهی هستند. بنابراین، ترتیب ذکر فرشتگان و انبیا دلالت بر ترتیب مقام و جایگاه وجودی آنها ندارد. به‌علاوه؛ در ادبیات عرب، (واو) عطف همیشه بیان‌گر ترتیب نیست.[20]

پی نوشتها:
[1]. بقره، 98.
[2]. بقره، 285.
[3]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل، ج ‌14، ص 16، مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، قم، چاپ اول، 1421ق؛ islamquest.net/fa/archive/question/fa17157.
[4]. بقره، 177.
[5]. (... وَ مَنْ یَکْفُرْ بِاللَّهِ وَ مَلائِکَتِهِ وَ کُتُبِهِ وَ رُسُلِهِ وَ الْیَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلالاً بَعیداً)؛ نساء، 136.
[6]. درباره صفات، ویژگی‌ها و مأموریت‌های فرشتگان ر.ک: انبیاء، 26؛ حاقه، 17؛ نازعات، 5؛ اعراف، 37؛ انفطار، 10 – 13؛ انعام،61؛ هود، 77؛ احزاب، 9؛ نحل، 2؛ شوری، 5؛ صافات، 164 – 166.
[7]. فیاض لاهیجی، گوهر مراد، ص 427، نشر سایه، تهران، چاپ اول، 1383ش.
[8]. همان، ص 427.
[9]. همان، ص 427؛ سعد الدین تفتازانی‌، شرح المقاصد، مقدمه، تحقیق و تعلیق: عمیره‌، عبد الرحمن، ج 5، ص 65 – 66، الشریف الرضی‌، افست قم‌، چاپ اول، 1409ق؛ شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، ج ‌1، ص 150، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‌تا.
[10]. ابو الحسن شعرانی‌، شرح فارسی تجرید الاعتقاد، ص 506، انتشارات اسلامیه‌، تهران، بی‌تا.
[11]. شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، محقق و مصحح: لاجوردی، مهدی، ج ‌1، ص 262، نشر جهان، تهران، چاپ اول، 1378ق.
[12]. شیخ صدوق‌، الاعتقادات، ص 90، المؤتمر العالمی للشیخ المفید، قم، چاپ دوم، 1414ق‌.
[13]. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ‌11، ص 136 – 137، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، چاپ دوم، 1403ق.
[14]. بقره، 28: (وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فِیها مَنْ یُفْسِدُ فِیها وَ یَسْفِکُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قالَ إِنِّی أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ).
[15]. الاعتقادات‌، ص 89،
[16]. بقره، 31 – 33.
[17]. الاعتقادات، ص 89 – 90.
[18]. همان، ص 90.
[19]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی‌، محمد جواد، ج ‌3، ص 225، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[20]. دمشقی علائی، صلاح الدین أبو سعید خلیل بن کیکلدی، الفصول المفیدة فی الواو المزیدة، ص 85، دار البشیر، عمان، چاپ اول، 1410ق.
منبع: www.islamquest.net





1396@ - موتور جستجوی پرسش و پاسخ امین